شعرا-خشعرای قرن هشتم

زندگینامه موفق‌الدین خزرجى(متوفی۸۱۲ه ق)

خزرجى،  موفق‌الدین، مورخ، ادیب، شاعر و نثرنویس یمنى قرن هشتم. نام و نسبش ابوالحسن على‌بن حسن‌بن ابى‌بکربن حسن بن على بن وَهّاس خزرجى است، و چون از زَبیدِ یمن برخاسته، زبیدى خوانده شده است (ابن حجرعسقلانى، ۱۳۸۷ـ۱۳۹۶، ج ۶، ص ۱۹۰؛ سخاوى، الضوء، ج ۵، ص ۲۱۰). نسبت خزرجى نیز به سبب انتسابش به قبیله خزرج از انصار است، از همین‌رو به انصارى نیز شهرت یافته است (ابن‌تغرى بردى، ج ۱، ص ۴۵۳؛ شاکر محمود عبدالمنعم، ص ۷۸).

خزرجى همچون جدش به ابوهّاس معروف است (ابن‌تغرى بردى، همانجا؛ بغدادى، ایضاح، ج ۲، ستون ۱۰۸). نیاى اعلاى او، حمزه‌بن سلیمان، والى مکه و از شُرفاى این شهر بود و جدش، ابوالحسن عُلَىّبن عیسى‌بن حمزه‌بن سلیمان، معروف به ابن وهّاس (متوفى بعد از ۵۰۰)، به دنبال حوادثى از یمن به مکه گریخت و در آنجا اقامت گزید.

او عالمى بخشنده، ادیب، شاعر و نثرنویس بود و تألیفاتى داشت. زَمَخشرى، ادیب و مفسر معروف، کتاب تفسیر خود، الکشاف، را به نام او نوشت و گفته شده‌است که قصایدى در مدح او گفت و از وى روایت کرد. عُلَى‌بن عیسى نیز در اشعارش زمخشرى را ستایش نمود و مطالبى را نزد او قرائت کرد (یاقوت حموى، ۱۹۹۳، ج ۴، ص ۱۸۳۲ـ ۱۸۳۳؛ همو، ۱۹۶۵، ذیل «ثَلَبوت»، «حُراضان»، «حُلَیفات»، «زَمخشر»، «شَمیسى»؛ صفدى، ج ۲۱، ص ۳۷۶؛ ابن عماد، ج ۷، ص ۹۸؛ زبیدى، ذیل «زَمَخْشَر»).

از زندگى موفق‌الدین خزرجى آگاهى اندکى در دست است. ابن‌حجر عسقلانى (۱۴۱۲، ص ۲۰۳) تولد وى را حدود ۷۴۰ نوشته و بُرَیهى (از علماى سده نهم) آن را پس از ۷۳۰ ذکر کرده است (ص ۲۹۱)، اما با توجه به آنچه خزرجى در کتاب خود، العِقْدالفاخر (ج ۳، ص ۱۳۶۲)، آورده، خزرجى در ۷۳۲ به دنیا آمده است.

پدر خزرجى در سال ۷۵۹ درگذشت (همان، ج ۱، ص ۵۸۵ـ ۵۸۶). خزرجى مدتى به تزیین مدارس و کاخهاى شاهى مى‌پرداخت و نامش در پاره‌اى بناها، از جمله مدرسه منسوب به ملک افضل عباس بن على رسولى (حک : ۷۶۴ـ ۷۷۸) موسوم به مدرسه افضلیه (تأسیس ۷۶۵، در تَعِزّ)، ثبت شده است (خزرجى، ۱۴۰۳، ج ۲، ص ۱۱۵؛ بریهى، همانجا). در سال ۷۸۵ نیز که مقدم و استاد هنرمندان تزیین بنا بود، کار تزیین مسجدى را در زبید به عهده داشت (رجوع کنید به خزرجى، ۱۴۲۹ـ ۱۴۳۰، ج ۱، ص ۵۸۹ـ۵۹۰).

در عین حال، خزرجى به تحصیل علم پرداخت و علم قرائات را نزد محمدبن عثمان بن شُنَیْنه آموخت. سپس خود به تدریس این علم اشتغال جست و در ۷۹۱ از طرف ملک اشرف اسماعیل‌بن عباس رسولى (حک : ۷۷۸ـ ۸۰۳) به عنوان مدرّس قرائات در مسجدجامع اشرفى در قریه مملاح تعیین شد (همو، ۱۴۰۳، ج ۲، ص ۹۲، ۱۷۰ـ۱۷۱). وى همچنین نزد علماى زبید و کسانى که از دیگر بلاد اسلامى به آنجا مى‌رفتند، حدیث و فقه و ادب و زبان عربى را فراگرفت (براى نام شمارى از استادان و شاگردان وى رجوع کنید به همو، ۱۴۲۹ـ ۱۴۳۰، ج ۱، مقدمه، ص ۷۱ـ۷۷).

