اصحاب حضرت رسول(ص)

زندگینامه شُرَحْبیل بن حَسَنه (یا شرحبیل بن عبداللّه)(متوفی۱۸ه ق)

از نخستین صحابۀ پیامبر و از فرماندهان اسلام در شام. شرحبیل بن حسنه کنیهاش ابوعبداللّه، یا ابوعبدالرحمان، یا ابووائله بود (رجوع کنید به بلاذرى؛ ۱۹۱۷ـ۲۰۰، ج ۱، ص ۲۴۵؛ ابنحجر عسقلانى، ج ۳، ص ۳۲۸). پدر وى، عبداللّه بن مُطاع، از قبیلۀ بنیغَوث بن مُرّ یا از قبیلۀ کِنده یا بنیجُمَح یا تَمیم بود و مادرش، حَسَنه، از قبیلۀ بنیعَدى و به قولى، اهل شهر عَدَولى در بحرین بود و به طریق وِلاء، به مَعْمَربن حبیببن وَهْب بن حُذافه جُمَحى منتسب بود (ابنسعد، ج ۴، ص ۱۲۷؛ خلیفه بن خیاط، ص ۵۳۹؛ ابنعبدالبرّ، ج ۲، ص ۶۹۸؛ ابناثیر، اسدالغابه، ج ۲، ص ۵۱۲). ازاینرو، شرحبیل با انتساب به مادرش، به شرحبیلبن حسنه شهرت یافته است (ابنعبدالبرّ، همانجا).

به نقل از ابناسحاق، حسنه نخست زن عبداللّه بن مُطاع بود. چون عبداللّه درگذشت، سُفیان (فرزندخواندۀ معمربن حبیب و مردى از انصار از طایفۀ بنیزُرَیق بن عامر) حسنه را به زنى گرفت و از او صاحب دو پسر به نامهاى خالد (یا جابر) و جُناده شد (ابنسعد، همانجا؛ ابنعبدربّه، ج ۲، ص ۶۹۸ـ۶۹۹؛ ابناثیر، اسدالغابه، ج ۲، ص ۵۱۲ـ۵۱۳؛ ابنحجر عسقلانى، همانجا). پس از آن، سفیان، شرحبیل را به فرزندخواندگى پذیرفت (ابنحبیب، ۱۳۸۴، ص ۲۵۴)، بنابراین از شرحبیل نیز همچون سفیان بن معمر جمحى، در زمرۀ بنیجُمَح یاد میشد (ابنسعد، ج ۴، ص ۱۲۷ـ۱۲۸؛ نیز رجوع کنید به ابنکلبى، ص ۳۰۲)، اما به نقل از محمد بن عمر واقدى، سفیان بن معمر برادر مادرى شرحبیلبن حسنه بوده و حسنه مادر سفیان و شرحبیل بوده است، نه زن سفیان (ابنسعد، همانجا).

ابنحبیب بغدادى (همانجا) حسنه را از قبیلۀ اشعریّین دانسته و مسعودى (ص ۲۸۳) نیز شرحبیل بن حسنه را نسبت طابِخى یاد کرده و از قوم خِنْدِف (همپیمان قریش) دانسته است. بلاذرى، به نقل از هَیثم بن عَدىّ، شرحبیل را از قوم حِمْیَر دانسته است (بلاذرى، ۱۹۹۷ـ۲۰۰۰، ج ۱، ص ۲۴۵). بعد از مرگ سفیان بن معمر و پسران او در زمان خلافت عمربن خطاب، شرحبیل بن حسنه با قبیلۀ بنیزهره همپیمان شد (ابناثیر، اسدالغابه، ج ۲، ص ۵۱۳).

شرحبیل و دو برادرش (خالد و جناده) از نخستین کسانى بودند که مسلمان شدند (ابناثیر، اسدالغابه، ج ۲، ص ۵۱۳). در دومین هجرت مسلمانان به حبشه، شرحبیلبن حسنه به همراه سفیان بن معمر و مادر و برادرانش به آنجا مهاجرت کرد (ابناسحاق، ص ۲۰۷؛ ابنهشام، ج ۱، ص۳۵۰؛ ابنحبیب، ۱۳۶۱، ص۴۱۰؛ همو، ۱۳۸۴، ص ۳۰۸)، اما موسیبن عقبه (ص ۷۹) شرحبیل و برادرانش را جزو مهاجران به حبشه ذکر نکرده است (نیز رجوع کنید به ابنسعد، ج ۴، ص ۱۲۷).

