علما-ح

زندگینامه محمود حَمزاوى( قرن سیزدهم)

 محمودبن محمد نَسیب، فقیه و مفسر و عالم حنفى قرن سیزدهم. بنی‌حمزه از خاندانهاى علمى حنفی‌مذهب در سرزمین شام‌اند که عالمان برجسته‌اى از میان آنها برخاسته‌اند. اسلاف این خاندان ساکن حرّان بودند که به دمشق مهاجرت کردند و در آن دیار منصب «نقابهالاشراف» (رجوع کنید به رفیعى علامرودشتى، ج ۲، ص ۳ـ۵۰) را برعهده گرفتند که تا چند نسل تداوم یافت. نسب آنان به محمدبن اسماعیل اعرج، فرزند امام جعفر صادق علیه‌السلام، می‌رسد (رجوع کنید به محبّى، ج ۲، ص ۱۰۵؛ بستانى ، ج ۷، ص ۲۱۴ـ۲۱۶؛ تیمورپاشا، ص ۲۴۹ـ۲۵۰؛ د. اسلام، ذیل “Hamza al-Harrani” ).

محمود حمزاوى در ۱۲۳۶ یا ۱۲۳۴ (رجوع کنید به بیطار، ج ۳، ص ۱۴۶۸؛ بغدادى، ج ۲، س ۴۲۰) در دمشق به دنیا آمد. مقدمات علوم را نزد پدرش آموخت، سپس فقه و اصول و تفسیر و حدیث و علوم دیگر را از کسانى چون سعید حلبى، عبدالرحمان کزبرى، حامد عطار، حسن شَطّى و عمرآمدى فراگرفت (بیطار، ج ۳، ص ۱۴۶۸، ۱۴۷۵؛ تیمورپاشا، ص ۲۴۹؛ شیطى، ص ۳۲۰).

حمزاوى در ۲۴ سالگى به مناصب قضایى رسید و در ۱۲۶۶ به عضویت مجلس بزرگ ایالتى دمشق (که ادارۀ آنجا را برعهده داشت) برگزیده شد. وى مدیریت اوقاف شام و ریاست امور املاک و اراضى عمومى را نیز برعهده داشت. او در ۱۲۸۴ مفتى شام شد و تا آخر عمر در این سمت باقی‌ماند. در حادثۀ سال /۱۸۶۰ ــ که بر اثر اختلافات مذهبى، بسیارى از محله‌هاى مسیحی‌ نشین و کلیساها در دمشق تخریب شدندــ حمزاوى به حمایت از آسیب‌دیدگان و رفع نیازهاى آنان پرداخت و از این‌رو، ناپلئون سوم، امپراتور فرانسه، از او قدردانى کرد (بیطار، ج ۳، ص ۱۴۶۸ـ۱۴۷۳؛ کردعلى، ج ۳، ص ۷۳ـ۹۳).

حمزاوى را فقیهى متبحر، مفسرى آگاه، ادیبى توانا، خوشنویسى چیره، و متواضع و پرکار وصف کرده‌اند.

رحلت

او در ۱۳۰۵ در دمشق درگذشت و در مقبرۀ دَحْداح دفن شد (بیطار، ج ۳، ص ۱۴۷۶؛ تیمورپاشا، ص ۲۴۸ـ۲۴۹).

حمزاوى کتابهاى بسیارى در فقه و اصول و تفسیر نگاشت.

مهم‌ترین کتابهاى او عبارت‌اند از:

تفسیر دُرّالاسرار، که آن را به سلطان عبدالمجید عثمانى تقدیم کرد؛

دلیل الکُمَّل الى الکلام المهمل، در علم لغت؛

آثار متعدد فقهى،

مانند الطریقه الواضحه الی‌البیّنهالراجحه،

الفرائدالبهیّه فى القواعدالفقهیّه،

قواعدالاوقاف،

کتاب فتوایىِ الفتاوی‌المحمودیه،

فقه منظوم با نام غریب‌الفتاوى و رساله‌هاى فقهى متعدد،

که همه این آثار فقهى چاپ شده‌اند؛

الکواکب الزاهره فی‌الاحادیث المتواتره، در حدیث؛

دو اثر کلامى العقیدهالاسلامیه و بغیه الطالب؛

و دیوان شعر.

وى همچنین شمارى از آثار فقهى و اصولى را به نظم درآورده است، که از آن جمله‌اند:

الجامع‌الصغیر شیبانى و مِرْقاه الاصول ملاخسرو (براى این آثار و آثار دیگر رجوع کنید به بیطار، ج ۳، ص ۱۴۷۳ـ۱۴۷۴؛ بغدادى، ج ۱، ستون ۳۰۰، ۳۲۴؛ تیمورپاشا، ص ۲۴۸؛ زرکلى، ج ۷، ص ۱۸۵).



منابع :
(۱) بطرس بستانى، کتاب دائرهالمعارف، بیروت، بی‌تا؛
(۲) اسماعیل‌پاشا بغدادى، هدیهالعارفین: اسماءالمؤلفین و آثارالمصنفین، در حاجی‌خلیفه، کشف‌الظنون عن اسامى الکتب و الفنون، بیروت ۱۴۰۲/۱۹۸۲؛
(۳) عبدالرزاق بیطار، حلیه البشر فى تاریخ القرن الثالث عشر، چاپ محمد بهجه بیطار، بیروت ۱۴۱۳/۱۹۹۳؛
(۴) احمد تیمورپاشا، اعلام الفکر الاسلامى فى عصر الحدیث، قاهره ۱۳۸۷/۱۹۶۷؛
(۵) على رفیعى علامرودشتى؛
(۶) گنجینه شهاب، چاپ محمود مرعشى نجفى، قم ۱۳۸۰؛
(۷) خیرالدین زرکلى، الاعلام، بیروت ۱۹۸۶؛
(۸) محمدجمیل شیطى، اعیان دمشق، (بی‌جا) ۱۹۷۲؛
(۹) محمد کردعلى، خطط الشام، بیروت ۱۳۹۰/۱۹۷۰؛
(۱۰) محمدامین‌بن فضل‌اللّه محبّى، خلاصهالاثر فى اعیان القرن الحادى عشر، بیروت، بی‌تا؛

(۱۱) EI2, s.v. “Hamza al-Harrani” (by N.Elisseeff).

 دانشنامه جهان اسلام جلد ۱۴ 

Show More

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back to top button
-+=