ملا عبدالله تونی بشروی[ ١ ] از علمای بزرگ و فقیهان مشهور قرن یازدهم هجری است که همه او را به فضل و کمال و زهد وپارسایی ستوده و همتای مقدس اردبیلی دانسته اند. در کتابها از او به عنوان: عالم، فاضل، ماهر، فقیه، صالح، زاهد و عابد یادشده است. کتاب وافیه او در اصول فقه، از کتاب های مشهور و متداول در حوزه های علمیه آن زمان بوده که مذاق اصولی اورا با سبک مخصوص به خودش بیان می کند.
خاندان زادگاه
تاریخ دقیق ولادت فاضل تونی به خوبی مشخص نیست اما زادگاه وی بخش بشرویه از توابع تون بوده است.
٢١٩۵۶ کیلومتر مربع مساحت در بخش مرکزی / یکی از شهرستان های جنوب استان خراسان است که با ۶ « فردوس » تون یا »نیز در « بشرویه » و « سرایان » و « اسلامیه » استان واقع و مرکز آن شهرستان فردوس است. علاوه بر فردوس بخش های[ محدوده این شهرستان جای گرفته است.[ ٢]
اما بشرویه از بخش های بزرگ شهرستان فردوس است که در جنوب غربی استان خراسان قرار دارد. این بخش از شمال بهبردسکن کاشمر، از غرب به طبس، از جنوب به دیهوک، و از شرق به فردوس متصل است.بشرویه دارای ١٢٠ آبادی و دهستان مسکونی است که مجموعاً سی هزار نفر جمعیت دارد. پانزده هزار از آنان در مرکز بخش( بشرویه) سکونت دارند.
در جنبش سربداران که طی آن شیعیان خراسان به مقابله با مغولان برخاستند؛ بشرویه نیز از مراکز مهم این جنبش در خراسانبوده است. از این شهر عالمان شیعی فراوانی برخاسته اند که از میان آن ها ملا عبدالله تونی و حسن بن محمد باقر حسینی را می[ توان بر شمرد.[ ٣]
تحصیل
وی ابتدا همراه برادرش ملا احمد که او نیز از عالمان بزرگ است در مدرسه معروف مولی عبدالله تستری[ ۴ ] ( متوفای ١٠٢١ه . ق) اصفهان به تحصیل اشتغال ورزید و از محضر اعلام آن دیار مخصوصاً علامه مولانا رفیع الدین محمد بن حیدرطباطبایی معروف به میرزا رفیعا ( متوفای ١٠٨٢ ه . ق) کسب فیض نمود و در ضمن تحصیل به کار تدریس و افاضه[ پرداخت.[ ۵]
تدریس و شاگردان
فاضل تونی در طول اقامت خویش در اصفهان با تدریس و افاضه در مدرسه ملا عبدالله بن حسین تستری ( متوفای ١٠٢١ ه .ق) شاگردان برجسته ای همچون علامه میر عبدالحسین خاتون آبادی تربیت نمود و همواره مشتاقان فقه، اصول، کلام و حدیث از محفل پرفیضش بهره مند شدند. علامه خاتون آبادی ( متوفای ١١٠۵ ه . ق) در کتاب وقایع السنین و الاعوام می نویسد:شاه عباس ثانی در سال ١٠۵٩ ه . ق) قندهار را از دست پادشاه والاجاه هند خرم گرفت در آن وقت بنده در خدمت آخوند ملارا شروع کرده بودم و اکثر اوقاتم را در خدمت آن جناب می گذرانیدم. و از فیض « من لا یحضره الفقیه » عبدالله تونی مقابلهخدمت و کثرت ملازمت آن جناب و برادرش آخوند مولانا احمد استمداد، و استفاضه از اخلاق و آداب می نمودم.
هر دو برادردر غایت قصوی از تقوا و صلاح و ورع بودند. اما آخوند مولانا عبدالله به فضل و کمال و دقت و فطانت در شعور بر ملا احمد برادرش و بر اکثر طالبان علم آن عصر برتری تمام داشته و بعد از این، مدتی مجاوزت روضه رضویه اختیار کرد.[ ۶]
تألیفات
١ . الوافیه[ ٧]
٢ . شرح الارشاد در فقه.
٣ . رساله ای در اصول فقه.