به روایتى، در سال هفتم هجرت، نجاشى (پادشاه حبشه) امّحبیبه را که به همسرى پیامبر درآمده بود، همراه شرحبیل به مدینه فرستاد (ابنسعد، ج ۸، ص ۹۹). شرحبیل پس از مهاجرت به مدینه، نزد خویشان خود، بنیزُرَیق، اقامت کرد (ابنعبدالبرّ، ج ۲، ص ۶۹۹؛ ابنحجر عسقلانى، همانجا). در زمان پیامبر اکرم، شرحبیل در غزوات شرکت کرد (ابنسعد، ج ۴، ص ۱۲۸). از وى در شمار کاتبان پیامبر یاد شده است (رجوع کنید به یعقوبى، ج ۲، ص۸۰؛ مسعودى، همانجا) و او کاتب نامه پیامبر به مردم سرزمین ایله بود (واقدى، ج ۳، ص۱۰۳۱؛ ابنسعد، ج ۱، ص ۲۸۹؛ یعقوبى، همانجا).

شرحبیلبن حسنه در زمان ابوبکر و عمر، به عنوان فرمانده در اکثر جنگها و فتوحات شرکت داشت. او در جنگهاى رِدّه، که بلافاصله پس از رحلت پیامبر رخ داد، از جمله در سرکوب مرتدان قُضاعه و عمان و نیز مدعیان پیامبرى، همچون مُسَیلَمه کذّاب در یَمامه، از فرماندهان لشکر ابوبکر بود (یعقوبى، ج ۲، ص۱۳۰؛ طبرى، ج ۳، ص ۲۴۹، ۳۱۵؛ ابناثیر، ۱۳۸۶، ج ۲، ص ۳۴۶، ۳۵۵، ۳۶۰).

ابوبکر بلافاصله پس از سرکوبى اهل ردّه، براى جنگ با رومیان آماده شد و شرحبیل بن حسنه یکى از چهار فرمانده تحت امر خالدبن ولید و سپس ابوعبیدهبن جراح بود که از سوى ابوبکر به شام اعزام شدند (رجوع کنید به موسیبن عقبه، ص ۳۳۷؛ ازدى، ص ۸۵؛ ابنسعد، ج ۷، ص ۵۱۴؛ بلاذرى، ۱۴۱۳، ص ۱۰۷، ۱۱۶؛ ابنعساکر، ج ۲، ص ۷۶، ۸۱). شرحبیل با هفتهزار سپاهى روانه شام شد و در اردن، و به قولى در بُصرى، اردو زد (طبرى، ج ۳، ص ۴۰۶).

در زمان خلافت عمر، شرحبیل از سوى ابوعبیده به یارى عمروبن عاص شتافت و تمام اردن را فتح کرد و از آن میان فقط طَبَریه را بدون جنگ گرفت (بلاذرى، ۱۴۱۳، ص ۱۱۵ـ۱۱۶؛ یعقوبى، ج ۲، ص۱۴۰ـ۱۴۱؛ ابناثیر، ج ۲، ص ۴۰۶). وى بَیْسان، سوسیه، اَفیق، جُرَش، بیترأس، قَدَس و جَولان و به روایتى، عکّا، صور و صَفوریّه را نیز گشود (بلاذرى، همانجا). در جنگ مَرْجُالصُّفَّر، شرحبیلبن حسنه شایستگى بسیارى از خود نشان داد. سپس خالدبن ولید وى را نزد ابوبکر فرستاد و ابوبکر او را با لشکرى به جاى ولیدبن عُقبه به شام روانه کرد (طبرى، ج ۳، ص ۳۹۱؛ ابناثیر، ۱۳۸۶، ج ۲، ص ۴۰۵ـ۴۰۶).

شرحبیلبن حسنه در جنگهاى یَرموک و اَجنادین (هردو در سال ۱۳) جزو فرماندهان خالدبن ولید بود (طبرى، ج ۳، ص ۳۹۶، ۴۰۵؛ ابناعثم، ج ۱، ص ۱۱۵). در محاصره و فتح دمشق (به روایت بلاذرى، سال ۱۴)، شرحبیل بن حسنه با لشکر خود بر دروازۀ فَرادیس فرود آمد (بلاذرى، ۱۴۱۳، ص ۱۲۱). پس از آنکه ابوعبیده فِحل را به صلح فتح کرد (رجوع کنید به طبرى، ج ۳، ص ۴۴۱ـ۴۴۳؛ ابناثیر، ۱۳۸۶، ج ۲، ص ۴۲۸) و بنابه روایتى، شرحبیل صلحنامهاى نوشت (بلاذرى، ۱۴۱۳، ص ۱۱۵).

