عرفا-جعرفای قرن هشتم

زندگینامه شیخ اسماعیل جَبَرتی(متوفی۸۰۶ه ق)

 اسماعیل بن ابراهیم ، عارف و عالم بزرگ یمنی قرن هشتم و مؤسس طریقت جبرتیه . نام کامل او اسماعیل بن ابراهیم بن عبدالصمد هاشمی عقیلی جبرتی است . وی در ۷۲۲ در شهر زَبید یمن به دنیا آمد. نَسَبش به عقیل ، برادر امام علی علیه السلام ، می رسد. از زندگی او اطلاع چندانی در دست نیست . در جوانی به تحصیل علم پرداخت و به زهد و عبادت مشغول شد و از بدو جوانی با استادان بزرگی همنشین

بود و در علم و فضل سرآمد زمان خود شد (ابن حجر عسقلانی ، ج ۵، ص ۱۶۲؛ زبیدی ، ص ۱۰۱؛ شوکانی ، ج ۱، ص ۱۳۹). گفته شده ابوبکربن علی بن عمر اَهدَل ، شیخ و استاد جبرتی بوده است ( رجوع کنید بهد.ا.د. ترک ، ذیل مادّه ) ولی باتوجه به وفات ابوبکر اهدل در ۷۰۰ هجری (زبیدی ، ص ۳۸۳؛ مناوی ، ج ۲، ص ۳۲) در صحت این گفته تردید هست .

از شاگردان و یاران جبرتی این اشخاص بوده اند:

۱) احمدبن ردّاد معروف به ابن ردّاد (متوفی ۸۲۱)، فقیه و عالم و صوفی و قاضی معروف یمنی ، که شیخ اسماعیل چهار سال پیش از وفاتش در حضور بعضی مشایخ و مریدان وی را به جانشینی خود بر گزید (جیلی ، المناظرالالهیه ، مقدمه غنیمی ، ص ۳۲؛ زیدان ، ۱۴۱۹، ص ۶۰).

ابن ردّاد آثار بسیاری دارد از جمله :

موجبات الرحمه و عزائم المغفره ،

در فضائل اذکار و عبادات (حاجی خلیفه ، ج ۲، ستون ۱۸۹۸؛ کحّاله ، ج ۱، ص ۱۷۸)،

القواعد الوفیه فی اصل حکمه خرقه الصوفیه (حاجی خلیفه ، ج ۲، ستون ۱۳۶۰؛ کحّاله ، همانجا)،

وسیله المَلهوف الی اللّه تعالی ثم الی أهل المعروف ،

و عُدّه المسترشدین اولی الالباب من الزَیْغ و الزَعِل و الشک و الارتیاب (کحّاله ، همانجا).

۲) عبدالکریم جیلی (متوفی ۸۲۶)، عالم و فیلسوف بزرگ گیلانی ، که ظاهراً شیخ اسماعیل التفات خاصی به او نشان می داد و جیلی نیز در بسیاری از آثارش از او به بزرگی یاد کرده ، جیلی حتی قصیده ای طولانی نیز در مدح جبرتی سروده است ( رجوع کنید به جیلی ، الانسان الکامل ، ج ۲، ص ۴۳ـ۴۴؛ همو، المناظرالالهیه ، همان مقدمه ، ص ۲۴، ۳۵؛ نیز رجوع کنید بهترجمان ، ص ۵۴۶، ۵۵۶، ۵۵۸ ـ۵۵۹).

۳) شیخ محمد مِزجاجی (متوفی ۸۲۹)، مورخ یمنی .

۴) ابوبکر حکاک ، شاعر و صوفی اهل یمن .

۵) احمد حبایبی . ۶) قطب الدین مزاحم (برای اطلاع بیشتر رجوع کنید بهابن حجر عسقلانی ، ج ۷، ص ۳۲۹ـ۳۳۰؛ زبیدی ، ص ۱۰۶، ۳۳۴؛ جیلی ، المناظرالالهیه ، همان مقدمه ، ص ۳۲؛ ابوریان ، ص ۲۸۳).

جبرتی را صاحب احوال و کرامات بسیار دانسته و گفته اند که هیچ کس از حیث مقام و تعداد مریدان در یمن هم سطح او نبوده است ( رجوع کنید بهزبیدی ، ص ۱۰۱ـ۱۰۲؛ سخاوی ، ج ۲، ص ۲۸۲)؛ ازاین رو، وی را شیخ الشیوخ طریقت و پیشوای اهل حقیقت خوانده اند ( رجوع کنید بهزبیدی ، ص ۱۰۱). مردم از همه گروهها نزد او رفت وآمد داشتند. برخی برای عبادت و گرفتن ذکر، برخی برای رفع حاجات خود و عده ای نیز برای سماع نزد او می رفتند (سخاوی ، ج ۲، ص ۲۸۲؛ مناوی ، ج ۲، ص ۱۲۷). جیلی از او با نام ابوالمعروف و القابی همچون سیدالاولیاء، قطب کامل ، غریب الاولیاء، قطب اکبر و کبریت احمر یاد کرده است ( رجوع کنید بهالانسان الکامل ، ج ۲، ص ۴۳؛ زیدان ، ۱۴۱۲، ص ۲۶؛ نیز رجوع کنید بهزبیدی ، ص ۱۰۱). عبدالرحمان بن زکریا، از فقهای آن عصر، نیز وی را نقادالاولیاء خطاب نموده و گفته است کسی در شام و یمن و عراق و حرمین شریفین مانند اسماعیل جبرتی یافت نمی شود ( رجوع کنید به زبیدی ، ص ۱۰۴؛ نَبْهانی ، ج ۱، ص ۵۹۴). بسیاری از علما و حکمرانان ، از جمله سلطان اشرف ، از مریدان او بودند (بعکر، ص ۴۴۷؛ د.ا. د. ترک ، همانجا).

