عرفا-سعرفای قرن ششمعرفای قرن هفتم

زندگینامه شیخ رکن‌الدین محمد سُجاسى(استادشمس تبریزی)

سُجاسى رکن‌الدین محمد، کنیه‌اش ابوالغنائم، صوفى قرن ششم و هفتم و از مشایخ سلسلۀ سهروردیه. وى به شهر سجاس، بین همدان و ابهر، منسوب است (یاقوت حموى، ج ۳، ص ۴۰). نسبت او را سنجاسى (جامى، ص ۴۶۶) و سنجابى (دولتشاه سمرقندى، ص ۱۹۶) هم ذکر کرده‌اند، اما قزوینى (رجوع کنید به جنید شیرازى، توضیحات قزوینى، ص ۳۱۱ـ۳۱۲) فقط سجاسى را صحیح دانسته است. از احوال رکن‌الدین اطلاع چندانى در دست نیست. وى مرید قطب‌الدین ابهرى بود و پس از درگذشت قطب‌الدین در ۵۷۷، جانشین او شد (زرکوب، ص ۱۸۶؛ مناقب، مقدمۀ فروزانفر، ص ۱۶). از امین‌الدین بلیانى نقل شده که او به دست قطب‌الدین ابهرى و جمال‌الدین ابوالمظفر زنجانى خرقه پوشیده است (محمودبن عثمان، ۱۳۷۶، ص ۱۸).

سجاسى اهل ریاضت و مجاهده و عالم و عامل به علوم و احکام شریعت و آداب طریقت بود (محمدنور بخش، ص ۴۳). اوحدالدین کرمانى (ص ۱۷۵ـ۱۷۶) در یک رباعى به سخت‌گیرى او در تربیت سالکان اشاره کرده است. رکن‌الدین در بغداد خانقاهى داشت که به آن دَرَجه می‌گفتند، زیرا در کنار رود دجله بود و چند درجه یا پله داشت که مریدان براى وضو از آنجا به پایین و بر سر آب می‌رفتند (همان، ص ۴ـ۵؛ براى اطلاعات بیشتر درباره خانقاه درجه رجوع کنید به همان، مقدمۀ فروزانفر، ص ۱۶ـ۱۷؛ نیز ابن‌فوطى، ج ۲، ص ۱۲۴).

ظاهرآ سجاسى یکى از صوفیان و عالمان معتبر بغداد به شمار می‌رفته است، چرا که عالمانى مثل ابن‌جوزى از مریدان وى بودند (رجوع کنید به مناقب، ص ۱۳).

مریدان

برخى از منابع (از جمله رجوع کنید به ابن‌رافع، ص ۱۴۸؛جامى، همانجا) شمس تبریزى را مرید رکن‌الدین دانسته‌اند؛حتى به گفتۀ دولتشاه سمرقندى (ص ۱۹۶)، شمس به اشارۀ سجاسى به قونیه رفت و دست مولانا را گرفت، اما شمس در مقالات خود هیچ اشاره‌اى به سجاسى نکرده است.

به نوشتۀ رضا قلی‌خان هدایت (ص ۱۶۳)،

فخرالدین عراقى و

شمس‌الدین تبریزى در چله‌خانه سجاسى چله‌نشینى می‌کردند.

اوحدالدین کرمانى و

شهاب‌الدین اهرى، هر دو، مرید و داماد رکن‌الدین بودند (مناقب، ص ۵۹ـ۶۰؛حشرى تبریزى، ص ۱۴۶). ظاهرآ در سال ۶۰۶ اوحدالدین در سفر حج سجاسى را همراهى کرده است (رجوع کنید به ابن‌عربى، ج ۱، ص ۱۹۶؛مناقب، ص ۵۲؛زرکوب، ص ۱۶۳).

دیگر مریدان سجاسى،

کمال‌الدین ابوبکر عقیقى (که ظاهرآ برادر شهاب‌الدین اهرى بوده است؛رجوع کنید به ابن‌فوطى، ج ۳، ص ۳۹۶؛حافظ حسین کربلایى، ج ۱، ص ۳۵۶)،

اصیل‌الدین شیرازى و

شجاع‌الدین ابهرى بودند (ابن‌فوطى، ج ۴، ص ۱۹۲؛مناقب، ص ۵؛محمودبن عثمان، ۱۳۵۸، ص ۴۴۴).

