حکایات متفرقه

قران اموختن 

قران اموختن

آقا سید مهدى قاضى ، آقازاده آقاى قاضى بزرگ استاد علامه طباطبایى مى فرمود:

که یک مرد روستایى بى سواد، شبى در امامزاده داوود تهران خوابید و در خواب دید که به او مى گویند: نوشته هاى روى دیوارها را بخوان ،

 گفت : نمى دانم ،

 گفتند: بخوان ! صبح که از خواب برخاست ، دید قرآن را حفظ است ! در آن عوالم ، نمى دانیم چه خبر است . نابینایى که قرآن را از حفظ مى خواند، در جواب کسانى که به دروغ به او گفتند، این آیه که مى خوانى در قرآن نیست ، کتاب قرآن را برداشت و با انگشت آیه را نشان داد

و گفت : مگر کورى ؟ نمى بینى ؟!

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
-+=