او به تعلیم و تعلم ادب و زبان عربى اشتغال داشت و شیفته تاریخ بود و در نگارش آن مهارت یافت (ابن‌حجر عسقلانى، ۱۳۸۷ـ۱۳۹۶، ج ۶، ص۱۹۰؛ همو، ۱۴۱۲، همانجا؛ سخاوى، الضوء، همانجا). افزون بر این، خزرجى در علم انساب نیز متبحر بود و از این رو نَسّابه نیز خوانده شده است (رجوع کنید به بریهى، ص۲۹۰؛ حاجى‌خلیفه، ج ۱، ص۳۱۰). او همچون پیشینیان خود از یمنیها (اعراب قحطانى در جنوب جزیره‌العرب) در برابر مُضَریها (اعراب عَدنانى در شمال جزیره‌العرب) جانبدارى مى‌کرد و این مطلب در اشعار و رسائل او پیداست (ابن‌حجرعسقلانى،۱۴۱۲؛ بریهى، همانجاها).

ابن‌حجر عسقلانى در زبید با خزرجى دیدار کرد و وى در نامه‌اى ستایش‌آمیز و مشتمل بر نظم و نثر ابن‌حجر را ستوده است (رجوع کنید به ابن‌حجر عسقلانى، ۱۳۸۷ـ۱۳۹۶؛ همو، ۱۴۱۲، همانجاها). خزرجى مورخ طراز اول بنورسول و نزد ملک‌اشرف اسماعیل‌بن عباس مقرب بود (شاکر محمود عبدالمنعم، ص۸۰؛ دَغفوس، ص ۵۹، ۶۲ـ۶۳؛ د. اسلام، چاپ دوم، ذیل مادّه). در سال ۷۸۴ ملک اشرف وى را براى اداى حج از طرف مادر خود نایب کرد و چون از حج بازگشت، خراج زمین و نخلستانش را به او بخشید (خزرجى، ۱۴۰۳، ج ۲، ص ۱۴۹ـ۱۵۰؛ دغفوس، ص۶۰).

رحلت

وى شافعى مذهب بود (شاکر محمود عبدالمنعم، ص ۷۸) و در اواخر ۸۱۲ در زَبید درگذشت (ابن‌حجر عسقلانى، ۱۳۸۷ـ۱۳۹۶؛ همو، ۱۴۱۲، همانجاها؛ بریهى، ص ۲۹۱). گفته شده‌است که هنگام وفات بیش از هفتاد سال داشت (ابن‌حجر عسقلانى، ۱۳۸۷ـ۱۳۹۶، ج ۶، ص۱۹۰) و اگر سال تولد وى را ۷۳۲ بدانیم، تقریبآ هشتاد سال زیسته است (دغفوس، ص ۵۹).

خزرجى درباره یمن سه کتاب تاریخ تألیف کرده است: ۱) به شیوه سالشمار، ۲) براساس نام بزرگان به ترتیب الفبا، ۳) براساس دولتها و شاهان (ابن‌حجر عسقلانى، ۱۳۸۷ـ۱۳۹۶؛ همو، ۱۴۱۲؛ سخاوى، الضوء، همانجاها).

آثار.

۱) دیوان شعر (بغدادى، هدیه، ج ۱، ستون ۷۲۸) که مفقود است. از خزرجى نسخه‌اى از قصیده بائیه و شرح آن (رجوع کنید به دغفوس، ص ۶۶، پانویس ۳)، قصیده‌اى مفصّل در رثاى ملک‌افضل و اشعارى درباره اجتماع علما و مدرّسان در مسجدجامع مملاح در دست است (رجوع کنید به خزرجى، ۱۴۰۳، ج ۲، ص ۱۳۶ـ ۱۳۸، ۱۷۱ـ۱۷۳). «قصیده دامغه» خزرجى معروف به «الدَوْحه‌الیعربیه و النَفْحه‌الخزرجیه» را رنه باسه با عنوان متن‌الخزرجیه تحقیق و در الجزایر (۱۹۰۲) منتشر کرده است (همو، ۱۴۲۹ـ۱۴۳۰، ج ۱، مقدمه، ص ۸۷).

