جالینوس (معرّبِ گالینوسِ یونانی ) ، آخرین نگارنده برجسته آثار پزشکی در یونان باستان که هم به عنوان کالبدشناس و عالِم وظایف الاعضاء و هم به عنوان پزشک ، جراح و داروشناس شهرت دارد. وی را فیلسوف نیز دانسته اند. از برخی آثارش ، فقط ترجمه های عربی ، عبری یا لاتینی آنها به جا مانده است . شهرت او در سده های سپسین به طور پیوسته افزایش یافت و سرانجام در کنار بقراط * ، اثرگذارترین پزشک دوران قدیم دانسته شد.
۱) شرح حال .
جالینوس در ۱۲۹ یا ۱۳۰ میلادی در پرگامون (بَرغُمَه * ) در آسیای صغیر به دنیا آمد و در حدود ۱۹۹ یا ۲۰۰ میلادی در رُم درگذشت (ایلبرگ ، ص ۲۷۷، ش ۱؛ والش ، ۱۹۲۹، ص ۳۷۸ـ۳۸۲).نیکن ، پدر جالینوس ، معمار و هندسه دان (کرونرت ، ص ۴؛ پاولی ، ذیل “Nikon 18” ) و بسیار با فرهنگ بود و آموزش خصوصی پسرش را از اوان کودکی او آغاز کرد (پاولی ، همانجا). جالینوس در چهارده سالگی تعلیم فلسفه دید که آموزه های همه مکتبها را در بر می گرفت ( رجوع کنید به جالینوس ، ج ۵، ص ۴۱ـ۴۲، نیز رجوع کنید به ج ۱۰، ص ۵۶۱، ۶۰۹).
در حدود شانزده سالگی طبق سنّت آن زمان ، شروع به آموختن پزشکی کرد ( رجوع کنید بهکودلین ، ص ۳۵، ش ۸۳). در همان زمان با سوفسطائیان برخورد کرد و بعدها خود از برجسته ترین نمایندگان پزشکی آنها شد ( رجوع کنید به باورساک ، ص ۶۱ـ۶۲ و فصل ۵). جالینوس هنگام تحصیل در پرگامون آثار پرشماری تألیف کرد و آثار باقی مانده او مؤید آن است که در آغاز، مطالعات پزشکی اش بر کالبدشناسی متمرکز شده بوده است ( رجوع کنید بهجالینوس ، ج ۱۹، ص ۱۶). او به تثبیت بقراط به عنوان پزشک نمونه و الگوی کمال کمک کرد و بر رساله های بقراط شرحهای مفصّل بسیاری نوشت .
در بیست سالگی ، چندی پس از درگذشت پدرش ، به ازمیر رفت تا نزد پلوپس ، که او را دومین آموزگار پزشکی خود خوانده است ، علم پزشکی را فرا گیرد ( رجوع کنید به همان ، ج ۲، ص ۲۱۷، ج ۶، ص ۷۵۶) و نزد آلبینوس فلسفه افلاطون را بخواند ( رجوع کنید به همان ، ج ۱۹، ص ۱۶). بعدها در اثر خود، > در باب تعالیم بقراط و افلاطون < ، پیوندی میان این دو نفر برقرار کرد. سپس به کورنت (قورنته ) و اسکندریه رفت ( رجوع کنید بهجالینوس ، ج ۲، ص ۲۱۷؛ والش ، ۱۹۲۷، ص ۱۳۲ـ۱۴۳). او با تدوین دستاوردهای عظیم پزشکان یونانی مآب آنها را به نسلهای بعدی منتقل کرد. در ۲۸ سالگی به عنوان پزشک گلادیاتورها به پرگامون بازگشت ( رجوع کنید به جالینوس ، ج ۸، ص ۵۹۹) و تجربیاتش در این جایگاه موجب برخی کشفها، مثلاً کار برخی اعصاب و زردپِیها، شد ( رجوع کنید به همان ، ج ۱۳، ص ۵۹۹).
جالینوس به عنوان پزشک ، نظام اخلاط چهارگانه را پذیرفت ( رجوع کنید به شونر ، ص ۸۶ به بعد، خصوصاً ص ۹۲) و با استفاده از آن کوشید تا پزشکی را به مبنای بقراطی اش باز گرداند. او مبنای بقراطی را مطمئن تر از همه می دانست اما برداشت خاص خود را از مبنای بقراطی داشت . بقراط هیچ گونه آشنایی با نظام اخلاط چهارگانه موردنظر جالینوس نداشت ، با این حال ساختار توجه برانگیز جالینوس قرنها معتبر دانسته شد.
منابع :
(۱) G. W. Bowersock, Greek sophists in the Roman empire , Oxford 1969;
(۲) W. Crخnert, “Klaudios Galenos”, in Mitteilungen zur Geschichte der Medizin und der Naturwissenschaften und der Technik , 1 (1902);
(۳) Galen, Claudii Galeni Opera Omnia (Greek text with Latin trans.), ed. C. G. Kدhn, repr., Hildesheim 1964-1965;
(۴) J. Ilberg, “Aus Galens Praxis”, in Neue Jahrbدcher fدr das klassische Altertum , 15 (1905);
F. Kudlien, “Medical education in classical antiquity”, in History of medical
(۵) education, ed. C. D. O , Malley, Berkeley 1970;
(۶) August Friedrich von Pauly, Paulys Realencyclopجdie der classischen Altertumswissenschaft , ed. G. Wissowa, W. Kroll, and K. Mittelhaus, Stuttgart 1894-1970, s.v. “Nikon 18” (by H. Diller);
(۷) W. Schخner, Das Viererschema in der antiken Humoralpathologie, Wiesbaden 1964;
(۸) J. Walsh, “Date of Galen , s birth”, Annals of medical history, n.s. 1(1929);
(۹) idem, “Galen , s studies at the Alexandrian School”, Annals of medical history, 9 (1927).
/ ر. والتسر ، تلخیص از ( د. اسلام ) و فریدلف کودلین ،
تلخیص از ( زندگینامه علمی دانشوران ) /
۲) آثار.
مجموعه آثار جالینوس که به عربی ترجمه شد، یا به زبانی دیگر در دوره اسلامی مورد استفاده قرار گرفت ( رجوع کنید بهادامه مقاله )، بیش از آثار هر پزشک دیگر بر پزشکی دوره اسلامی تأثیر گذاشت ، چه پزشکان یونانی که اثر یا آثاری از آنها به عربی ترجمه شد و چه تمام پزشکان دوره اسلامی . به طورکلی جالینوس را می توان سرچشمه تقریباً تمامی اصول و نظریه ها و موازین پزشکی دوره اسلامی ، در تمامی شاخه های آن ، به شمار آورد.
اگرچه از بسیاری از دانشمندان ، فلاسفه و پزشکان یونانی (که سزگین ، ج ۳، فهرست مندرجات ، ص VIII-VII ، ۴۶ نفر از آنها را برشمرده ) رسائلی در پزشکی به عربی ترجمه شده است ، تعداد آثار ترجمه شده از جالینوس که پزشکان اسلامی از آنها استفاده می کردند، از اشخاص دیگر بیشتر است . مثلاً از بقراط ، که اثری بسیار عمیق درپیدایی و تکوین پزشکی اسلامی داشت ، سی کتاب به عربی ترجمه شد که در انتساب آنها به بقراط تردیدی نیست ( رجوع کنید بههمان ، ج ۳، ص ۲۸ـ۴۴) و همچنین از وجود حدود بیست اثر که در انتساب آنها به بقراط تردید هست خبر داریم ،اما آثار ترجمه شده جالینوس در عالم اسلام که انتساب آنهابه او قطعی است ، بیش از سه برابر کل آثار بقراط است (برای گزارش آماری آثار جالینوس رجوع کنید بههمان ، ج ۳، ص ۷۸ـ۱۴۰؛نیز رجوع کنید بهادامه مقاله ).
