بُوَیْطی ، ابویعقوب ، یوسف بن یحیی قرشی از فقها و محدثان عامه و جانشین شافعی . او که به ابن بویطی نیز معروف است ، به بُوَیْط ، قریه ای در مصر، منسوب بوده است (یاقوت حموی ، ج ۱، ص ۵۱۳؛ سمعانی ، ج ۱، ص ۴۱۶) و تاریخ ولادت او معلوم نیست .
اساتید
احادیث نبوی را از شافعی (متوفی ۲۰۴) و
عبداللّه بن وهب فقیه مالکی (۱۲۵ـ۱۹۷) استماع کرد.
شاگردان
ابواسماعیل ترمذی ،
ابراهیم بن اسحاق حربی ،
قاسم بن مغیره جوهری ،
احمدبن منصور رمادی ،
ابومحمد الدارمی ،
ابوحاتم ،
ربیع بن سلیمان و بعضی از محدثان دیگر نیز از وی روایت کرده اند (خطیب بغدادی ، ج ۱۴، ص ۳۰؛ ابن ندیم ، ص ۲۶۶؛ ابن خلّکان ، ج ۷، ص ۶۱؛ ذهبی ، ج ۱۲، ص ۵۸ ـ۵۹).
بویطی مصاحب شافعی بود و نزد او منزلت مهمی داشت . شافعی نظریات او را تأیید می کرد و گاهی پاسخ به مسائل را به وی ارجاع می داد و بویطی را زبان خود می دانست (ابن خلّکان ، ج ۷، ص ۶۳؛ ابن تغری بردی ، ج ۲، ص ۲۶۰ـ۲۶۱). شافعی پس از ابتلا به مرضی که به مرگ او منجر شد، جلسات درس خود را به بویطی واگذار کرد و او را اعلم اصحاب و شاگردان خود خواند (ابن خلّکان ، همانجا؛ خطیب بغدادی ، ج ۱۴، ص ۳۰۳). پس از فوت شافعی نیز بویطی جانشین او در درس و افتاء شد (ابن خلّکان ، همانجا؛ سُبکی ، ج ۲، ص ۱۶۳؛ طاش کبری زاده ، ج ۲، ص ۲۷۹).
رحلت
بویطی قائل به قِدَم قرآن بود. به همین سبب در دوران خلافت واثق بالله (۲۲۷ـ۲۳۲) از مصر به بغداد فراخوانده شد؛ اما با وجود زندان و شکنجه از عقیده خود دست برنداشت تا در ۲۳۱ یا ۲۳۲ در زندان درگذشت . اسنوی علت گرفتاری بویطی را سعایت ابن ابی اللیث قاضی حنفی مصر می داند (خطیب بغدادی ، ج ۱۴، ص ۳۰۵؛ سبکی ، ج ۲، ص ۱۶۵؛ سمعانی ، ج ۱، ص ۴۱۷؛ ذهبی ، ج ۱۲، ص ۶۰؛ اسنوی ، ج ۱، ص ۲۳).
آثار
از جمله آثار اوست :
المختصرالکبیر ؛
المختصرالصغیر ؛
الفرایض (هر سه در فروع ). به گفته عبادی شافعی و سبکی ، المختصر در نهایت زیبایی و به شیوه ابواب کتاب مبسوط تألیف شده است (ابن ندیم ، همانجا؛ سبکی ، ج ۲، ص ۱۶۳؛ سزگین ، ج ۱، جزء ۳، ص ۱۹۲؛ بغدادی ، ج ۲، ستون ۵۴۹؛ زرکلی ، ج ۸، ص ۲۵۷).
بعضی از محققان گردآوری آثار شافعی را که کتاب الامّ نامیده شده به بویطی نسبت می دهند، اما برخی دیگر آن را از آثار ربیع بن سلیمان (خدمتگزار و شاگرد شافعی ) دانسته اند (رجوع کنید به سزگین ، ج ۱، جزء ۳، ص ۱۸۴، ۱۹۱؛ غزّالی ، ج ۲، ص ۲۸۰).
اثر دیگر بویطی کتابی در نحو است که کحّاله (ج ۱۳، ص ۳۴۲) نام آن را النزّهه الذهبّیه و حاجی خلیفه (ج ۲، ستون ۱۹۴۲) و بغدادی (همانجا)، النزهه الزهیّه نامیده اند.
منابع :
(۱) ابن تغری بردی ، النّجوم الزاهره فی ملوک مصر و قاهره ، قاهره ( تاریخ مقدمه ۱۳۸۳/۱۹۶۳ ) ؛
(۲) ابن خلّکان ، وفیات الاعیان ، چاپ احسان عباس ، بیروت ۱۹۶۸ـ۱۹۷۷؛
(۳) ابن ندیم ، کتاب الفهرست ، چاپ رضا تجدّد، تهران ۱۳۵۰ ش ؛
(۴) عبدالرحیم بن حسن اسنوی ، طبقات الشافعیه ، چاپ کمال یوسف حوت ، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷؛
(۵) اسماعیل بغدادی ، هدیه العارفین ، ج ۲، در حاجی خلیفه ، کشف الظنون ، ج ۶، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰؛
(۶) مصطفی بن عبدالله حاجی خلیفه ، کشف الظنون ، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰؛
(۷) احمدبن علی خطیب بغداد، تاریخ بغدادی ، چاپ مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۷؛
(۸) محمدبن احمد ذهبی ، سیر اعلام النبلاء ، بیروت ۱۴۰۲ـ۱۴۰۹/ ۱۹۸۲ـ ۱۹۸۸؛
(۹) خیرالدین زرکلی ، الاعلام ، بیروت ۱۹۸۶؛
(۱۰) عبدالوهاب بن علی سبکی ، طبقات الشّافعیّه الکبری ، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶؛
(۱۱) فؤاد سزگین ، تاریخ التراث العربی ، ج ۱، جزء ۳، نقله الی العربیه محمود فهمی حجازی ، ریاض ۱۴۰۳/۱۹۸۳؛
(۱۲) عبدالکریم بن محمد سمعانی ، الانساب ، چاپ عبدالله عمر بارودی ، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸؛
(۱۳) احمدبن مصطفی طاش کبری زاده ، مفتاح السعاده و مصباح السیاده ، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵؛
(۱۴) محمدبن محمد غزالی ، احیاء علوم الدین ، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲؛
(۱۵) عمررضا کحّاله ، معجم المؤلفین ، دمشق ۱۹۵۷ـ۱۹۶۱، چاپ افست بیروت ( بی تا. ) ؛
(۱۶) یاقوت حموی ، معجم البلدان ، بیروت ۱۳۹۹/۱۹۷۹٫
دانشنامه جهان اسلام جلد ۴