عرفای قرن چهاردهم(معاصرشمسی)عرفای قرن سیزدهمعلما-ح

زندگینامه آیت الله آقامیرزا علی‌اکبر حِکَمى یزدى«حکیم الهى»(متوفی۱۳۴۴ش)

  وى در حدود ۱۲۶۷ در یزد به‌دنیا آمد. پدرش، میرزا ابوالحسن یزدى، از تاجران یزد بود. علی‌اکبر از اوان جوانى به کسب دانش علاقه‌مند شد. او در زادگاهش به تحصیل ادبیات و علوم پرداخت.

اساتید

سپس به اصفهان رفت و نزد آقامحمدرضا قمشه‌اى* اسفار ملاصدرا و شرح قیصرى بر فصوص‌الحکم محیی‌الدین ابن‌عربى را خواند و از درس شرح منظومه جهانگیرخان قشقایى* نیز بهره برد (مدرس یزدى، مقدمه کمره‌اى، ص ۱۳؛ محقق داماد، ص ۱۰۹).

بعد از آن در تهران علوم معقول را از آقاعلى مدرس طهرانى* و میرزاابوالحسن جلوه* و ریاضیات را از میرزاحسین سبزوارى فراگرفت. با آمدن آقامحمدرضا قمشه‌اى به تهران، بار دیگر شاگرد و استاد یکدیگر را یافتند (مدرس گیلانى، ص ۱۲۳؛ صدوقی‌سها، ص ۴۵۴؛ محقق‌داماد، ص ۱۱۲). حکمى علوم منقول را از میرزاابوالقاسم نورى تهرانى* و سیدصادق طباطبایى و میرزاحسن آشتیانى فراگرفت (آقابزرگ طهرانى، ج ۱۳، ص ۳۳۹؛ امین، ج ۸، ص ۱۷۶).

حکیم یزدى چندى قبل از وقایع مشروطه به قم رفت (مدرس‌گیلانى، همانجا؛ محقق داماد، ص ۱۱۳). او در قم ازدواج کرد و تا پایان عمر در آنجا ماند (محقق داماد، همانجا) و به تدریس علوم عقلى و نقلى پرداخت (مدرس‌یزدى، مقدمه خلیل کمره‌اى، ص ۱۴، ۱۶). وى در قم، به هنگام بروز اختلاف میان مردم، یکى از مراجع رفع دعاوى بود (محقق داماد، ص ۱۱۵)، اما ظاهرآ مخالفان فلسفه و عرفان نظر خوشى به او نداشتند (رجوع کنید به امام‌خمینى، ج ۱۸، ص ۷۹).

شاگردان

حکیم یزدى در تهران و قم، شاگردان بسیارى داشت که مشهورترین آنها

عبارت بودند از:

سیدکاظم عصار تهرانى،

میرزااحمد آشتیانى،

سیدمحمدتقى خوانسارى،

سیداحمد خوانسارى،

میرزاابوالحسن شعرانى،

میرزاابوالحسن رفیعى قزوینى،

امام خمینى،

سیدشهاب‌الدین مرعشى نجفى و

میرزاخلیل کمره‌اى (مدرس گیلانى، همانجا؛ شریف‌رازى ج ۴، ص ۴۹۲؛ جامى، مقدمه موسوى بهبهانى، ص شصت‌وشش ـ شصت‌وهفت؛ مدرس‌یزدى، مقدمه محمود حکمى یزدى، ص ۲۲ـ۲۳).

حکیم یزدى را از مدرّسان شاخص فلسفه و عرفان عهد خویش دانسته‌اند (رجوع کنید به جامى، همان مقدمه، ص شصت‌و شش؛ صدرالدین شیرازى، مقدمه آشتیانى، ص ۱۱۱؛ امین، همانجا). سیدجلال‌الدین آشتیانى (صدرالدین شیرازى، مقدمه، ص ۱۰۶، ۱۱۲) احاطه حکیم یزدى را در علوم ریاضى بیش از الهیات و علوم دیگر دانسته است.

برخى از اسناد به‌جا مانده از او، مبین علاقه وى به مسائل سیاسى و مشارکت در امور اجتماعى است (محقق داماد، همانجا). وى با بدیع‌الملک میرزا عمادالدوله، حاکم یزد، مناسبات حسنه‌اى داشت و بدیع‌الملک خود را شاگرد حکیم دانسته است (رجوع کنید به بدیع‌الملک میرزا عمادالدوله، ۱۳۵۸ش، ص ۱۱۸).

بدیع‌الملک‌میرزا، رساله حکمت عمادیه را ــ که شرح و ترجمه فارسى الدرّه الفاخره عبدالرحمان جامى، و تقریر مطالب حکیم یزدى است ــ تحریر کرد (جامى؛ بدیع‌الملک میرزا عمادالدوله، همانجاها؛ محقق داماد، ص ۱۱۱ـ۱۱۲). بدیع‌الملک میرزا، به گفته خود (۱۳۶۳ش، ص ۷۴ـ۷۵)، رساله مشاعر ملاصدرا را نزد حکیم خواند. ترجمه فارسى مشاعر (تهران ۱۳۶۳ش) به‌نام بدیع‌الملک میرزا چاپ شده، اما او در مقدمه (ص ۷۵) گفته که ضمن استفاده از بیانات حکیم یزدى، آنها را جمع و تحریر کرده و به نظر استادش رسانده و آن را عمادالحکمه نامیده است.

