گفتار استاد:
«حمزه بن عبد العزیز دیلمى،معروف به«سلار دیلمى»،در حدود ۴۴۸ تا۴۶۳درگذشته است. شاگرد شیخ مفید و سید مرتضى،و خود اهل ایران است و در«خسرو شاه»تبریز درگذشته است.کتاب معروف او در فقه،به نام«مراسم»است.
سلار هر چند هم طبقه شیخ طوسى است،نه از شاگردان او،در عین حال محقق حلى در مقدمه کتاب المعتبر از او و ابو الصلاح حلبى به عنوان«اتباع الثلاثه»نام مى برد،یعنى او را از پیروان مى شمارد که على الظاهر مقصود این است این سه نفر تابع و پیروان سه نفر دیگر،شیخ مفید،سید مرتضى و شیخ طوسى بوده اند.» (۱)
زندگى او:
شیخ حمزه بن عبد العزیز ابویعلى دیلمى،فقیه،ثقه،شخصیت جلیل القدر ویکى از اعیان طائفه، معروف به«سلار»مى باشد.او پیشتاز در فقه،ادب و علوم ومعارف اسلامى بوده است.او بر شیخ مفید و بر سید مرتضى علم الهدى قرائت نموده است.
ولادت او همانند دیگر معاریف و مفاخر مکتب اسلام درست روشن ومشخص نیست،ولى نام او حمزه بن عبد العزیز دیلمى طبرستانى،کنیه اش ابوی على ملقب به سلار،فقیهى است بزرگوار و شیخى است جلیل القدر و عظیم الشان که ازمفاخر و اعیان فقهاى امامیه مى باشد.سلار معرب«سالار»مى باشد که به معناى امیر ورئیس کل مى باشد.ولادتش در مازندران صورت گرفته است.او به قصد تکمیل تحصیلات اسلامى خویش به مرکز حوزه علمیه آن روز که بغداد و اخیرا نجف بوده است،مهاجرت کرده است.
گفتار صاحب ریحانه:
مرحوم مدرس مى گوید:
«او یکى از اعاظم علماى متقدمین اثنى عشریه است که در علم و ادب مقدم بودهو فتاوى و اقوال او در کتب فقهیه مذکور مى باشد.وى از شاگردان شیخ مفید و علم الهدى و از مشایخ روایتى شیخ ابو على طوسى(پسر شیخ طوسى)است و گاهى به سمت نیابت از سید مرتضى در بغداد درس مى گفته است و در اثر فقاهت و جلالت مراتب علمیه از طرف سید به منصب حکومت شرعیه و فصل خصومات و مرافعات دینیه در بلاد حلب منصوب شده است.» (۲)
تالیفات او:
او تالیفات متعددى در زمینه فقه و اصول فقه و کلام دارد که چند نمونه از آنهاذکر مى شود:
۱-الابواب و الفصول(در فقه)
۲-التذکره فی حقیقه الجوهر(کلام)
۳-التقریب(اصول فقه)
۴-الرد على ابى الحسن البصرى فی نقض الشافى.
هنگامى که ابو حسن بصرىکتابى در نقض الشافى سید مرتضى نوشت،سید مرتضى به سلار دستور داد که نقض آن را بنویسد،پس کتاب او«نقض نقض الشافى»شناخته شد و تفصیل آن به این ترتیب مى باشد:
قاضى عبد الجبار معتزلى کتابى در نقض مذهب شیعه تالیف نموده و نام آن را«المغنى الکافى»نهاد سید مرتضى کتاب الشافى فی نقض الکافى را در رد آن تالیف نمود و ابو الحسن بصرى کتابى در نقض کتاب شافى سید مرتضى نوشت،سلار هم در رد نوشته ابو الحسن بصرى،به امر سید مرتضى کتاب فوق را تالیف نمود.
۵-المراسم العلویه و الاحکام النبویه در فقه که با ده کتاب دیگر به نام جوامع الفقه در ایران به چاپ رسیده و اخیرا توسط انتشارات آقاى على اصغر مروارید تجدیدطبع شده است.
۶-المقنع فی المذهب(کلام)
در رجال نجاشى نام او را به هنگام دفن استاد خویش سید مرتضى علم الهدىجزء تشییع کنندگان در کنار ابوی على جعفرى داماد مفید مى بینیم،جائى که مى گوید:«پس از فوت سید مرتضى من مباشر غسل او بودم و با من ابو ی على محمد بن الحسن الجعفرى و سلار بن عبد العزیز…همراه بود.» (۳)
شاگردان او:
از شاگردان او«ابى جنى»ادیب و نحوى معروف است.گویند او به ملاقات سلاررسیده و بحثى از ادبیات را پیش او خوانده است و آن هنگامى بوده است که سلار در اثرضعف و پیرى نمىتوانسته است زیاد صحبت کند.او شرح مطلب را روى تختهاى مى نوشت و او از روى تخته یاد مى گرفت.
و از دیگر شاگردان او،فاضل نحوى است که در سال ۴۴۸ از دنیا رخت بربسته است.
وفات او:
او به سال ۴۴۸ یا۴۶۳ ه.ق و در خسرو شاه(خسروشهر)آذربایجان،در چندفرسخى تبریز به رحمت ایزدى پیوست و در همانجا مدفون گردید و اکنون به زبان محلى به«شیخ سالار»معروف است. (۴)
فقهای نامدار شیعه//عقیقی بخشایشی
۱- آشنایى با علوم اسلامى،ص ۲۹۸٫
۲- ریحانه الادب،ج۳،ص ۵۰٫
۳- رجال نجاشى،ص ۲۷۰،کد معرفى ۷۰۸- روضات الجنات،ج ۲،ص ۳۷۲٫
۴- روضات الجنات،ج ۲،ص۳۷۳- هدیه الاحباب،محدث قمى،ص ۱۵۰- مستدرک الوسائل، محدثنورى،ص۴۹۶٫