محمد بن عبداللّه بن عیاش، ریاضیدان مغربى. در نسخههاى خطىِ آثار حصّار (رجوع کنید به نسخه پنسیلوانیا، گ ۲؛ همو، نسخه رباط، ص ۱) و نیز منابع (براى نمونه رجوع کنید به کراوزه، ص ۵۱۲؛ابلق و جبّار، ص ۱۴۹؛ابنغازى، ص ۸، ۲۹۹؛حاجیخلیفه، ج ۱، ستون۲۶۳)، کنیه وى ابوبکر ذکر شده، فقط در نسخه کتابخانه گوتا (براى اطلاعات بیشتر رجوع کنید به پرچ، ج ۳، ص ۱۱۴)، و بالتبع در پژوهشهاى مبتنى بر آن (رجوع کنید به سوتر، ۱۹۸۱، ص ۱۹۷ـ۱۹۸؛بروکلمان، >ذیل <، ج ۲، ص ۱۵۶)، کنیهاش ابوزکریا آمده است. در فرهنگهاى زندگینامهاى مغرب لقب حصّار نادر نیست؛در برخى شهرهاى مراکش، مانند فاس و سَلا، که از مراکز بافتِ حصیر بودهاند، به خانوادههایى با لقب حصّار یا الحصّار برمیخوریم (رنو، ص ۳۶). برخى پژوهشگران، براساس محتواى آثار حصّار و لقبش، احتمال اندلسیالاصل بودن وى را مطرح کردهاند (رجوع کنید به جبّار، ص ۳۱۹؛ابلق و جبّار، همانجا).
از زندگى حصّار اطلاع دقیقى در دست نیست؛اما بنابر شواهدى، پژوهشگران بر آناند که وى احتمالاً در سدههاى پنجم و ششم میزیسته است. از جمله این شواهد است :
۱)ابنمنعم (متوفى ۶۲۵)، ریاضیدان اندلسیالاصل ساکن مراکش، در کتابش فقهالحساب، که آن را احتمالاً پیش از ۶۰۹ تألیف کرده، هنگامى که از کتاب الکامل حصّار یاد کرده، براى وى عبارت «رَحِمَهاللّه» را بهکار برده است (ابلق و جبّار، ص۱۴۹ـ۱۵۰).
۲) حصّار به رسالههاى زهراوى (متوفى ۴۰۴) و ابنسمح (متوفى۴۲۶)، دو ریاضیدان اندلسى، در الکامل ارجاع داده است (همان، ص ۱۵۰).
۳) یکى از نسخههاى خطى البیان، از آثار حصّار، در ۵۹۰ در بغداد کتابت شده که در ابتداى آن نیز (رجوع کنید به نسخه پنسیلوانیا، گ ۲پ) براى حصّار از عبارت «رَحِمَهاللّه تعالى» استفاده شده است. این موضوع، با در نظر گرفتن مدت زمان معمول انتقال آثار علمى از مغرب خلافت اسلامى به مشرق آن، فرضیه حیات حصّار را در سده پنجم و ششم تأیید میکند (کونیچ، ص۱۹۰). سوتر (۱۹۰۱، ص ۴۰) نیز، با استناد به ترجمه عبرىالبیان به قلم موسیبن تبّون در ۶۶۹/۱۲۷۱ در مونپلیه، دوره زندگى حصّار را سده ششم تعیین کرده است.
ابنغازى در بُغیهالطلاب (ص ۲۹۹) هنگام بیان مسئلهاى در جبر و مقابله، به نام مسئله سبتیه (منسوب به سَبْتَه، شهرى در مغرب)، گفته است که آن را «شیخ الجماعه الأستاذ ابوبکر الحصار» بر ریاضیدانان سبته عرضه کرد. وى هنگام بیان راهحل حصّار و نیز وجه تسمیه مسئله (رجوع کنید به ص۳۰۰ـ۳۰۱)، از او با عنوان «الإمام الحصّار» یاد کرده است.