این میراث جالینوسی عمدتاً از دو طریق به دست پزشکان اسلامی رسید، یکی با انتقال آثار جالینوس به قلمرو اسلامی و ترجمه آنها به ویژه در جریان نهضت ترجمه (برای آگاهی بیشتر رجوع کنید به ترجمه * ، بخش ۱) و دیگر، از طریق ترجمه آثار شانزده گانه او که گروهی از دانشمندان یونانی آنها را تصحیح و شرح و بازنویسی کرده بودند. این مجموعه نزد پزشکان و نویسندگان اسلامی به جوامع اسکندرانیین مشهور شد. بنابراین ، از بخشی از آثار جالینوس دو ترجمه وجود دارد، یکی ترجمه خود آثار و دیگری ترجمه جوامع اسکندرانیین آنها. در تمام ترجمه های عربی اسکندرانی ، پیش از نام اصلی کتاب ، کلمه «جوامع » آمده است (برای آگاهی از نام این مجموعه و نسخه های خطی باقی مانده از آنها رجوع کنید به شِشِن و دیگران ، ص ۱۷۰ـ۱۷۵؛سزگین ، ج ۳، ص ۱۴۶ـ۱۵۰ ؛برای گزارشی از تعداد مترجمان این آثار رجوع کنید به ابن جُلجُل ، ص ۵۱؛ابن ندیم ، ص ۳۵۱؛قفطی ، ص ۷۱ـ۷۲؛ابن ابی اصیبعه ، ج ۱، ص ۱۰۳؛سزگین ، ج ۳، ص ۱۴۴، به نقل از ابن بُطلان ).
در فهرستی که حنین بن اسحاق از کتابهای جالینوس تهیه کرده (درباره این فهرست رجوع کنید به ادامه مقاله )، ترتیب ذکر شده برای گروهی از کتابها (ص ۵ ـ۲۱) به تصریح حنین همان است که در مدارس پزشکی (بنا به عبارت حنین ، ص ۲۱: «اسکول »ها) آموزش داده می شد. این فهرست که ابن هندو (ص ۶۱ـ۶۳) نیز آن را به همین ترتیب ذکر کرده است ، بدون هیچ تفاوتی ، همان ترتیب ذکر شده برای مجموعه جوامع اسکندرانیین به شمار می آید (قس ششن و دیگران ، همانجا؛سزگین ، ج ۳، ص ۱۴۶ـ۱۵۰).
برخی آثار جالینوس مستقیماً از یونانی و برخی از سریانی به عربی ترجمه شدند. حنین بن اسحاق مفصّل ترین گزارش را در باره ترجمه این آثار داده است . حنین ذیل عنوان هر کتاب نوشته که آن را چه کسی به عربی ترجمه کرده و جاهایی را که خود در ترجمه این آثار سهم داشته ذکر کرده است . به نوشته حنین (از جمله در ص ۲۰)، او به هنگام ترجمه این آثار، هم از متن یونانی هم از متن سریانی بسیاری از این کتابها استفاده کرده و همچنین ، نه تنها بسیاری از این متون را از یونانی به عربی ، بلکه از یونانی به سریانی یا از سریانی به عربی ترجمه کرده است .
بر اساس نوشته خود حنین در این فهرست و با شمارش کلیه ترجمه ها، روشن می گردد که او از مجموع ۱۲۹ رساله جالینوس که آنها را برشمرده و ترجمه آنها را ذکر کرده ، ۳۶ رساله را به عربی و ۷۶ رساله را به سریانی ترجمه کرده و از میان ۳۶ رساله ای که به عربی ترجمه کرده ، هفده رساله را به سریانی هم ترجمه نموده است .
اقدام حنین به ترجمه تعداد کثیری از آثار جالینوس به زبان سریانی و همچنین وجود ترجمه های سریانی این آثار پیش از ترجمه های حنین (برای آگاهی از تعدادی از این متون سریانی رجوع کنید به حنین بن اسحاق ، ص ۵ ـ ۸)، نشان می دهد که در قرون اولیه اسلامی و به ویژه در جریان نهضت ترجمه ، از چنین متونی استقبال می شده است ، همچنان که تنی چند از پزشکان اسلامی ترجیح می دادند از ترجمه های سریانی آثار جالینوس استفاده نمایند، نه از عربی آنها. از جمله به نوشته مایرهوف (ص ۶۵)، علی بن سهل (رَبَّن ) طبری ، پزشک ایرانی قرن سوم ، در نقل قولهای مورد نظر خود در اثر بسیار معروف و مهمّش در پزشکی ، فردوس الحکمه (از جمله در ص ۴۲ـ۴۳، ۹۷ـ۱۰۲)، نه از ترجمه های عربی حنین و معاصرانش ، بلکه از ترجمه های سریانی این متون استفاده کرده و خود، آنها را به عربی برگردانده است .
به نوشته حنین ، مترجمان متعددی در ترجمه آثار جالینوس با او همکار بودند یا در زمانی نزدیک به دوره زندگی وی ، تعدادی از این آثار را به عربی یا سریانی ترجمه کرده بودند ( رجوع کنید بهص ۱۷، ۲۰ـ۲۱، ۲۴). در فهرستی که مهدی محقق (۱۳۵۲ ش ، ص ۳۸۰ـ۳۸۱) از این مترجمان تهیه کرده ، نام چهارده تن از مترجمان مشهور دوره نهضت ترجمه ، از جمله ثابت بن قرّه * و ایوب رَهاوی ، آمده است . همچنین ، حنین از نوزده تن نام برده که حامی و مشوق مترجمان بودند (از جمله ص ۹، ۱۳ـ۱۴، ۱۸؛نیز رجوع کنید به محقق ، همانجا که فهرستی از این حامیان تهیه کرده است ).
اگرچه بر اساس فهرست حنین و با توجه به تعداد زیاد آثار ترجمه شده جالینوس و تعداد به نسبت زیاد دیگر مترجمان این آثار و حامیان آنها، اهمیت ترجمه آثار جالینوس برای پزشکان دوره اسلامی روشن می گردد، قرائنی وجود دارد که نشان می دهد ترجمه های حنین و معاصران او که کمابیش مطابق فهرستی است که ابن ندیم (ص ۳۴۸ـ۳۵۰) از مترجمان آثار جالینوس تهیه کرده است ، نخستین ترجمه های این آثار به عربی نیست و کتابهایی از جالینوس در موضوع پزشکی پیش از نیمه دوم قرن سوم به عربی ترجمه شده بوده است .
از جمله این قرائن ذکر عباراتی از جالینوس در آثار جابربن حیّان * است . نقل قولهای جابر از جالینوس (از جمله در ص ۳۷۴، ۵۰۸، ۵۱۷ ـ ۵۱۸) نشان می دهد که دانشمندان دوره اسلامی پیش از ترجمه های حنین و معاصرانش ، با آثار جالینوس آشنا بوده اند (برای آگاهی بیشتر رجوع کنید به سزگین ، ج ۳، ص ۷۰ـ۷۱). قرینه دیگر، فهرستی است که یعقوبی (ج ۱، ص ۱۱۴ـ ۱۱۸) از آثار جالینوس تهیه کرده است . عناوینی که یعقوبی از تعدادی از این کتابها آورده ، اگرچه از لحاظ موضوع با همان کتاب در فهرست حنین تطبیق می کند، از نظر عنوان با آن فرق دارد. این اختلاف عنوان نشان می دهد که یعقوبی به ترجمه هایی غیر از ترجمه های حنین دسترسی داشته است ، از جمله عنوان کتاب العناصر ( رجوع کنید به یعقوبی ، ج ۱، ص ۱۱۷ ) که متناظر است با کتاب فی الاُسْطُقُسات علی رأی بقراط در فهرست حنین (ص ۱۰؛نیز رجوع کنید به سزگین ، ج ۳، ص ۷۱). بر این اساس ، مسلّماً آثار جالینوسدر قرون اولیه اسلامی دو بار، با فاصله ای دست کم بیش از یک قرن از یکدیگر، به عربی ترجمه شده اند.
باتوجه به تعدد آثار جالینوس و شمول آنها بر تقریباً کلیه بخشهای دانش پزشکی ، موارد کاربرد آنها در میان پزشکان دوره اسلامی مختلف بوده که مهم ترینشان کاربرد آموزشی (استفاده از آنها در آموزش پزشکی به منزله کتاب درسی ) بوده است . به حسب میزان استقبال مسلمانان از آثار جالینوس در طی اعصار و ترجمه های گوناگون آنها، به ویژه تحت تأثیر روش جوامع اسکندرانیین ، کاربرد آموزشی آنها نیز متفاوت بوده است .