۴ . رساله ای در نماز جمعه.[ ٨]
۵ . حاشیه بر معالم الاصول.
۶ . تعلیقاتی بر مدارک الاحکام.
٧ . حاشیه ای بر ارشاد علامه.
٨ . فهرست بر تهذیب الاحکام شیخ طوسی،
کتابی بسیار نفیس و مفید برای طالبان فقه و فقاهت که خود مولف در تعبیری می نویسد: هومن اهم الاشیاء لمن یرید الفقه والترجیح. یعنی این کتاب از مهمترین کتاب های لازم برای دانش پژوهان فقه است.[٩] می نویسد: « روضات الجنات » مرحوم خوانساری درو هو کما قال و فوق ما نقول. یعنی کلام فاضل تونی در وصف فهرست تهذیب الاحکام واقعیتی درست بلکه سخن او فوق چیزیاست که ما می گوییم.
با کمال تأسف از آثار وی جز رساله خطی نماز جمعه و کتاب الوافیه که چاپ شده است. اثری در دسترس نیست و شاید سببگمنامی این بزرگان همین محو آثار آنان باشد.
ابتکارات علمی
یکی از ویژگی های فاضل تونی ابتکارات علمی اوست. و این همان روح آزاد اندیشی علمی است که وی را در زمان خودش مشهور و معروف ساخته است. گرچه بعد از فوت و گذشت زمان در اثر مفقود شدن آثار وی، نام او به بوته فراموشی سپرده شد؛ اما عده ای معدود از بزرگان معاصر وی، نام او را به بزرگی یاد کرده اند و از او به عنوان فاضل تونی مطلب آورده اند.
الفهرست علی تهذیب الاحکام شیخ » یکی از کتاب هایی که ذوق و ابتکار او را بر همگان آشکار می کند، کتاب ایشان با عنوان است. آری این کتاب در آن زمان با نبود امکانات، بهترین خدمت را به عالم فقه و فقاهت نمود. ترتیب و باب بندی « طوسی هم حاکی از ذوق و ابتکار اوست که مرحوم خوانساری درباره او می نویسد: « الوافیه » کتاب
و له فی الاستصحاب و مباحث التعادل و التراجیح تفریعات و فوائد نادره و تصرفات کثیره لم یسبقه الیها احد؛[١٠] برای فاضل تونی در باب استصحاب و تعادل و تراجیح فروعاتی و فوائدی جدید و کمیاب است که احدی قبل از او به آن نرسیده است.فاضل تونی دارای آرای فقهی خاصی بود. که در بعض کتب فقهی به آن اشاره شده است.
مرحوم نراقی در کتاب عوائد الایام در ذیل عائده ٨۶ می نویسد:و المحکی عن القاضی عبدالعزیز بن البراج الثانی و اختاره بعض المتأخرین و هو الظاهر من غیر واحد من مشایخنا المعاصرینحیث قالوا: بعدم ثبوت النجاسه بقول العدلین لعدم دلیل علی اعتباره عموما. بل هو ظاهر السید فی الذریعه و المحقق الاول فیالمعارج و الثانی فی الجعفریه و صاحب الوافیه حیث حکموا بعدم ثبوت الاجتهاد بشهادتهما، لعدم دلیل علی اعتبارها. و کنت علی
ذلک منذ اعوم کثیره … در این قول مرحوم فاضل تونی قائل به عدم اعتبار شهاده عدلین است کما این که مرحوم نراقی هم می[ گوید من مدت ها به همین عقیده بودم سپس تغییر رأی دادم.[ ١١]
خاندان زهد
فاضل تونی را همه به زهد و پارسایی ستوده اند. شیخ حر عاملی با تعبیر صالح، زاهد و عابد، او را می ستاید. میرزا عبداللهافندی می گوید:وی از پارساترین مردم اهل زمانش بوده، بلکه می توان هم گفت دوم مقدس اردبیلی بوده، بلکه برادرش ملا احمد هم در همین قدر از زهد و پارسایی بوده است.