از حصّار تنها دو اثر در زمینه حساب هندى بهجا مانده است. ابناکفانى در إرشاد القاصد (ص ۸۴)، ذیل علم حساب تخت و میل (هندى)، در اشاره به روشهاى اختصاصى اهل مغرب، از روش «ابنحصّار» و ابنیاسمین (متوفى ۶۰۱) یاد کرده است. ظاهراً حصّار از نخستین دانشمندان مغرب است که درباره حساب هندى کتاب نوشته؛از همینرو، احتمالاً آثار و روش وى مدتها مرجع دیگران بوده و آثار بعدى را تحت تأثیر قرار داده است (جبّار، ص ۳۱۹؛براى نمونه رجوع کنید به قَلَصادى، ص ۱۹۴)، چنانکه ابنخلدون در قرن هشتم (ج :۱ مقدمه، ص ۶۳۵) همچنان البیان را از بهترین آثار مفصّلى دانسته که در مغرب درباره حساب نوشته شده است.
آثار
۱) الکامل فى علم الغُبار (رجوع کنید به جبّار، ص۳۳۰) یا الکامل فى صناعه العدد (ابلق و جبّار، ص ۱۵۱، به نقل از جمله پایانى کتاب الکامل، نسخه مراکش).
۲) البیان و التذکار فى صنعه عمل الغبار (نامهاى دیگر آن : البیان و التذکار فى علم مسائل الغبار، الحصّار فى الحساب، الحصّار فى علم الغبار، الحصّار الصغیر؛براى نامها و نسخههاى گوناگون آن رجوع کنید به حصّار، همان نسخهها، همانجاها؛ابنخلدون، همانجا؛حاجیخلیفه، ج ۱، ستون ۲۶۳، ۶۶۸؛پرچ؛بروکلمان؛کراوزه، همانجاها؛کونیچ، ص ۱۸۷ـ۱۸۹).
ساختار هر دو کتاب کمابیش یکسان و شبیه بهآثار علم حساب در مشرقِ خلافت اسلامى است. ظاهراً البیان، ملخّص الکامل است (جبّار، همانجا؛نیز رجوع کنید به سوتر، ۱۹۸۱، ص ۱۹۷ـ ۱۹۸). در این صورت، احتمالا منظور ابنغازى (ص ۸) از کتاب الکبیر حصّار، کتاب الکامل بوده و وجهتسمیه البیان به حصّار صغیر، آن است که خلاصه الکامل محسوب میشده است (رجوع کنید به ابلق و جبّار، ص ۱۴۷ـ۱۴۹؛رنو، ص ۳۶، پانویس ۷).
هر دو اثر به حساب اعداد صحیح و کسرها در دو بخش جداگانه میپردازند، با این تفاوت که الکامل، دوازده باب در اعداد صحیح دارد و بخش مهمى از سیزده باب دیگر آن درباره کسرها و نسبتهاى عددى است (ابلق و جبّار، ص ۱۵۱)، اما البیان ده باب در اعداد صحیح و هفت باب در کسرها دارد (رجوع کنید به حصّار، نسخه رباط، ص ۱، ۲۳ـ۷۸).
در بخش اعداد صحیح، بهرغم مشابهت کلى دو اثر، تفاوتهایى وجود دارد: اول آنکه برخى مطالب الکامل در البیان نیامده است، مانند استخراج ریشه سوم یک مکعب کامل؛و دوم آنکه برخى مطالب البیان در الکامل وجود ندارد، مانند بابهاى تضعیف و تنصیف. مقایسه دقیق بخش کسرها، به علت در دست نبودن این بخش از کتاب الکامل، ممکن نیست (براى مقایسه اجمالى رجوع کنید به ابلق و جبّار، ص ۱۵۵).
در البیان، حجم بخش کسرها (رجوع کنید به حصّار، نسخه رباط، ص ۲۳ـ۷۸) حدود دو برابر بخش اعداد صحیح است (رجوع کنید به همان، ص ۱ـ۲۳) و ضربِ کسرها پیش از دیگر اعمال حساب، حتى جمع، و در ۷۲ بابِ فرعى، با تفصیل بیشترى نسبت به عملهاى دیگر (رجوع کنید به همان، ص ۲۳ـ۵۱) شرح داده شده است. در الکامل و یکى از نسخههاى البیان، باب ضربِ بخشِ اعدادِ صحیح نیز پیش از عملهاى دیگر آمده است (ابلق و جبّار، ص ۱۵۴). از دیگر ویژگیهاى البیان، پرداختن به تنصیف و تضعیف اعداد صحیح در دو باب جداگانه است (رجوع کنید به حصّار، نسخه رباط، ص ۱، ۲۰). به نظر جبّار (همانجا)، این ویژگیها در عموم آثار علم حساب مغرب در سده پنجم/ دوازدهم دیده میشود، ولى در آثار سده بعدى اثرى از آنها نیست.
