حسنبن محمدبن حنفیه از محدّثان قرن اول، فرزند محمدبن حنفیه و نواده حضرت علی بن ابیطالب علیهالسلام. عمده شهرت او بهسبب رساله وى درباره ارجاء است. او ملقب به مَدَنى، کنیهاش ابامحمد و مادرش جُمان/ جمال، از نوادگان عبدمناف، بود (رجوع کنید به ابنسعد، ج ۵، ص ۳۲۸؛ خلیفهبن خیّاط، ص ۴۱۷؛ ابنحجر عسقلانى، ج ۲، ص ۲۹۴؛ سخاوى، ج ۱، ص ۲۸۶). از تاریخ تولد و زادگاه او اطلاعى در دست نیست. حسنبن محمد از تابعین و مورد اطمینان و مراجعه مردم بود (فسوى، ج ۱، ص ۲۹۹؛ ابواسحاق شیرازى، ص ۶۳؛ ابنکثیر، ج ۹، ص ۱۴۰، ۱۸۵).
شیخطوسى طبق مسلک خود (رجوع کنید به شوشترى، ج ۱، ص ۲۹) در رجال (ص ۱۱۱؛ و به نقل از او، شوشترى، ج ۳، ۳۶۰) حسنبن محمد را از اصحاب امام سجاد علیهالسلام شمرده و اهل سنّت نیز از وى روایت نقل کردهاند (براى نمونه رجوع کنید به بخارى، ج ۱، ص ۶۹، ج ۴، ص ۱۹؛ مسلمبن حجاج، ج ۴، ص۱۳۰). او از پدرش و نیز از ابنعباس، جابربن عبداللّه انصارى و عایشه و کسانى چون عمروبن دینار، ابانبن صالح و قیسبن مسلم نیز از وى روایت نقل کردهاند (رجوع کنید به نووى، قسم ۱، جزء۱، ص ۱۶۰؛ ابنحجر عسقلانى، ج ۲، ص ۲۹۴؛ سخاوى، ج ۱، ص ۲۸۶).
در صحیح بخارى (ج ۱، ص ۶۹، ج ۴، ص ۱۹، ج ۶، ص ۱۲۹) و مسلم (همانجا) از او، به عنوان فردى موثق، روایت نقل شده است. هر چند وى از متکلمان مرجئه دانسته شده و گفته شده است نخستین فردى بود که از ارجاء سخن گفت (شهرستانى، ج ۱، ص ۲۲۸ـ۲۲۹)، اما وى، برخلاف متکلمان مرجئه، ارجاء را نه در خصوص ایمان، بلکه درباره جانشینى پیامبر صلی اللّهعلیهوآلهوسلم مطرح کرده است (ابنکثیر، سخاوى، همانجاها).
او با نگارش رسالهالارجاء که ظاهراً تألیف آن بین سالهاى ۷۳ تا ۷۵، پس از شکست قیام ابنزبیر (سال ۷۳) و حدود هشت سال پس از شکست قیام مختار (سال ۶۷) بوده است، از کیسانیه فاصله گرفت (رجوع کنید به قاضى، ص ۱۴، ۱۲۷؛ براى دلیل دیگر جدایى وى از کیسانیه رجوع کنید به حسنبن محمد حنفیه، تعلیقات فاناس، ص۴۰) ازاینرو بهرغم آنکه به گزارش بسیارى از تاریخنگاران (رجوع کنید به ابنسعد، همانجا؛ ذهبى، حوادث و وفیات ۸۱ـ۱۰۰ ه ، ص ۳۳۱؛ ابنکثیر؛ ابنحجر عسقلانى، همانجاها) وى از برادرش، ابوهاشم، عالمتر بوده است رهبرى کیسانیه پس از محمدبن حنفیه، به ابوهاشم منتقل شد. او در آغاز رسالهالارجاء (ص ۲۰ـ۲۵)، پس از سفارش به تقوا و پیروى از قرآن و سنّت پیامبر صلی اللّهعلیهوآلهوسلم، در مسئله خلافت ولایت ابوبکر و عمر را پذیرفته، ولى پس از آن دو، امور را به خدا واگذار کرده است.
