١ -شیخ محترم جناب-هاتف قوچانى-مىفرماید، زمانى که آقاى قاضى-قدس سره-به من اظهار داشتند که والد ایشان سید حسین قاضى در نجف مدفون مىباشند من بسیار اظهار تأسف نمودم که چرا من تا آن زمان از این موضوع بىخبر بودم و از ایشان سؤال کردم: چرا در این همه مدت طولانى که با هم بودیم مرا از این موضوع مطّلع ننمودید که بر سر تربت ایشان حاضر شوم و اداى احترام نمایم.
ایشان-قدس سره- پاسخ دادند چند روز دیگر، شاید کمتر از ده روز، شما را به آنجا خواهم برد، (وادى السلام) . نسیمى از شادمانى بر دلم وزیدن گرفت، و چنین تصور نمودم که حالشان رو به بهبودى مىرود تا جائى که مىتوانند و امیدوارند که به زیارت اهل قبور روند.
میهمانانى مرا از زیارت ایشان محروم ساختند، از شهر ما آمده بودند و به کمک من بسیار نیازمند بودند، در یکى از روزها که مشغول صرف صبحانه بودم ناگهان مقدارى غذا در گلویم پرید، بیرون آمدم تا هواى پاک استشمام کنم، ناگهان شنیدم از بالاى گلدسته مرگ ایشان را اعلام مىکنند، با صداى بلند گریه و ناله سردادم، میهمانان را به حال خود رها کردم و رفتم براى شرکت در مراسم، بعد از غسل و نماز و طواف مرقد مولا على علیه السلام به سوى قبرستان رفتیم و پس از مراسم تدفین همه با هم برگشتیم، فرصتى یافتم تا به اطراف قبر ایشان نگاهى بیندازم ناگهان نوشته یکى از سنگها نظرم را جلب نمود: «قبر سید حسین قاضى طباطبائى» در این وقت بود که متوجه گفته ایشان شدم که گفته بودند: تو را چند روز دیگر به سر قبر ایشان مىبرم. اعلام فوت بزرگان از بالاى گلدسته یک عادت و رسم نجفى است و حاج آقا یحیى سفارش کرده بودند که چند بار این عمل تکرار شود و جنازه را به مدت دو ساعت در منزل نگهداشتند تا تشریفات رسمى بعمل آید.
قصد ندارم که در این مورد قلمفرسائى نمایم و شواهد و نظایر بیشترى را ارائه دهم و اینکه چگونه دل آدم هوشیار از مرگ و نزدیکى آن خبر مىدهد و زمانى که این هشداردهنده تاروپود وجود آدمى را به رعشه مىاندازد، در حالى که او مذبوحانه کوشش مىکند به سرگرمىهاى روزمره خود مشغول باشد، اما این تکان طنینافکن گوئى وجود و حضور خود را تا لبها و زبان آدمى مىرساند. اما هستند کسانى بسیار اندک که این امواج توفنده را احساس مىکنند، با لبخندى سرد با آن مواجه مىشوند و گوئى با آن امواج، قرار دیدارى دارند.
ایشان-قدس سره-نقل مىکردند که یکى از این بزرگان، زمانى که احساس فرارسیدن مرگ خود را کرد تقاضاى یک دسته گل زعفران نمود زیرا این گیاه در آدمى احساس شادمانى و خنده ایجاد مىکند. حال از خود مىپرسیم به چه علت بزرگان اهل معرفت همواره به ما سفارش مىکنند که به یاد مرگ و مقابر باشید.
ایت الحق //سید محمد حسن قاضی