بهار ، لاله تیک چند ، فرهنـگ نویس و شاعـر قرن دوازدهم . شهرت او بیشتر به سبب تألیف بهار عجم * از فرهنگهای مهم و مستند فارسی است . تاریخ ولادت وی در منابع ذکر نشده است ؛اما از آنجا که در ۱۱۵۲ که دیباچه بهارعجم را می نوشته ۵۳ ساله بوده است ، باید در ۱۱۰۰ به دنیا آمده باشد (رجوع کنید به بهار، ۱۹۱۶، دیباچه ، ص ۲).
بهار اهل دهلی بود و در نزدیکی نهر نوّاب سعادت خان زندگی می کرد (ترقیمه بهار عجم ، ۱۲۷۰، ج ۲، ص ۸۰۲). درباره منشأ قومی او اختلاف نظر هست . به نوشته بیشتر تذکره نویسان ، از جمله گارسن دوتاسی ، وی از قوم کهتری است ، اما بعضی وی را برهمن (رجوع کنید به میرتقی میر)، زرگر (رجوع کنید به قائم ، ص ۲۵ به بعد)، یا زرگر کهتریان (قدرت الله قاسم ، ج ۱، ص ۱۱۴ به بعد؛برای ارتباط «زرگر» «کهتری » رجوع کنید به رز، ج ۳، ص ۴۳۹ به بعد)، کایته یا کایسته (صدیق حسن خان ، ص ۶۹؛سری رام ، ج ۱، ص ۶۱۲) دانسته اند که گفته اخیر به نظر درست نمی آید.
بهار عربی را خوب می دانست و در فارسی مهارت کامل داشت (علی ابراهیم خلیل ، ص ۶۴). او زبان و ادب فارسی را نزد مولانا ابوالخیر خیرالله وفایی ، که ظاهراً همان خیرالله بن لطف الله مهندس لاهوری است ، و سراج الدین علی خان آرزو آموخت . اشپرنگر (به نقل از علی ابراهیم خلیل ) و گارسن دوتاسی (ج ۱، ص ۲۸۱) از سفر بهار به ایران سخن گفته اند که به نظر درست نمی آید.
بهار به فارسی و اردو شعر می سرود. آرزو (ص ۳۱۱) وی را فقط فرهنگ نویس دانسته و به شعر و شاعری او اشاره نکرده است . بعضی تذکره نویسان با اینکه از شعر فارسی او سخن گفته اند، اشعار کمی از وی نقل کرده اند. تذکره نویسان اردو نیز گاهی از اشعار اردوی او یاد کرده اند. بیشترین رقم اشعار او که ۳۱ بیت است ، در تذکره چمنستان شعرای دکن آمده است (برای دیگر اشعار او رجوع کنید به حسینی ؛سری رام ).
رحلت
سال وفات بهار به درستی معلوم نیست ، اما مسلّم است که مدتی قبل از تألیف تذکره شعرای اردو (تألیف میرحسن در ۱۱۸۸) از دنیا رفته است . اِندرمَن ، گردآورنده بهار عجم ، درباره مرگ بهار توضیح کافی نمی دهد. ظاهراً وی تا ۱۱۸۰ در قید حیات بوده که توانسته است از مصطلحات وارسته استفاده کند. مولوی عبدالمقتدرخان نیز وفات او را در ۱۱۸۰ نوشته است (کتابخانه عمومی شرقشناسی خدابخش ، ج ۹، ص ۳۴).
بهار مؤلفی پرکار بود (رجوع کنید به میرتقی میر)، اما در حال حاضر، جز بهار عجم ، پنج کتاب به او منسوب است :
۱) نوادرالمصادر ، مشتمل بر مقدمه ، ۲۴ باب ، و خاتمه که ، به گفته مؤلف آن ، نخستین کتاب درباره مصادر فارسی است . مؤلف در این کتاب ، مصادر را به ترتیب حروف الفبایی ، و مشتقات را ذیل مصادر آورده است . نسخه مؤلف در ۱۲۷۲، در دهلی به چاپ رسیده است . احتمالاً نوادرالمصادر و ابطال ضرورت (رجوع کنید به ادامه مقاله ) همزمان تألیف شده اند (رجوع کنید به ابطال ضرورت ، ص ۶۱؛
و نوادرالمصادر ، ص ۳). نکته مهم درباره این دو کتاب ، این است که در زوائدالفوائد منسوب به آرزو (نسخه کتابخانه رامپور که به مصدر «نشستن » ختم می شود)، بعضی عبارات تقریباً با عبارات نوادرالمصادر یکی است (رجوع کنید به انور) و روشن نیست که اصل عبارات از بهار است یا آرزو. نسخه دیگری از این کتاب در کتابخانه بانکی پور پتنه موجود است (کتابخانه عمومی شرقشناسی خدابخش ، ج ۹، ص ۳۲).
