محقق اردبیلى به طور مکرر و بسیار، از نجف اشرف و کاظمین به قصد زیارد، مسافرت مى کرد، و در این سفرها الاغ یا قاطر ى را کرایه مى نمود، و سوار بر آن شده ، و خود را به کاظمین مى رسانید،
در یکى از سفرها، هنگامى که مى خواست از کاظمین به سوى نجف حرکت کند، شخصى از اهالى بغداد، نامه اى به دست او داد، تا آن را به یکى از اهالى نجف برساند،
او نامه را گرفت و از مرکب پیاده شد، و پیاده به راه افتاد، وقتى علت آن را پرسیدند، در پاسخ گفت : من از کرایه دهنده اجازه نگرفته ام که به همراه سنگینى این نامه ، سوار بر مرکبش شوم .
بهجه الامال ، ج ۲ ص ۱۱۰٫
سرگذشتهای عبرت انگیز//محمد محمدی اشتهاردی