۲) طِراز اَعلام‌الزَّمَن فى طبقات اَعیان‌الیمن (سخاوى، الضوء، همانجا) که از آن با عنوانهاى العقدالفاخر الحسن فى طبقات اعیان (یا اکابر) اهل‌الیمن (سخاوى؛ بغدادى، ایضاح، همانجاها؛ دغفوس، ص ۶۴؛ عمرى، ص۶۰؛ قس اکوع، ص ۱۲۴ـ ۱۲۶) و ترتیب فقهاءالیمن (بریهى، ص ۲۹۱ و پانویس ۵) نیز یاد شده است. سخاوى (الاعلان، ص ۶۲، ۲۲۷)، از آن با عنوان تاریخ‌الیمن نیز یاد کرده است. این کتاب در شرح حال بزرگان و مشاهیر یمن (از علما و ادبا و شاهان)، به ترتیب الفبایى، در دو یا سه جلد و مشتمل بر سى باب بود که خزرجى، آن را به دستور ملک اشرف تألیف کرد (اکوع، ص ۱۲۳ـ۱۲۴؛ حبشى، مراجع، ص۲۱۰؛ همو، مصادر، ص ۴۱۸؛ دغفوس، همانجا؛ عمرى، ص ۵۹ـ۶۰). او در نگارش این کتاب از شیوه بهاءالدین محمدبن یوسف جَنَدى (متوفى ۷۳۲) در السلوک فى طبقات العلماء و الملوک پیروى کرده و ضمن تهذیب و ترتیب کتاب جندى، ذیلى بر آن نوشته است. وى در سال ۸۰۰ از تألیف کتاب فراغت یافته و در ۸۰۱ ، پاکنویس آن را به پایان رسانده‌است (خزرجى، ۱۴۲۹ـ۱۴۳۰، ج ۱، ص ۵۳۵، ج ۵، ص۲۵۱۰؛ عمرى، ص۶۰؛ اکوع، ص ۱۲۳ـ۱۲۶؛ دغفوس، همانجا؛ ایمن فؤاد سید، ۱۹۷۴، ص ۱۶۴؛ براى شمارى از منابع مؤلف و نویسندگانى که از این کتاب بهره گرفته‌اند رجوع کنید به خزرجى، ۱۴۲۹ـ۱۴۳۰، ج ۱، مقدمه، ص ۱۱۸ـ۱۴۹).

طراز اعلام‌الزمن با مقدمه‌اى کوتاه و تاریخى در معرفى یمن و فضل آن، تاریخ و اهمیت آن و سپس سیره پیامبر اکرم و نخستین خلفا آغاز مى‌شود و تاریخ خلفاى اسلامى تا رویدادهاى مصر در زمان سلطان بَرقوق (متوفى ۸۰۱) را در برمى‌گیرد. پس از آن، بخش اصلى کتاب با تراجم رجال (۲۸ باب) به ترتیب الفبایى مى‌آید. در پایان، یک باب به ذکر کسانى که به کُنیه معروف بوده‌اند و بابى دیگر به ذکر مشاهیر زنان یمن اختصاص دارد (عمرى، همانجا؛ اکوع، ص ۱۲۵ـ۱۲۶). منابع به وجود نسخه‌هاى متعددى از این کتاب در کتابخانه امام یحیى در صنعا، کتابخانه تیموریه در قاهره، کتابخانه موزه بریتانیا (تراجم از حروف الف تا ح) و کتابخانه لیدن اشاره کرده‌اند (رجوع کنید به بروکلمان، ج ۲، ص ۲۳۵؛ دغفوس، ص۶۴، پانویس ۳؛ حبشى، مراجع؛ همو، مصادر، همانجاها). طراز اعلام‌الزمن به کوشش عبداللّه‌بن محمد حبشى و مصطفى عبدالکریم خطیب در سه مجلد به چاپ رسیده است (ریاض ۱۴۳۰/۲۰۰۹). همچنین به نسخه‌هایى با عنوان العقدالفاخر در صنعا و موزه بریتانیا (از حرف ظاء تا باب سى‌ام) اشاره شده‌است (رجوع کنید به ایمن فؤاد سید، ۱۹۷۴، ص ۱۶۴ـ۱۶۵؛ عمرى؛ حبشى، مصادر، همانجاها؛ بروکلمان، >ذیل<، ج ۲، ص ۲۳۸). این کتاب به کوشش عبداللّه‌بن قائد عَبّادى و دیگران در پنج جلد به چاپ رسیده است.

