خطیب، عبدالکریم محمود، متفکر و مفسر معاصر مصرى. در ۱۲۸۹ش/۱۹۱۰ در یکى از روستاهاى استان سوهاج مصر متولد شد (محمد خیر رمضان یوسف، ۱۴۲۲، ج ۱، ص ۳۱۷؛ الموسوعهالمیسره، ج ۲، ص ۱۲۸۹؛ قس رضوى، ۱۴۱۸الف، ص ۷۳؛ همو، ۱۴۱۸ب، قسم ۱، ص ۳۳۴؛ ایازى، ص ۳۲۳ که این تاریخ را به خطا ۱۹۲۰ آوردهاند).
خطیب آموزش خود را با حفظ قرآن در مکتب آغاز کرد و پس از آن به مدرسه رفت و تا مقطع دیپلم را در محل تولد خود ماند. وى در ۱۳۰۷ش/۱۹۲۸ به عنوان معلم ابتدایى مشغول به کار شد. چند سال بعد حمایت مالى (بورس) دارالعلوم را به دست آورد و در ۱۳۱۶ش/۱۹۳۷ در مقطع کاردانى از این مرکز فارغ التحصیل شد (محمد خیر رمضان یوسف، همانجا). در ۱۳۲۵ش/ ۱۹۴۶ على عبدالرازق، وزیر اوقاف وقت مصر، خطیب را به سمت معاون پارلمانى و مدیر روابط عمومى وزارت اوقاف منصوب کرد (همانجا؛ قس رضوى ۱۴۱۸الف، همو، ۱۴۱۸ب، همانجاها که این تاریخ را ۱۹۵۳ ذکر کرده است).
در ۱۳۳۸ش/ ۱۹۵۹، در دوران وزارت احمد حسن باقورى، خطیب به همراه چند تن از کارمندان عالى رتبه این وزارتخانه به اتهام شهادت کذب برضد وزیر، دستگیر و چند ماه زندانى و پس از آزادى به انفصال از خدمات دولتى محکوم شد (محمد خیر رمضان یوسف، همانجا).
پس از انفصال از خدمات دولتى، خطیب وقت خود را به مطالعه و پژوهش اختصاص داد و با تکمیل پژوهش هاى قبلى خود، تألیفات بسیارى در زمینههاى مختلف مذهبى و ادبى عرضه کرد و در سخنرانیها و میزگردهاى صدا و سیماى مصر شرکت جست. وى از ۱۳۵۳ش/۱۹۷۴ به دعوت دانشکده الهیات ریاض در این دانشکده مشغول تدریس شد و دانشجویان بسیارى را تربیت کرد.
رحلت
خطیب در ۱۳۶۴ش/۱۹۸۵ درگذشت (محمد خیر رمضان یوسف، ۱۴۲۲، همانجا؛ همو، ۱۴۱۸، ص ۳۲۰ـ۳۲۱).
آثار
از خطیب بالغ بر پنجاه عنوان کتاب در موضوعات مختلف برجاى مانده است، از جمله
اعجازالقرآن،
القصص القرآنى (بیروت ۱۹۷۵)؛
المسیح فى التورات و الانجیل و القرآن (قاهره ۱۳۸۵)؛
القضاء و القدر بین الفلسفه و الدین؛
المهدىالمنتظر و من ینتظرونه (قاهره ۱۹۸۰)؛
و نشأهالتصوف؛
على بن ابى طالب بقیه النبوه و خاتم الخلافه (بیروت ۱۹۷۵؛
براى فهرست آثار او رجوع کنید به محمد خیر رمضان یوسف، ۱۴۲۲، ج ۱، ص ۳۱۸؛ همو، ۱۴۱۸، ص ۳۲۱).
مهمترین اثر وى
التفسیرالقرآنى للقرآن است. این کتاب تفسیر کل قرآن است و در شانزده جلد (هشت جلد) منتشر شده است. مؤلف در آغاز هر سوره درباره مکّى یا مدنى بودن، تعداد آیات، کلمات، حروف و اسامى دیگر آن سوره بحث کرده است. وى در تفسیر آیات به خود قرآن توجه دارد و با تدبر در آیات، دریافت خود را درباره آنها بیان مى کند و از ذکر اقوال گوناگون مفسران مى پرهیزد (رجوع کنید به خطیب، ۱۳۸۶، ج ۱، جزء۱، ص ۱۱ـ۱۲).
او در این راه از محمد عبده* متأثر است (محتسب، ص ۷۴، ۲۱۴). با این حال، در مواردى به نقل قول از منابعى چون تفسیر بیضاوى، مجمعالبیان طبرسى و آثار محمداقبال لاهورى پرداختهاست (رجوع کنید به خطیب، ۱۳۸۶، ج ۱، جزء۱، ص ۶۲ـ۶۴، ۷۳ـ۷۷). وى در تفسیر هر آیه از آیات مشابه در دیگر سوره ها نیز بهره جسته است (براى نمونه رجوع کنید به ذیل حمد: ۲، ۵؛ بقره: ۷، ۳۴؛ آلعمران: ۵۹، ۸۲).