بر طبق آنچه حنین در فهرست خود (ص ۲۱) آورده ، ترتیب ذکر شده برای بیست کتاب نخست فهرست بر اساس جوامع اسکندرانیین است ، نه ترتیبی که جالینوس ذکر کرده ، و از کتاب بیست ویکم به بعد ترتیب ذکر شده ، همان ترتیب مورد نظر جالینوس است . به نوشته حنین (همانجا)، بر اساس ترتیب جالینوس ابتدا باید کتاب الفرق (کتاب شماره ۳ برابر فهرست حنین ) و سپس آثار مربوط به تشریح مطالعه شوند.
جالینوس کتابی در باره ترتیب مطالعه آثار خود داشته است (ترجمه عربی آن : کتاب فی مراتب قراءت کتب جالینوس ؛رجوع کنید بهسزگین ، ج ۳، ص ۷۹) که در نسخه های یونانی و لاتینی باقی مانده ، اما از تنها نسخه تاکنون شناخته شده متن عربی آن جز ورقی باقی نمانده است ( رجوع کنید به عرفانیان ، ص ۱۳۴). دانشمند و پزشک یونانی الاصل قرن سوم ، قُسطابن لوقا، در کتابی که در باره ترتیب مطالعه آثار جالینوس نوشته است ( کتاب مراتب قراءه الکتب الطبیه لجالینوس ؛در باره آن رجوع کنید به افشار و دانش پژوه ، ج ۹، ص ۲۲۳ـ۲۲۴) و البته آن را می توان بازنویسی از کتاب فی مراتب قراءت کتب جالینوس به شمار آورد (سزگین ، همانجا)، درباره ترتیب و چگونگی مطالعه آثار جالینوس برای فراگیری دانش پزشکی گزارشی مفصّل آورده که برای آگاهی از چگونگی مطالعه آثار جالینوس بسیار مهم است .
قسطا در این کتاب (گ ۲۷ر ـ ۳۰ر)، مجموعه آثار جالینوس را در نُه سطح مرتب نموده است که از فِرَق الطب و فی التجربه الطبیه در سطح اول و آشنایی با مراتب مختلف پزشکی آغاز می شود و در سطح نهم با مطالعه آثاری در باره چگونگی بهبود یافتن بیماریها، شامل کتاب فی شفاء الامراض و حیله البُرْء ، پایان می یابد. در این فهرست ، مجموعاً از ۴۳ اثر جالینوس یاد شده است (در باره چگونگی مطالعه آثار جالینوس در نظام آموزش پزشکی اسلامی رجوع کنید بهلایزر ، ص ۷۷ـ ۷۸).
پژوهشگران معاصر نیز برای بررسی موضوعی آثار جالینوس ، به ویژه در زمینه پزشکی ، آثار او را به روشهای گوناگون دسته بندی و به بخشهای متعدد تقسیم کرده اند(برای آگاهی از دسته بندی آثار جالینوس در موضوع پزشکی و در بخشهای مختلف پزشکی اسلامی رجوع کنید بهبابا، ص ۲۲۵ـ۲۲۷؛برای گزارشی از دسته بندی آثار جالینوس در علوم گوناگون از جمله شاخه های مختلف پزشکی ، نوشته های فلسفی و شروح او بر آثار بقراط رجوع کنید به اولمان ، ص ۳۸ـ ۶۵؛پاولی ، ذیل “Galenos” ).
مجموعه عربی آثار جالینوس ، سبب شده است که این میراث جهانی از نابودی و گم شدن ، در طول تاریخ ، در امان بماند. از مجموعه آثار جالینوس ، و بر اساس فهرست حنین از میان آثاری که متن عربی آنها امروز باقی مانده ، متن یونانی دوازده کتاب نابود شده و فقط متن عربی (و در بعضی موارد ترجمه لاتینی که از روی متن عربی انجام شده ) باقی مانده و ازکتاب فی علاج التشریح (ش ۲۱ در فهرست حنین ، ص ۲۱ـ۲۲) فقط بخشهایی از متن یونانی باقی مانده است و تنها با استناد به متن عربی ، مطالب کتاب تکمیل می شود ( رجوع کنید بهسزگین ، ج ۳، ص ۹۸ـ۹۹؛برای آگاهی از نامهای عربی ، یونانی و لاتینی این آثار مفقودشده رجوع کنید به جدول ۱).
آثار جالینوس بسیار مورد استقبال و توجه پزشکان دوره اسلامی قرار گرفت و شرحها و حاشیه های متعددی بر آنها نوشته شد و همچنین ، برگزیده ها و تلخیصهایی از آنها تهیه گردید.
برخی از مهم ترین شارحان آثار عربی جالینوس این اشخاص بوده اند:
ابوالفرج عبداللّه بن طیّب ، پزشک و فیلسوف مسیحی (متوفی ۳۴۵)، که بر بسیاری از آثار جالینوس شرحنوشت که مجموع آنها در کتابش به نام ثِمار الکتب السته عشر لجالینوس آمده است (در باره این کتاب رجوع کنید به ششن و دیگران ، ص ۷۹ـ۸۰؛برای آگاهی از دیگر شروح او بر آثار جالینوسرجوع کنید بهبروکلمان ، ج ۱، ص ۶۳۵، > ذیل < ، ج ۱، ص ۸۸۴)؛
ابن ابی الاشعث ، پزشک مشهور قرن چهارم (متوفی ح ۳۶۰)، که تفصیل کتاب جالینوس فی الاسطقسّات (در باره این کتاب رجوع کنید بهبروکلمان ، ذیل ، ج ۱، ص ۴۲۲) را در شرح کتاب الاسطقسات جالینوس نوشت ؛
ابن رضوان ، پزشک مصری (متوفی ۴۵۳)، که شرح الصناعه الصغیره لجالینوس (در باره این کتاب رجوع کنید بهبروکلمان ، ج ۱، ص ۶۳۷ـ ۶۳۸) و شرح کتاب جالینوس الی أُوغْلوقُن فی التَأَنی لشفاء الامراض (در باره این کتاب رجوع کنید به ششن ، ج ۲، ص ۲۳۸) را نگاشت ؛
ابن ابی صادق ، پزشک مشهور ایرانی و ملقب به بقراط ثانی (زندگی ۳۸۵ـ ۴۷۰)، که شرح منافع الاعضاء جالینوس (در باره این کتاب رجوع کنید بهحاجی خلیفه ، ج ۲، ستون ۱۸۳۴ـ۱۸۳۵؛نیز رجوع کنید به سلان ، ص ۵۱۴) را نوشت .
مهم ترین گزیده ها از آثار جالینوس را نیز دو تن از مشهورترین متفکران و پزشکان دوره اسلامی ، محمدبن زکریای رازی و ابن رشد، پدید آورده اند.
رازی چهار کتاب از جالینوس را خلاصه کرده و چهار کتاب پدید آورده است :
اختصار کتاب النبض الکبیر ،
اختصار کتاب حیله البرء ، تلخیص کتاب العلل و الاعراض ،
و تلخیص کتاب الاعضاء الا´لِمه (در باره این آثار رجوع کنید بهسزگین ، ج ۳، ص ۲۹۰ـ۲۹۱).
ابن رشد نیز برگزیده ای از هشت کتاب از جالینوس تهیه کرده است
شامل کتابهای الاسطقسات ،
المزاج ، القُوی ‘ الطبیعیه ،
الحُمَّیات ،
العلل و الاَعراض ،
اصناف المزاج ،
حفظ الصحه ،
و حیله البرء (چاپ قنواتی و زاید، قاهره ۱۴۰۷؛برای آگاهی بیشتر در باره این گزیده ها رجوع کنید بهابن رشد، مقدمه قنواتی ، ص ۷ـ۱۷).
