حَریزبن عبداللّه سجستانى ، فقیه و محدّث امامى قرن دوم. باتوجه به شهرت وى به کوفى و روایت او از مشایخ کوفه، احتمالا در کوفه بهدنیا آمده است. کنیه او را ابومحمد (نجاشى، ص ۱۴۴) و ابوعبداللّه (کشى، ص ۳۸۵؛ نیز رجوع کنید به شوشترى، ج ۳، ص ۱۶۴) ذکر کردهاند. هرچند حریز به سجستانى شهرت داشته، ولى از موالى اَزْد، از قبایل ساکن در کوفه، بوده است. عقیلى (سفر۲، ص ۲۴۰) از یکى از محدّثان بصرى به نام ابوحریز عبداللّهبن حسین ازدى کوفى، که قاضى سجستان/ سیستان بوده، یاد کرده است که به نظر میرسد، با توجه به گرایشهاى شیعى این محدّث و کنیهاش، پدر حریز باشد (رجوع کنید به مدرسى طباطبائى، ج ۱، ص ۲۴۴)؛ البته ابنماکولا (ج ۲، ص ۸۶) و ابنحجر عسقلانى (ج ۳، ص ۱۴) وى را قطعاً پدر حریز دانستهاند.
نجاشى (همانجا) سبب شهرت حریز به سجستانى را اشتغال وى به تجارت روغن در سجستان دانسته، اما برقى (ص ۴۱)، کشى (همانجا) و شیخ طوسى (ص ۱۶۲)، بدون اشاره به کار حریز، تنها از انتقال او از کوفه و سکونتش در سجستان سخن گفتهاند. حریز در سجستان در درگیرى با خوارج کشته شد. امام صادق علیهالسلام حریز را بهسبب رفتارش در درگیرى با خوارج سجستان، سرزنش کرده است (کشى، ص ۳۳۶؛ نجاشى، ص ۱۴۴ـ۱۴۵؛ براى گزارشى از جزئیات کشته شدن حریز رجوع کنید به الاختصاص، ص ۲۰۷).
حریز از فقیهان برجسته عصر خود بوده و یونسبن عبدالرحمان قمى وى را بهاعتبار دانش گستردهاش در فقه ستوده (رجوع کنید به کشى، ص ۳۸۵) و در منابع رجالى اهل سنّت نیز از او به عنوان یکى از مشایخ شیعه یاد شده است (براى نمونه رجوع کنید به دارقطنى، ج ۱، ص ۳۵۶؛ابنماکولا، همانجا).
کشى (ص ۳۸۴ـ۳۸۵) از گفتگوى میان حریز و ابوحنیفه، درباره برخى مسائل فقهى، گزارشى آورده است. عموم روایات حریز به نقل از دو فقیه برجسته شیعه در کوفه، یعنى زرارهبن اعین* و محمدبن مسلم طحان*، است (رجوع کنید به دارقطنى ؛ابنماکولا ، همانجاها) و در مواردى به نظر میرسد حریز از آثار مکتوب این عالمان، به طریق اجازه، نقل قول کرده است، چنانکه این نکته از نقلقولهاى حریز از کتاب الأربعمائه مسأله فى أبواب الحلال و الحرام یا براساس نسخهاى که در اختیار قاضى نعمان بوده و از آن با عنوان المسائل محمدبنمسلم (رجوع کنید به عمادیحائرى، ص۱۴۱) یاد کرده است، شناخته میشود (رجوع کنید به کلینى، ج ۳، ص ۱۹، ۳۸، ۴۰، ۵۷، ۵۹ـ۶۰؛براى متون مسائل نگارى در میان امامیه رجوع کنید به سرخهاى، ص ۳۲ـ۴۷).
شاهد دیگر، وجود نام حریزبن عبداللّه در طریق روایت کتاب زرارهبن اعین است (رجوع کنید به ابنبابویه، ج ۴، ص ۴۲۵). ابنماکولا (همانجا) قاسمبن یحییبن حسنبن راشد را، که مؤلف کتابى درباره آداب امیرالمؤمنین است (رجوع کنید به طوسى، ص ۳۷۱)، یکى از مشایخ حریز معرفى کرده است.
