نویسنده و پژوهشگر مسائل خاورمیانه. او در ۱۴ جمادىالاولى ۱۳۳۳/ ۳۱ مارس ۱۹۱۵ در شهر منچستر انگلیس، از پدر و مادرى مسیحى، به دنیا آمد. پیشتر خانواده اش از جنوب لبنان به انگلیس مهاجرت کرده و مذهب خود را از ارتدوکس به پروتستان تغییر داده بودند و پدرش ارشد کلیساى محله خود در شهر منچستر بود (یوسف، ص ۸۶؛ فواز، ۲۰۰۰؛ هاپوود، ص ۲۶).
حورانى پس از گذراندن تحصیلات اولیه در منچستر، براى ادامه تحصیل به لندن رفت و از ۱۳۱۲ش/ ۱۹۳۳ در کالج مادلن، در دانشگاه آکسفورد، در رشته هاى فلسفه، علوم سیاسى و اقتصاد تحصیل نمود و با کسانى چون چارلز عیساوى (عیسوى)، که بعدها از خاورمیانه شناسان برجسته شد، آشنا گردید. او در ۱۳۱۵ش/۱۹۳۶ از این دانشگاه فارغ التحصیل شد (رجایى، ص ۶۸۶؛ فواز، ۲۰۰۰؛ یوسف، همانجا).
حورانى پس از آن به لبنان رفت و دو سال در دانشگاه امریکایى بیروت، در رشته علوم سیاسى، تدریس کرد. با شروع جنگ جهانى دوم در ۱۳۱۸ش/۱۹۳۹، به لندن بازگشت و تا ۱۳۲۲ش/ ۱۹۴۳ در مؤسسه سلطنتى امور بین المللى، زیرنظر آرنولد توینبى و همیلتون گیب، از خاورشناسان معروف، به پژوهش پرداخت (فواز، ۲۰۰۰؛ رجایى، ص ۶۸۶ـ۶۸۷).
وى از ۱۳۲۲ تا ۱۳۲۴ش/ ۱۹۴۳ـ۱۹۴۵ نیز در دفتر نماینده دولت انگلیس در قاهره و پس از آن در دفتر عرب در لندن به تحقیق اشتغال داشت. در ۱۳۲۷ش/۱۹۴۸ عضو هیئت علمى کالج مادلن گردید و در ۱۳۳۲ش/۱۹۵۳، در همین دانشگاه، به عنوان نخستین مدیر مرکز (مطالعات) خاورمیانه در کالج سنت آنتونى برگزیده شد.
وى در پیشرفت مطالعات خاورمیانه سهم بسزایى داشت، تا اینکه در ۱۳۵۹ش/۱۹۸۰ بازنشسته شد (فواز، ۲۰۰۰؛ رجایى، ص ۶۸۷). پس از بازنشستگى همچنان به فعالیتهاى علمى ادامه داد و گاهى، در سمت استاد مدعو، در دانشگاههایى چون دانشگاه شیکاگو و هاروارد تدریس کرد. دانشگاه هاروارد کوشید وى را براى مدیریت مرکز مطالعات خاورمیانه جذب کند، اما او نپذیرفت (رجایى، همانجا).
رحلت
حورانى در ۲۷ دى ۱۳۷۱/ ۱۷ ژانویه ۱۹۹۳ در آکسفورد درگذشت (فواز، ۲۰۰۰).
آثار
از او آثار مهمى بهجا مانده است که برخى از آنها عبارت اند از :
سوریه و لبنان،
اقلیتها در جهان عرب،
نگرشى تاریخى،
فکر عربى در عصر لیبرالى: ۱۷۹۸ـ ۱۹۳۹،
اروپا و خاورمیانه،
ظهور خاورمیانه جدید،
تاریخ مردمان عرب،
اسلام در اندیشه اروپایى (رجوع کنید به رجایى، ص ۶۸۸؛ ویلسون، ص ۵۵۳ـ ۵۶۳).
حورانى در نوشته هاى خود به معرفى مردم خاورمیانه و اندیشه هاى آنان و طرحها و راههاى آنان براى تمدنسازى پرداخته و همچنین درک دانشمندان اروپایى را از خاورمیانه و اسلام بررسى کرده است. وى، مانند ابن خلدون* و آرنولد توینبى، در آثار خود واحد مطالعه را تمدن و حوزه تمدنى قرار داده است؛ حوزه تمدنى و تمدن مورد نظر او جهانى است که براساس آموزه اسلام و به وساطت زبان عربى شکل گرفته و به عنوان جهان اسلام قابل تعریف و شناسایى است (رجایى، ص ۶۹۰).