۳) العَسْجَدالمَسبوک و الجَوهرالمَحبوک/ المحکوک (یا الزَّبَرْجَدالمحکوک) فى اخبار/ فى سیره الخلفاء و الملوک (براى عنوانهاى مختلف این کتاب رجوع کنید به ایمن فؤاد سید، ۱۳۹۱، ص۹۵۰ـ۹۵۱؛ شاکر محمود عبدالمنعم، ص ۱۱ـ۱۴). درباره مؤلف این کتاب اختلاف است. در پاره‌اى از نسخه‌هاى آن، کتاب به خزرجى و در برخى دیگر به ملک اشرف رسولى منسوب شده است (اکوع، ص ۱۲۷؛ ایمن فؤاد سید، ۱۳۹۱، ص ۹۵۱ـ۹۵۶). برخى نویسندگان متقدم (رجوع کنید به خزرجى، ۱۴۲۹ـ ۱۴۳۰، ج ۱، ص ۵۲۷؛ سخاوى، الضوء، ج ۲، ص ۲۹۹؛ بغدادى، ایضاح، ج ۲، ستون ۱۰۱؛ نیز رجوع کنید به ابومخرمه، ج ۱، ص۲۰ـ۲۱) و مؤلفان متأخر (رجوع کنید به بدرى محمد فهد، ص ۱۲۳؛ قیسى، العرب، سال ۵، ش ۵، ص ۴۳۹ـ۴۴۰، ۴۴۴ـ۴۴۵) این کتاب را به ملک اشرف رسولى نسبت داده‌اند. شاکر محمود عبدالمنعم نیز این انتساب را پذیرفته و بخشى از کتاب را تصحیح و با عنوان العسجدالمسبوک و الجوهرالمحکوک فى طبقات الخلفاء و الملوک منتشر کرده است (بغداد، ۱۳۹۵/ ۱۹۷۵). او احتمال داده که خزرجى مؤلف کتابى دیگر با عنوان العسجدالمسبوک و الزبرجدالمحکوک فیمن وَلِىَالیمن من الملوک بوده است (رجوع کنید به ص ۱۵ـ۲۴؛ براى این نسخه رجوع کنید به ایمن فؤاد سید، ۱۹۷۴، ص ۱۶۲؛ بروکلمان، ج ۲، ص ۲۳۵؛ دغفوس، ص۷۰). با این حال، اکوع (ص ۱۲۷ـ۱۲۸) و ایمن فؤاد سید (۱۳۹۱، ص ۹۵۳ـ۹۵۵؛ همو، ۱۹۷۴، ص ۱۶۲) انتساب العسجد را به خزرجى ترجیح داده و گفته‌اند وى آن را به دستور ملک اشرف تألیف کرده است.

العسجدالمسبوک کتابى تاریخى و عمومى به شیوه سالشمار است و با رویدادهاى سال ۸۰۳ پایان مى‌یابد. این کتاب داراى دو بخش و هر بخش داراى پنج باب در چند فصل بوده است. بخش اول این مطالب را دربرداشته است: سیره پیامبر، نخستین خلفاى پیامبر، صحابه، خلفاى اموى و عباسى، ائمه زیدیه (از نوادگان امام حسن علیه‌السلام)، امامیه و ائمه دوازده‌گانه، و اسماعیلیه (از اولاد امام حسین علیه‌السلام). مطالب بخش دوم نیز عبارت بوده‌اند از: ملوک مصر و شام (از جمله ایوبیان و ممالیک)، افریقیا، قَیْروان، اندلس، مغرب اقصا، ملوک صنعا، عدن، و زبید و امرا و وزراى آن (ایمن فؤاد سید، ۱۹۷۴، ص ۱۶۲؛ شاکر محمود عبدالمنعم، ص ۲۵ـ۲۶، ۳۴؛ دغفوس، ص ۶۹ و پانویس، ۷۲ـ۷۳).

اگرچه نسخه‌هاى متعددى از این کتاب مانده است (رجوع کنید به ایمن فؤاد سید، همانجا؛ بروکلمان، ج ۲، ص ۲۳۵، >ذیل<، ج ۲، ص ۲۳۸؛ حبشى، مصادر، همانجا؛ دغفوس، ص ۷۲ـ۷۳)، متن کامل آن اکنون در دست نیست. در نسخه کتابخانه الجامع‌الکبیر در صنعا، پس از مقدمه‌اى درباره سیره پیامبر در هجده فصل، به ذکر حوادث دوران خلفا در پنج باب پرداخته شده که هر باب داراى چند فصل است. این نسخه با فصل ۲۴ در ذکر خلافت مستکفى‌باللّه پایان مى‌یابد (شاکر محمود عبدالمنعم، ص ۲۵ـ۲۶).