حصّار در این اثر (نسخه رباط، ص ۷۴) به جبر و مقابله ابوکامل شجاعبن اسلم* (متوفى ۳۱۸)، ریاضیدان مصرى، ارجاع داده است. از نکات جالبتوجه در نسخ البیان این است که در آنها براى نمایش کسرها از خط کسرى استفاده شده است (براى نمونه رجوع کنید به نسخه رباط، ص ۱۸، نسخه پنسیلوانیا، گ ۲۰پ، ۲۱ر). ظاهرآ استفاده از خط کسرى از سده هفتم معمول شده است (جبّار، ص ۳۳۰ـ۳۳۱).
کتابت نسخه پنسیلوانیاى البیان در نظامیه بغداد، از احتمال کاربرد آموزشى این اثر در قلمرو شرقى اسلامى حکایت دارد.
منابع :
(۱) ابناکفانى، کتاب إرشاد القاصد الى أسنى المقاصد، چاپ محمود فاخورى، محمد کمال، و حسین صدیق، بیروت ۱۹۹۸؛
(۲) ابنخلدون؛
(۳) ابنغازى، بغیه الطلاب فى شرح مُنیه الحُسّاب، چاپ محمد سویسى، حلب ۱۴۰۳/۱۹۸۳؛
(۴) حاجیخلیفه؛
(۵) محمدبن عبداللّه حصّار، کتاب البیان و التذکار فى صنعه عمل الغبار، نسخه خطى کتابخانه دانشگاه پنسیلوانیا، ش ۲۹۳ MSLIS؛
(۶) همان: کتاب البیان و التذکار فى علم مسائل الغبار، نسخه خطى کتابخانه رباط، ش ۹۱۷B.GQ؛
(۷) علیبن محمد قَلَصادى، شرح تلخیص اعمال الحساب، چاپ فارس بنطالب، بیروت ۱۹۹۹؛
(۸) M. Aballagh and A. Djebbar, “Decouverte d’un ecrit mathematique d’al-Hassar (XIIe S.): le livre I du Kamil”, Historia mathematica, vol. 14 (1987);
(۹) Carl Brockelmann, Geschichte der arabischen Litteratur, Leiden 1943-1949, Supple mentband,1937-1942;
۱۰- Ahmed Djebbar, “A panorama of research on the history of mathematics in al-Andalus and the Maghrib between the ninth and sixteenth centuries”, in The enterprise of science in Islam: new perspectives, ed. Jan. P. Hogendijk and Abdelhamid I. Sabra, Cambridge, Mass.: Massachusetts Institute of Technology, 2003;
(۱۱) Max Krause, “Stambuler Handschriften islamischer Mathematiker”, Quellen und Studien zur Geschichte der Mathematik, Astronomie und Physik, pt. B: study 3 (1936);
(۱۲) Paul Kunitzsch, “A new manuscript of Abu Bakr al-Hassar’s Kitab al-Bayan”, Suhayl, vol. 3 (2003);
(۱۳) Wilhelm Pertsch, Die arabischen Handschriften der Herzoglichen Bibliothek zu Gotha, Gotha 1878-1892, repr. Frankfurt on the Main 1987;
(۱۴) H.P.J. Renaud, ” Sur un passage d’Ibn Khaldun, relatif a l’histoire des mathematiques”, Hespiris, XXXI (1944);
(۱۵) Heinrich Suter, Die Mathematiker und Astronomen der Araber und ihre Werke, Leipzig 1900, repr. Amsterdam 1981;
(۱۶) idem, Das rechenbuch des Abu Zakariji el-Hassar”, Bibliotheca mathematica, III/2 (1901).
دانشنامه جهان اسلام جلد ۱۳
مطلب خوبی بود