علىبن محمد علوى کوفى، از شاعران بزرگ شیعه و مهتر و نقیب (سرپرست) بنىهاشم در سده سوم. وى از دودمان زید شهید، فرزند امام زینالعابدین علیهالسلام، بود؛ از اینرو، شرححال او در کتابهاى اَنساب و در ذکر اَعقاب زید شهید آمده است (براى نمونه رجوع کنید به عمرى، ص ۱۸۵؛ مخزومى، ص ۴۰؛ عصامىمکى، ج ۴، ص ۱۲۴). حمّانى، خود، پدر و اجدادش را تا ابوطالب علیهالسلام شاعر مىدانست (رجوع کنید به حسنىصنعانى، ج ۲، ص ۴۲۹؛ صدر، ص ۲۱۶).
پدرش، محمد، خطیب و شاعر و ملقب به دیباجه بود و پس از شورش بر بنىعباس به خراسان تبعید شد و در همانجا درگذشت و خانواده وى به کوفه منتقل شدند (رجوع کنید به صفدى، ج ۲، ص ۲۹۵ـ۲۹۶؛ عصامىمکى، همانجا؛ شوقىضیف، ص ۳۹۲). دلیل نامیده شدن علىبن محمد به حمّانى، سکونت خانواده وى در میان بنىحمّان در کوفه بوده است (رجوع کنید به مسعودى، ج ۷، ص ۳۳۶؛ سمعانى، ج ۲، ص ۲۵۷).
در پارهاى منابع نام وى، به تصحیف، جمانى ذکر شده است (قزوینى، ج ۴، ص ۱۶۱). کنیهاش را ابوالحسن (عمرى، همانجا؛ابنشهرآشوب، ۱۳۵۳، ص ۱۳۸؛قس بکرى، ج ۱، ص ۴۳۹؛امینى، ج ۳، ص ۵۷، که کنیهاش را ابوالحسین آوردهاند) و شهرتش را اَفْوَه (گشاده دهان) نوشتهاند (رجوع کنید به ابنشهرآشوب، ۱۳۵۳، همانجا؛یاقوت حموى، ۱۹۹۳، ج ۵، ص ۲۳۱۱).
حمّانى افزون بر شاعرى (رجوع کنید به ادامه مقاله) خطابه، اِفتاء، تدریس و نقابت هاشمیان را نیز برعهده داشت. در آن دوران به وى زبان شیعه مىگفتند (رجوع کنید به مسعودى، ج ۷، ص ۳۳۸؛امینى، ج ۳، ص ۵۸ـ۵۹؛قس مرزبانى، ص ۴۲۷، که به نقل از جبله کوفى، حمّانى را در نحو و لغت ضعیف دانسته است، ولى خود مرزبانى ایراد نحوى را که بر شعر حمّانى گرفتهاند وارد ندانسته و به آن پاسخ داده است).
حمّانى یک بار در خلافت متوکل عباسى (حک : ۲۳۲ـ۲۴۷)، به علت سعایت و بدگویى مخالفانش، به دربار فراخوانده شد، ولى به دستور متوکل آزاد گردید (رجوع کنید به شوقىضیف، ص ۳۹۲ـ۳۹۳) و دوبار نیز به دستور موفق عباسى (متوفى ۲۷۸) زندانى شد (رجوع کنید به مسعودى، ج ۷، ص ۳۳۹؛امینى، ج ۳، ص ۶۰) و در آنجا حبسیهاى سرود که به گفته مسعودى (ج ۷، ص ۲۵۲) بىنظیر بوده است.
