خطاى شوشترى، ملامحمدبن صادق، متخلص به خطا، نویسنده و شاعر و موسیقى شناس و سیاح ایرانى در اواخر سده دوازدهم و اوایل سده سیزدهم که حدود بیست سال در هندوستان بوده است. او سرگذشت خود را در جام جهان نما به تفصیل آورده است. به گفته خودش در شوال ۱۱۷۵ در شوشتر به دنیا آمد. وقتى در ۱۱۸۷ اوضاع شوشتر ناآرام شد، به کربلا رفت و آموزشهاى ابتدایى را دید. در همین دوره از بغداد نیز دیدن کرد. پس از درگذشت پدر و مادرش، در پانزده یا شانزده سالگى به بهبهان نزد مادربزرگ خود رفت.
محمدجعفرخان، بیگلربیگى کهگیلویه و بهبهان، او را به پسرخواندگى پذیرفت و عدهاى از دانشمندان را براى تعلیم و تربیت وى گماشت (رجوع کنید به نوشاهى، ص ۷۶). او خطا در رمضان ۱۱۹۴ به سبب درگیریهاى محلى در بهبهان همراه محمدجعفرخان از بهبهان گریخت و به شیخ ناصرالدین، حاکم بوشهر پناه برد (رجوع کنید به مجیدى کرائى، ص ۴۰ـ۴۱). سپس از بوشهر به شیراز رفت و مهمان محمدزال خان بن رستم، صاحب دهستان خشت، شد. وى در آنجا ازدواج کرد و صاحب فرزند شد و سه سال در آنجا ماند.
وقایع عزل و نصب شاهان زندیه (حک : ۱۱۶۴ـ ۱۲۰۸) سبب ناآرامیهاى گسترده در ایران شد. این هرج ومرج به دهستان خشت نیز رخنه کرد و خطا با خانواده خود به بوشهر بازگشت و به بازرگانى پرداخت (نوشاهى، همانجا). در همان ایام سلطنت زندیه منقرض شد و قاجاریان (حک: ۱۲۱۰ـ۱۳۴۴) به سلطنت رسیدند.
تغییر و تحول حکومت موجب ناآرامى کشور شد و خطا با همسر خود به کربلا رفت و در آنجا به خدمت علما مشغول شد. سپس خانواده خود را به دو تن از بزرگان کربلا سپرد و براى تأمین معاش به هند رفت. در ۱۲۰۹ به هند رسید و عازم لکهنو، پایتخت حکومت شیعى اَوَدْه، شد (دیوان بیگى، ج ۱، ص ۵۷۲؛ نوشاهى، ص ۷۷).
در آنجا لعل بهادر، نخست وزیر حکومت اوده، او را نزد نواب آصف الدوله* محمدیحیى علیخان بهادر برد که از او خلعت دریافت کرد و از مقربان وى شد (نوشاهى، ص ۷۷ـ۷۸). پس از وفات آصف الدوله در ۱۲۱۲، نواب تفضل حسین خان*، ریاضى دان و حکیم دربار آصف الدوله، از خطا حمایت مى کرد. او نیز در ۱۲۱۵ درگذشت و خطا به نواب سعادت على خان* (متوفى ۱۲۲۹) روى آورد و هجده سال در خدمت وى بود (شوشترى، ص ۴۳۱).
پس از وفات او منصب وزارت به نواب غازى الدین حیدر* رسید که در ۱۲۳۵ شاه مستقل گردید. خطا به او پیوست و اثرش جام جهان نما را به نام او موشح ساخت (نوشاهى، ص ۷۸). به گفته محمدمظفر حسین صبا (ص ۲۴۱) خطا تا دوره نواب سعادت على خان زندگانى نمود، اما از جام جهان نما برمى آید که او پس از آن زمان هم زنده بوده است (رجوع کنید به نوشاهى، همانجا).
او در لکهنو درگذشت و در همانجا به خاک سپرده شد. گویا خطا خانواده خود را از کربلا به لکهنو خوانده بود، زیرا پسرش میرزاعلى (متوفى ۱۲۳۴)، که به صواب شوشترى معروف بوده و به زبان فارسى شعر مى سروده، نیز در اوایل جوانى در لکهنو درگذشته است (صبا، ص ۴۸۰؛ نوشاهى، همانجا؛ نیز رجوع کنید به جزایرى، ص ۲۶۱ـ۲۶۲).
سروده ها و نوشته هاى خطا بسیار است. زمانى که در ایران به سر مى برد بیست هزار بیت در مصائب اهل بیت علیهم السلام سروده بود و به گفته خودش در اندک مدتى نوشته هاى منظوم و منثور وى مورد توجه قرار گرفت (رجوع کنید به نوشاهى، ص ۷۶). او در نظم بیشتر به قصیده و قطعه پرداخته و عبداللطیف شوشترى (ص ۴۳۱ـ۴۳۲) وى را سرایندهاى نغز گفتار و در قصیدهسرایى پیرو سلمان ساوجى* دانسته است. نمونه اندک غزلیات وى ــکه در جام جهاننما (خُم دوم) دیده مى شود از شیرینى و لطافت عارى است، اما قصاید و قطعات او استوار است (رجوع کنید به نوشاهى، ص ۷۹ـ۸۰).
