هاشم بن عُتْبَهِ بن ابى وقّاص الملقّب بالمِرْقال ، قاضى نوراللّه گفته که در کتاب (اصابه ) مذکور است که هاشم همان شجاع معروف مشهور ملقّب به مرقال است و براى آن به این لقب شهرت یافته که (اِرْقال ) نوعى است از دویدن و او در روز کارزار بر سر خصم مسارعت مى کرد و مى دوید.
و از کلبى و ابن حِبّان نقل کرده که او به شرف صحبت حضرت رسالت صلى اللّه علیه و آله و سلّم رسیده و در روز فتح مکّه مسلمان گردیده ودر جنگ عجم با عمّ خود سعد وقاص در قادسیه همراه بود و در آنجا آثار مردى و مردانگى به ظهور رسانید و در حرب صفیّن ملازم رکاب ظفر انتساب شاه ولایت مآب بوده و در آنجا نیز مراسم مجاهده به جا آورده .(۲۶۳)
و در (فتوح ) اعثم کوفى و کتاب (اصابه ) مسطور است که چون خبر کشتن عثمان و بیعت کردن مردمان به امیرالمؤ منین علیه السّلام پراکنده شد اهل کوفه نیز این خبر بشنیدند و در آن وقت ابوموسى اشعرى امارت کوفه داشت ، کوفیان به نزد ابوموسى آمدند و گفتند: چرا با امیرالمؤ منین على علیه السلام بیعت نمى کنى ؟ گفت : در این معنى توقّف مى کنم و مى نگرم تا بعد از این چه حادث شود و چه خبر رسد؟
هاشم بن عتبه گفت : چه خبر خواهد رسید، عثمان را بکشتند و انصار خاصّ و عامّ با امیرالمؤمنین علیه السّلام على بیعت کردند از آن مى ترسى که اگر با على بیعت کنى عثمان از آن جهان باز خواهد آمد و ترا ملامت خواهد کرد؟ هاشم این سخن بگفت و به دست راست خویشتن دست چپ بگرفت و گفت : دست چپ از آن من است و دست راست من از آن امیرالمؤ منین علیه السّلام با او بیعت کردم و به خلافت او راضى شدم ؛ چون هاشم با این وجه بیعت کرد، ابوموسى را هیچ عذرى نماند برخاست و بیعت کرد و در عقب او جمله اکابر و سادات و معارف کوفه بیعت کردند.(۲۶۴)
در (اصابه ) مذکور است که هاشم در وقت بیعت این ابیات را بدیههً انشاد نموده بر ابوموسى اشعرى انشاد کرد: شعر : اُبایِعُ غَیْرَ مُکْتَرِثٍ عَلِیّا وَلا اَخْشى اَمیرا اَشْعَرِیّا اُبایِعُهُ وَاَعْلَمُ اَنْ سَاءُرْضی بِذ اکَ اللّهَ حَقَّا وَالنَّبِیّا(۲۶۵) هاشم در حرب صفّین به درجه شهادت رسید. و بعد از عتبه بن هاشم ، عَلَم پدر بر گرفت و بر اهل شام حمله کرد. و چند کس را بکشت واثرهاى خوب نمود عاقبت او نیز شربت شهادت چشید. و به پدر بزرگوار خود رسید.(۲۶۶)
فقیر گوید: از اینجا معلوم شد که هاشم مرقال در صفّین به درجه رفیع شهادت رسید پس آن چیزى که در بعضى کتب است که روز عاشوراء به یارى سیدالشهداء علیه السّلام آمد و گفت : اى مردم هرکه مرا نمى شناسد من خودم را بشناسانم من هاشم بن عتبه پسر عموى عمر سعد م الخ ، واقعى ندارد واللّه العالم .
۲۶۳- (مجالس المؤ منین ) ۱/۲۶۹، (الاصابه ) ابن حجر ۶/۴۰۴٫
۲۶۴- (الاصابه ) ابن حجر ۶/۴۰۵، تحقیق : عادل احمد عبدالموجود و شیخ معوّض .
۲۶۵- همان ماءخذ.
۲۶۶- (مجالس المؤ منین )۱/۲۹۶٫