علامه طباطبایی می فرمایند:
مرحـوم اسـتـاد قـاضـی – رضـوان الله علیه – روایتی غریب درباره فواید جوع بیان می فـرمـود و مـحـصـلش آنـکـه در زمان انبیای سلف ، سه نفر رفیق گذرشان به دیار غربت افـتـاد. شـب فـرا رسـیـد؛ هـر یـک بـرای تـحـصـیل غذا به نقطه ای متفرق شدند؛ لیکن با یـکدیگر میعاد نهادند که فردا در وقت معین در آن میعادگاه یکدیگر را ملاقات کنند. یکی از آنها میهمان بود و دیگری به میهمانی شخصی در آمد و چون سومی جایی نداشت ، با خود گـفـت : بـه مسجد می روم و میهمان خدا می شوم و تا صبح در آن جا به سر برد و هم چنان گرسنه باقی بود. صبحدم ، در میعاد خود، هر سه نفر حضور یافتند و هر یک سرگذشت خود را بیان کردند. از جانب خدای تعالی ، به نبی آن زمان وحی رسید که به آن میهمان ما بگو: ما میهمانی این میهمان عزیز را قبول کردیم و خود میزبان او شدیم و برای او در صـدد تـهـیـه بـهـتـریـن غـذاهـا بـرآمدیم ، لکن در خزانه غیب خود تفحص کردیم ، بهتر از گرسنگی غذایی برای او نیافتیم.
دریای عرفان//هادی هاشمیان