همچنین وى از حکیم چند پرسش فلسفى کرده که او به برخى از آنها پاسخ گفته است (محقق داماد، ص ۱۲۸ـ۱۲۹). انگیزه طرح این پرسشها از حکیم یزدى، احتمالاً آن بوده که او بیشتر از دیگران با مسائل فلسفى غرب آشنا بوده است (مجتهدى، ص ۲۷۰). به نظر مجتهدى (ص ۲۶۵)، پرسشهاى بدیع‌الملک میرزا از حکیم اهمیت فوق‌العاده‌اى دارد و می‌توان آنها را کلیدى براى ورود به یکى از مقاطع تحول فکر در ایران و رویارویى ایرانیان با فلسفه جدید غرب دانست.

رحلت

حکیم یزدى در ۱۳۴۴ در قم درگذشت و در قبرستان شیخان دفن شد (مدرس گیلانى، همانجا). فقیه و مؤسس حوزه علمیه قم، حاج‌شیخ عبدالکریم حائرى، در آن روز، به احترام وى، درس را تعطیل کرد (مدرس یزدى، مقدمه خلیل کمره‌اى، ص ۱۶).

حکیم یزدى در اواخر عمر، به‌سبب بیمارى، نتوانست آثار خود را جمع‌آورى و چاپ کند، لذا برخى از آنها پس از مرگ او از میان رفت (مدرس یزدى، مقدمه محمود حکمى یزدى، ص ۱۹). قسمتى از آنچه باقى مانده با عنوان رسایل حِکْمیه، که همه به فارسى است، به اهتمام فرزند او، محمود حکمى یزدى، در ۱۳۶۵ش در تهران چاپ شده است. قسمتى دیگر نیز، که برخى از آنها به فارسى و برخى به عربى است، با عنوان مجموعه رسائل کلامى و فلسفى و ملل و نحل، با مقدمه غلامحسین ابراهیمى دینانى در ۱۳۷۴ش در تهران به چاپ رسیده است.

رسایل حکمیه مشتمل است بر رساله بَدیعَه إلهیه فى بیان مفهوم الماهیه و الوجود که آن را براى بدیع‌الملک نوشته، شرح فارسى رساله مسأله وجود ملاعبدالرحمن جامى،

رساله معرفه النفس و معرفهالرب و رساله‌اى در هندسه با خط حکیم یزدى.از جمله آثارى که در مجموعه رسائل کلامى و فلسفى مندرج است، رساله حکمت متعالیه، رساله ملل و نحل، تعلیقات على شرح فصوص الحکم قیصرى، و تعلیقات على الحکمه المتعالیه فى الاسفار العقلیه الاربعه است.

حواشى بر شرح نهج‌البلاغه ابن‌ابی‌الحدید، شرح الشواهد الربوبیه ملاصدرا، تعلیقه بر شرح منظومه سبزوارى از جمله آثار چاپ نشده وى است (آقابزرگ طهرانى، ج ۱۳، ص ۳۳۹؛ محقق داماد، ص ۱۲۶؛ صدوقی‌سها، ص ۱۷۵). حکیم شعر نیز می‌سرود و «تجلى» تخلص می‌کرد و نیز در نگارش انواع خط مهارت داشت (رجوع کنید به محقق داماد، ص ۱۲۶ـ۱۲۸).



منابع :

(۱) آقابزرگ طهرانى؛
(۲) امام‌خمینى، صحیفه نور، ج ۱۸، تهران ۱۳۶۵ش؛
(۳) امین؛
(۴) بدیع‌الملک میرزا عمادالدوله، حکمت عمادیه، در عبدالرحمان‌بن احمد جامى، الدره الفاخره فى تحقیق مذاهب الصوفیه و المتکلمین و الحکماء المتقدمین، چاپ نیکولا هیر و على موسوی‌بهبهانى، تهران ۱۳۵۸ش؛
(۵) همو، عمادالحکمه: ترجمه و شرح فارسى کتاب مشاعر صدرالدین شیرازى، در محمدبن ابراهیم صدرالدین شیرازى، کتاب‌المشاعر، چاپ هانرى کوربن، تهران ۱۳۶۳ش؛
(۶) عبدالرحمان‌بن احمد جامى، الدره الفاخره فى تحقیق مذاهب الصوفیه و المتکلمین و الحکماء المتقدمین، چاپ نیکولا هیر و على موسوی‌بهبهانى، تهران ۱۳۵۸ش؛
(۷) محمد شریف‌رازى، گنجینه دانشمندان، تهران ۱۳۵۲ـ۱۳۵۴ش؛
(۸) محمدبن ابراهیم صدرالدین شیرازى (ملاصدرا)، الشواهد الربوبیه فى المناهج السلوکیه، با حواشى حاج‌ملاهادى سبزوارى، چاپ جلال‌الدین آشتیانى، قم ۱۳۸۶ش؛
(۹) منوچهر صدوقی‌سها، تاریخ حکماء و عرفاى متأخر، تهران ۱۳۸۱ش؛
(۱۰) کریم مجتهدى، آشنایى ایرانیان با فلسفه‌هاى جدید غرب : مجموعه پژوهشى، تهران ۱۳۷۹ش؛
(۱۱) مصطفى محقق داماد، «نخبگان علم و عمل ایران: میرزا علی‌اکبر مدرس حکمى یزدى»، نامه فرهنگستان علوم، سال۳، ش ۳ (۱۳۷۵)؛
(۱۲) مرتضى مدرس گیلانى، منتخب معجم الحکماء، چاپ منوچهر صدوقی ‌سها، تهران ۱۳۸۱ش؛
(۱۳) علی‌اکبر مدرس یزدى، رسائل حکمیـّه، چاپ محمود حکمى یزدى، تهران ۱۳۷۲ش.

دانشنامه جهان اسلام جلد ۱۳ 

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
-+=