شیخ محمدباقر بن محمدجعفر، مجتهد متنفذ و از رهبران مشروطه خواه همدان . به نوشته فرزندش در ۱۲۷۵ (مرعشی ، ش ۲، ص ۶۷) و به قول دیگر در ۱۲۷۷ در روستای بهارِ همدان به دنیا آمد (امین ، ج ۳، ص ۵۳۷؛ حرزالدین ، ج ۱، ص ۱۴۴). در کودکی به علت ناتوانی در فراگیری ، از مکتب اخراج شد، اما بعدها به عنوان یکی از علمای بزرگ همدان شناخته شد (امین ، همانجا). ابتدا نزد پدرش درس می خواند،
سپس به همدان رفت و مقدمات را در مدرسه آخوند ملاحسین همدانی نزد محمد اسماعیل همدانی فراگرفت . بعد از آن به بروجرد رفت و نزد میرزا محمود طباطبائی ، صاحب المواهب (شرح منظومه بحرالعلوم )، دروس سطح را به پایان رسانید. پس از طی مراتب بعدی تا درس خارج ، در ۱۲۹۷ به نجف رفت و اخلاق و سلوک و حکمت را نزد علامه بزرگ ملاحسین قلی همدانی شَوَنْدی آموخت ، و از شاگردان خاص او شد. با درگذشتِ استادش و پس از بیست سال اقامت در نجف ، در ۱۳۱۶ به همدان بازگشت (همانجا؛ درخشان ، ج ۲، ص ۵۱؛ مرعشی ، ش ۲، همانجا، ش ۳، ص ۳، ۵).
دیگر استادان او در نجف عبارت بودند از:
میرزا محمدحسن شیرازی ،
شیخ محمد حسین کاظمی ،
ملامحمد شَرَبیانی ،
ملامحمد ایروانی ،
حاج میرزا حسین خلیلی ،
شیخ حسن مامقانی ،
شیخ محمد طه نجف ،
میرزا حبیب الله رشتی
و نیز آخوند ملامحمد کاظم خراسانی
و شیخ لطف اللّه مازندرانی (همانجاها؛ حرزالدین ، ج ۱، ص ۱۴۵).
پس از درگذشت مجتهد مبرّز همدان ، حاج سیدعبدالمجید گروسی (متوفی ۱۳۱۸)، بهاری به خواهش اهالی شهر تصدی مناصب دینی و امامت مسجد جامع و تولیت موقوفات آن را به عهده گرفت و در کنار آن برای امرار معاش به کشاورزی اشتغال داشت (اذکایی ، ۱۳۷۴ ش ، ص ۷؛ مرعشی ، ش ۲، ص ۶۸). او به اجرای احکام الهی و حدود شرع سخت پایبند بود و زمانی که دیگران جرأت اجرای حدود را نداشتند، شخصاً به اجرای آنها می پرداخت (درخشان ، همانجا).
بهاری به عنوان یک روحانی انقلابی ، در نهضت مشروطه در همدان سهم مهمی داشت و به نفع مشروطه در آنجا جنبشهایی برپا کرد (مرتضوی برازجانی ، ص ۸۰؛ مرعشی ، ش ۲، همانجا)، اما در ادبیات مشروطه از او کمتر نام برده شده است .
او از لحاظ فکری نیز از جنبش مشروطه حمایت می کرد و ایضاح الخطا را در همین خصوص نوشت که ردّی بود بر بیانیه شیخ فضل الله نوری * و انتقاد از استبداد و بیان زیانهای آن ( دایره المعارف تشیع ، ذیل مادّه ؛ اذکایی ، ۱۳۷۵ ش ، ص ۱۵۳). به عقیده وی ، میان «مشروطه » و «مشروعه » هیچگونه تعارضی وجود ندارد و مشروطه همان مشروعه است .
وی در نهضت روحانیون عدالتخواه تهران و هجرت ایشان به قم در جمادی الا´خره ۱۳۲۴ نیز شرکت فعال داشت ، هر چند به علت بی نتیجه ماندن آن از نیمه راه بازگشت . همچنین در انتخابات مجلس اول از همدان با تأیید حاج شیخ تقی وکیل الرعایا، سهم بسزایی در حمایت از مشروطه داشت .
بهاری در ۲۲ شعبان ۱۳۲۵ به عضویت «انجمن ولایتی » همدان ، و سپس به ریاست آن برگزیده شد ( دایره المعارف تشیع ، همانجا؛ اذکایی ، ۱۳۷۴ ش ، ص ۸). در مبارزه مسلّحانه در دوره استبداد صغیر بر ضد محمد علیشاه قاجار، به تشکیل دسته ای مسلح در همدان مبادرت کرد ( دایره المعارف تشیع ؛ اذکایی ، ۱۳۷۵ ش ، همانجاها) و قصد داشت که هنگام تبعید آیت اللّه بهبهانی * ، رهبر متنفذ مشروطه ، به عتبات عالیات ، به یاری این دسته به سربازان دولتی حمله کند، اما آیت اللّه بهبهانی او را از این کار بازداشت . علی رغم این فعالیتها، در قضیه فرار سیدجمال الدین واعظ به همدان پس از کودتای محمد علیشاه ، به بهانه ای حاضر به شفاعت او نشد (صفایی ، ج ۱، ص ۱۹۸؛ مرتضوی برازجانی ، ص ۸۰؛ اذکایی ، ۱۳۷۴ ش ، ص ۸ ـ۹).
