صاحب روضه الشهداء، مولى حسین کاشفى سبزوارى ،واعظ مشهور عصر خود به خاطر بعضى مصالح به هرات رفت و به دربار میر على شیر پادشاه هرات نزدیک شد، و باخواهر ملا عبدالرحمن جامى ازدواج کرد.
مردم سبزوار که در تشیع تعصب شدیدى داشتند، به او سوء ظن پیدا کردند که شاید از مذهب تشیع متزلزل شده و برگشته باشد. لذا هنگام مراجعت شیخ حسین واعظ به سبزوار در صدد امتحان وى بر آمدند.
روزى شیخ حسین در مسجد جامع سبزوار منبر رفته بود. جمعیت زیادى براى استماع و امتحان او به مسجد آمده بودند .سخن به اینجا رسید که جبرئیل دوازده هزار مرتبه بر پیامبر نازل شد.
پیرمردى فرصت را مغتنم شمرد و با صداى بلند سؤ ال کرد: بگو بدانم ، جبرئیل چند مرتبه بر حضرت امیرالمؤ منین علیه السلام نازل شده است ؟
واعظ که از سوء ظن مردم آگاه شده بود، متحیر ماند که چه پاسخ دهد .اگر بگوید: جبرئیل بر حضرت امیر نازل شده ، دروغ گفته ، و اگر بگوید نازل نشده ، چگونه از دست اهالى سبزوار جان سالم بدر برد.
پس از کمى تامل گفت : بیست و چهار هزار مرتبه جبرئیل بر حضرت امیر نازل شده است .
مردم با خوشحالى پرسیدند: به چه دلیل ؟
گفت : چون پیامبر فرمود: انا مدینه العلم و على بابها.
پس هر کس بخواهد به شهر داخل و از آن خارج شود باید دو بار از در بگذرد، یکى هنگام ورود و دیگرى هنگام خروج .
مجالس المؤ منین ج ۱/ ص ۱۱۴
روضه الجنات / ص ۲۵۵٫