بسیاری از محققان و پزشکان دوره اسلامی از آرای جالینوس استفاده کرده اند، به طوری که از مجموعه آثار تألیف شده در زمینه پزشکی اسلامی طی قرن چهارم تا دوازدهم (یعنی تا دوره ورود پزشکی نو و غربی به قلمرو اسلام ) در کمتر کتابی به او اشاره نشده و طبیعی است که بیشترین تأثیرپذیرندگان از آرای جالینوس ، پزشکان دوره اسلامی بوده اند، به خصوص محمدبن زکریای رازی در مهم ترین اثر خود، الحاوی ، بارها از جالینوس نقل قول کرده است (برای نمونه رجوع کنید بهرازی ، ج ۱، ص ۹، ۱۱ـ۱۲، ۱۵ـ ۱۸؛تنها در پنجاه صفحه نخست جلد یکم الحاوی ، رازی بیش از ۲۵ بار از جالینوس یاد کرده است ).
ابن سینا نیز در القانون فی الطب چندین بار از آرای جالینوس سخن به میان آورده است (برای نمونه رجوع کنید به ج ۱، ص ۱۲، ۲۲، ۶۷، ج ۲، ص ۲، ۹، ۱۶، ج ۳، ص ۱۴۶ـ۱۴۷). از میان گیاه ـ داروشناسان اسلامی ، ابن بیطار، گیاه شناس اندلسی (متوفی ۶۴۶)، بیش از همه از آرای جالینوس سود برده و از او نقل قول کرده است (برای نمونه رجوع کنید به ابن بیطار، ج ۱، ص ۲ـ۳، ۶، ۸؛او در بیست صفحه نخست کتاب بیش از ۲۵ بار و در کل کتاب بیش از ۵۰۰ ، ۱ بار از جالینوس یاد کرده است ).
از دیگر محققان و دانشمندان دوره اسلامی که در موضوعاتی غیر از دانش پزشکی از جالینوس یاد کرده اند، این اشخاص بوده اند: جاحظ در کتاب الحیوان (ج ۴، ص ۱۲۶، ج ۵، ص ۳۲۷، ج ۷، ص ۲۴، ۳۶)، دَمیری در حیاه الحیوان الکبری ‘ (ج ۲، ص ۱۳۶، ۳۴۶)، یاقوت حموی در معجم البلدان (ج ۱، ص ۶۳)، مسعودی در مروج الذهب (ج ۱، ص ۹۱، ۲۲۳، ۲۲۵، ج ۲، ص ۸۴، ۱۸۶، ۳۵۴ـ۳۵۶) و ابوریحان بیرونی در الجماهر فی ( معرفه ) الجواهر (ص ۱۱۳، ۱۷۸، ۲۲۹، ۳۱۸).
اشتهار جالینوس به عنوان پزشکی برجسته و صاحب نظر، باعث شده است که نویسندگان دوره اسلامی نقل قولهای بسیاری ، احتمالاً منتسب به او و در زمینه های گوناگون ، ذکر کنند، از جمله در پزشکی ( رجوع کنید به ابن ابی اصیبعه ، ج ۱، ص ۸۱ ـ ۸۷)، حکمت عملی و اخلاق ( رجوع کنید به مبشربن فاتِک ، ص ۲۹۳ـ ۲۹۶) و فلسفه ( رجوع کنید به نوادر فلسفیه ، ص ۱۰۷؛یعقوبی ، ج ۱، ص ۱۱۸).
دانشمندان از آرای جالینوس انتقاد نیز کرده اند، اگرچه این انتقادها عمدتاً معطوف به جنبه های فلسفی آثارش بوده است . مهم ترین این انتقادها را رازی در الشکوک علی جالینوس (چاپ مهدی محقق ، تهران ۱۳۷۲ ش ) مطرح کرده است (برای آگاهی بیشتر رجوع کنید به محقق ، ۱۳۴۶ ش ، ص ۱۵۵ـ۲۰۶). ابونصر فارابی و ابن میمون نیز از آرای جالینوس انتقادهایی کرده اند ( رجوع کنید به سزگین ، ج ۳، ص ۷۷ـ ۷۸؛نیز رجوع کنید به بخش سوم مقاله ).
باتوجه به شهرت جالینوس در جوامع اسلامی و باتوجه به وسعت دامنه آثار ترجمه شده او به زبان عربی ، موضوع تهیه فهرستی از آثارش از همان هنگامِ به پایان رسیدن ترجمه مجموعه آثار وی ، مورد توجه دانشمندان دوره اسلامی قرار گرفت . یعقوبی یکی از نخستین کسانی بود که فهرستی از آثار جالینوس تهیه کرد ( رجوع کنید به ج ۱، ص ۱۱۴ـ ۱۱۸). وی ۴۳ عنوان (به جز مجموعه ای از او که در تفسیر آرای بقراط یاد کرده و تعداد بخشهای آن مجموعه را ننوشته ) از آثار او را برشمرده است .
مهم ترین فهرستی که از آثار ترجمه شده به عربی جالینوس تهیه شده ، فهرست حنین بن اسحاق است که کهن ترین فهرست در جهان اسلام به شمار می رود. این فهرست بسیار مورد توجه قرار گرفته ، بارها به چاپ رسیده و به زبانهای دیگر ترجمه شده است (نخستین بار اشتاین اشنایدر در ۱۲۹۶/۱۸۷۹ خلاصه ای از این کتاب را، همراه با توضیحاتی ، به آلمانی ترجمه کرد، تجدید چاپ ۱۹۶۰، ص ۳۳۱ـ۳۶۰؛چاپ متن عربی آن به همراه ترجمه کامل آلمانی به توسط برگشترسر ، لایپزیگ ۱۹۲۵؛ترجمه انگلیسی مایرهوف ، کیمبریج ۱۹۲۵، تجدید چاپ آن در > مطالعاتی در پزشکی عربی در قرون وسطا < در مجموعه واریاروم ، لندن ۱۹۸۴؛
چاپ متن عربی با عنوان دراسات و نصوص فی الفلسفه و العلوم عندالعرب ؛به توسط عبدالرحمان بدوی ، بیروت ۱۹۸۱؛چاپ متن عربی و ترجمه فارسی به توسط مهدی محقق ، تهران ۱۳۷۹ ش ؛در باره این کتاب نیز رجوع کنید به سزگین ، ج ۳، ص ۷۷).
فهرستی که ابن ندیم (ص ۳۴۸ـ ۳۵۰) و ابن ابی اصیبعه (ج ۱، ص ۹۰ـ۱۰۳) از آثار جالینوس ذکر کرده اند، در واقع همان فهرست حنین است . حنین در انتهای فهرست تألیفی خود (ص ۶۳ـ۶۴) نوشته که آنچه در این کتاب گردآورده مجموعه ای است که او تا ۴۸ سالگی موفق به ترجمه آنها شده و وعده داده است که پس از آن نیز به ترجمه ادامه دهد. حنین (همانجا) همچنین برای آگاهی بیشتر در باره کتابهای جالینوس ، به فهرستی که خود جالینوس از آثارش تهیه کرده ارجاع داده است (برای آگاهی بیشتر در باره فهرستی که خود جالینوس نوشته است رجوع کنید به سزگین ، ج ۳، ص ۷۸ـ۷۹) اما بنا بر قرائنی ، آشنایی مترجمان دوره اسلامی با آثار جالینوس بیش از آنچه بوده که در این فهرست خودنوشت ذکر شده است ، از جمله حنین (ص ۴) نوشته که این فهرست شامل همه آثاری که جالینوس تألیف کرده و خود فهرست آنها را تهیه کرده است ، نیست . حنین (همانجا) از کتابی که به زبان سریانی در تکمیل فهرست خودنوشتِ جالینوس تهیه کرده ، یاد نموده است . بعدها او این فهرست را به عربی برگردانده زیرا متن عربی این فهرستِ تکمیلی ، باقی مانده است ( رجوع کنید به سزگین ، ج ۳، ص ۷۹). به نوشته ابوریحان بیرونی (۱۳۷۱ش ، ص ۱۷) در فهرستی که از آثار رازی تهیه کرده ، رازی نیز رساله ای داشته در باره نام کتابهای جالینوس که حنین آنها را ذکر نکرده است . این رساله به دست ما نرسیده است .