در ۱۳۲۸، مجلس شورای ملی بهاری را به عنوان یکی از پنج مجتهد بزرگ ایران («هیأت خمسه علمیّه ») به عضویت مجلس برگزید، اما وی آن را نپذیرفت . در اوایل ۱۳۲۹ که «هیأت اتحادیه » با عضویت شصت الی هفتاد تن از علمای اعلام تشکیل شد، شیخ باقر به ریاست آن برگزیده شد و گویا ریاست انجمن ولایتی را به امام جمعه همدان واگذاشت . مخالفت بهاری با سالارالدوله ، برادر محمد علیشاه که کردستان را تصرف کرده بود، به حدی بالا گرفت که نیروهای سالار قصد به توپ بستن منزل او را داشتند، اما حمله مردم و طرفداران بهاری به ایشان مانع این امر شد.
عوامل محمد علیشاه و سالارالدوله ، چندین بار قصد ترور بهاری را داشتند که موفق نشدند. بهاری در رجب ۱۳۳۲، خود را نامزد نمایندگی دوره سوم مجلس از همدان کرد، اما رأی نیاورد. ظاهراً سختگیریهای او در اجرای حدود و احکام شرعی تا حدی از مقبولیت او کاست و سرانجام او را خانه نشین کرد. وی در طول زندگی خود به شاه ، وزیر و وکلا نیز در باب جلوگیری از منهیات و امر به معروف و موارد دیگر تذکرهایی می داد که برخی از تلگرافهای او در این خصوص موجود است . او سال بعد، یعنی در ۱۳۳۳، در همدان درگذشت ( دایره المعارف تشیع ، همانجا؛ اذکایی ، ۱۳۷۴ ش ، ص ۸).
بهاری بیشتر اوقات خود را به تدریس و تألیف می گذراند. او نزدیک به شصت کتاب و رساله در موضوعاتی چون فقه ، حدیث ، اصول و رجال به فارسی و عربی تألیف کرد ( دایره المعارف تشیع ؛ درخشان ، همانجاها)
از جمله :
الفوائد الاصولیه در موضوع تسامح در ادله سنن ؛
دعوه الرشاد در ردّ اشاعره ؛
روح الجوامع در علم رجال ؛
الجمع بین فاطمیّتین ؛
اعلان الدعوه و الدعوه الحسینیه در استحباب گریه کردن برای امام حسین علیه السلام ؛
الدره الغرویه و التحفه الحسینیه در سه جلد؛
در احوالات حضرت سیدالشهداء علیه السلام ؛
رساله ای درباره عدالت ؛
رساله الوجیزه در غیبت امام عصر (عج )؛
آیه کن فیکون ، رساله ای درباره اینکه این آیه در تأیید عقاید اخباریها نیست ؛
التنبیه علی امرالکتب ، درباره تحریف در نسخه های چاپ شده در بعضی کشورهای اسلامی ؛
تسدیدالمکارم و تفضیح الظالم ، در بیان تحریف نسخه چاپ شده کتاب مکارم الاخلاق طبرسی چاپ ۱۳۰۳ مصر.
وی همچنین دارای حواشی و ردیّه هایی است ،
از جمله حاشیه بر قوانین میرزای قمی ،
فرائد الاصول و مکاسب شیخ انصاری ،
المقاصد العلیه شهید ثانی ،
منبع الحیاه سید نعمت الله جزائری ،
الفیه ابن مالک ؛ ردیّه بر نصاری ،
ردّ بر منکران صاحب الزمان و ردّ بر قصیده بغدادیه که در انکار وجود صاحب الزمان بوده است ( دایره المعارف تشیع ، همانجا؛ درخشان ، ج ۲، ص ۵۲؛ حرزالدین ، ج ۱، ص ۱۴۶؛ مدرس تبریزی ، ج ۶، ص ۳۷۹؛ مرعشی ، ش ۲، ص ۶۸ـ۷۴، ش ۳، ص ۹۳).
همنامی بهاری و پدرش ، با شیخ محمدباقر محمد جعفر الجندقی (متوفی ۱۳۱۹) رئیس فرقه شیخیه همدان ، برخی انتسابات و اشتباهات راجع به تألیفات این دو در منابع پدید آورده است ( دایره المعارف تشیع ؛امین ، همانجاها).
منابع :
(۱) پرویز اذکایی ، «برگهایی از تاریخ سوسیال دموکراسی همدان »، گفتگو ، ش ۱۲، (تابستان ۱۳۷۵)؛
(۲) همو، «بهار و بهاری »، همدان ( فصلنامه )، سال ۱، ش ۴، (زمستان ۱۳۷۴)؛محسن امین ، اعیان الشیعه ،
(۳) چاپ حسن امین ، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳؛
(۴) محمدبن علی حرزالدین ، معارف الرجال فی تراجم العلماء و الادباء ، قم ۱۴۰۵؛
(۵) دایره المعارف تشیع ، زیر نظر احمد صدر حاج سیدجوادی ، کامران فانی ، و بهاءالدین خرمشاهی ، تهران ۱۳۶۶ ش ـ ، ذیل «بهاری ، محمدباقر» (نوشته پرویز اذکایی )؛
(۶) مهدی درخشان ، بزرگان و سخن سرایان همدان ، تهران ۱۳۴۱ـ۱۳۴۲ ش ؛
(۷) ابراهیم صفایی ، رهبران مشروطه ، ج ۱، تهران ۱۳۶۳ ش ؛
(۸) محمدعلی مدرس تبریزی ، ریحانه الادب ، تهران ۱۳۶۹ ش ؛
(۹) اسماعیل مرتضوی برازجانی ، زندانی بزهرود ، تهران ۱۳۳۷ ش ؛
(۱۰) محمود مرعشی ، «کتابخانه شخصی آیت الله بهاری همدانی (ره )»، شهاب ، سال ۴، ش ۲ (تابستان ۱۳۷۷)، ش ۳ (پاییز ۱۳۷۷).
دانشنامه جهان اسلام جلد ۴