نسخه شماره ۳۸۶۳ دارالکتب المصریه شامل قسمتى از بخش اول کتاب، از خلافت مطیع تا سقوط بغداد در ۶۵۶ (فصلهاى ۲۵ تا۴۰) است (همان، ص ۲۶ـ۲۹؛ بدرى محمد فهد، ص ۱۲۴ـ۱۲۵). آغاز نسخه عکسى موجود در کتابخانه آصفیه حیدرآباد دکن (ش ۱۸) نیز که راجع به بخش دوم العسجدالمسبوک است، ناقص و فقط مشتمل بر تاریخ ائمه زیدیه یمن، دیلم، ائمه اسماعیلى و فاطمیان مصر و بخشهاى دیگرى از باب اول (ملوک مصر و شام) تا رویدادهاى ۷۷۵ است. دیگر بابهاى بخش دوم کتاب هم تاکنون به دست نیامده است (شاکر محمود عبدالمنعم، ص۳۰؛ بدرى محمد فهد، ص ۱۲۳؛ دغفوس، ص ۷۳).

العسجدالمسبوک حاوى اطلاعاتى درباره اوضاع سیاسى، نظامى، اقتصادى، اجتماعى و فکرى یمن و عراق است که پاره‌اى از این مطالب را در جاى دیگر نمى‌توان یافت (رجوع کنید به بدرى محمد فهد، ص ۱۲۷ـ۱۳۱). این کتاب افزون بر حوادث سیاسى خلفا و شاهان که محور اصلى آن را شکل مى‌دهد، مشتمل بر شرح‌حال علما، محدّثان، شعرا، ادبا، امرا، سرداران، فقها، صوفیان و افرادى است که در برخى زمینه‌هاى اجتماعى نامبردار بودند (شاکر محمود عبدالمنعم، ص ۱۴ـ۱۵). ابن‌دَیْبَع (متوفى ۹۴۴)، دیگر مورخ یمنى، با تلخیص العسجدالمسبوک، و افزودن مطالبى درباره تاریخ بنورسول و دولت طاهریان یمن، قرّه‌العیون فى اخبار الیمن المیمون را تألیف کرده است (رجوع کنید به ابن ‌دیبع، ص ۱۵).

۴) العقوداللؤلؤیه فى تاریخ / اخبار الدوله‌الرسولیه، این کتاب تاریخ دولت بنورسول یمن را از زمان تأسیس آن به دست ملک منصور عمربن على در ۶۲۶ تا پایان حکومت ملک اشرف اسماعیل (متوفى ۸۰۳) در بردارد. مؤلف حوادث را به صورت سال به سال با ذکر ماه ثبت کرده و ذیل حوادث هر سال، شرح‌حال درگذشتگان آن سال را آورده است (خزرجى، ۱۴۰۳، ج ۱، مقدمه، ص۱۰؛ ایمن فؤاد سید، ۱۹۷۴، ص ۱۶۴؛ حبشى، مصادر، همانجا؛ حرازى، ص ۱۷۹).

اگر چه خود خزرجى (۱۴۲۹ـ۱۴۳۰، ج ۱، ص ۵۲۷) و همچنین سخاوى (الضوء، ج ۲، ص ۲۹۹) این کتاب را به ملک‌اشرف اسماعیل نسبت داده‌اند، اما محققان معاصر گفته‌اند که خزرجى آن را به دستور ملک اشرف تألیف کرده است (رجوع کنید به ایمن فؤاد سید، ۱۳۹۱، ص۹۵۰ـ۹۵۶؛ اکوع، ص ۱۲۸). به نظر مى‌رسد خزرجى العقود را از بخش راجع به تاریخ بنورسول در کتاب دیگرش الکفایه (رجوع کنید به ادامه مقاله) استخراج کرده باشد (ایمن فؤاد سید، ۱۳۹۱، ص ۹۵۲ـ۹۵۳؛ د.اسلام، همانجا؛ بروکلمان، ج ۲، ص ۲۳۵، >ذیل<، ج ۲، ص ۲۳۸). نسخه‌هاى متعددى از العقود باقى مانده‌است (رجوع کنید به حبشى، مصادر، همانجا).