سجاسى برادرى به نام شهاب‌الدین داشته که مجذوب و «صاحب‌تلوین» بوده، اما سجاسى خود «صاحب تمکین» بوده است. سجاسى اوحدالدین را ملازم و خادم شهاب‌الدین قرار داده بود (مناقب، ص ۱۷۲).

رحلت

براساس گفتۀ زرکوب (رجوع کنید به همانجا)، سجاسى تا ۶۰۶ زنده بوده، زیرا زرکوب پس از درگذشت روزبهان بقلى در همین سال، سجاسى را ملاقات کرده است. از این تاریخ به بعد، هیچ اطلاعى از زندگى رکن‌الدین در دست نیست.

سجاسى به مریدان تحت تعلیم خود براى ارشاد سند مکتوب نمی‌داد، بلکه معتقد بود اجازۀ ارشاد مستعدان از سوى خدا الهام می‌شود (مناقب، ص ۱۶). بنابراین، پس از درگذشت سجاسى معلوم نیست چه کسى جانشین او شده است. به نظر می‌رسد اقوالى هم که دربارۀ جانشین شدن اوحدالدین کرمانى یا شهاب‌الدین اهرى نقل شده، جانب‌دارانه است (رجوع کنید به همان، ص ۱۵ـ۱۶؛Ä حشرى تبریزى، همانجا).



منابع :

(۱) ابن‌رافع، تاریخ علماء بغداد المسمى منتخب المختار، تصحیح عباس العزاوى، بغداد، ۱۳۵۷/ ۱۹۳۸؛
(۲) ابن‌عربى، الفتوحات المکیه، چاپ احمد شمس‌الدین، بیروت، ۲۰۰۶؛
(۳) ابن‌فوطى، مجمع‌الآداب فى معجم‌الالقاب، چاپ محمدالکاظم، قم، ۱۴۱۶؛
(۴) اوحدالدین کرمانى، دیوان رباعیات، چاپ احمد ابومحبوب، تهران، ۱۳۸۰ش؛
(۵) نورالدین عبدالرحمن جامى، نفحات الانس من حضرات القدس، چاپ محمود عابدى، تهران، ۱۳۷۰ش؛
(۶) معین‌الدین ابوالقاسم جنید شیرازى، شدالازارقى حط الاوزارعن و زوارالمزار، چاپ محمد قزوینى، تهران، ۱۳۲۸ش؛
(۷) حافظ حسین کربلائى، روضات‌الجنان و جنات الجنان، چاپ جعفر ساطان‌القرایى، تهران، ۱۳۴۴ش؛
(۸) ملامحمدامین حشرى تبریزى، روضه اطهار، چاپ عزیز دولت‌آبادى، تبریز، ۱۳۷۱ش؛
(۹) دولتشاه سمرقندى، تذکره‌الشعراء، چاپ ادوارد براون، لیدن ۱۹۰۰م/ ۱۳۱۸؛
(۱۰) رضاقلی‌خان هدایت، ریاض‌العارفین، چاپ مهرعلى گرگانى، تهران، ۱۳۴۴ش؛
(۱۱) معین‌الدین زرکوب شیرازى، شیرازنامه، چاپ اسماعیل واعظ جوادى، تهران، ۱۳۵۰ش؛
(۱۲) سید محمد نوربخش، سفینه‌الاولیاء، در جشن‌نامه هانرى کربن، زیر نظر سیدحسین نصر، تهران، ۱۳۵۶ش؛
(۱۳) محمودبن عثمان، فردوس‌المرشدیه فى اسرار الصمدیه، چاپ ایرج افشار، تهران، ۱۳۵۸ش؛
(۱۴) همو، مفتاح‌الهدایه و مصبااح العنایه (سیرتنامه شیخ امین‌الدین محمد بلیانى)، چاپ عمادالدین شیخ الحکمایى، تهران، ۱۳۷۶ش؛
(۱۵) مناقب اوحدالدین حامدبن ابی‌الفخربن کرمانى، چاپ بدیع‌الزمان فروزانفر، تهران، ۱۳۴۷ش؛
(۱۶) یاقوت حموى.

 دانشنامه جهان اسلام جلد ۱۵ 

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
-+=