سپس می افزاید:در دیداری که از بشرویه داشتم به برکت این عالم بزرگ و برادرش ملا احمد تمام اهالی آن صالح و متقی و عابد و پرهیزکاربودند.[ ١٢]
یک کرامت
فرزند بزرگ محدث قمی گوید:فراموش نمی کنم زمانی که در نجف اشرف بودیم یک روز صبح پدرم در حدود سال ١٣۵٧ ه . ق) دو سال قبل از وفاتشان از خواب برخاستند و گفتند: امروز چشمم به شدت درد می کند و قادر به مطالعه و نوشتن نیستم و بسیار ناراحت به نظر میرسیدند. تقریبا زبان حالشان این بود که شاید خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم مرا از خود طرد کرده باشند …
آقای محدث زاده می افزاید:من مشغول تحصیل بودم، رفتم به مدرسه و ظهر که به خانه برگشتم دیدم ایشان مشغول نوشتن هستند، عرض کردم چشمتان بهترشد؟ فرمودند: درد به کلی مرتفع گردید. سوال کردم چگونه معالجه کردید؟! پاسخ دادند که: وضو گفتم و مقابل قبله نشستم و کتابخطی را که به خط فقیه مشهور ملا عبدالله تونی صاحب کتاب وافیه بود به چشم کشیدم، درد چشم برطرف شد و تا پایان « کافی » عمر دیگر به درد چشم مبتلا نگردیدند.[ ١٣]
آری کتاب کافی مرحوم کلینی به دست خط مرحوم ملا عبدالله تونی از کتبی بود که مرحوم محدث قمی به آن خیلی علاقه داشت.
خاندان شخصیت اجتماعی
عالمی بزرگ همچون فاضل تونی باید دارای بعد اجتماعی عظیمی باشد که بتواند در میان مردم نفوذ داشته باشد و امر او ملوکاو را تکریم کنند. ساختن مدرسه علمیه ای در اصفهان با وجود مدارس علمیه دیگر خود حاکی از موقعیت اجتماعی اوست. آمدنشاه عباس بدیدنش نیز نمونه ای دیگر از شخصیت اجتماعی وی را آشکار می سازد. بی مناسبت نیست که داستانی را که مرحوم آورده این جا بیاوریم: « قصص العلماء » میرزا محمد تنکابنی در کتابگویند که شاه عباس روزی به دیدن ملا عبدالله تونی آمد و آخوند مدرسه ای ساخته بود و خالی از جماعت طلاب بود. پس »سلطان مدرسه را سیر کرد و از ملا عبدالله سوال کرد که چرا مدرسه شما خالیست و مجمع طلاب نیست؟ ملا عبدالله در جواب گفت که جواب این سوال را بعد از زمانی به شما عرضه خواهم داشت. پس روزی آخوند ملا عبدالله به بازدید شاه عباس رفت،پس از طی تعارفات و گفت و گوها پادشاه به ملا عبدالله گفت که چیزی از من خواهش کن! آخوند گفت: من مطلبی ندارم.
سلطان در این باب اصرار کرد! آخوند گفت اکنون که شما اصرار دارید، مرا یک حاجت است و آن این است که من سوار شوم وشما در پیش روی من پیاده در میدان شاه حرکت کنید! سلطان گفت که: سبب و حکمت این چه باشد؟ آخوند گفت: که جواب آن رابعد از چندی عرضه خواهم داشت. از آن جایی که سلاطین صفویه رحمهم الله از مروجین دین سید المرسلین ( صلوات الله وسلامه علیه و علی آله اجمعین) بودند و در احترام علمای اعلام غایت کوشش را داشتند؛ لهذا آخوند ملا عبدالله سوار شد و شاه عباس در پیش روی او پیاده روان شد و قدری راه رفتند و همه اهل شهر دیدند. پس آخوند سلطان را وداع نمود و به مکان خودمراجعت کرد. بعد از چند وقتی سلطان بار دیگر به دیدن آخوند ملا عبدالله آمد دید که مدرسه آخوند مملو از جماعت طلاب است.