آثار او عبارت اند از:
۱) مهر و ماه، مثنوىاى که در ایام تحصیل در بهبهان سروده بود. هیچ نسخهاى از این کتاب موجود نیست (همان، ص ۷۸). ۲) جام جهان نما، که مهمترین اثر خطاست. او این کتاب را هنگام اقامت در لکهنو تألیف کرد و به نواب غازىالدین حیدر پیشکش کرد. این کتاب دایرهالمعارفى است، مشتمل بر مقدمهاى طولانى، هشت میخانه (فصلهاى اصلى کتاب) و یک خاتمه، که هر میخانه نیز تقسیمات فرعى دارد (همان، ص ۸۰).
در مجموع در این کتاب نوشته هایى مربوط به علوم طبیعى، شعر و بدیع، جفر، رمل، کیمیا، عقاید فرق شیعه و سنّى و زردشتى، تصوف، فلسفه، ستاره شناسى، هیئت، جغرافیا، موسیقى، تاریخ و ادب درج شده است (منزوى، ج ۱، ص ۸۱۲). البته ارزش اصلى این کتاب منحصر موسیقى، به مطالبى است که درباره تاریخ معاصر آورده است.
از فوائد این کتاب مطالبى است که مؤلف درباره علوم جدید نوشته، که از نظر تاریخ علوم و مطالعه نخستین برخوردهاى مسلمانها با اروپا وعلوم و معارف اروپایى ارزشمند است (نوشاهى، ص ۸۲). نسخه هاى این کتاب در مجموعه شیرانى دانشگاه پنجاب لاهور (ش ۲۱۲۷/ ۵۱۳۹؛ منزوى، همانجا) و کتابخانه شخصى خورشید احمدخان (ش ۵)، مدیر روزنامه مرکز اسلامآباد، در ۷۳۰ صفحه موجود است.
۳) بحرالبکا، که آن را پیش از ۱۱۹۴ تألیف کرده بود. مجموعهاى از نثر و نظم، مشتمل بر یک چشمه، چهار نهر و شصت دجله که در بیان مصائب ائمه علیهم السلام به ویژه مصیبت حضرت امام حسین علیه السلام است. متن این رساله با حذف مطالب منثور و بعضى منظومات در جام جهاننما (خُم اول، میخانه هفتم) نقل شده است.
۴) شوشترى گفتار، مجموعهاى از مثنویات، ترجیعبند، قطعات تاریخ، غزلیات، رباعیات، لطایف و ظرایف و تعبیر خواب است. متن این مجموعه نیز در جام جهان نما (خُم دوم، میخانه هفتم) درج شده است.
۵) بحر وصال، در قالب مثنوى و در بیان داستان عاشقانه پسر ایرانى مقیم بنارس و دختر راجاى هند است. متن این مثنوى نیز در شوشترى گفتار گنجانیده شده است. نسخه مستقل از این مثنوى در کتابخانه مرکزى دانشگاه تهران موجود است (دانش پژوه، ج ۱۶، ص ۱۹).
۶) کنزالملوک، مجموعه اقوال و نصایح حکماست که خطا آن را در کربلا به نظم درآورده و در شوشترى گفتار نیز نقل کرده است.
۷) دیوان خطا که مشتمل بر حدود دوازده هزار بیت بوده است (شوشترى، ص ۴۳۲؛ آقابزرگ طهرانى، ج ۹، قسم ۱، ص ۲۹۸).
میرعبداللطیف خان شوشترى (۱۱۷۲ـ۱۲۲۰) که همشهرى و دوست خطا بوده و در ۱۲۰۳ به هند وارد شده و سلطان الواعظین ابوالفتح حسنى حسینى اصفهانى که در ۱۲۲۱ به هند سفر کرده است، هر دو ملا خطا را در لکهنو و فیض آباد دیده اند و از مهارتِ او در تعزیه خوانى و موسیقى و شاعرى سخن گفته اند (آقابزرگ طهرانى، همانجا؛ نیز رجوع کنید به شوشترى، همانجا).
منابع :
(۱) آقابزرگ طهرانى؛
(۲) عبداللّه بن نورالدین جزایرى، کتاب تذکره شوشتر، اهواز: کتابفروشى صافى، [.بىتا]، چاپ افست تهران ۱۳۴۸ش؛
(۳) محمدتقى دانش پژوه، فهرست نسخه هاى خطى کتابخانه مرکزى و مرکز اسناد دانشگاه تهران، ج ۱۶، تهران ۱۳۵۷ش؛
(۴) احمد دیوانبیگى، حدیقهالشعراء، چاپ عبدالحسین نوائى، تهران ۱۳۶۴ـ۱۳۶۶ش؛
(۵) عبداللطیف بن ابیطالب شوشترى، تحفهالعالم، و ذیلال تحفه، چاپ صمد موحد، تهران ۱۳۶۳ش؛
(۶) محمدمظفر حسینبن محمد یوسف على صبا، تذکره روز روشن، چاپ محمدحسین رکن زاده آدمیت، تهران ۱۳۴۳ش؛
(۷) نورمحمد مجیدى کرائى، تاریخ شهرستان بهبهان، ]تهران [۱۳۷۸ش؛
(۸) احمد منزوى، فهرست مشترک نسخه هاى خطى پاکستان، اسلام آباد ۱۳۶۲ـ۱۳۷۰ش؛
(۹) عارف نوشاهى، «ملا خطاى شوشترى»، تحقیقات اسلامى، سال ۴، ش ۱ و ۲ (۱۳۶۸ش).
دانشنامه جهان اسلام جلد ۱۶