این کتاب را نخست محمد بسیونى عسل تصحیح کرد که در ۱۳۲۹ـ۱۳۳۲/ ۱۹۱۱ـ۱۹۱۴ در دو جلد در قاهره منتشر شد (همو، مراجع، ص۲۳۰؛ شاکر محمود عبدالمنعم، ص ۸۱؛ قس سرکیس، ج ۱، ستون ۸۲۲؛ دغفوس، ص ۶۴، پانویس :۵ ۱۹۱۱ـ۱۹۱۸). چاپ جدید العقود به کوشش محمدبن على اکوع حِوالى (بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳) صورت گرفته است. سرجیمز ردهاوسالعقود را به انگلیسى ترجمه کرد و پس از وفاتش، ادوارد براونو نیکلسونآن را در سه جلد در لندن به چاپ رساندند (۱۳۲۴ـ۱۳۲۵/۱۹۰۶ـ۱۹۰۷؛ الموسوعه‌الیمنیه، ذیل «على‌بن حسن‌الخزرجى»؛ قس د. اسلام، همانجا، که در آن سال چاپ اثر ۱۹۰۶ـ۱۹۱۸ نوشته شده است).

۵) الکفایه و الاعلام فیمن وَلىَ الیمنَ و سَکَنَها فى الاسلام/ مِن اهل الاسلام/ من ملوک الاسلام، که موضوع آن تاریخ دودمانهاى اسلامى حاکم در یمن از روزگار پیامبر اکرم تا زمان مؤلف است (ایمن فؤاد سید، ۱۹۷۴، ص ۱۶۳؛ حبشى، مراجع، ص ۲۶۶؛ بروکلمان، ج ۲، ص ۲۳۵). به گفته مؤلف، این کتاب داراى پنج باب بوده، اما تاکنون فقط بابهاى چهارم و پنجم آن به دست آمده است و از محتواى بابهاى اول تا سوم اطلاعى در دست نیست. باب چهارم، درباره رویدادهاى یمن از آغاز اسلام تا سده سوم، در ده فصل تنظیم شده است. باب پنجم آن به تاریخ شهر زَبید و دولتهاى حاکم در آنجا از سده سوم تا سال ۸۰۳ اختصاص دارد و مشتمل بر دوازده فصل است (رجوع کنید به ایمن فؤاد سید، ۱۹۷۴، همانجا؛ دغفوس، ص ۶۷ـ ۶۹؛ حرازى، ص ۱۷۹).

مؤلف در این کتاب حوادث را به شیوه سالشمار ذکر کرده و در بخش دوم آن، در ذیل حوادث به ذکر درگذشتگان هر سال پرداخته است. در این کتاب اوضاع اقتصادى، عمرانى، ادبى، فکرى و اجتماعى در کنار اوضاع سیاسى بررسى شده‌اند (رجوع کنید به قیسى، العرب، سال ۵، ش ۶، ص ۵۰۲ـ۵۱۵).

بخشهاى باقى‌مانده الکفایه از جهاتى با برخى نسخه‌هاى العسجدالمسبوک، از جمله نسخه کتابخانه حرم مکّى، کاملا یکسان است. هر دو کتاب به حوادث ۸۰۳ پایان مى‌یابند و تقسیم‌بندى دو کتاب و محتواى آنها همسان است، به گونه‌اى که گویا یک کتاب با دو عنوان‌اند. این احتمال هست که الکفایه همان کتاب العسجدالمسبوک باشد که در عین حال بخشى از تاریخ عمومى دولتهاى اسلامى به نام العسجدالمسبوک و الجوهرالمحکوک فى اخبار الخلفاء و الملوک است (حبشى، مصادر، همانجا؛ دغفوس، ص ۶۷ـ۷۴؛ نیز رجوع کنید به ایمن فؤاد سید، ۱۹۷۴، ص ۱۶۳ـ۱۶۴؛ قیسى، العرب، سال ۵، ش ۵، ص ۴۴۵ـ ۴۵۲)، به خصوص که بریهى (ص ۲۹۱) کتاب العسجد را مجموعه چند کتاب تاریخى دانسته است.

خزرجى در تألیف الکفایه از منابعى همچون تاریخ صنعاء اثر احمدبن عبداللّه رازى بهره گرفته است. الکفایه خزرجى منبع مهم مورخانى همچون ابن‌دَیبَع (متوفى ۹۴۴) در قُرّه‌العیون فى تاریخ الیمن‌المیمون و یحیى بن حسین‌ابن‌قاسم (متوفى بعد از ۱۰۹۹) در غایه‌الامانى فى تاریخ‌القطر الیمانى بوده است (دغفوس، ص ۷۴ـ۷۵؛ نیز رجوع کنید به عمرى، ص ۷۵).

