علاّمه سیدمحمد حسین طباطبایی

اهتمام علّامه طباطبائى در جمع بین فلسفه شرق و غرب به قلم علامه سید محمد حسین طهرانی

علّامه طباطبائى پس از تدریس یک دوره فلسفه در قم از اسفار اربعه مرحوم صدر المتألهین قدّس سرّه در صدد بر آمدند بین فلسفه شرق و فلسفه غرب را تطبیق و توفیق دهند؛ و معتقد بودند که بحث‏ها اگر بر پایه برهان و شکل‏هاى قیاسات صحیحه پایه‏ گذارى شود، محال است دو نتیجه مختلف دهد، خواه در هر مکتبى که بخواهد بوده باشد؛ و بنابراین باید بدنبال سرّ اختلاف فلسفه شرق و غرب رفت؛ و مواضع ضعف را روشن ساخت.

و اصولا معتقد بودند که علوم تجربى گرچه تحقّق آن در خارج بر اساس تجربه واضحست؛ لیکن باید ریشه و اصل نتیجه این تجربه را دریافت؛ و در منشأ و علّت آن کاوش کرد.

مثلا باید دید چه علّتى در حرارت موجود است که مى ‏تواند ایجاد قوّه و انرژى سینیتیک بکند؛ و دستگاه مکانیکى را به حرکت در آورد؛ و بالعکس چه علّتى در انرژى سینیتیک موجود است که مى ‏توان از آن بهره حرارتى و انرژى حرارتى گرفت؛ و نیز چه‏ سبب و علّتى در انرژى الکتریکى موجود است که مى‏ توان آن را تبدیل بکار نموده؛ و از آن بهره ‏بردارى کرد؛ و چرخ‏هاى ماشین آلات را بکار انداخت؛ و بالعکس چه سببى در انرژى مکانیکى موجود است، تا با بکار انداختن چرخهاى ماشین، مى ‏توان بوسیله دینام از آن بهره ‏بردارى انرژى الکتریکى نمود؟

و بالأخره باید روشن شود که در تمام این موارد تبدیل و تبدّل انرژى ‏ها، که بر اساس فورمول‏هاى دقیق مقدار بعضى از آنها تبدیل بمقدار معیّن از انرژى دیگر مى‏ گردد، بر چه پایه و علّتى است؟ و چه رابطه و جامع بین آنها موجود است؟ و باز باید روشن شود که ثبوت مسائل تجربى بر اساس تجربه است؛ و آن منافات با مسائل فلسفىّ و ادلّه عقلىّ که بر اساس تفکّر عقلىّ و برهان است ندارد؛ و هریک از آنها راه خود را طىّ مى‏کنند و معارض و مزاحم یکدیگر نخواهند بود.

براى این منظور جلساتى در شب‏هاى تعطیل پنجشنبه و جمعه دائر نمودند که چند نفر از طلّاب که بعضى از آنها نیز آشنائى با علوم جدیده داشتند؛ در آن شرکت داشتند؛ و بحقیر نیز امر فرمودند که در آن جلسات حضور داشته باشم.

این جلسات مدّتى طول کشید و نتیجه بحث در مجموعه‏اى بنام متافیزیک بنا بود منتشر گردد که این حقیر بنجف اشرف مشرّف شدم؛ و آن جلسه کار خود را ادامه مى‏داد؛ و بعدا نیز بعضى از دوستان با کمال علم و ادب چون مرحوم حاجّ شیخ مرتضى مطهّرى رحمه الله علیه بدان پیوستند؛ و بالنتیجه کتابى بسیار نافع که حلّ بسیارى از مسائل خلافى را مى ‏نمود؛ و جلوى مغالطات بسیارى از فرنگى ‏مآبان را مى ‏گرفت تنظیم و بنام اصول فلسفه و روش رئالیسم آماده و جلد اوّل و دوّم را با پاورقى‏ هاى مفید و آموزنده آن شهید مغفور طبع؛ و خود حضرت استاد مؤلّف براى حقیر بنجف اشرف ارسال فرمودند.

و سپس بتدریج جلد سوّم و پنجم نیز بطبع رسید؛ و مرحوم شهید آیت الله مطهّرى مى ‏فرمود: پاورقى ‏هاى جلد چهارم نیز جمع ‏آورى شده؛ و فقط مجالى مى‏ طلبم تا آنها را مرتّب و منظّم ساخته و در دسترس علاقمندان قرار گیرد. رحمه الله على استادنا الاکرم و على صدیقنا المکرّم و على من غبر منهم من اخواننا الماضین بمحمدّ و آله الطاهرین.

امّا روش تفسیرى علّامه طباطبائى قدّس سرّه: ایشان در هنگامى که تبریز بودند؛ تفسیرى بر قرآن کریم از اوّل قرآن تا سوره اعراف را نوشتند؛ البته تفسیرى مختصربود؛ و از روى همان تفسیر و نوشته ‏هاى جمع ‏آورى بطلّاب تدریس مى‏ نمودند؛ ولى بعدا بنا شد تفسیرى بطور تفصیل که شامل تمام نیازمندیهاى روز بوده؛ و جهات تاریخىّ و فلسفىّ و اخلاقىّ؛ و بحث‏هاى اجتماعى و روائىّ در آن رعایت گردد؛ به سبک نوینى بنویسند.

مهر تابان//علامه سید محمد حسین تهرانى

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
-+=