رحلت
سال درگذشت حمّانى را ۲۴۵ (بغدادى، ج ۱، ستون ۶۷۳؛کحّاله، ج ۷، ص ۱۸۸)، ۲۷۰ پس از خروج از زندان، یا ۳۰۱ (عمرى، همانجا؛امینى، ج ۳، ص ۶۸) دانسته و ۳۰۱ را ترجیح دادهاند، زیرا حمّانى درباره اوضاع ناگوار بنىطاهر قطعه شعرى سروده (رجوع کنید به حسنى صنعانى، ج ۲، ص ۴۳۰ـ۴۳۱؛امینى، ج ۳، ص ۶۳ـ ۶۴؛نیز رجوع کنید به حمّانى، ص ۲۰۳) و انقراض حکومت بنىطاهر در ۳۰۰ بوده است (رجوع کنید به امینى، ج ۳، ص ۶۸)، ولى مسعودى (ج ۷، ص ۳۴۲) و ابناثیر (ج ۷، ص ۲۷۳) ۲۶۰ را سال درگذشت حمّانى گفتهاند.
جایگاه بلند شاعرى حمّانى سبب شد تا امام هادى علیهالسلام در پاسخ متوکل عباسى که از «اَشْعرِ شاعران» پرسیده بود، نام حمّانى را بر زبان آورد و دلیل آن نیز یکى از سرودههاى حمّانى بوده است (رجوع کنید به جاحظ، ص ۹۰ـ۹۱؛بیهقى، ج ۱، ص ۱۵۷ـ ۱۵۸؛طوسى، ص ۲۸۷؛ابناسفندیار، ج ۱، ص ۲۲۴ـ ۲۲۵).
این موضوع از دیدگاه تاریخى و ادبیات شیعى بسیار ارزشمند است، تا آنجا که ابنشهرآشوب (متوفى ۵۸۸؛همانجا) از باب مبالغه نقل کرده که اگر خواندن شعرى در نماز جایز باشد آن شعر، سروده حمّانى است. یاقوت حموى (همانجا) پس از ستایش مقام علمى و ادبى محمدبن احمد حسینى (متوفى ۳۲۲)، شاعر علوى، نقل کرده که در میان اولاد امام مجتبى علیهالسلام کسى شبیه به او نیست مگر حمّانى.
نیز از یاقوت حموى نقل شده که گفته است جایگاه ادبى حمّانى در میان علویان به سانِ جایگاه ابنمعتز* (متوفى ۲۹۶) در میان عباسیان است (رجوع کنید به حسنىصنعانى، ج ۲، ص ۴۲۹؛صدر، همانجا)؛از اینرو، در جُنگها و مجموعههاى ادبى از سرودههاى او شاهد آوردهاند. محمدبن داود ظاهرى (متوفى ۲۹۶ یا ۲۹۷) در مجموعه ارزشمند خود ۴۸ بیت از سرودههاى او را آورده است (براى نمونه رجوع کنید به ج ۱، ص ۳۱۵، ۳۷۱، ج ۲، ص ۶۴۹ـ۶۵۰). در دیگر مجموعههاى ادبى نیز به اشعار حمّانى استشهاد شده است (براى نمونه رجوع کنید به قالى، ج ۱، ص ۱۷۷ـ۱۷۸؛خالدیان، ج ۲، ص ۲۰۴؛ابنشجرى، ص ۲۳۰).
مضامین سرودههاى حمّانى مدح، فخر، مرثیه، تغزل و وصف است (رجوع کنید به مسعودى، ج ۷، ص ۳۴۰ـ ۳۴۲؛نویرى، ج ۳، ص ۱۸۸؛شوقىضیف، ص ۳۹۴ـ ۳۹۶). بخشى از سرودههاى او در پاسخ به اشعار علىبن جَهْم* (متوفى ۲۴۹)، شاعر دربار عباسى و از مخالفان اهلبیت علیهمالسلام، است (براى نمونه رجوع کنید به مسعودى، ج ۷، ص ۲۵۱؛شوقىضیف، ص ۳۹۳). حسنبن عبداللّه عسکرى (متوفى پس از ۳۹۵) برخى سرودههاى حمّانى را بهترین سروده (براى نمونه رجوع کنید به ج ۱، ص ۳۳۹) یا از بهترین نمونهها (رجوع کنید بهج ۲، ص ۵۰، ۱۴۷) دانسته است. نویرى (متوفى ۷۳۳؛همانجا) نیز مدیحه حمّانى را در نوع خود کمنظیر خوانده است.