از دیدگاه حورانى (۱۹۹۶، ص ۷ـ۱۲)، اگرچه آشنایى اروپاییان با اسلام در ابتدا بسیار ناقص و غیراصولى بود و ده قرن با جهان اسلام در چالش مذهبى و فکرى بودند، اما از قرن دهم/ شانزدهم به بعد آشنایى آنان با اسلام بیشتر شد و پژوهشهاى جدّى و گستردهاى براى درک بیشتر ماهیت اسلام انجام دادند (نیز رجوع کنید به همو، ۱۹۸۰، ص ۱ـ۱۸).
از سوى دیگر، در جهان اسلام نیز اندیشمندان مسلمان ضمن آشنایى با آموزههاى غربى، براى برونرفت از بحرانهاى پیشِرو و رفع موانع پیشرفت سه راهکار در پیش گرفتند: گروهى که جهان جدید و تحولات کشورهاى غربى را نماینده فرهنگ بشرى، فضائل مدنى و دموکراسى تلقى مى کردند غرب گرایى را در پیش گرفتند. گروه دوم راز عقب ماندگى مسلمانان را دورى از آموزه هاى اسلامى مى دانستند و در پى احیاى تعلیمات اسلامى بودند و گروه سوم راه رهایى را در روى آوردن جهان عرب به ملىگرایى عربى و اتحاد عرب براساس زبان مشترک مىدانستند (حورانى، ۲۰۰۲الف، ص ۶۷، ۱۰۳، ۲۴۵؛ نیز رجوع کنید به رجایى، ص ۶۹۷ـ۶۹۸).
حورانى ( ۲۰۰۲ب، ص ۵۸) توضیح داده است که مفهوم ملى گرایى مدرن براساس زبان مشترک و جامعه سیاسىِ کاملاً مجزا، در جهان اسلام پدید نیامد. او ( ۲۰۰۲الف، ص ۳۴۱ـ۳۴۳)
از سه نوع ملى گرایى در منطقه خاورمیانه نام مى برد که به ترتیب زمان ظهورشان عبارت اند از:
نوعى ملى گرایى که وى از آن به ملى گرایى دینى یاد مى کند؛
ملى گرایى سرزمینى یا منطقه گرایانه، که به عقیده او شباهتهایى با ملى گرایى اروپایى دارد؛
و ملى گرایى قومى و زبانى که در عصر حاضر نیرومندترین و نافذترین نوع تفکر سیاسى در خاورمیانه است.
به طور کلى، آثار حورانى منشأ بسیارى از اندیشه هاى تازه و مباحث جدّى شده است. بسیارى از دانشجویان و نویسندگان امور خاورمیانه، او را پدر فکرى خود به شمار آورده و مشى او را دنبال نمودهاند. رسانه هاى گروهى نیز همواره با وى درباره خاورمیانه مشورت مى کردند (رجایى، ص ۶۸۸ـ۶۸۹).
منابع:
(۱) فرهنگ رجایى، «دانشورى و تمدنسازى: آلبرت حورانى، یک الگوى دانشگاهى»، فصلنامه خاورمیانه، سال ۲، ش ۳ (پاییز ۱۳۷۴)؛
(۲) محمدخیر یوسف، تکمله معجمالمؤلفین، بیروت ۱۴۱۸/۱۹۹۷؛
Leila Fawaz, “Albert Hourani biography”, MESA: Middle East Studies Association, 2000. Retrieved June.21, 2009, from http://www.mesa. arizona. edu/excellence/ houranibio.htm;
Derek Hopwood, “Albert Hourani: Islam, Christianity and Orientalism”, St. Antony’s College, St. Antony’s College record 2003. Retrieved June. 21, 2009, from http://www.sant.ox. uk/ antonians/ record 2003. pdf;
Albert Hourani, Arabic thought in the liberal age: 1798-1939, Cambridge 2002a;
idem, Europe and the Middle East, Berkeley, Calif. 1980;
idem, A history of the Arab peoples, London 2002b;
idem, Islam in European thought, Cambridge 1996;
Mary C. Wilson, “Bibliography of published works by A.H. Hourani”, International journal of Middle East studies, vol.16. no.4, (Nov. 1984).
دانشنامه جهان اسلام جلد ۱۴