پژوهشگران معاصر نیز فهرستهایی از آثار جالینوس تهیه کرده اند. ریتر و والتسر (ص ۱۱ـ۲۲) و ششن و دیگران (ص ۱۵۹ـ۱۶۹) فهرستی از آثار جالینوس در کتابخانه های ترکیه ، محمد زُهَیْربابا (ص ۲۳۰ـ۲۳۹) فهرستی از این آثار در پاریس ، و هرمان دیلس (ج ۱، ص ۵۸ ـ۱۵۰)، مانفرد اولمان (ص ۳۵ـ۶۵)، دونالد کمبل (ج ۱، ص ۲۰ـ۳۰) و فؤاد سزگین (ج ۳، ص ۷۸ـ۱۴۰) فهرستی از مجموعه این آثار در نقاط مختلف دنیا ارائه کرده اند. در این میان ، فهرست سزگین (همانجا)، با ذکر ۱۶۳ اثر ترجمه شده از جالینوس به عربی ، چه آنهایی که باقی مانده چه آنهایی که به دست ما نرسیده است ، مهم ترین این فهرستها به شمار می رود.
پاره ای از متون عربی آثار جالینوس به چاپ رسیده اند. قدیم ترین متن چاپی در این زمینه ، که البته در انتساب آن به جالینوس نیز تردید وجود دارد، الایضاح فی اسرار النکاح فی قوه الباه (بمبئی ۱۳۱۱) می باشد که مترجم آن داوودبن عمر انطاکی ، پزشک نابینای اهل انطاکیه (متوفی ۱۰۰۷)، دانسته شده است . به جز این ، قدیم ترین چاپ اثری از جالینوس چاپِ بخشی از تشریح الکبیر با عنوان هفت کتاب تشریح جالینوس توسط سیمون (لایپزیگ ۱۹۰۶) است .
از دیگر چاپهای آثار اوست :
کتاب جالینوس فی الاسماء الطبّیه ، چاپ مایرهوف و شاخت (برلین ۱۹۳۱)؛
مقاله جالینوس فی المولود لسبعه اشهر ، چاپ والتسر (رم ۱۹۳۵)؛
کتاب جالینوس فی التجربه الطبیه ، چاپ همو (آکسفورد ۱۹۴۴)؛
کتاب الاخلاق ، چاپ پل کراوس (لندن ۱۹۵۴) و چاپ بدوی (بیروت ۱۹۸۱).
مهم ترین اقدام در این زمینه ، چاپ ناقصی از مجموعه « جوامع اسکندرانیین » است که محمدسلیم سالم در ۱۹۷۸ در قاهره منتشر کرد. این چاپ بر اساس ترتیبی که حنین (ص ۵ـ۲۱) و ابن هندو (ص ۶۱ـ۶۳) ذکر کرده اند، صورت گرفته است .
امروزه ، مجموعه وسیعی از آثار جالینوس به زبان لاتینی و دیگر زبانهای اروپایی وجود دارد. مفصّل ترین فهرست را در باره آثار جالینوس به زبانهای اروپایی ، کمبل ( ج ۲، ص ۱۳ـ۲۲۰ ) به دست داده است . او در این فهرست از ۲۷۲ اثر از جالینوس نام برده که از آنها نسخه یا نسخه هایی باقی مانده است . باقی ماندن بعضی از آثار جالینوس به زبانهای اروپایی ، مدیون ترجمه آنها از عربی به لاتینی در قرون وسطاست . بسیاری از مترجمان آثار دوره اسلامی به زبان لاتینی ، در قرون وسطا آثاری از جالینوس
را نیز از عربی به لاتینی ترجمه کردند. در این میان ، گراردوس (ژرار) کرمونایی با ترجمه ده اثر از جالینوس به لاتینی سهم مهمی دارد ( رجوع کنید به اشتاین اشنایدر، ۱۹۵۶، ش ۴۶؛حایک ، ص ۱۰۹ـ ۱۱۵). قسطنطین افریقایی (از مردم افریقیه )، آرنالدو ویلانووایی ، مارکوس تولِدویی و آکورسیوس نیز هریک کتاب یا کتابهایی از جالینوس را از عربی به لاتینی برگرداندند ( رجوع کنید بهاشتاین اشنایدر، ۱۹۵۶، ش ۴۶ و ۱۵۱؛حایک ، ص ۵۷۷ـ ۵۷۸). بر طبق فهرستِ حایک (همانجا)، در مجموع ۲۸ اثر از این آثار جالینوس را مترجمان اروپایی در قرون وسطا به لاتینی ترجمه کردند.
دانشمندان عبری زبان نیز برخی آثار جالینوس را از عربی به عبری ترجمه کردند. در میان این دانشمندان ، ابن میمون (دانشمند و فیلسوف یهودی ، متوفی ۶۰۱) بیش از همه از این آثار استفاده کرده و در رساله های پزشکی خود بارها از آنها یاد نموده است ( رجوع کنید به اشتاین اشنایدر، ۱۹۶۰، ص ۳۳۴، ۳۳۹). مترجمان آثار جالینوس از عربی به عبری در زمره مشهورترین مترجمان زبان عبری به شمار می آیند که از جمله آنها، کالونیموس بن کالونیموس (اشتاین اشنایدر، ۱۹۶۰، ص ۳۵۵، ش ۹۹) و ناتان هامه آتی (همو، ۱۸۹۷، ج ۲، ص ۹۱) هستند. همچنین از ترجمه العلل و الامراض ( رجوع کنید به همو، ۱۹۶۰، ص ۳۳۳)، الحُمَّیات (همان ، ص ۳۳۴)، کتاب البحران (دیلس ، ج ۱، ص ۷۹) و چند کتاب دیگر جالینوس به عبری خبر داریم .
در برخی فهرستها و منابع ، از ترجمه چند کتاب از جالینوس به زبان فارسی یاد شده ، اگرچه نام این کتابها در فهرستهایی که از آثار جالینوس تهیه شده نیامده است . این موضوع احتمالاً به سبب آن است که این آثار نه ترجمه کتابهای جالینوس بلکه آثاری منحول و منسوب به او می باشند (برای آگاهی از عناوین این آثار رجوع کنید بهششن و دیگران ، ص ۱۶۱، ۱۶۴، ۱۶۸؛
منزوی ، ج ۸، ص ۴۰۱۸).
