محمدبن سلیمان ، فقیه ، ادیب ، شاعر، مفسر و رجالی شیعی قرن سیزدهم و چهاردهم . وی در ۱۲۳۴ یا ۱۲۳۵ به دنیا آمد (تنکابنی ، ص ۷۳ـ۷۴). خاندان او از علما بودند و پدرش ، میرزا سلیمان تنکابنی * ، و مادرش از سادات امام جمعه اصفهان بود (همان ، ص ۳۵،۷۱، ۷۳). هیچیک از منابع ، و حتی خود تنکابنی در قصص العلماء ، به محل تولدش اشاره نکرده اند. شاید اشتهار او به تنکابنی حاکی از محل تولدش باشد.
اساتید
وی کودکی و نوجوانی را در تنکابن گذرانید و ادبیات عربی و منطق را نزد پدر و دو دایی خود فرا گرفت . بعد از فوت پدرش ، برای ادامه تحصیل به عراق رفت و فقه و اصول و رجال را عمدتاً نزد سیدابراهیم موسوی قزوینی ، صاحب ضوابط الاصول ، آموخت و در درس استادانی چون شیخ محمدحسن نجفی صاحب جواهرالکلام و سیدمحمدباقر شَفتی معروف به حجه الاسلام ، و ملا آقا دربندی حاضر شد و از ایشان و استادان دیگر اجازه روایت گرفت (همان ، ص ۹، ۲۴، ۶۷، ۷۳؛تبریزی خیابانی ، ص ۱۳). تنکابنی با علمایی چون میرزامحمدباقر خوانساری ، مؤلف روضات الجنّات ، هم مباحثه بود (آقابزرگ طهرانی ، ج ۱۷، ص ۱۰۷، تنکابنی ، ص ۷۱).
شاگردان
وی شاگردانی نیز تربیت کرد از جمله :
سیدعلی قزوینی از علمای معروف قزوین و از خویشان صاحب ضوابط ،
آقا سیداحمد کیسُمی و
حاج شیخ محمد طهرانی (تنکابنی ، ص ۸۹ ـ۹۰؛تبریزی خیابانی ، همانجا).
تنکابنی به گفته پسرش در ۲۸ جمادی الآخره ۱۳۰۲ درگذشت و در روستای سلیمان آباد تنکابن به خاک سپرده شد (مدرّس تبریزی ، ج ۳، ص ۳۸۱؛آقابزرگ طهرانی ، ج ۳، ص ۲۹۸).
آثار
تنکابنی در زمینه های علمی مختلفی چون ادبیات عربی ، شعر، اصول فقه ، فقه ، درایه ، خلاف ، تفسیر، کلام و فلسفه آثاری شامل تألیف ، شرح ، حاشیه و ترجمه دارد که بنا بر نقل خود او به بیش از ۱۷۱ اثر می رسد (تنکابنی ، ص ۸۱ ـ ۸۸). مشهورترین اثر او کتاب قصص العلماء است (تبریزی خیابانی ، ص ۱۲؛مدرّس تبریزی ، همانجا). تبریزی خیابانی (همانجا) این کتاب را ستوده است (قس اعتمادالسلطنه ، ص ۲۱۲ که قصص العلماء را بی اعتبار می داند). این کتاب شامل زندگینامه ۱۵۳ تن از علمای شیعه است که اغلب آنان از مشایخِ اجازه و اصحاب تألیف قرن سوم تا اواخر قرن سیزدهم اند و بیش از شصت درصد آنان به دوره صفویه و پس از آن تعلق دارند. بعلاوه ، چنانچه تنکابنی اشاره کرده ، شرح حال شمار زیادی از عالمان نیز به مناسبت ذکر شده است (تنکابنی ، ص ۴۵۴). تنکابنی چهارمین زندگینامه را به معرفی تفصیلی خود و آثارش اختصاص داده است (ص ۷۰ـ ۹۱).
وی در این کتاب علاوه بر شرح حال علما و بیان پاره ای نصایح و مواعظ در ضمن آنها، مناظرات و حکایاتی بدیع از دانشمندان نقل کرده و به شرح حال کسانی مانند سید علی محمد باب و شیخ احمد اَحسایی و نقد و رد آرای آنان پرداخته است (ص ۴۷ـ۵۰، ۵۹ ـ۶۴، ۳۱۳ـ۳۲۱، ۴۵۳). قصص العلماء به فارسی است و به تعبیر مؤلف ، این کتاب حاصل محفوظات ، شنیده ها و تتبع پنجاه ساله اوست که در ۱۲۹۰ در مدت سه ماه نوشته است . برخی از مطالب آن نیز با کتاب مختصر وی در همین زمینه به نام تذکره العلماء مشترک است (همان ، ص ۴۵۳ـ۴۵۴). به نوشته برخی مؤلفان مطالب این کتاب بدون نظم و ترتیب است (آقابزرگ طهرانی ، ج ۱۷، ص ۱۰۷؛دایره المعارف تشیع ، ذیل مادّه )، اما تنکابنی توضیح داده که در این کتاب از نظم خاصی پیروی کرده است .