عمر بعدآ شرحبیلبن حسنه را به امارت اردن گمارد (طبرى، ج ۴، ص ۶۲؛ ابناثیر، همانجاها). در سال ۱۷ که عمربن خطّاب به شام رفت، شرحبیل بن حسنه را عزل و معاویه بن ابیسفیان را به جاى وى گذاشت و گفت که شرحبیل را به علت نارضایتى عزل نکرده بلکه مردى مقتدرتر را بهجاى او گمارده است (طبرى، ج ۴، ص ۵۶ـ۵۷، ۶۴ـ۶۵؛ قس ابناثیر، ۱۳۸۶، ج ۲، ص ۵۶۲ ضمن حوادث سال ۱۸).

رحلت

به گفتۀ اکثر مورخان، شرحبیل بن حسنه در سال ۱۸ بر اثر طاعونى که در عَمَواس در شام شیوع یافت درگذشت، درحالیکه ۶۷ یا ۶۹ سال سن داشت (ابنسعد، ج ۴، ص ۱۲۸؛ بلاذرى، ۱۴۱۳، ص ۱۳۹ـ۱۴۰؛ همو، ۱۹۹۷ـ۲۰۰۰، ج ۱، ص ۲۴۵؛ ابنعبدالبرّ، ج ۲، ص ۶۹۹؛ ابناثیر، ۱۳۹۳، ج ۲، ص ۵۱۳).



منابع :

(۱) ابناثیر، اسدالغابه فى معرفه الصحابه، چاپ محمدابراهیم بنا، محمداحمد عاشور و محمود عبدالوهاب فاید، قاهره ۱۳۹۳/۱۹۷۳؛
(۲) ابناثیر، الکامل فى التاریخ، بیروت ؛
(۳) محمدبن اسحاقبن یسار، سیره ابنالسحاق، چاپ محمد حمیداللّه، قونیه ۱۴۰۱/۱۹۸۱؛
(۴) ابنمحمد احمدبن اعثم کوفى، الفتوح، چاپ على شیرى، بیروت، ۱۴۱۱/۱۹۹۱؛
(۵) ابیجعفر محمدبن حبیب، المحبّر، چاپ ایلزه لیختن شتیتر؛
(۶) بیروت ۱۳۶۱؛
(۷) همو، المنمّق، چاپ خورشید احمد فاروق، حیدرآباد دکن، ۱۳۸۴/۱۹۶۴؛
(۸) محمدبن علیبن حجرعسقلانى، الاصابه فى تمیز الصحابه، چاپ علیمحمد بجاوى، بیروت، ۱۴۱۲/۱۹۹۲؛
(۹) ابنسعد؛
(۱۰) یوسفبن عبداللّه ابنعبدالبر، الاستیعاب فى معرفه الاصحاب، چاپ علیمحمد بجاوى، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲؛
(۱۱) عبدالرحمنبن عبدالرّوابن عبدالحکم، کتاب فتوح مصر و اخبارها، چاپ محمد جمیرى، بیروت، ۱۴۲۰/۲۰۰۰؛
(۱۲) ابنعساکر، تاریخ مدینه دمشق، چاپ على شیرى، بیروت ۱۹۹۵/۱۴۱۵؛
(۱۳) هشامبن محمد ابنکلبى، جمهره النسب، چاپ ناجى حسن، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۶؛
(۱۴) ابنهشام، السیره النبویه، چاپ مصطفى سقا، ابراهیم ابیارى، عبدالحفیظ شلبى، قاهره ۱۹۳۶؛
(۱۵) محمدبن عبداللّه ازدى، تاریخ فتوحالشام، چاپ عبدالمنعم عبداللّه عامر، ۱۹۶۹؛
(۱۶) بخارى، التاریخ الکبیر، دیاربکر، المکتبه الاسلامیه؛
(۱۷) احمدبن یحییبن جابر بلاذرى، انساب الاشراف، چاپ محمود فردوس عظم، دمشق، ۱۹۹۷ـ۲۰۰۰؛
(۱۸) بلاذرى، فتوحالبلدان، چاپ دخویه، فرانکفورت ۱۴۱۳/۱۹۹؛
(۱۹) خلیفهبن خیاط، الطبقات، چاپ سهیل زکّار، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳؛
(۲۰) طبرى، تاریخ؛
(۲۱) مسعودى، تنبیه؛
(۲۲) موسیبن عُقبه، المغازى، چاپ محمد باقشیش ابومالک، مغرب ۱۹۹۴؛
(۲۳) محمدبن عمر واقدى، المغازى، چاپ مارسون جونس، قاهره، ۱۹۶۶؛
(۲۴) یعقوبى، تاریخ.

 دانشنامه جهان اسلام جلد ۱۵ 

Show More

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back to top button
-+=