منابع :
(۱۰) ابن ابی اصیبعه ، کتاب عیون الانباء فی طبقات الاطباء ، چاپ امرؤالقیس بن طحان ( آوگوست مولر ) ، کونیگسبرگ و قاهره ۱۲۹۹/۱۸۸۲، چاپ افست انگلستان ۱۹۷۲؛
(۱۱) ابن بیطار؛
(۱۲) ابن جلجل ، طبقات الاطباء و الحکماء ، چاپ فؤاد سید، قاهره ۱۹۵۵؛
(۱۳) ابن رشد، رسائل ابن رشد الطبیه ، چاپ جورج شحاته قنواتی و سعید زاید، ( قاهره ) ۱۴۰۷/۱۹۸۷؛
(۱۴) ابن سینا، القانون فی الطب ، بولاق ۱۲۹۴، چاپ افست ( بیروت ، بی تا. ) ؛
(۱۵) ابن ندیم ؛
(۱۶) ابن هندو، مفتاح الطب و منهاج الطلاب ، چاپ مهدی محقق و محمدتقی دانش پژوه ، تهران ۱۳۶۸ ش ؛
(۱۷) ابوریحان بیرونی ، الجماهر فی الجواهر ، چاپ یوسف الهادی ، تهران ۱۳۷۴ ش ؛
(۱۸) همو، فهرست کتابهای رازی و نامهای کتابهای بیرونی ، تصحیح و ترجمه و تعلیق از مهدی محقق ، تهران ۱۳۷۱ ش ؛
(۱۹) ایرج افشار و محمدتقی دانش پژوه ، فهرست نسخه های خطی کتابخانه ملی ملک ، ج ۹، تهران ۱۳۷۱ ش ؛محمد زهیر بابا، «جالینوس : حیاته ، مؤلفاته ، مخطوطاته الطبیه العربیه فی المکتبه
(۲۰) الوطنیه بباریس »، مجله معهدالمخطوطات العربیه ، ج ۳۱، ش ۱ (جمادی الاولی ـ شوال ۱۴۰۷)؛
(۲۱) جابربن حیان ، مختار رسائل جابربن حیان ، چاپ پ . کراوس ، قاهره ۱۳۵۴/۱۹۳۵؛
(۲۲) عمروبن بحر جاحظ ، کتاب الحیوان ، چاپ عبدالسلام محمدهارون ، مصر ?( ۱۳۸۵ـ۱۳۸۹/ ۱۹۶۵ـ۱۹۶۹ ) ، چاپ افست بیروت ۱۳۸۸/۱۹۶۹؛
(۲۳) حاجی خلیفه ، سیمون حایک ، تَعَرَّبَت … و تَغَرَّبَت ، او، نقل الحضاره العربیه الی الغرب ، جونیه ، لبنان ۱۹۸۷؛
(۲۴) حنین بن اسحاق ، رساله حنین بن اسحاق الی علی بن یحیی فی ذکر ما ترجم من کتب جالینوس ، متن عربی با ترجمه فارسی ، چاپ مهدی محقق ، تهران ۱۳۷۹ ش ؛
(۲۵) محمدبن موسی دمیری ، حیاه الحیوان الکبری ، قاهره ۱۳۹۰/۱۹۷۰، چاپ افست قم ۱۳۶۴ ش ؛
(۲۶) محمدبن زکریا رازی ، کتاب الحاوی فی الطب ، حیدرآباد دکن ۱۳۷۴ـ۱۳۹۰/ ۱۹۵۵ـ۱۹۷۱؛
(۲۷) رمضان ششن ، نوادر المخطوطات العربیه فی مکتبات ترکیا ، ج ۲، بیروت ۱۴۰۰/۱۹۸۰؛
(۲۸) رمضان ششن ، جمیل آقپنار، و جواد ایزگی ، فهرس مخطوطات الطب الاسلامی باللغات العربیه و الترکیه و الفارسیه فی مکتبات ترکیا ، استانبول ۱۴۰۴/۱۹۸۴؛
(۲۹) علی بن سهل طبری ، فردوس الحکمه فی الطب ، چاپ محمدزبیر صدیقی ، برلین ۱۹۲۸؛
(۳۰) غلامعلی عرفانیان ، فهرست کتب خطی کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد آستان قدس رضوی ، ج ۱۹، مشهد ۱۳۸۰ ش ؛
(۳۱) قسطابن لوقا، کتاب مراتب قراءه الکتب الطبیه لجالینوس ، نسخه خطی کتابخانه ملی ملک ، ش ۶/۶۱۸۸؛
(۳۲) علی بن یوسف قفطی ، تاریخ الحکماء، و هو مختصر الزوزنی المسمی بالمنتخبات الملتقطات من کتاب اخبار العلماء باخبارالحکماء ، چاپ یولیوس لیپرت ، لایپزیگ ۱۹۰۳؛
(۳۳) گری لایزر، «آموزش پزشکی در سرزمینهای اسلامی : از قرن اول تا هشتم هجری »، ترجمه هوشنگ اعلم ، تحقیقات اسلامی ، سال ۱، ش ۱ (بهارـ تابستان ۱۳۶۵)؛
(۳۴) مبشربن فاتک ، مختارالحکم و محاسن الکلم ، چاپ عبدالرحمان بدوی ، بیروت ۱۹۸۰؛
(۳۵) مهدی محقق ، «شکوک رازی بر جالینوس و مسأله قدم عالم »، مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران ، سال ۱۵، ش ۲ـ۳ (بهمن ۱۳۴۶)؛
(۳۶) همو، فیلسوف ری : محمدبن زکریای رازی ، تهران ۱۳۵۲ ش ؛
(۳۷) مسعودی ، مروج (پاریس )؛
(۳۸) احمد منزوی ، فهرستواره کتابهای فارسی ، تهران ۱۳۷۴ ش ـ ؛
(۳۹) نوادر فلسفیه ، ترجمها اسحاق بن حنین ، چاپ صلاح الدین عبداللّه ، در مجله معهد المخطوطات العربیه ، ج ۴۲، ش ۲ (رجب ۱۴۱۹)؛
(۴۰) یاقوت حموی ؛
(۴۱) یعقوبی ، تاریخ ؛
(۴۲) Carl Brockelmann, Geschichte der arabischen Litteratur , Leiden 1943-1949;
(۴۳) Supplementband , 1937-1942;
(۴۴) Donald Campbell, Arabian medicine and its influence on the Middle Ages , London 1926, repr. 2002;
(۴۵) Hermann Diels, Die Handschriften der antiken طrzte , Berlin 1905-1906;
(۴۶) Max Meyerhof, ” ـ Ali ibn Rabban at ¤-T ¤abar ¦ “, ZDMG , 10 (1931);
(۴۷) August Friedrich von pauly, Paulys Realencyclopجdie der classischen Altertumswissenschaft , ed. G. Wissowa, W. Kroll, and K. Mittelhaus, Stuttgart 1894-1970, s.v.
(۴۸) “Galenos” (by H. Mewaldt);
(۴۹) Helmut Ritter and Richard Walzer, “Arabische غbersetzunger griechischer طrzte in stambuler Bibiotheken”, in Sitzungsberichte der Preussischen Akademie der Wissenschaften 1934 , Berlin 1934;
(۵۰) Fuat Sezgin, Geschichte des arabischen Schrifttums , Leiden 1967-1984;
(۵۱) M. Le Baron de Slane, Catalogue des manuscrits arabes , Paris 1883-1895;
(۵۲) Moritz Steinschneider, Die arabischen غbersetzungen aus dem Griechischen , Graz 1960;
(۵۳) idem, Die europجischen غbersetzungen aus dem Arabischen bis Mitte des 17. Jahrhunderts , Graz 1956;
(۵۴) idem, Die Handschriften-Verzeichnisse der Kخniglichen bibliothek zu Berlin , vol.2: Verzeichniss der hebraeischen Handschriften , Berlin 1897;
(۵۵) Manfred Ullmann, Die Medizin im Islam , Leiden 1970.
۳) آرا و آثار فلسفی .
جالینوس در جهان اسلام به عنوان فیلسوف نیز شناخته شده است . از طریق ترجمه آثار او به عربی ، آرای رواقیون و شکاکان در جهان اسلام شناخته شد و شهرت کتاب تیمائوس افلاطون مدیون وی است (مدکور، ص ۳۷،۱۳۴). جالینوس اگر چه در فلسفه به اندازه طب شهرت نداشته ، به عنوان فیلسوفی قابل اعتنا به او پرداخته شده است . او آرای فلسفی و منطقی خود را از افلاطونیان ، مشائیان و حکمای رواقی گرفته و به شیوه خود، آنها را در آثارش منعکس کرده است .
موضع جالینوس در معرفت شناسی ، ضدشکاکانه بوده است . وی معتقد بوده است که اساس معرفت ما را محسوسات تشکیل می دهند و در عین حال برای پرهیز از خطا باید از استدلال بهره برد؛ازاین رو، به نظر جالینوس «تئوری » (در اینجا به معنای اصول نظری مبتنی بر عقل ) و «تجربه » باید با یکدیگر همراه شوند زیرا هر یک بدون دیگری تهی و بی فایده است . آنچه از طریق مشاهده به دست می آید باید در قالب مناسب نظری اش ریخته شود و اصول نظری نیز باید آزمایش و تجربه گردند ( رجوع کنید به > دایره المعارف فلسفه راتلیج < ؛> دایره المعارف فلسفه < ، ذیل “Galen” ). این رأی جالینوس ، در تاریخ روش شناسی علمی مورد توجه بوده و راهی میان دو مکتب تجربه گرا و عقل گرا دانسته شده است ( رجوع کنید به> فرهنگ تاریخ عقاید < ، ج ۳، ص ۳۸۱).
جالینوس رویکرد دوگانه ای در مسائل فلسفی داشته است ؛از یکسو معتقد بوده که از طریق عقل و استدلال در مسائلی مانند اینکه عالم حادث است یا قدیم ، نمی توان رأی قطعی صادر کرد و ادله قائلانِ هر دو وجه در اینگونه قضایا «متکافی » وبیشتر به جدل شبیه است تا به برهان و اغلب از جهت اثبات مدعا یکسان اند، از سوی دیگر بر آن بوده که با اتکا به مشاهده و ادراک حسی ، می توان احکام روشن تری به دست آورد، مثلاً، از مشاهده اینکه عالم در طول زمان تغییر نیافته و از این اصل که هر چیزِ فاسد شدنی فانی است ، می توان به قِدَم عالَم معتقد شد (رازی ، ۱۳۷۲ ش ، مقدمه محقق ، ص ۴۸ـ۶۳).