پس از آخوند استفسار نمود که سابقا مدرسه شما از طلاب خالی بود، اکنون مدرسه مملو از طلبه گردیده، وجه آن چه می باشد؟
آخوند گفت: وجه این است که آن روز از شما خواهش کردم که شما پیداده و من سواره بین مردم برویم مرتبط است. وجه آناست که مردم در ابتدای امر فضیلت علم و عالم را ندانسته اند و ظاهر بین می باشند و معرفت ندارند لهذا در بدو امر در مدرسهمن کسی جمع نشد و در آن زمان که من سوار شدم و شما پیاده در جلو راه رفتید مردم دانستند که بحسب دنیا علم را آن قدر ومقدار است که پادشاه پیاده و در پیش روی عالم راه می رود؛ فلذا به جهت عزت دنیا و طلب جاه و جلال مال دنیا در مدرسه جمع شده و مشغول تحصیل می باشند و چون بعضی از مراتب علم را طی نمایند نیت ایشان خالص خواهد شد و نیت قربتی کهمقصود اصلی در علم و جمیع عبادات است حاصل خواهد گردید. کما ورود فی الخیر: اطلبو العلم و لو لغیر الله فانه یجر الی الله[ ١۴] « . و یا این که به مصداق: المجاز قنطره الحقیقه حاصل گردد ایشان رااز نگاه دیگران تألیف شیخ حر عاملی ( م ١١٠۴ ه . « امل الآمل » قدیمی ترین منبعی که زندگینامه این عالم جلیل القدر در آن آورده شده کتاب است.
می نویسد: « مولانا عبدالله بن محمد التونی البشروی » ایشان در ذیل عنوانعالم، فاضل، ماهر، فقیه، صالح، زاهد، عابد معاصر له کتاب شرح الارشاد فی الفقه و رساله فی الاصول و رساله فی الجمعه وغیر ذلک.[ ١۵]میرزا عبدالله افندی اصفهانی چنین می نویسد:
این بزرگوار طبق آن چه که ما شنیده ایم از پرهیزگارترین مردم زمانش بود و متقی ترین آنها؛ بلکه تالی تلو مولی احمد »اردبیلی و همچنین برادری داشت به نام مولی احمد. وی ابتدا مدتی در اصفهان در مدرسه ای مشهور به مدرسه ملا عبداللهتستری بود؛ سپس به مشهد الرضا سفر کرد و مدتی در آن جا سکنی گزید، سپس به عراق رفت تا ائمه مدفون در آن جا رازیارت کند. در بین راه به در خواست عالم جلیل القدر مولا خلیل قزوینی ( م: ١٠٨٩ ق) ایامی را در قزوین متوطن گردید …[ ١۶]
٣ . میرزا محمد تنکابنی:ملا عبدالله از اهالی بشرویه تون است و تون از جمله بلاد خراسان و نزدیک قاین واقع است. آخوند ملا عبدالله اخباری مسلکاست که بر او شرح نوشته اند مانند « وافیه الاصول » بوده و در اواخر زمان شیخ بهایی و میرداماد می زیسته و از تألیفات او[ سید صدر الدین همدانی و سید محسن کاظمینی که شرح او چهل پنجاه هزار بیت تقریباً می شود … .[ ١٧]
۴ . مرحوم حاج شیخ عباس قمی، محدث جلیل القدر در کتابهای خود از او به عنوان: عالم، فاضل، ماهر، فقیه، صالح، زاهد،[ عابد، ورع و معاصر مؤلف« امل الامل » یاد کرده است.[ ١٨]
۵ . سید محسن امین جبل عاملی هم چون سایر عالمانرا در « ریاض العماء » از فاضل تونی یاد کرده و او را فقیهی صالح و عابد و با ورع می شمارد.[ ١٩]
۶ .میرزا محمّدباقر خوانسارى به تفصیل از فاضل تونى و کتب و شروح او یاد مى کند و گفته صاحب «ریاض العلماء» را در زهد و ورع ایشان آورده و در آخر «تون» و «بشرویه» را از نظر جغرافیایى بیان مى کند[٢٠]
٧ . محمد حسن خان صنیع الدوله می نویسد:وی عالمی فاضل و فقیهی صالح و زاهدی عابد بود ( کتاب) وارث علامه را شرح نموده و رساله ای در اصول و رساله ای دیگر[ در جمعه ساخته و با شیخ حر عاملی معاصر بوده است.[ ٢١]
