سلیمان بن عبداللّه بن علی ماحوزی سِتْراوی ، فقیه و محدّثِ قرون یازدهم و دوازدهم . در رمضان ۱۰۷۵ در روستای دَوْنَج از دهستان ماحوز (از جزیره اوال بحرین ) به دنیا آمد. چون نیاکان او اهل خارجیّه ، از روستاهای سِترَه ، بودند، ستراوی نیز خوانده شده است (یوسف بحرانی ، ص ۷).
در هفت سالگی قرآن را حفظ کرد و در ده سالگی به آموختن علوم دینی پرداخت (سلیمان بحرانی ، ص ۷۹). دوران تحصیل را در حَجْر (نزدیک یَمامه ) گذراند (سماهیجی ، گ ۲۱۵ پ ). در جوانی فقیهی صاحب نظر شد و در ۲۴ سالگی کتابهای ارزشمندی تألیف کرد (سلیمان بحرانی ، همانجا). با مقام علمی خود، به ریاست دینی بحرین که در آن زمان حوزه علمی پررونقی داشت رسید (یوسف بحرانی ، ص ۷ ـ ۸) و بنا بر سنت رایج در بحرین ، به «بلاد القدیم »، مرکز علما و تجار و بزرگان بحرین ، انتقال یافت . او در ۱۷ رجب ۱۱۲۱، در چهل و پنج سالگی ، درگذشت و در زادگاهش در آرامگاه شیخ میثم بحرانی ، نیای ابن میثم ـ شارح نهج البلاغه ـ به خاک سپرده شد (همان ، ص ۸).
بحرانی در علوم مختلف سرآمد بود. شیخ عبداللّه بن صالح سماهیجی ، عالم بزرگ اخباری (متوفی ۱۱۳۵)، او را در هوش و دقت و سرعت در جوابگویی و مناظره و بیانِ رسا ستوده و گفته است که در نقل حدیث معتمد بود و همه دانشمندان به فضل او معترف بودند. اطلاعات او بیشتر در زمینه حدیث و رجال و تاریخ بود و در مسایل علمی انصاف داشت (گ ۲۱۵ـ۲۱۶ پ ). دانشمندان و سیره نویسان متأخر او را محقق و مدقق و نادره العصروالزمان خوانده اند ( رجوع کنید به بهبهانی ، ص ۱۳؛ نوری ، ج ۳، ص ۳۸۸؛ خوانساری ، ج ۴، ص ۱۶؛ مامقانی ، ج ۲، بخش ۱، ص ۶۳؛ قمی ، ص ۲۰۴).
اساتید
بحرانی نزد برخی از فقیهان و محدّثان بحرین تحصیل کرد که عبارت اند از:
شیخ سلیمان بن علی بن سلیمان بن راشد شاخوری ،مجتهد اصولی معروف به ابن أبی ظبیه اصبعی (متوفی ۱۱۰۰)، که بحرانی بیشتر تحصیلات خود را نزد او گذرانیده و از او بسیار تمجید کرده است (سلیمان بحرانی ، ص ۷۶)؛
شیخ احمدبن محمدبن یوسف خطی ، که والاترین عالم بحرینی در میان معاصران و متأخران خود بوده است (یوسف بحرانی ، ص ۳۷ـ ۳۸؛ سلیمان بحرانی ، ص ۹۶)؛
شیخ محمدبن ماجد ماحوزی بحرانی ، که بحرانی مدتی طولانی در درس او حضور داشته است (سلیمان بحرانی ، ص ۷۶).
شاگردان
وی ، علاوه بر ریاست روحانی ، شاگردانی نیز تربیت کرده است . یوسف بحرانی (ص ۱۰)، که در کودکیِ خود او را دیده است ، می گوید که هر روز در خانه اش محفل درس برپا می داشت و روزهای جمعه ، پس از اقامه نماز، در مسجد صحیفه سجادیه تدریس می کرد.
برخی از شاگردان محققِ او در زمره علما بودند؛
چند تن از مشاهیر آنان که به گفته یوسف بحرانی پس از استاد خویش ، ریاست روحانی بحرین را به عهده گرفتند.
عبارت اند از:
شیخ عبداللّه بن صالح سماهیجی که ترقی و تعالی خویش را مرهون تشویقهای استادش ، بحرانی ، می داند (گ ۲۱۵ـ۲۱۶ پ )؛
شیخ احمدبن ابراهیم بحرانی ، مجتهد اصولی و پدر یوسف بحرانی (یوسف بحرانی ، ص ۹۳)؛
شیخ احمدبن عبداللّه بلادی و شیخ عبداللّه بن علی بلادی ، هر دو از استادان یوسف بحرانی (همان ، ص ۹، ۷۳)؛
سید علی بن ابراهیم بن ابی شبانه (علی بحرانی ، ص ۱۵۲).
یوسف بحرانی ، در باره شیوه استنباط بحرانی ، می گوید: از رساله ای که در ده مسئله اصولی نگاشته ( العشره الکامله ) سرسختی او در طرفداری از روش اجتهاد اصولی روشن است ، لیکن در نوشته های اخیرش تمایلی به روش اخباریگری دیده می شود (ص ۱۰). او، به روش علمای گذشته ، به نقل حدیث اهمیت می داد؛
ازین رو از مشایخ متعدد اجازه نقل حدیث یافت ، از جمله :
علامه محمدباقر مجلسی (علی بحرانی ، ص ۱۵۵)؛
سیدهاشم بحرانی ، مؤلف تفسیر البرهان ؛
شیخ محمدبن ماجد ماحوزی بحرانی و ملا صالح بن عبدالکریم کرزکانی (خوانساری ، ج ۴، ص ۲۱؛ امین ، ج ۷، ص ۳۰۳)؛
و خود نیز به بسیاری از علما، اجازه نقل حدیث داد (علی بحرانی ، ص ۱۵۷).