محمدبن زکریای رازی (متوفی ۳۱۳) در کتاب الشکوک علی جالینوس (ص ۲ـ۴) با استناد به اینکه قول اول جالینوس در آخرین تألیفش ، مایعتقده جالینوس رأیاً ، آمده ، نتیجه گرفته که او از قول دوم عدول کرده و عدم امکان برهانی کردن حدوث یا قدم عالم را پذیرفته بوده است (قس مقدمه محقق ، همانجا). برخی دیگر از فیلسوفان و متکلمان (مثلاً رجوع کنید به غزالی ، ص ۴۸، ۸۲؛فخررازی ، ص ۱۳) نیز جالینوس را به توقف در امر حدوث و قدم عالم متهم کرده اند که احتمالاً در این باب متأثر از رازی بوده اند ( رجوع کنید به رازی ، ۱۳۷۲ ش ، مقدمه محقق ، ص ۴۷ـ۴۹، ۶۶). به همین نحو، رازی (۱۳۷۲ش ، ص ۱۴ـ ۱۵) شواهدی از کتب جالینوس آورده که در برخی نفس را عرض جسم و فاقد هویت مستقل دانسته و در برخی دیگر هویت جوهری برای نفس تعریف کرده و بنابراین به نظر رازی ، جالینوس ، مردد و متوقف در امر نفس بوده است .
فیلسوفان اسلامی ضمن بیان تردید و توقف جالینوس در امر نفس ، آن راملازم با انکار یا توقف در امر معاد دانسته اند (برای نمونه رجوع کنید بهاخوان الصفا، ج ۴، ص ۱۸۱؛سهروردی ، ج ۴، کلمه التصوف ، ص ۱۲۶؛صدرالدین شیرازی ، ۱۳۳۷ ش ، سفر ۴، ج ۲، ص ۱۶۴؛همو، ۱۳۸۰ ش ، ص ۴۸۸)، اما جالینوس را از منکران مبدأ عالم نمی توان به شمار آورد بلکه او فردی عمیقاً مذهبی بوده چنانکه دمیورژ (خالق عالم ) را می ستوده است . در عین حال دلیلی برای پیروی وی از دین یهودی یا مسیحی وجود ندارد ( رجوع کنید بهزندگینامه علمی دانشوران ، ج ۵، ص ۲۳۲؛نیز رجوع کنید بهصدرالدین شیرازی ، ۱۳۳۷ ش ، سفر ۴، ج ۱، ص ۱۲۶).
جالینوس در منطق خود از اصول فلسفه ارسطویی و رواقی بهره برده است ( > دایره المعارف فلسفه راتلیج < ، همانجا). وی متأثر از رواقیون ــ که در انتقاد از نظریه جوهر ارسطو معتقد بودند که برای بعضی امور نمی توان ماهیت واحدی یافت و تنها می توان آنها را توصیف کرد نه تعریف (مدکور، ص ۱۱۹) ــ در مقابل تعریف به حد، تعریف به «رسم » را افزود (نشار، ص ۱۴۴). ابن سینا (متوفی ۴۲۸؛ج ۲، فن ۴، ص ۱۰۷) و ابن رشد (متوفی ۵۹۵؛ص ۱۱۰ـ۱۱۱) کشف شکل چهارم در اشکال قیاس ارسطویی را به جالینوس نسبت داده اند (نیز ر.ک.ب:نشار، ص ۳۲۳ـ۳۲۴).
برخی این انتساب را مردود دانسته و گفته اند که این شکل قیاس تلویحاً در منطق ارسطو بوده و تئوفراستوس (ثاوفرسطس * )، از شاگردان بی واسطه ارسطو، آن را قبل از جالینوس استخراج کرده است ( رجوع کنید بههمان ، ص ۳۴۷، ۳۵۳؛ماکوولسکی ، ص ۲۷۶؛مدکور، ص ۲۰۷ـ ۲۰۸).
جالینوس در بحث علم النفس و اخلاق ، نظریه سه بخشی بودن نفس را از افلاطون پذیرفت ( > دایره المعارف فلسفه راتلیج < ، همانجا). جالینوس معتقد بود که در انسان ، سه نفس هست : ناطقه مَفَکِّره ، غضبی حیوانی و شهوانی نباتی . به نظر وی دو جزء اخیر باید تحت تدبیر نفس ناطقه قرار گیرند تا از حد اعتدال تجاوز نکنند. جالینوس معنای عامی از خُلق در نظر می گیرد که شامل صفات و ویژگیهای حیوانات و اطفال نیز می شود و اساساً اخلاق را عبارت از همین ویژگیها می داند. در عین حال ، بر نقش نفس ناطقه و تعلیم و تربیت برای ایجاد و اصلاح فضائل و رذایل تأکید می کند ( رجوع کنید به جالینوس ، ص ۱۹۰ـ ۱۹۷).
بسیاری از حکمای مسلمان در علم النفس و علم اخلاق با آرا و آثار جالینوس آشنا و بعضاً از آن متأثر بوده اند (برای نمونه رجوع کنید به رازی ، ۱۴۰۰، ص ۳۳ـ ۳۵؛مسکویه ، ص ۵۲ ـ ۵۳، ۶۱ـ۶۲؛نصیرالدین طوسی ، ص ۷۳، ۱۰۳،۱۶۵ـ۱۶۶؛صدرالدین شیرازی ، ۱۳۳۷ ش ، سفر ۲، ج ۱، ص ۱۳۴ـ ۱۳۵، سفر ۴، ج ۱، ص ۱۲۶، ۱۸۸؛نیز رجوع کنید به > دایره المعارف فلسفه راتلیج < ، ذیل “Greek Philosophy” ). مواعظ و حکمتهایی نیز از جالینوس نقل شده است (برای نمونه رجوع کنید به حنین بن اسحاق ،۱۴۰۶،ص ۱۲۲ـ۱۲۳؛مبشربن فاتک ، ص ۲۹۳ـ۲۹۶؛شهرزوری ، ج ۱، ص ۳۴۵ـ ۳۴۸).
بر طبق فهرست حنین بن اسحاق (۱۳۷۹، ص ۱ـ۶۳) و ابن ندیم (ص ۳۴۹ـ۳۵۰) و ابن ابی اصیبعه (ص ۹۰ـ۱۰۳) از ترجمه آثار جالینوس ، برخی آثار منطقی و فلسفی جالینوس عبارت اند از:
المدخل الی المنطق ،
فی القیاسات الوضعیّه ،
البرهان ،
فی التجربه الطبیّه (در احتجاج اصحاب تجربه و قیاس در برابر یکدیگر)،
فی اَنّ المحرّک الاول لایتحرک ،
فی جوهرالنفس ماهی ،
فیما یعتقده رأیاً ،
فی ان الطبیب الفاضل یجب ان یکون فیلسوفاً ،
جوامع کتب افلاطون (شامل مقالاتی از متون اصلی افلاطون و از جمله تیمائوس )،
و فی الاخلاق .
بر آثار جالینوس شکوک و ردیه هایی نوشته شده است . به نقل ابن ابی اصیبعه (ص ۷۰)، اسکندر افرودیسی سه مقاله در انتقاد از جالینوس داشته است :
الردعلی جالینوس فی المقاله الثامنه من کتابه فی البرهان ،
الردعلی جالینوس فیما طَعَن علی قول ارسطوطالیس اَنّ کلَّ ما یتحرک فانما یتحرک عن محرّکٍ،
و الردعلی جالینوس فی ماده الممکن .
بنا به گفته شهرزوری (ج ۱،ص ۲۹)، اگرچه اسکندر افرودیسی به مهارت جالینوس در طب معترف بود اما اعتقاد داشت که او در حکمت به درجه والایی نرسیده است . از دیگر شکوک بر جالینوس ، شکوک محمدبن زکریای رازی است . رازی در طب و فلسفه و اخلاق بهره های فراوانی از جالینوس برده و صریحاً جالینوس را بر ارسطو مقدّم داشته است ( رجوع کنید به رازی ، ۱۳۷۲ ش ، ص ۴۹).