٨ . مرحوم مدرس تبریزی درباره وی آورده است:ملا عبدالله بن محمد تونی بشروی معروف به فاضل تونی فقیه عالم جلیل فاضل صالح عابد زاهد اتقی و اورع اهل زمان خود وتالی تلو مقدس اردبیلی بود …. [ ٢٢]
٩ . عمر رضا کحاله از مولفان معاصر از فاضل تونی به عنوان فقیه اصولی یاد می کند و به آثار قلمی وی اشاره می نماید.[ ٢٣]
١٠ . شیخ آغا بزرگ تهرانی درباره وی می نویسد:عبدالله بشرویه ای فرزند محمد تونی خراسانی صاحب کتاب الوافیه ساکن مشهد عالمی فاضل و فقیهی صالح و زاهدی عابد کهکتب شرح ارشاد در فقه از تألیفات اوست … . تا این که می نویسد: من می گویم که کتاب فهرست تهذیب هم از تألیفات اوست که در کتاب وافیه گفته کسی بر من سبقت نگرفته در خوبی تنظیم این کتاب. سپس می گوید رساله تحریم نماز جمعه ی او را با رد فاضل سرابی ( محمد سراب) ( متوفای ١١٢۴ ه . ق) و رساله مولا محمد امین پسر برادر فاضل تونی که رد بر محمد سرابنوشته همه را در مجموعه خطی به خط عباسعلی فرزند شیخ ابراهیم، ملاحظه کردم. تاریخ کتابت این رساله ( ١١٢۶ ه . ق) دو[ ٢۴] « . سال بعد از وفات محمد سراب مولف رد تحریم صلاه جمعه بوده است
وفات
سرانجام این عالم ربانی هنگامی که عازم سفر عبتات عالیات بود؛ در شهر کرمانشاه در اثر بیماری دارفانی را وداع گفت و درشانزدهم ربیع الاول ( ١٠٧١ ه . ق) روح پاکش به جنان پرواز کرد. پیکر مطهر او با احترام تشییع و در انتهای قبرستان،نزدیک پل شاه کرمانشاه به خاک سپرده شد و به دستور شیخ علیخان زنگنه حاکم کرمانشاه بارگاهی بر قبر او ساختند و اینمزار مدتها مورد توجه خاص و عام بوده و کراماتی هم از زبان زائران قبرش نقل شده است.
در سال ( ١٣٧١ ه . ق) مقبره این عالم فرزانه که در شرف نابودی بود. به همت گروهی از اهالی محترم کرمانشاه تعمیر و بازسازی و بارگاه با شکوهی روی آن ساخته شد.[ ٢۵]
١ . محقق بزرگوار سید محمد حسین رضوی کشمیری در مقدمه کتاب ]به طور مفصل درباره کتاب و مولف مطالبی « الوافیه » آورده و نیز نوشته است:همه علما به عنوان « محمد التونی البشروی امل » عنوان ملا عبدالله از عناوینی است که علمای بزرگ با این تعبیر از او یاد کرده اند و مرحوم شیخ حر عاملی صاحب کتاباز او به عنوان: مولانا عبدالله … یاد کرده. میرزا عبدالله افندی و خوانساری هم با همین تعبیر از او یاد کرده اند. مرحوم « الاملیاد نموده اند. « عبدالله البشروئی » و در الذریعه به نام « آخوند ملا عبدالله » از او به عنوان « قصص العلماء » تنکابنی در کتاب مولا عبدالله بن » مرحوم محدث قمی در الکنی و الالقاب می نویسد: التونی اذا وصف به الفاضل؛ هرگاه فاضل تونی بگویند مراد.در کتب اصول از او یاد کرده اند الوافیه، مقدمه، ص ١٢ « فاضل تونی » است.
٢ . در کتاب تاریخ جهانگشای نادری صفحه ۴۶٧ می نویسد: تون شهری است به خراسان در ۴٢۶ تکیلومتری مشهد و ٧٢ کیلومتری گناباد و دامنه کوه های کلات، حمد الله مستوفی آن را ازشهرهای اقلیم چهارم ذکر می کند… به نقل مستوفی: این شهر در زمان قدیم بسیار آبادان بوده ولی به عهد او شهر متوسطی شدهاست و همو از خندق و حصار و باغ های این شهر و به خصوص خربزه شیرین تون شرح مفصلی می آورد.اعتماد السلطنه به نقل از مسافری به نام محمد مجدی می گوید: شهر تون به سب شهرهای چین ساخته شده است یعنی مدور با دوحصار و خندق عمیق.
٣. مفاخر بشرویه، ص ۵ ، با تلخیص.