۲) جواهرالحروف . به گفته مؤلف ، این کتاب گردآوری مطالبی است که از سایر فرهنگها، مانند سراج اللغه ، و شروح آنها گرفته شده است (رجوع کنید به مقدمه جواهرالحروف ) و مشتمل بر مقدمه و دو باب و خاتمه است و همزمان با ابطال ضرورت نوشته شده است (رجوع کنید به دیباچه جواهرالحروف ، ص ۲). جواهرالحروف در ۱۲۶۷ در کانپور چاپ شده ، و بلوخمان (ص ۳۰) از این کتاب ستایش بسیار کرده است .
۳) ابطال ضرورت . موضوع این رساله ۷۸ صفحه ای ضرورت شعری است . بعضی از مباحث ضمنی این کتاب بسیار قابل توجه است . این کتاب در دهلی (۱۲۶۸) چاپ و منتشر شده است .
۴) شرح نصاب بدیع . در شرح نصاب بدیع محمدشریف است که در آن واژه های عربی و فارسی مشترک الشکل و مختلف المعانی درج شده است . نسخه خطی آن در کتابخانه بانکی پور پتنه موجود است (کتابخانه عمومی شرقشناسی خدابخش ، ج ۹، ص ۵۰).
۵) جواهرالترکیب (رجوع کنید به کریم الدین ، ص ۵۶؛سیدمحمد عبدالله ، ص ۱۶۵).
منابع :
(۱) سراج الدین علی بن حسام الدین آرزو، مجمع النفائس ، نسخه خطی کتابخانه دانشگاه پنجاب ، ش ۲۴ PfI ؛
(۲) لاله تیک چند بهار، ابطال ضرورت ، دهلی ۱۲۶۸؛
(۳) همو، بهار عجم ، لکهنو ۱۹۱۶؛
(۴) همو، جواهرالحروف ، کانپور ۱۲۶۷؛
(۵) همو، نوادرالمصادر ، دهلی ۱۲۷۲؛
(۶) فتحعلی حسینی ، تذکره ریخته گویان ، حیدرآباد دکن ۱۹۳۳، ص ۲۱ـ۲۴؛
(۷) علی ابراهیم خلیل ، گلزار ابراهیم ، یا، گلشن هند ، علیگره ۱۳۵۲/ ۱۹۳۴؛
(۸) لاله سری رام ، خمخانه جاوید ، ج ۱، دهلی ۱۹۰۸، ص ۶۱۲ ـ ۶۱۴؛
(۹) صدیق حسن خان ، صبح گلشن ، بهوپال ۱۲۹۵؛
(۱۰) سیدمحمد عبدالله ، ادبیات فارسی مین هندوون کاحصّه ، دهلی ۱۹۴۲؛
(۱۱) قدرت الله قاسم ، مجموعه نغز ، لاهور ۱۹۳۳؛
(۱۲) قیام الدین علی قائم ، مخزن نکات ، ۱۱۶۸، ص ۲۵، ۲۶؛
(۱۳) کریم الدین ، تذکره شعرای هند ، چاپ فیلن ، ص ۵۶ به بعد؛
(۱۴) میرتقی میر، نکات الشعراء ، دکن ۱۹۳۵، ص ۱۳۳ به بعد؛
(۱۵) Manohar Sahai Anwar, Siraj ud Din Ali Khan Arzu: his life and works , Doctoral dissertation, University of Punjab, 60, 146, 149;
Blochmann, “Contributions to
(۱۶) Persian lexicography”, Journal of the Royal Asiatic Society , I (1898);
(۱۷) Khuda Bakhsh Oriental Public Library, Catalogue of the Arabic and Persian manuscripts in the Oriental Public Library , prepared by Maulavi Abdul Muqtadir, vol. 9, Bankipore, Patna;
(۱۸) H. A. Rose, A glossary of tribes, etc. ;
(۱۹) Sprenger, Oudh catalogue , Calcutta 1854, 211;
(۲۰) Garcin de Tassy, Histoire de la littإrature Hindouie et Hindoustanie , I, 281 ff., III, 359.
دانشنامه جهان اسلام جلد ۴