برخى سرودههاى حمّانى با سرودههاى بشّاربن بُرد* (متوفى ۱۶۷) سنجیده شده است (براى نمونه رجوع کنید به بشاربن برد، ص ۱۶). متنبّى (متوفى ۳۵۴)، شاعر بزرگ عرب، نیز به سرودههاى حمّانى نظر داشته و برخى مضامین او را در شعر خود آورده است (رجوع کنید به ابنوکیع، ص ۱۰۷، ۱۴۱ـ۱۴۲، ۲۰۸، ۵۴۳). ثعالبى (۱۴۰۵، ص ۴۱۱ـ۴۱۲) در باب عجایب شعر و شاعران شش بیت از حمّانى آورده است.
تنوع سرودههاى حمّانى را مىتوان از گوناگونى استشهاد به اشعار او دریافت که براى نمونه به چند موضوع اشاره مىشود:
ملل و نحل (رجوع کنید به نِشوانبن سعید حمیرى، ص ۲۰۲)؛
مبحث امامت و اثبات ولایت حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام (مفید، ج ۱، ص ۱۹؛ابنشهرآشوب، ۱۳۸۵ش، ج ۳، ص ۲۷، ۲۱۲، ۲۳۸؛شوشترى، ج ۲، ص ۵۶۸)؛
وصف مکانها و سرزمینها (شابشتى، ص ۲۳۷؛یاقوت حموى، ۱۹۶۵، ذیل «خَوَرْنَق» و «کوقان»؛شوقىضیف، ص ۳۹۶)؛
آرایههاى ادبى (طیبى، ص ۲۷۹ـ۲۸۰؛مدنى، ج ۲، ص ۳۳۲ـ۳۳۳، ج ۴، ص ۹۲، ۱۴۵ـ۱۴۷)؛
روزگار جوانى و نکوهش پیرى (مبرد، ص ۷۵؛حصرى، ج ۴، ص ۴۱؛زمخشرى، ج ۳، ص ۱۱۲)؛
تشبیهات و امثال (ثعالبى، ۱۹۸۵، ص ۲۴ـ۲۵، ۲۸۰)؛
و خط و کتابت (صولى، ص ۵۲؛راغب اصفهانى، ج ۱، ص ۲۰۷).
دیوان شعرى را از آثار حمّانى برشمردهاند (رجوع کنید به بغدادى؛کحّاله، همانجاها) که گویا تا سده نهم موجود بوده است (رجوع کنید به ابنعِنَبه، ص ۳۶۷).
مسعودى (همانجا)، امین (ج ۸ ، ص ۳۱۶ـ۳۱۷) و امینى (ج ۳، ص ۵۷ـ۶۸) قطعاتى از سرودههاى حمّانى را در آثارشان آوردهاند.
نخستینبار، محمدحسین اعرجى، در ۱۳۹۴ اشعار برجاىمانده از حمّانى و برخى ابیات منسوب به او را، که بالغ بر چهارصد بیت است، در مجله المورد گردآورد (رجوع کنید به حمّانى، ص ۲۰۱ـ۲۱۸). این مجموعه، به طور مستقل، در ۱۳۷۷ش/ ۱۹۹۸ در بیروت به چاپ رسید. مزهر سودانى نیز سرودههاى حمّانى را، در مجله کلیّه الآداب، در بصره منتشر کرد (رجوع کنید به معجمالشعراء العباسیین، ص ۱۳۹).
مستدرکاتى از سرودههاى حمّانى را نورى حمودى قیسى در مجلهالمجمع العلمى العراقى (ج ۳۱، ش ۲، جمادىالاولى ۱۴۰۰، ج ۴۱، ش ۱، ۱۴۱۰) و هلال ناجى در همان مجله (ج ۳۲، ش ۱ و ۲، ربیعالاول ۱۴۰۱) به چاپ رساندند.