خطیب به مباحث لغوى و نحوى نیز پرداخته است، اما بلاغت قرآن را برتر از آن دانسته که در قالب قیاسها و استنتاجات نحویون محدود شود (رجوع کنید به ذیل بقره: ۱۷). با اینکه خطیب منافاتى میان آیات قرآن و علم جدید نمىبیند، اما با تفسیر علمى با احتیاط برخورد کرده و معتقد است که قرآن نه کتاب علمى که کتاب هدایت است (رجوع کنید به ذیل بقره: ۲۹، ۳۵؛ نیز رجوع کنید به همو، ۱۳۹۵، کتاب ۱، ص ۳۵ـ۳۶). وى قصص قرآن را واقعى مىداند و با خیالى و اسطورهاى پنداشتن این قصص مخالف است (۱۳۸۶، ذیل بقره: ۲۵۹) و از اینرو به مخالفت با طه حسین* و محمداحمد خلفاللّه* مىپردازد (محتسب، ص۸۰).
وى به عهدین نیز توجه داشته و به آن استشهاد کرده است (براى نمونه رجوع کنید به خطیب، ۱۳۸۶، ذیل آلعمران: ۴۸، ۵۵). خطیب با مقایسه سوره حمد با دعایى از انجیل متى، شباهت میان آنها را ناشى از یکى بودن منشأ آنها و پیوند مستحکم میان ادیان الهى مىداند که تحریف کتابهاى دیگر ادیان باعث دورى و ناسازگارى این کتابها با قرآن شده است (رجوع کنید به همان، ج ۱، جزء۱، ص ۲۱ـ۲۲).
وى وقوع نسخ در قرآن را نپذیرفته (رجوع کنید به همان، ذیل بقره:۱۰۶) و به نقد آراى مفسران درباره نسخ در برخى از آیات پرداخته است (براى نمونه رجوع کنید به همان، ذیل بقره: ۲۴۰؛ حج: ۵۲). او در بررسى آیات گاه به سبب نزول آیه مىپردازد (رجوع کنید به همان، ذیل احزاب: ۹) و در مواردى آنها را نقد و در صحت آنها تردید کرده است (براى نمونه رجوع کنید به همان، ذیل آلعمران: ۱۶۱؛ حج: ۵۲). او به تناسب میان سورهها توجه دارد (براى نمونه رجوع کنید به همان، ج ۵، جزء ۱۷، ص ۸۴۵، ج ۶، جزء۲۱، ص ۵۹۸، ۶۳۲).
همچنین به مباحث فلسفى و کلامى نیز مى پردازد (براى نمونه رجوع کنید به همان، ذیل انبیاء: ۳۵؛ مؤمنون: ۱۱۵).
از دیگر آراى وى اینهاست:
رد تناسخ ارواح،
انکار شق القمر،
انکار شق الصدر پیامبراکرم صلى اللّه علیه وآله وسلم و اعتقاد به برپایى قیامت در وجود انسان و نه در عالم و نیز انکار خروج مهدى، مسیح و دجال (رجوع کنید به الموسوعهالمیسره، ج ۲، ص ۱۲۹۳ـ ۱۲۹۹).
حمودبن عبداللّه تویجرى کتاب اقامه البرهان فىالرد على من انکر خروج المهدى و الدجال و نزولالمسیح فى آخر الزمان را در رد نظر خطیب در اینباره نوشته است (رجوع کنید به تویجرى، ص ۳، ۲۰، ۲۴ـ۲۵).
ابوضیف مدنى کتابى درباره شرححال خطیب به رشته تحریر درآورده (محمد خیر رمضان یوسف، ۱۴۲۲، ج ۱، ص ۳۱۷) و محمد دخلاللّه کتاب منهجالتفسیر القرآنى للقرآن لعبد الکریم الخطیب را درباره تفسیر خطیب نگاشته است (براى بخشهایى از این کتاب رجوع کنید به الموسوعهالمیسره، ج ۲، ص ۱۲۹۱ـ۱۳۰۰).
منابع :
(۱) محمدعلى ایازى، المفسرون: حیاتهم و منهجهم، تهران ۱۴۱۴؛
(۲) حمودبن عبداللّه تویجرى، اقامه البرهان فىالرد على منانکر خروج المهدى و الدجال و نزول المسیح فى آخرالزمان، ریاض ۱۴۰۵/ ۱۹۸۵؛
(۳) عبدالکریم خطیب، اعجاز القرآن: الاعجاز فى دراسات السابقین، بیروت ۱۳۹۵/۱۹۷۵؛
(۴) همو، التفسیرالقرآنى للقرآن، ]قاهره ?۱۳۸۶/ ۱۹۶۷[؛
(۵) مرتضى رضوى، آراء علماء مصرالمعاصرین حولالشیعه الامامیه، بیروت ۱۴۱۸الف؛
(۶) همو، مع رجالالفکر فى القاهره، بیروت ۱۴۱۸ب؛
(۷) عبدالمجید عبدالسلام محتسب، اتجاهات التفسیر فىالعصرالراهن، عَمّان ۱۴۰۲/۱۹۸۲؛
(۸) محمد خیر رمضان یوسف، تتمهالاعلام للزرکلى، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۲؛
(۹) همو، تکمله معجمالمؤلفین، بیروت ۱۴۱۸/۱۹۹۷؛
(۱۰) الموسوعهالمیسره فى تراجم ائمه التفسیر و الاقراء و النحو و اللغه، جمع و اعداد ولیدبن احمد حسین زبیرى و دیگران، منچستر: مجلهالحکمه، ۱۴۲۴/۲۰۰۳٫
دانشنامه جهان اسلام جلد ۱۶