با این حال ، چون بر آن بوده که فلسفه و طب تقلید از استادان آن رشته ها و تسلیم در برابر گفته های آنان را برنمی تابد، به انتقاد از جالینوس پرداخته است ( رجوع کنید بههمان ، ص ۱). آنچه بر ارزش کتاب رازی می افزاید این است که این اثر به نوعی حاوی معرفی توصیفی (مباحث و محتویات ) بسیاری از آثار جالینوس ، به ویژه آثار مفقود وی ، است (همان ، مقدمه محقق ، ص ۳۰). فارابی (متوفی ۳۳۹) نیز در رساله الردعلی جالینوس فیما ناقَضَ فیه ارسطوطالیس لاعضاءالانسان (ص ۶۵)، از جالینوس به سبب ناتوانی اش در فهم درست آرای ارسطو انتقاد کرده است . اشکالاتی که فارابی در این اثر مطرح کرده ، بیشتر در خصوص برخی مباحث نظری علم طب در باره اعضای بدن انسان است .
موسی بن میمون (متوفی ۶۰۱)، فیلسوف و طبیب و متکلم یهودی ، نیز در گفتار بیست و پنجم از کتاب الفصول خود، مشهور به فصول موسی فی الطب یا فصول القرطبی ، انتقادهای شدیدی از جالینوس کرده که در قرون وسطا بی سابقه بوده است . وی بیش از چهل مورد را که جالینوس در آنها دچار تناقض گویی شده بر شمرده و بر آرای دینی جالینوس در باره مبدأ عالم خرده گرفته و به شکوک او بر جهان شناسی موسوی و گستاخی اش بر موسی علیه السلام پاسخ داده است (محقق ، ص ۸، ۱۳).
به نظر او، جالینوس در باره مسائلی به اظهار نظر پرداخته ، که در آنها توانایی نداشته و این امر ناشی از نوعی بیماری نفس است . او سخنان جالینوس را، بنا بر قواعد و عقاید اهل فلسفه و شریعت ، ناصواب دانسته است (همان ، ص ۱۷ـ ۱۸، ۲۸). ابن میمون از شکوک رازی نیز یاد کرده و بر او خرده گرفته که در امور نامرتبط با صناعت طب از جالینوس اشکال گرفته است (همان ، ص ۱۴). به نظر مهدی محقق (ص ۱۵، پانویس ۱)، طرح مباحث فلسفی مانند حدوث و قدم ، کون و فساد، زمان و مکان ، خلا و هیولا، در متون طبی آن روزگار معمول و متداول بوده و ابن میمون در انتقاد از رازی تندروی کرده است .
منابع :
(۵۶) ابن ابی اصیبعه ، کتاب عیون الانباء فی طبقات الاطباء ، چاپ امرؤالقیس بن طحان ( آوگوست مولر ) ، کونیگسبرگ و قاهره ۱۲۹۹/۱۸۸۲، چاپ افست انگلستان ۱۹۷۲؛ابن رشد، تلخیص کتاب القیاس ، چاپ
(۵۷) محمود قاسم ، قاهره ۱۹۸۳؛
(۵۸) ابن سینا، الشفاء، المنطق ، ج ۲، الفن الرابع : القیاس ، چاپ ابراهیم مدکور و سعید زاید، قاهره ۱۳۸۳/۱۹۶۴، چاپ افست قم ۱۴۰۴؛
(۵۹) ابن ندیم ؛
(۶۰) اخوان الصفا، رسائل اخوان الصفاء و خلان الوفا ، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳؛
(۶۱) جالینوس ، مختصر من کتاب الاخلاق لجالینوس ، در دراسات و نصوص فی الفلسفه و العلوم عندالعرب ، چاپ عبدالرحمان بدوی ، بیروت : الموسسه العربیه للدراسات و النشر، ۱۹۸۱؛
(۶۲) حنین بن اسحاق ، آداب الفلاسفه ، اختصره محمدبن علی انصاری ، چاپ عبدالرحمان بدوی ، کویت ۱۴۰۶/۱۹۸۵؛
(۶۳) همو، رساله حنین بن اسحق الی علی بن یحیی فی ذکر ما ترجم من کتب جالینوس ، متن عربی با ترجمه فارسی ، چاپ مهدی محقق ، تهران ۱۳۷۹ ش ؛
(۶۴) محمدبن زکریا رازی ، رسائل فلسفیه ، رساله ۱: کتاب الطب الروحانی ، بیروت ۱۴۰۰/۱۹۸۰؛
(۶۵) همو، کتاب الشکوک علی جالینوس ، چاپ مهدی محقق ، تهران ۱۳۷۲ ش ؛
(۶۶) یحیی بن حبش سهروردی ، مجموعه مصنفات شیخ اشراق ، ج ۴، چاپ نجفقلی حبیبی ، تهران ۱۳۸۰ ش ؛
(۶۷) محمدبن محمود شهرزوری ، نزهه الارواح و روضه الافراح فی تاریخ الحکماء و الفلاسفه ، چاپ خورشید احمد، حیدرآباد دکن ۱۳۹۶/۱۹۷۶؛
(۶۸) محمدبن ابراهیم صدرالدین شیرازی ، الحکمه المتعالیه فی الاسفار العقلیه الاربعه ، تهران ۱۳۳۷ ش ، چاپ افست قم ( بی تا. ) ؛
(۶۹) همو، المبدأ و المعاد ، چاپ جلال الدین آشتیانی ، قم ۱۳۸۰ ش ؛
(۷۰) محمدبن محمد غزالی ، تهافت الفلاسفه ، چاپ ماجد فخری ، بیروت ۱۹۹۰؛
(۷۱) محمدبن محمد فارابی ، رساله للفارابی فی الرد علی جالینوس فیما ناقض فیه ارسطوطالیس لاعضاءالانسان ، در رسائل فلسفیه للکندی و الفارابی و ابن باجه و ابن عدی ، چاپ عبدالرحمان بدوی ، بیروت : دارالاندلس ، ۱۹۸۳؛
(۷۲) محمدبن عمر فخررازی ، کتاب الاربعین فی اصول الدین ، حیدرآباد دکن ۱۳۵۳؛
(۷۳) آلکساندر اوسیپوویچ ماکوولسکی ، تاریخ منطق ، ترجمه فریدون شایان ، تهران ۱۳۶۶ ش ؛
(۷۴) مبشربن فاتک ، مختارالحکم و محاسن الکلم ، چاپ عبدالرحمان بدوی ، بیروت ۱۹۸۰؛
(۷۵) مهدی محقق ، «رد موسی بن میمون بر جالینوس و دفاع از موسی بن عمران »، مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران ، سال ۱۵، ش ۱ (مهر ۱۳۴۶)؛
(۷۶) احمدبن محمد مسکویه ، تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق ، چاپ حسن تمیم ، بیروت ?( ۱۳۹۸ ) ، چاپ افست قم ۱۴۱۰؛
(۷۷) علی سامی نشار، المنطق الصوری منذ ارسطو و تطوره المعاصر ، ( اسکندریه ) ۱۳۷۵/۱۹۵۵؛
(۷۸) محمدبن محمد نصیرالدین طوسی ، اخلاق ناصری ، چاپ مجتبی مینوی و علیرضا حیدری ، تهران ۱۳۶۹ ش ؛
(۷۹) Dictionary of scientific biography , ed. Charles Coulston Gillispie, New York: Charles Scribner , s Sons, 1981, s.v. “Galen” (by Fridolf Kudlien);
(۸۰) Dictionary of the history of ideas , ed. Philip P. Wiener, New York 1973, s.v.” Newton and the method of analysis” (by Henry Guerlac);
(۸۱) The Encyclopedia of philosophy , ed. Paul Edwards, New York: Macmillan, 1972, s.v. “Galen” (by Neal W. Gilbert);
(۸۲) Ibrahim Madkour, L , Organon d , Aristotle dans le monde arabe , Paris 1969;
Routledge encyclopedia of philosophy , ed. Edward Craig, London: Routledge, 1998,
(۸۳) s.vv. “Galen” (by R. J. Hankinson), “Greek philosophy: impact on Islamic philosophy” (by Majid Fakhry).
دانشنامه جهان اسلام جلد ۹