منابع:
(۱) ابناثیر؛
(۲) ابناسفندیار، تاریخ طبرستان، چاپ عباس اقبال آشتیانى، تهران ?(۱۳۲۰ش)؛
(۳) ابنشجرى، کتابالحماسه، حیدرآباد، دکن ۱۳۴۵؛
(۴) ابنشهرآشوب، کتاب معالمالعلماء، چاپ عباس اقبال آشتیانى، تهران ۱۳۵۳؛
(۵) همو، مناقب آل ابىطالب، چاپ یوسف بقاعى، قم ۱۳۸۵ش؛
(۶) ابنعنبه، عمدهالطالب فى انساب آل ابىطالب، چاپ مهدى رجایى، قم ۱۳۸۳ش؛
(۷) ابنوکیع، المُنصف فى نقدالشعر و بیان سرقات المتنبى و مشکل شعره، چاپ محمد رضوان دایه، دمشق ۱۴۰۲/۱۹۸۲؛
(۸) امین؛
(۹) عبدالحسین امینى، الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب، ج ۳، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷؛
(۱۰) بشاربن برد، المختار من شعر بشار، اختیار الخالدیین و شرحه لاسماعیلبن احمد تجیبى برقى، چاپ محمد بدرالدین علوى، قاهره ۱۴۲۵/۲۰۰۵؛
(۱۱) اسماعیل بغدادى، هدیهالعارفین، ج ۱، در حاجىخلیفه، کشفالظنون، ج ۵، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰؛
(۱۲) عبداللّهبن عبدالعزیز بکرى، سمط اللالى، چاپ عبدالعزیز میمنى، (قاهره) ۱۳۵۴/۱۹۳۶؛
(۱۳) ابراهیمبن محمد بیهقى، المحاسن و المساوى، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ?(۱۳۸۰/ ۱۹۶۱)؛
(۱۴) عبدالملکبن محمد ثعالبى، ثمار القلوب فى المضاف و المنسوب، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ( ۱۹۸۵)؛
(۱۵) همو، خاصالخاص، چاپ صادق نقوى، حیدرآباد، دکن ۱۴۰۵/۱۹۸۴؛
(۱۶) عمروبن بحر جاحظ، المحاسن و الاضداد، چاپ فوزى خلیل عطوى، بیروت ۱۹۶۹؛
(۱۷) یوسفبن یحیى حسنى صنعانى، نَسمَه السَّحَر بذکر مَن تشیّع و شعر، چاپ کامل سلیمان جبّورى، بیروت ۱۴۲۰/۱۹۹۹؛
(۱۸) ابراهیمبن على حصرى، زهرالآداب و ثمرالالباب، چاپ زکى مبارک، مصر ?( ۱۹۲۹)؛
(۱۹) علىبن محمد حمّانى، دیوان، چاپ محمدحسین اعرجى، در المورد، ج ۳، ش ۲ (۱۳۹۴)؛
(۲۰) خالدیان، کتابالاشباه و النظائر: من اشعار المتقدّمین و الجاهلیه و المخضرمین، چاپ محمد یوسف، قاهره ۱۹۶۵؛
(۲۱) حسینبن محمد راغب اصفهانى، محاضرات الادباء و محاورات الشعراء و البلغاء، چاپ ریاض عبدالحمید مراد، بیروت ۱۴۲۵/۲۰۰۴؛
(۲۲) محمودبن عمر زمخشرى، ربیعالابرار و نصوصالاخبار، چاپ سلیم نعیمى، بغداد (بىتا.)، چاپ افست قم ۱۴۱۰؛
(۲۳) سمعانى؛
(۲۴) علىبن محمد شابشتى، الدیارات، چاپ کورکیس عواد، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶؛
(۲۵) نوراللّهبن شریفالدین شوشترى، مجالس المؤمنین، تهران ۱۳۵۴ش؛
(۲۶) شوقى ضیف، العصرالعباسى الثانى، قاهره ( ۱۹۷۵)؛
(۲۷) حسن صدر، تأسیس الشیعه لعلوم الاسلام، (بغداد ۱۳۷۰)، چاپ افست تهران (بىتا.)؛
(۲۸) صفدى؛
(۲۹) محمدبن یحیى صولى، ادب الکتّاب، چاپ محمد بهجه اثرى، قاهره ?( ۱۳۴۱)، چاپ افست بیروت (بىتا.)؛
(۳۰) محمدبن حسن طوسى، الامالى، قم ۱۴۱۴؛
(۳۱) حسینبن محمد طیبى، التبیان فى البیان، چاپ توفیق فیل و عبداللطیف لطفاللّه، کویت ۱۴۰۶/۱۹۸۶؛
(۳۲) محمدبن داود ظاهرى، الزهره، چاپ ابراهیم سامرائى، زرقاء، اردن ۱۴۰۶/۱۹۸۵؛
(۳۳) حسنبن عبداللّه عسکرى، دیوان المعانى، قاهره ۱۳۵۲، چاپ افست بغداد (بىتا.)؛
(۳۴) عبدالملکبن حسین عصامى مکى، سمط النجوم العوالى فى انباء الاوائل و التوالى، قاهره ۱۳۸۰؛
(۳۵) علىبن محمد عمرى، المجدى فى انساب الطالبیین، چاپ احمد مهدوى دامغانى، قم ۱۴۰۹؛
(۳۶) اسماعیلبن قاسم قالى، کتابالامالى، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴؛
(۳۷) محمد قزوینى، یادداشتهاى قزوینى، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۶۳ش؛
(۳۸) عمررضا کحّاله، معجم المؤلفین، دمشق ۱۹۵۷ـ۱۹۶۱، چاپ افست بیروت (بىتا.)؛
(۳۹) محمدبن یزید مبرد، الفاضل، چاپ عبدالعزیز میمنى، قاهره ۱۳۷۵/۱۹۵۶؛
(۴۰) محمدبن عبداللّه مخزومى، صحاح الاخبار فى نسب الساده الفاطمیه الاخیار، (بمبئى ۱۳۰۶)؛
(۴۱) علىخانبن احمد مدنى، انوارالربیع فى انواع البدیع، چاپ شاکر هادى شکر، نجف ۱۳۸۸ـ۱۳۸۹/ ۱۹۶۸ـ۱۹۶۹؛
(۴۲) محمدبن عمران مرزبانى، المُوَشَّح: مآخذ العلماء علىالشعراء فى عده انواع من صناعه الشعر، چاپ علىمحمد بجاوى، مصر ۱۹۶۵؛
(۴۳) مسعودى، مروج (بیروت)؛
(۴۴) معجمالشعراء العباسیین، اعداد عفیف عبدالرحمان، بیروت: دارصادر، ۲۰۰۰؛
(۴۵) محمدبن محمد مفید، الفصول المختاره منالعیون و المحاسن، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵؛
(۴۶) نشوانبن سعید حمیرى، الحورالعین، چاپ کمال مصطفى، چاپ افست تهران ۱۹۷۲؛
(۴۷) احمدبن عبدالوهاب نویرى، نهایهالارب فى فنونالادب، قاهره ( ۱۹۲۳)ـ۱۹۹۰؛
(۴۸) یاقوتبن عبداللّه یاقوت حموى، کتاب معجمالبلدان، چاپ فردیناند ووستنفلد، لایپزیگ ۱۸۶۶ـ۱۸۷۳، چاپ افست تهران ۱۹۶۵؛
(۴۹) همو، معجمالادباء، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۹۳٫
دانشنامه جهان اسلام جلد ۱۴