آثار
از بحرانی بیش از پنجاه رساله و کتاب در موضوعات مختلف فقهی و اصولی و حدیثی و اعتقادی برجای مانده ، که برخی از آنها نشانه شهامت او در طرح مسایل جنجالی و اظهار رأی برخلاف نظر مشهور است ؛ از جمله رساله در عدم تنجّس آب قلیل و رساله در وجوب غسل جمعه .
برخی از آثار او عبارت است از:
أربعین الحدیث فی الامامه من طرق العامّه (یوسف بحرانی ، ص ۱۰)؛
بلغه المحدّثین فی علم الرجال ، به سبک الوجیزه علامه مجلسی ، که آن را در ۱۶ ربیع الثانی ۱۱۰۷ به پایان رسانده است (آقا بزرگ طهرانی ، ج ۳، ص ۱۴۶)؛
العشره الکامله ، که در آن به ده مسئله اصولی از مبحث اجتهاد و تقلید پرداخته است (یوسف بحرانی ، همانجا؛ آقا بزرگ طهرانی ، ج ۱۵، ص ۲۶۵ـ۲۶۶)؛
ازهار الریاض ، در سه جلد و به صورت کشکول (یوسف بحرانی ، ص ۱۰؛ بغدادی ، ج ۱، ص ۴۰۴ـ۴۰۵؛ کحاله ، ج ۴، ص ۲۶۷). از بحرانی اشعار فراوانی در مدح پیامبر اکرم صلی اللّه علیه وآله وسلّم و اهل بیت آن حضرت علیهم السّلام برجای مانده است . همچنین قصیده ای ۲۲ بیتی ، به نام «خالیه »، با ردیف «خال » دارد که این کلمه در هر بیت آن به معنایی خاص به کار رفته است ( رجوع کنید به امین ، ج ۷، ص ۳۰۶).
مجموعه اشعار او را نخستین بار شاگردش ، سیّدعلی بن ابراهیم آل ابی شبانه ، به خواهش او، جمع آوری کرد (علی بحرانی ، ص ۱۵۲). یوسف بحرانی نیز در دوران کودکی بسیاری از اشعار او را مرتب کرد ولی ، بر اثر هجوم خوارج به بحرین ، موفق به اتمام آن نشد (ص ۹).
منابع :
(۱) محمدمحسن آقابزرگ طهرانی ، الذریعه الی تصانیف الشیعه ، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی ، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳؛
(۲) محسن امین ، اعیان الشیعه ، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳، ج ۷، ص ۳۰۲ـ۳۰۷؛
(۳) سلیمان بن عبداللّه بحرانی ، فهرست آل بابویه و علماء البحرین ، چاپ احمد حسینی ، قم ۱۴۰۴؛
(۴) علی بن حسن بحرانی ، انوارالبدرین فی تراجم علماء القطیف والاحساء والبحرین ، چاپ محمدعلی محمدرضا طبسی ، نجف ۱۳۷۷، چاپ افست قم ۱۴۰۷؛
(۵) یوسف بن احمد بحرانی ، لؤلؤه البحرین ، چاپ محمد صادق بحرالعلوم ، قم ( بی تا. ) ؛
(۶) اسماعیل بغدادی ، هدیه العارفین ، ج ۱، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰؛
(۷) محمدباقربن محمد اکمل بهبهانی ، تعلیقه رجالیّه : التعلیقه علی المنهج المقال استرآبادی ، تهران ۱۳۰۷؛
(۸) عبداللّه جزائری ، الاجازه الکبیره ، قم ۱۴۰۹، ص ۴۴؛
(۹) محمد باقربن زین العابدین خوانساری ، روضات الجنّات فی احوال العلماء والسادات ، چاپ اسداللّه اسماعیلیان ، قم ۱۳۹۰ـ۱۳۹۲؛
(۱۰) خیرالدین زرکلی ، الاعلام ، بیروت ۱۹۸۶، ج ۳، ص ۱۲۸؛
(۱۱) عبداللّه بن صالح سَمّاهیجی ، منیه المُمارسین ، نسخه خطی کتابخانه آیه اللّه نجفی مرعشی ، ش ۱۰۱۸؛
(۱۲) عباس قمی ، فوائد الرضویّه فی احوال علماء المذهب الجعفریّه ، ( بی جا، بی تا. ) ؛
(۱۳) عمررضا کحاله ، معجم المؤلفین ، بیروت ( تاریخ مقدمه ۱۳۷۶ ) ؛
(۱۴) عبدالله مامقانی ، تنقیح المقال فی علم الرجال ، نجف ۱۳۴۹ـ۱۳۵۲؛
حسین بن محمدتقی نوری ، مستدرک الوسائل ، ج ۳، چاپ محمدرضا نوری نجفی ، تهران ۱۳۲۱٫
دانشنامه جهان اسلام جلد ۲