علما قرن سومعلما-معلمای قرن دوم

زندگینامه ابوالحسن مداینى (۱۳۵- ۲۲۸ه.ق)

على بن محمد بن عبدالله بن ابى سیف مداینى (از موالى سمره بن جندب ) در بصره به دنیاآمد. پس از آن به مدائن رفت و در بغداد در سن ۹۲ سالگى در خانه دوستش اسحاق موصلى در گذشت . وى از معدود مورخانى است که مورد اعتماد اهل سنت واقع شده واین امر شک خاصى نسبت به او برانگیخته است .یحیى بن معین و خطیب بغدادى وى را موثق دانسته اند.یحیى بن معین به احمد بن زهیر توصیه مى کرد که کتاب هاى مدائنى را بنویسد.

این در حالى است که اوروایت مسند از او آورده است .از آنجا که مداینى در بصره رشد یافته ،گرچه بعدها به مداین رفته و مداینى لقب گرفته نباید از داشتن گرایش هاى عثمانى موجود در بصره بى بهره باشد لذا راوى اخبار عوانه بن حکم نیز که به گفته یاقوت ، عثمانىّ الهوى بوده ، همین مداینى است . در خبرى که جاحظ از مدائنى آورد آمده است که مدائنى گفته است : امویان تنها روایات مراثى را قبول مى کردند.وقتى علت را پرسیدند گفت : دلیلش آن بود که این قبیل مشتمل بر مکارم اخلاق بود!

شماره تاءلیفات وى بر اساس شمارش ابن ندیم ۲۳۹ اثر است . این درحالى است که در فهرستى که یاقوت از آثار وى داده ،کتاب هاى دیگرى نیز یاد شده که به نقل برخى تا ۲۶۱ مى رشد. این حجم از تاءلیف سبب شده تا برخى لقب شیخ الاخباریین رابه مدائنى بدهند. بیست وهفت عنوان مربوط به پیامبر (ص ) سى ویک عنوان درباره قریش و شخصیت هاى برجسته قریش ، سى وسه عنوان درباره اخبار زنان و مساءله ازدواج میان اشراف و امثال ذلک . هفت عنوان درباره اخبار خلفا.بیتس و هفت عنوان درباره ایام العرب بعد از اسلام . سى هفت عنوان درباره فتوحات . ده عنوان درباره اخبار عرب . سى و دو عنوان درباره اخبار شعراء، و بقیه در موضوعات دیگر.

همانگونه که از اسامى این نوشته ها بر مى آید. مدائنى از مهمترین مؤ لفان تاریخ نویس در دوره اى است که رسم برنگارش تک نگارى درباره رخدادها وموضوعات خاص بوده است . علاقه خاص مدائنى به این قبیل موضوعات کاملا از نوشته هاى وى آشکار است . به عنوان مثال او به جنبه هاى خاصى از سیره توجه کرده و رساله هایى مانند: کتاب امهات النبى (ص ) کتاب اقطاع النبى (ص )، کتاب عهود النبى (ص )،کتاب رسائل النبى (ص )، کتاب اءخبار المنافقین ، کتاب ازواج النبى (ص )، کتاب عمال النبى (ص ) على الصدقات این گرایش اورا به وضوح نشان مى دهد.

آثار

  1. بسیارى از این تاءلیفات را که اندکى از آنها برجاى مانده و به چاپ رسیده ، باید در حد مقالات کوچک دانست .
  2. به عنوان مثال کتاب الفرج بعد الشده والضیق او که تنوخى ان را ملاحظه کرده تنها پنج تا شش برگ بوده است .
  3. رساله المردفات من نساء قریش مدائنى نیز که توسط عبدالسلام هارون به چاپ رسیده کوتاه است .
  4. این رساله درباره زانین از قریش است که بعد ازمرگ شوهر، به ازدواج دیگرى درآمده اند.
  5. دورساله التعازى و علم الخواص او نیز برجاى مانده است . ممکن است میان تاءلیفات وى ، آثار بلندى نیز بوده که البته تا کنون خبرى از این قبیل آثار وى به دست نیامده است .
  6. به عنوان مثال درباره کتاب المغازى او گفته شده که در سه مجلد بوده است .

بخش هاى زیادى از آثار مفقود او در کتابهاى بعدى آمده است . از جمله فقرات فراوانى از کتاب اسماء من قتل من الاطلبیین در کتاب مقاتل الطالبیین ابوالفرج اصفهانى آمده است .بلاذرى جمعا ۱۴۱۶ روایت از مدائنى نقل کرده است . درست همانطور که بخش هاى زیادى از کتاب هاى او درباره زنان نوشته در بلاغات النساء آمده است .ابن ابى الحدید نیز بخش هایى از آثار مدائنى را نقل کرده است .
طبرى در بخش تاریخ خراسان در موارد فراوانى از نوشته هاى مدائنى به ویژه اثر او فتوح خراسان سود جسته است . همینطور بلاذرى نیز در اخبار سیره ونیز امویان ، نقلهاى فراوانى از مدائنى دارد. کتاب تاریخ الخلفاء وى هم یکى از آثار مهمى بوده که گویا بیشترین بهره را طبرى از آن برده است .

به هر روى آثار مدائنى با همه گستردگى تنها اختصاص به اخبار دوره اسلامى دارد. از وى درباره موضوع المبتداء چیزى برجاى نمانده .آثار اندکى از جاهلیت رسیده و سایر نوشته هاى او مربوط به دوره اسلامى است . لذا گفته اند اگر کسى اخبار دوره جاهلیت را مى خواهد کتاب هاى ابوعبیده رابخواند و اگر کسى اخبار دوره اسلامى را مى خواهد آثار مدائنى را بخواند.

استاد بدرى محمد فهد، با حصوله تمام ، فهرستى بلند از آنچه از مدائنى درحیطه تاریخ دوره اسلامى نقل شده ، با حفظ ترتیب تاریخى ، از مآخذ مختلف به دست داده است .در متون ادبى نیز، اخبار زیادى در آثار جاحظ زبیر بن بکار، مبرّد، ابن عبدربه :، ابولفرج اصفهانى و دیگران از مدائنى نقل شده است .

منابع تاریخ اسلام//رسول جعفریان

Show More

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back to top button
-+=