او این کتاب را با شرح حال علمای زمان خویش ، و مقدّم بر همه ، یکی از استادان اجازه اش به نام سیدابراهیم بن سیدمحمدباقر موسوی ، صاحب ضوابط الاصول ، آغاز کرده و کوشیده است تا زندگینامه ها را به ترتیب اجازات و دوره های زمانی از عصر مؤلف به قبل تنظیم کند (تنکابنی ، ص ۳)، چنانکه مرسوم مؤلفان اجازات (مثلاً لؤلؤه البحرین بحرانی ) بوده است . با اینهمه وی از روش خود، بویژه پس از گزارش احوال نصیرالدین طوسی (شماره ص =۱۰۰)، عدول کرده و سرانجام قصص العلماء را با زندگینامه سیدنعمت اللّه جزایری ، از علمای قرن یازدهم ، به پایان برده است .
قصص العلماء نخستین بار در ۱۲۹۰، سال نگارش کتاب ، همراه با سبیل النجاه (اثری مختصر از مؤلف در گزارش گفتگوی تفصیلی وی با شخصی مسیحی ( فرنگی ) در تنکابن ، برای اثبات نبوت پیامبر اکرم )، در تهران چاپ شد و پس از آن نیز بارها، چه جداگانه و چه همراه با آثار دیگر، در جاهای مختلف ، بدون تصحیح انتقادی ، به چاپ رسید (مشار،۱۳۴۰ـ۱۳۴۴ش ، ج ۵، ستون ۵۱۰ ـ ۵۱۱ ؛همو، ۱۳۵۰ـ ۱۳۵۵ش ، ج ۳، ستون ۳۹۱۰ـ ۳۹۱۱).
برخی دیگر از آثار تنکابنی عبارت اند از:
بدایع الاحکام فی شرح شرایع الاسلام ؛
آداب المناظره ؛
لسان الصدق ، در علم اصول ؛
شرح بر وجیزه شیخ بهایی ، در علم درایه ؛
تعلیقه بر قوانین ؛
حاشیه بر کتاب ریاض معروف به شرح کبیر ؛
الفوائد فی اصول الدّین ؛
منظومه الفیه ، در باره نبوت خاصه ؛
فقه منظوم به زبان عربی ؛
توشیح التفسیر . از این میان چهار اثر اخیر به چاپ رسیده است (تنکابنی ، ص ۸۱ ـ ۸۸؛بغدادی ، ج ۲، ستون ۳۹۲؛تبریزی خیابانی ، همانجا؛آقابزرگ طهرانی ، ج ۱۶، ص ۱۳۵، ج ۱۷، ص ۱۰۷).
منابع :
(۱) آقابزرگ طهرانی ؛
(۲) محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه ، المآثر والآثار ، در چهل سال تاریخ ایران ، چاپ ایرج افشار، ج ۱، تهران ۱۳۶۳ش ؛
(۳) اسماعیل بغدادی ، هدیه العارفین ، ج ۲، در حاجی خلیفه ، ج ۶؛
(۴) علی تبریزی خیابانی ، کتاب علماء معاصرین ، چاپ سنگی تهران ۱۳۶۶؛
(۵) محمدبن سلیمان تنکابنی ، قصص العلماء ، تهران : انتشارات علمیه اسلامیه ( بی تا. ) ؛
(۶) دایره المعارف تشیع ، زیرنظر احمد صدر حاج سیدجوادی ، کامران فانی ، و بهاءالدین خرمشاهی ، تهران ۱۳۶۶ ش ـ ، ذیل «تنکابنی ، میرزامحمد» (از محمدحسین روحانی )؛
(۷) مدرّس تبریزی ؛
(۸) خانبابا مشار، فهرست کتابهای چاپی فارسی ، تهران ۱۳۵۰ـ۱۳۵۵ش ؛
(۹) همو، مؤلّفین کتب چاپی فارسی و عربی ، تهران ۱۳۴۰ـ۱۳۴۴ش .
دانشنامه جهان اسلام جلد ۸