از حریزبن عبداللّه، حمادبن عیسى جهنى*، علیبن رباط، محمدبن ابیعمیر (قس شوشترى، ج ۳، ص ۱۶۸، که از احتمال وجود واسطهاى بین ابن ابیعمیر* و حریز سخن گفته است) و عبداللّهبن عبدالرحمان اصم و کسانى دیگر، حدیث نقل کردهاند (رجوع کنید به ابنماکولا، همانجا). یونسبن عبدالرحمان قمى اشاره کرده که حریز، شخصآ، به جز یک یا دو حدیث از امام صادق علیهالسلام روایت نکرده (رجوع کنید به کشى، ص ۳۸۲ـ۳۸۳) که این مطلب با توجه به اقامت حریز در کوفه و اقامت امام صادق علیهالسلام در مدینه،پذیرفتنى است (قس کلینى، ج ۱، ص ۲۸۳، ج ۲، ص ۲۲۰، ۶۰۹، ۶۶۴، ج ۳، ص ۲۲، که بیش از دو روایت از حریز به نقل امام صادق علیهالسلام را آورده است؛نیز رجوع کنید به شوشترى، ج ۳، ص ۱۶۴ـ۱۶۷، که فهرست چهارده روایت حریز از امام صادق علیهالسلام را گردآورده و براى گفته یونس توجیهاتى مطرح کرده است). از دیگر مشایخ حریز، بُرَیدبن معاویه عجلى* (کلینى، ج ۱، ص ۴۰، ۴۰۴)، معلّیبن خُنَیس (همان، ج ۲، ص ۲۲۳) و فُضَیلبن یسار (همان، ج ۲، ص ۱۲۵، ۱۵۱، ۲۶۹) بودهاند.
برقى (همانجا) اشاره کرده که حریز چندین کتاب داشته، اما از جزئیات یا محتواى این کتابها سخن نگفته است. ابنندیم (ص ۲۷۷)، نجاشى (ص ۱۴۵) و طوسى (ص ۱۶۲) نام برخى از این آثار را ذکر کردهاند. شیخ طوسى (همانجا) اشاره کرده است که تمام آثار حریز از جمله کتب اصول (درباره این اصطلاح رجوع کنید به اصل*) شمرده میشوند.
آثار
اغلب روایات حریز در کتابهاى حدیثى شیعه (حدود هزار حدیث) به روایت حمادبن عیسى جهنى است (رجوع کنید به ابنبابویه، ج ۴، ص ۴۲۵، ۴۴۳ـ۴۴۴؛طوسى، همانجا؛رجوع کنید به خوئى، ج ۴، ص ۴۶۷ـ۴۹۶). بهنظر میرسد حریز نخست تمام روایات خود را در کتاب یا اصلى گرد آورده است (رجوع کنید به ابنندیم، ص ۲۷۵؛کولبرگ، ص ۲۲۳)، که از آن به عنوان یکى از منابع اصلى حدیث و فقه شیعه یاد کردهاند، و بعد دیگر آثارش را براساس این کتاب تألیف کرده است (رجوع کنید به ابنبابویه، ج ۱، ص ۳، ابنندیم، همانجا). احتمالاً زرارى (ص ۱۷۰) نسخهاى از همین اثر را، که حُمَید بن زیاد دهقان (متوفى ۳۱۰) کتابت کرده، در اختیار داشته است.
ابنادریس حلّى بخشى از این کتاب را، که ظاهراً تا قرن ششم موجود بوده، در بخش مستطرفات کتاب خود (ج ۳، ص ۵۸۵ـ۵۸۸) آورده و از معتمد بودن کتاب او در میان امامیه سخن گفته است (ج ۱، ص ۲۱۹، ج ۳، ص ۵۸۹). اغلب این روایات، راجع به نماز است (رجوع کنید به مدرسى طباطبائى، ج ۱، ص ۲۴۵). اثر مشهور حریز، کتاب الصلاه، دو تحریر (مفصّل و مختصر) دارد (رجوع کنید به نجاشى، همانجا) که تقریبآ تمام متن آن در باب الصلاهِ کتب اربعه باقیمانده است (رجوع کنید به خوئى، همانجا؛
مدرسى طباطبائى، ج ۱، ص ۲۴۵ـ۲۴۶).
این اثر دست کم تا قرن پنجم موجود بوده و نجاشى (همانجا) و طوسى (همانجا) طرق خود را به این کتاب ذکر کردهاند. قاضى نعمان (متوفى ۳۶۳)، فقیه اسماعیلى، نیز در تألیف کتاب الایضاح (ص ۲۳، ۲۶ـ۲۸) از کتاب الصلاه حریز به روایت حمادبن عیسى بهره برده است (رجوع کنید به عمادى حائرى، ص ۱۴۴ـ۱۴۵).
از دیگر آثار حریز،
کتاب الصوم
و کتاب النوادر بوده (ابنندیم، ص ۲۷۷؛نجاشى، همانجا) که مدرسى طباطبائى (ج۱، ص ۲۴۷) مواردى را که احتمال میداده نقلهاى برجا مانده از این کتابها باشند، شناسایى کرده است. نجاشى (ص۱۴۲) از اثرى به نام کتاب الزکاه به عنوان تألیف حمادبن عیسى یاد کرده، اما گفته است بیشتر روایات این کتاب به نقل از حریز و بقیه به نقل از دیگر مشایخ شیعه بوده است.