بهگفته ابنکثیر (ج ۹، ص۱۴۰) برخى گفتهاند وى درباره حضرت على علیهالسلام و افرادى چون عثمان، طلحه و زبیر نظر قطعى نداده است، زیرا به نظر او نمیتوان بر درستى کار آنان یقین داشت و دریافت کدامیک مستوجب ثواب یا عقاباند، از اینرو نتیجه به خدا واگذار می شود. پدرش، محمدبن حنفیه، با رأى وى درباره حضرت على مخالفت کرد (همانجا). گفتهاند که وى بعدها از نگارش این رساله پشیمان شد (رجوع کنید به ابنسعد، همانجا؛ ذهبى، ۱۹۸۴، ج ۱، ص ۱۲۲؛ ابنکثیر، همانجا).
بخشى از این رساله را ذهبى در تاریخالاسلام (حوادث و وفیات ۸۱ـ۱۰۰ه ، ص ۳۳۳ـ۳۳۴) و ابنحجر عسقلانى در کتاب تهذیبالتهذیب (ج ۲، ص ۲۹۵) آوردهاند و ابنحجر عسقلانى (همانجا) گفته که ابن ابی عمر عدنى آن را در انتهاى کتابالایمان آورده است. متن کامل رساله الارجاء را فاناس در عربیکا(ج ۲۱، ۱۹۷۴، ص ۲۰ـ۵۲) همراه با تعلیقاتى، و جعفریان نیز در کتاب مقالات تاریخى (دفتر ۱۰، ۱۳۸۰ش، ص ۳۱ـ۳۴) به چاپ رساندهاند. سال وفات حسنبن محمد، به اختلاف، ۹۵ (رجوع کنید به ذهبى، ۱۹۸۴، همانجا) و ۹۹ (ابنسعد، همانجا) ذکر شده است.
منابع :
(۱) ابنحجر عسقلانى، کتاب تهذیب التهذیب، چاپ صدقى جمیل عطار، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵؛
(۲) ابنسعد (بیروت)؛
(۳) ابنکثیر، البدایه و النهایه، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۰؛
(۴) ابواسحاق شیرازى، طبقات الفقهاء، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱؛
(۵) محمدبن اسماعیل بخارى، صحیح بخارى، (چاپ محمد ذهنى افندى)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱، چاپ افست بیروت (بی تا.)؛
حسنبن محمد حنفیه، (رساله الارجاء)=
(۶) Das Kitab al-Irga, ed. Josef Van Ess, in Arabica, vol.21 (1974);
(۷) خلیفهبن خیاط، کتاب الطبقات، روایه موسیبن زکریا تسترى، چاپ سهیل زکار، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳؛
(۸) محمدبن احمد ذهبى، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، چاپ عمر عبدالسلام تدمرى، حوادث و وفیات ۸۱ـ۱۰۰ ه .، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳؛
(۹) همو، العبر فى خبر من غَبَر، ج ۱، چاپ صلاحالدین مُنَجِّد، کویت ۱۹۸۴؛
(۱۰) محمدبن عبدالرحمان سخاوى، التحفه اللطیفه فى تاریخ المدینه الشریفه، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳؛
(۱۱) شوشترى؛
(۱۲) محمدبن عبدالکریم شهرستانى، الملل و النحل، چاپ احمد فهمى محمد، قاهره ۱۳۶۷ـ۱۳۶۸/ ۱۹۴۸ـ۱۹۴۹، چاپ افست بیروت (بی تا.)؛
(۱۳) محمدبن حسن طوسى، رجالالطوسى، چاپ جواد قیومى اصفهانى، قم ۱۴۱۵؛
(۱۴) یعقوببن سفیان فسوى، المعرفه و التاریخ، چاپ خلیل منصور، بیروت ۱۴۱۹/۱۹۹۹؛
(۱۵) وداد قاضى، الکیسانیّه فى التاریخ و الادب، بیروت ۱۹۷۴؛
(۱۶) مسلمبن حجاج، الجامع الصحیح، بیروت: دارالفکر، (بی تا.)؛
یحیی بن شرف نووى، تهذیب الاسماء و اللغات، مصر: ادارهالطباعه المنیریه، (بی تا.)، چاپ افست تهران (بی تا.).
دانشنامه جهان اسلام جلد ۱۳