از الکفایه نسخه‌هاى متعددى در کتابخانه‌هاى جهان از جمله در کتابخانه ملى فرانسه، جامع‌الکبیر صنعا و کتابخانه خدابخش هند نگهدارى مى‌شود (رجوع کنید به ایمن فؤاد سید، ۱۹۷۴، ص ۱۶۳؛ بروکلمان، >ذیل<، ج ۲، ص ۲۳۸؛ حبشى، مصادر، همانجا؛ شاکر محمود عبدالمنعم، ص ۸۴ـ۸۵). راضى دغفوس پنج فصل نخست این کتاب را که مشتمل بر رویدادهاى سده‌هاى اول تا سوم است، با نام «الیمن فى عهد الولاه» تحقیق و در ۱۹۷۹، در مجله کلیه الآداب و العلوم الانسانیه (ش ۱۰۷ـ۱۰۸) منتشر کرده است (رجوع کنید به خزرجى، ۱۴۲۹ـ۱۴۳۰، ج ۱، ص ۸۶، پانویس ۵). قاسم جواد خلف جیزانى نیز الکفایه و الاعلام را به صورت رساله‌اى دانشگاهى (بغداد ۱۹۹۵) تحقیق و بررسى کرده است (رجوع کنید به شبکه اب‌الخضراء، ۲۰۱۰؛ خزرجى، همانجا).

۶) المحصول فى انتساب بنى‌الرسول، این کتاب در اصل شرح قصیده میمیه‌اى از حارث الرائش، پادشاه حِمْیرى یمن، بوده است و مؤلف آن را درباره صحت نسب بنورسول (رجوع کنید به خزرجى، ج ۱، ص۲۰ـ۲۱) و احتمالا در ردّ سخن کسانى که نسب آنان را به ترکمنها مى‌رساندند، تألیف کرده است (حبشى، مصادر، همانجا؛ حرازى، ص۱۸۰). این کتاب در دست نیست.

۷) مرآه‌الزَّمَن فى تاریخ زبید و عَدَن (بغدادى، ایضاح، ج ۲، ستون ۴۵۸؛ همو، هدیه، ج ۱، ستون ۷۲۸).



منابع :