۴. از اعیان علما در عصر صفویه، مرحوم مولی عبدالله تستری است. وی از مشایخ مجلسی اول مولا محمد تقی مجلسی( متوفای ١٠٧٠ ه . ق) است و معاصر مقدس اردبیلی و فاضل تونی بوده است. محدث قمی وی را با القاب: عزالدین، الشیخالجل، مروج المله و الدین، مربی الفقهاء و المحدثین و تاج الزهاد و ناسکین جامعه المعقول و المنقول. المجتهد فی الفروع والاصول ستوده است.
۵. خورشید خاوران، ص ٢۵
۶ . خورشید خاوران، ص ٢۵ به نقل از وقایع السنین و الاعوام، ص ۵١۶
٧ . این کتاب چندین بار چاپ شد، چاپ اول آن در بمبئی، سال ١٣٠١ ش. و دو چاپ اخیر توسط مجمع الفکر الاسلامی انجام و ]توسط دانشمند محترم سید محمد حسین رضوی کشمیری تحقیق شده است.
٨ . ر. ک: صفویه در عرصه دین، فرهنگ و سیاست. رسول جعفریان، ج ١ ، ص ٣١۴ : در بخش نماز جمعه در دوره صفوی ]این گونه می نویسد: … ٢ . رساله صلاه الجمعه، عبدالله بن نحمد تونی بشروی ( فاضل تونی متوفای ١٠٧١ ) فاضل تونی در آغازرساله خود آورده: جمعی از معاصران سخنی تازه ساز کرده و بدعتی آورده کویند وجوب عینی نماز جمعه نه مشروط به وجودامام است و نه فقیه جامع الشرایط و غرض از نوشتن این رساله ابطال این رأی مبتدع است…
٩ . ج ۴ ، ص ٢۴۴
١٠. روضات الجنات، ج ۴ ، ص ٢۴۴
١١. عوائد الایام، ص ٨١٢
١٢. ریاض العماء، ج ٣ ، ص ٢٣٧
١٣. مفاخر بشرویه، ص ١٠ ، به نقل از حاج شیخ عباس قمی، مرد تقوا و فضیلت، ص ١٨۵
١۴. قصص العلماء، میرزا محمد تنکابنی، ص ٢٧٠
١۵. مفاخر بشرویه، ص ٨ ، به نقل از امل الامل، ص ١۶٣
١۶. مفاخر بشرویه، ص ٩ ، مولی خلیل بن الغازی القزوینی ( ١٠٠١ ١٠٨٩ ه . ق) از عالمان فقیهان عصر صفویه است که ]با فاضل تونی مودت و دوستی داشته و اخباری مسلک و قائل به حرمت نماز جمعه در عصر غیبت بوده است. در أمل الآمل می نویسد: المولی الجلیل خلیل بن الغازی القزوینی، فاضل، علامه، حکیم، متکلم، محقق، مدقق، فقیه، محدث، ثقه، جامع الفضائل،ماهر، معاصر…
١٧. قصص العلماء، ص ٢۶٩
١٨. فوائد الرضویه، ص ٢۵۵ . ترجمه الکنی و القاب ( مشاهیر دانشمندان اسلام)، ج ٣ ، ص ١١٨ ؛ سفینه البحار، ج ٣ ، ص ٣۴۵ ، ماده عبد، چاپ بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی.
١٩. اعیان الشیعه، ج ٨ ، ص ٧٠
٢٠. روضات الجنات، ج ۴ ، ص ٢۴۴
٢١. ریحانه الأدب، ج ١ ، ص ٣۵۶
٢٢. مفاخر بشرویه، ص ٨ ، به نقل از مطلع الشمس، ج ٣ ، ص ۴٠٩
٢٣. معجم المولفین، ج ۶ ، ص ١١٣
٢۴. طبقات اعلام الشیعه، القرن الحادی عشر، ص ٣۴٢
٢۵. مفاخر بشرویه، ص ١۵
گلشن ابرار، ج ۵ ، ص ١١٩
با سلام و تشکر از زحمت شما. این تصویر متعلق به محمد حسین فاضل تونی است اهل شهرستان فردوس و استاد فلسفه قدیم دانشکده ادبیات دانشگاه تهران. ضمن اینکه در عصر سلطنت شاه عباس صفوی هنوز دوربین وجود نداشته است و این تصویر عکس است نه نقاشی!