این گفته نجاشى احتمالاً بدان معناست که حمادبن عیسى کتابى از حریز را در باب زکات اقتباس کرده و مطالبى نیز بر آن افزوده است. بخش عمدهاى از این کتاب، همانند کتاب الصلاه حریز، روایاتى به نقل از دو فقیه برجسته امامى کوفه، زرارهبن اعین و محمدبن مسلم، است (رجوع کنید به حمادبن عیسى*؛براى بخشهایى از این کتاب رجوع کنید به مدرسى طباطبائى، ج ۱، ص ۲۴۶ـ ۲۴۷). ابنبابویه (ج ۴، ص ۴۴۳) نسخهاى از این کتاب را، به شیوه اجازه، به دو طریق روایت کرده و در تألیف کتاب مَن لایحضُرُه الفقیه از آن بهره برده است.
منابع :
(۱) ابنادریس حلّى، کتابالسرائر الحاوى لتحریرالفتاوى، قم ۱۴۱۰ـ۱۴۱۱؛
(۲) ابنبابویه، کتاب مَن لایحضُرُهالفقیه، چاپ علیاکبر غفارى، قم ۱۴۱۴؛
(۳) ابنحجر عسقلانى، لسانالمیزان، چاپ عبدالفتاح ابوغده، بیروت ۱۴۲۳/۲۰۰۲؛
(۴) ابنماکولا، الاکمال فى رفعالارتیاب عن المؤتلف و المختلف من الأسماء والکنى و الأنساب، چاپ عبدالرحمانبن یحیى معلمى یمانى، حیدرآباد، دکن ۱۳۸۱ـ۱۴۰۶/ ۱۹۶۲ـ ۱۹۸۶؛
(۵) ابنندیم (تهران)؛
(۶) الاختصاص، (منسوب به) محمدبن محمد مفید، چاپ علیاکبر غفارى، قم: جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، (بیتا.)؛
(۷) احمدبن محمد برقى، کتابالرجال، چاپ جلالالدین محدث ارموى، تهران ۱۳۴۲ش؛
(۸) خوئى؛
(۹) علیبن عمر دارقطنى، المؤتلف و المختلف، چاپ موفقبن عبداللّهبن عبدالقادر، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶؛
(۱۰) احمدبن محمد زرارى، رساله ابیغالب الزرارى الى ابنابنه فى ذکر آل اعین، چاپ محمدرضا حسینى، قم ۱۴۱۱؛
(۱۱) احسان سرخهاى، «کتب مسائل در نگارشهاى حدیثى با تأکید بر مسائل علیبن جعفر»، علوم حدیث، سال ۱۰، ش ۳ و ۴ (پاییز و زمستان ۱۳۸۴)؛
(۱۲) شوشترى؛
(۱۳) محمدبن حسن طوسى، فهرست کتب الشیعه و اصولهم و اسماء المصنفین و اصحاب الاصول، چاپ عبدالعزیز طباطبائى، قم ۱۴۲۰؛
(۱۴) محمدبن عمرو عقیلى، کتابالضعفاءالکبیر، چاپ عبدالمعطى امین قلعجى، بیروت ۱۴۱۸/۱۹۹۸؛
(۱۵) محمد عمادى حائرى، «درنگى در منابع مکتوب الایضاح»، علوم حدیث، سال ۱۱، ش ۱ (بهار ۱۳۸۵)؛
(۱۶) نعمانبن محمد قاضى نعمان، الایضاح، چاپ محمدکاظم رحمتى، بیروت ۱۴۲۸/۲۰۰۷؛
(۱۷) محمدبن عمرکشى، اختیار معرفهالرجال، (تلخیص) محمدبن حسن طوسى، چاپ حسن مصطفوى، مشهد ۱۳۴۸ش؛
(۱۸) کلینى؛
(۱۹) احمدبن على نجاشى، فهرست اسماء مصنّفى الشیعه المشتهر ب رجالالنجاشى، چاپ موسى شبیرى زنجانى، قم ۱۴۰۷؛
(۲۰) Etan Kohlberg, A medieval Muslim scholar at work: Ibn Tawus and his library, Leiden 1992;
(۲۱) Hossein Modarressi Tabataba’i, Tradition and survival: a bibliographical survey of early Shiite literature, vol.1, Oxford 2003.
دانشنامه جهان اسلام جلد ۱۳