(۱) ابن‌تغرى بردى، الدلیل‌الشافى على‌المنهل‌الصافى، چاپ فهیم محمد شلتوت، قاهره ۱۹۹۸؛
(۲) ابن‌حجر عسقلانى، إنباءالغمر بأبناءالعمر، حیدرآباد، دکن ۱۳۸۷ـ۱۳۹۶/۱۹۶۷ـ۱۹۷۶؛
(۳) همو، ذیل‌الدررالکامنه، چاپ عدنان درویش، قاهره ۱۴۱۲/۱۹۹۲؛
(۴) ابن‌دیبع، کتاب قرّه‌العیون باخبار الیمن المیمون، چاپ محمدبن على اکوع، ]بیروت[ ۱۴۰۹/ ۱۹۸۸؛
(۵) ابن‌عماد؛
(۶) عبداللّه طیب‌بن عبداللّه ابومخرمه، تاریخ ثغرعدن، چاپ اسکار لوفگرن، لیدن ۱۹۳۶ـ] ۱۹۵۰[؛
(۷) اسماعیل اکوع، «اضواء على مؤلفات على‌بن الحسن‌الخزرجى المؤرخ‌الیمانى»، مجله‌المورخ‌العربى، ش ۴ (۱۹۷۷)؛
(۸) ایمن فؤاد سید، «العسجدالمسبوک فیمن تولّى‌الیمن من الملوک و نسبته للخزرجى»، العرب، سال ۵، ش ۱۰ (ربیع‌الآخر ۱۳۹۱)؛
(۹) همو، مصادر تاریخ‌الیمن فى‌العصر الاسلامى، قاهره ۱۹۷۴؛
(۱۰) بدرى محمد فهد، «]حول [العسجدالمسبوک والجوهر المحبوک»، الاقلام، سال ۵، ش۷ (ذیحجه ۱۳۸۸ ـ محرّم ۱۳۸۹)؛
(۱۱) عبدالوهاب‌بن عبدالرحمان بُرَیهى، طبقات صلحاءالیمن، المعروف بتاریخ البریهى، چاپ عبداللّه محمد حبشى، صنعا ۱۴۰۳/۱۹۸۳؛
(۱۲) اسماعیل بغدادى، ایضاح‌المکنون، ج ۲، در حاجى خلیفه، ج ۴؛
(۱۳) همو، هدیه‌العارفین، ج ۱، در همان، ج ۵؛
(۱۴) حاجى خلیفه؛
(۱۵) عبداللّه محمد حبشى، مراجع تاریخ‌الیمن، دمشق ۱۹۷۲؛
(۱۶) همو، مصادرالفکرالعربى الاسلامى فى‌الیمن، صنعا: مرکزالدراسات الیمنیه، [.بى‌تا]؛
(۱۷) مهدى‌بن محمد حرازى، تراجم علماءالیمن بین الواقع و الطموح، یمن ۱۴۲۶/۲۰۰۵؛
(۱۸) على‌بن حسن خزرجى، العقد الفاخرالحسن فى طبقات اکابر اهل‌الیمن، چاپ عبداللّه‌بن قائد عبّادى و دیگران، صنعا ۱۴۲۹ـ۱۴۳۰/ ۲۰۰۸ـ۲۰۰۹؛
(۱۹) همو، العقد اللؤلؤیه فى تاریخ الدوله الرسولیه، ج ۱، چاپ محمد بسیونى عسل، ج ۲، چاپ محمدبن على اکوع، صنعا ۱۴۰۳/۱۹۸۳؛
(۲۰) راضى دَغفوس، دراسات فى‌التاریخ العربى الاسلامى الوسیط، بیروت ۱۴۲۵/۲۰۰۵؛
(۲۱) محمدبن محمد زبیدى، تاج‌العروس من جواهرالقاموس، چاپ على شیرى، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴؛
(۲۲) محمدبن عبدالرحمان سخاوى، الاعلان بالتوبیخ لمن ذمَّالتاریخ، چاپ فرانتس روزنتال، بغداد ۱۳۸۲/۱۹۶۳؛
(۲۳) همو، الضوءاللامع لاهل القرن‌التاسع، قاهره: دارالکتاب الاسلامى، [.بى‌تا]؛
(۲۴) یوسف الیان سرکیس، معجم‌المطبوعات العربیه و المعربه، قاهره ۱۳۴۶/۱۹۲۸، چاپ افست قم ۱۴۱۰؛
(۲۵) شاکر محمود عبدالمنعم، الملک الاشرف‌الغسانى و کتابه‌العسجدالمسبوک، چاپ على خاقانى، در العسجدالمسبوک‌والجوهرالمحکوک فى طبقات الخلفاء والملوک، ]منسوب به [اسماعیل‌بن عباس غسانى (رسولى)، چاپ شاکر محمود عبدالمنعم، بیروت: دارالتراث‌الاسلامى، ۱۳۹۵/ ۱۹۷۵؛
(۲۶) شبکه اب‌الخضراء.

Retrieved Jun. 1, 2010, from http://forums.ibb7.com/ibb 9747.html;

صفدى؛
(۲۷) حسین عمرى، مصادرالتراث الیمنى فى‌المتحف البریطانى، دمشق ۱۴۰۰/۱۹۸۰؛
(۲۸) نورى حمودى قیسى، «العسجد المسبوک فیمن تولّى الیمن من‌الملوک و نسبته‌للخزرجى»، العرب، سال ۵، ش ۵ (ذیقعده ۱۳۹۰)، ش ۶ (ذیحجه ۱۳۹۰)؛
(۲۹) الموسوعه‌الیمنیه، زیرنظر احمد جابر عفیف و دیگران، صنعا ۱۴۱۲/۱۹۹۲، ذیل «على‌بن حسن الخزرجى» (از حسین عبداللّه عمرى)؛
(۳۰) یاقوت حموى، کتاب معجم‌البلدان، چاپ فردیناند ووستنفلد، لایپزیگ ۱۸۶۶ـ۱۸۷۳، چاپ افست تهران ۱۹۶۵؛
(۳۱) همو، معجم‌الادباء، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۹۳؛
(۳۲) Carl Brockelmann, Geschichte der arabischen Litteratur, Leiden 1943-1949, Supplementband, 1937-1942.
(۳۳) EI2, s.v. “Al-Khazradji, Muwaffak al-Din” (by C. E. Bosworth).

 دانشنامه جهان اسلام   جلد ۱۶ 

Show More

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back to top button
-+=