آیت الله آقا سید علی قاضیحکایات عرفای برجسته

ابراهیم عرب کرامتی از آقاسید علی قاضی

یکی از کسانی که خدمت مرحوم اقا رسید واز ایشان دستور می گرفت وجزو تلامذ وی محسوب می شداقا میرزا ابراهیم عرب است که پس از سالین دراز ریاضتهای سخت وبه مطلوب اصلی نرسیده وبرای وصول کمال خدمت ایشان رسید.

وی ساکن کاظمین بود وشغلش مرده شویی بود گویا خودش این شغل را مخصوصا به این جهت انتخاب نموده بود که از جهت ریاضت نفس اثری قوی در نفس اوداشته باشد چون خدمت مرحوم اقا رسید گفت من از شما تقاضا دارم که هر دستوری دارید به من بدهید ولی اجازه دهید من در میان شاگردان شما نباشم چون انها تنبل هستند مرا هم تنبل می کنند

این تشرف وگفتگوی وی با مرحوم قاضی از کنار شط (شط فرات)از کوفه به سوی مسجد سهله می رفتند وتقریبا تا نزدیک مسجد سهله سخنانشان طول کشید .

مرحوم قاضی از او پرسیدند ؟ ایا زن داری؟

گفت :نه ولیکن خواهری ومادری دارم.

مرحوم قاضی گفتند روزی انها را از کدام سمت بدست می اوری ؟

در اینجا او که نمی توانست این سر را نزد مربی ومعلم و بزرگ مردی که می خواهد از او دستور بگیرد پنهان کند از سر ضرورت وناچاری گفت :من هرچه میل می کنم فورا برایم حاضر می شود .مثلا اگر ازشط ماهی بخواهم فورا ماهی خودش را از شط بیرون می افکند .اینطور وبا دست خود اشاره به شط نموده فورا یک ماهی خودش را از درون اب به بیرون پرتاب کرد .

مرحوم قاضی به او فرمودند اینک یک ماهی دیگر بیرون بینداز دیگر هرچه اراده کرد نتوانست مرحوم قاضی او فرمود :باید دنبال کسب بروی واز طریق کار روزتهیه نمایی او تمام دستورات لازم را گرفت وبه کاظمین مراجعت کرد وبه شغل الکتریکی وسیم کشی پرداخت .واز این راه امرار معاش می کرد حالات توحیدی او بسیار قوی وشایان تمجید شد.

بطوریکه در نزد شاگردان قاضی به قدرت فهم وعظمت فکر وصحت سلوک وواردات عرفانیه ونفحات قدسیه ربانیه معروف ومشهور گردید. تا سرانجام پس از رحلت مرحوم قاضی در اثر اتصال بدنش به تیار کهربائی شهر (جریان الکتریسته وبرق)در یک شب عیدی که در کاظمین در حال چراغانی شهر بود از دنیا رحلت وروحش به سرای باقی پرواز نمود .رحمه الله علیه ورحمه واسعه.

ایت الحق//محمد حسن قاضی

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
-+=