شهر “یثرب” (مدینه) دستخوش تحول و دگرگونى بزرگى شده بود و کم کم اشعه تابناک آئین نوخاسته اسلام، از مرز مکه گذشته در مناطق دیگر نیز نور افشانى مى کرد. بیش از یک سال از ورود نخستین مبلغ اسلام (معصب بن عمیر) به شهر یثرب مى گذشت، در این مدت، تعداد قابل توجهى از مردم یثرب به اسلام گرویده بودند،
و هر روز که مى گذشت عده بیشترى به اسلام گرایش پیدا مى کردند. “معصب بن عمیر” اصول و تعالیم اسلام را با یثربان تعلیم یثربیان تعلیم نموده، زمینه را براى ورود پیامبر (صلى الله علیه و آله) به آن شهر آماده کرده بود به طورى که هر کس از مسلمانان مکه وارد یثرب مى شد مردم با شور و اشتیاق فراوان مى پرسیدند: پیامبر چه مى کند و کى به شهر ما خواهد آمد؛
موج گسترش آئین اسلام، در محیط یثرب، اختصاص به مردان یا بزرگسالان نداشت، بلکه به قدرى سریع و عمیق بود که در مدت کوتاهى حتى زنان و کودکان نیز با قرآن متن اصلى آئین اسلام آشنا شده بودند. براء بن عازب که در آن زمان ۱۳ سال داشت یکى از کسانى بود که پیش از ورود پیامبر به یثرب، با خدا صداى از تعالیم اسلام آشنا شده بود وى مى گوید پیش از آنکه پیامبر (صلى الله علیه و آله) به شهر یثرب هجرت کند تعدادى از سوره هاى بزرگ قرآن را یاد گرفته بودم.
گرچه براء در جریان جنگ بدر از شرکت در جهاد محروم شد ولى بعدها در رکاب پیامبر اسلام (صلى الله علیه و آله) در چهارده جهاد اسلامى شرکت جست و در راه حفظ ایمان و عقیده و دفاع از حریم اسلام از فداکارى و جانبازى دریغ نورزیده و در سال ۲۴ هجرى فاتح رى گردید. او از روز نخست از علاقه مندان صمیمى امیر مؤمنان (علیه السلام) بود و به همین دلیل، پس از مهاجرت على (علیه السلام) از مدینه به عراق در صف یاران آن حضرت قرار گرفت و در عراق قلمرو حکومت امیر مؤمنان اقامت گزید و در جنگ هاى سه گانه امیر مؤمنان (علیه السلام) (جمل و صفین و نهروان) شرکت جست و در جبهه آن حضرت قرار گرفت.
حضرت على (علیه السلام) نیز به او اطمینان داشت و از ارادت خاص او آگاه بود، چنانکه در جریان جنگ نهروان او را براى گفتگو با خوارج فرستاد تا بلکه از راه مذاکره و احتجاج ارشاد بشوند، براء بن فرمان امام (علیه السلام) سه روز با آنها به گفتگو و مناقشه پرداخت ولى آنان جمعیتى نبودند که به این روزى دست از لجاجت عناد بردارند به همین دلیل براء پس از سه رز گفتگو ناگزیر بدون اخذ نتیجه به اردوگاه حضرت بازگشت.
و در جنگ صفین یکى از افرادى که براى ملاقات با معاویه انتخاب شدند براء بن عازب بود و از آن جا که براء نیز مثل قیس از گروه انصار و نیز از یاران مورد علاقه على (علیه السلام) بود انگیز انتخاب او روشن مى گردد. براء در پرتو آشنائى با شخصیت و مقام ممتاز امیر مؤمنان (علیه السلام) و فداکارى در رکاب آن حضرت از وزنه و موقعیت خاصى برخوردار بود چنانکه “برقى” در رجال خود او را از یاران برگزیده امیر المؤمنان (علیه السلام) بشمار آورده است.
سبط بن جوزى مى گوید براء بن عازب نقل مى کند که در روز غدیر هنگام نماز ظهر، اعلام نماز جماعت شد، پیامبر (صلى الله علیه و آله) نماز ظهر را با مسلمانان خواند سپس دست على (علیه السلام) را گرفت و جمله معروف “من کنت مولا فهذا على مولاه” را گفت، بلافاصله عمر براى عرض تبریک و تهنیت به حضور حضرت على (علیه السلام) بار یافت و خطاب به حضرت على (علیه السلام) گفت: “مبارک باد بر تو اى پسر ابو طالب تو از امروز رهبر و پیشواى هر مرد و زن مسلمانى هستى.
در اواخر سال ۳۵ هجرى پس از کشته شدن عثمان امیر مؤمنان به خلافت و حکومت رسید، تمام اقطار اسلامى در قلمرو حکومت آن حضرت قرار گرفت فقط معاویه علم مخالفت بر افراشت و محیط شام را از قلمرو و حکومت الهى بیرون ساخت امیر مؤمنان به منظور حفظ مناطق اسلامى از تجاوزهاى مزدوران معاویه ناگذیر شد مرکز خلافت را در عراق قرار داد و مناسبت ترین نقطه براى این کار شهر کوفه بود.
روزى در “رحبه” دریک اجتماع بزرگ که گروهى از یاران پیامبر (صلى الله علیه و آله) در آن گرد آمده بودند رو به آنها کرد و فرمود هر کس از شما در روز غدیر از پیامبر اسلام (صلى الله علیه و آله) شنیده است که فرمود: “من کنت مولا فهذا على مولاه” برخیزد و شهادت بدهد گروهى از بزرگان اصحاب پیامبر که در آن انجمن بودند شهادت دادند امّا عده انگشت شمارى از جمله انس بن مالک و براء بن عذاب از گواهى دادن خوددارى نمودند وقتى حضرت علّت را جویا شد و کتمان حقیقت بر ایشان گران آمد و موجب رنجش خاطر شد آنها را نفرین نمود و گفت خدایا اگر این دو نفر از روى عناد حاضر به اداى شهادت و اظهار حق نشدند آنان را گرفتار نما.
در اثر دعاى حضرت على (علیه السلام) انس از ناحیه پا آسیب دید و دچار بیمارى برص گردید براء نیز در پایان عمر بینائى خود را از دست داد در هر حال او به خاطر پیروى از امیر مؤمنان هنگام انتقال مرکز حکومت آن حضرت از مدینه به کوفه در شهر کوفه رحل اقامت افکند و در جنگ هاى سه گانه آن حضرت شرکت جست و سر انجام در سال ۷۲ هجرى در زمان حکومت در زمان حکومت مصعب بن زبیر دیده از جهان فروبست.