جبرتی مخالفانی نیز داشت ،

از جمله شیخ عبدالرحیم أمیوطی و همچنین احمد ناشری که از علما بود و با جبرتی و طریقت وی عناد می ورزید اما به سبب حمایت سلطان اشرف از جبرتی مخالفتش بی نتیجه ماند (سخاوی ، ج ۲، ص ۲۸۳؛ مناوی ، ج ۳، ص ۱۲۶). عالمی به نام صالح المصری نیز به این دلیل که در یکی از منظومه هایش از جبرتی انتقاد کرده بود، به هند تبعید شد (ابن حجر عسقلانی ، ج ۵، ص ۱۶۲ـ۱۶۳ و پانویس ۶؛ سخاوی ، همانجا، به نقل از شاعری یمنی به نام جمال زُوالی / ذوالی ).

جبرتی از پیروان مکتب ابن عربی * بود و اظهار می داشت که سالک نباید از مطالعه کتب ابن عربی غافل بماند (جیلی ، مراتب الوجود ، ص ۸ ـ۹). او به شاگردان خود توصیه می کرد همیشه نسخه ای از فصوص الحکم ابن عربی را به همراه داشته باشند. همچنین به خواندن سوره یس در بر آورده شدن حاجات و رفع مشکلات تأکید می کرد؛ ازاین رو، پیروان وی به «اهل یس » معروف اند (زبیدی ، ص ۱۰۲؛ سخاوی ، همانجا؛ نبهانی ، ج ۱، ص ۵۹۳؛ د. ا. د. ترک ، همانجا).

در باره ذکر و اسم اعظم و سماع نیز آرا و سخنان بسیاری از او نقل شده است . وی معتقد بود هرکس گشایشی از هر اسمی یابد آن اسم در حق او اسم اعظم است ، زیرا اسم اعظم همان چیزی است که به واسطه آن دعا مستجاب می شود. وی سماع را موجب گشایش می دانست و می گفت به میزان توجه به اوراد و دانستن معانی آنها در حین سماع ، خداوند به انسان توجه می کند (زبیدی ، ص ۱۰۴ـ۱۰۵؛ نبهانی ، ج ۱، ص ۵۹۲؛ نیز رجوع کنید بهجیلی ، المناظرالالهیه ، همان مقدمه ، ص ۳۵ که او را از موافقان سماع دانسته است ).

از آثار شیخ اسماعیل جبرتی اطلاعی در دست نیست ، تنها گفته شده است که مریدان شیخ ، کرامات وی را در کتابی (که نام آن معلوم نیست ) گردآوری نموده اند ( رجوع کنید به زبیدی ، ص ۱۰۱).

رحلت

جبرتی در ۸۰۶ وفات یافت و در باب السهام در شهر زبید دفن شد و برایش آرامگاه باشکوهی ساختند. مسجد معروفی نیز در شهر زبید به نام شیخ جبرتی احداث شده و در مجاورت آن مدرسه بزرگی برای صوفیه ، آن هم به نام او، بنا گردیده که به احیای تصوف در یمن کمک بسیاری کرده است ( رجوع کنید به جیلی ، المناظرالالهیه ، همان مقدمه ، ص ۲۰ـ۲۱؛ ترجمان ، ص ۵۶۳). او را حامی معنوی شهر زبید دانسته اند ( رجوع کنید بهد.ا.د. ترک ، ص ۱۹۳).

پس از مرگ اسماعیل جبرتی ، طریقت جبرتیه را فرزندش ، رضی الدین ابوبکر صدیق (متوفی ۸۲۳)، و پس از او نوه اش ، اسماعیل بن ابی بکر (متوفی ۸۷۵)، که فقط پانزده سال داشت و در کسب علم و معارف دینی سرآمد زمان خود بود (زبیدی ، ص ۱۰۶ـ۱۰۷)، ادامه دادند.

جبرتیه را شاخه ای از اهدلیه منسوب به ابوالحسن علی بن عمر اَهْدَل حسینی ، دانسته اند ( رجوع کنید به د. ا. د. ترک ، همانجا). هر دو طریقت به ابن عربی گرایش دارند (جیلی ، المناظرالالهیه ، همان مقدمه ، ص ۳۰؛ قس د.ا.د. ترک ، همانجا).



منابع :

(۱) ابن حجر عسقلانی ، انباءالغمر بابناءالعمر فی التاریخ ، حیدرآباد دکن ، ۱۳۸۷ـ۱۳۹۶/ ۱۹۶۷ـ۱۹۷۶؛
(۲) محمدعلی ابوریان ، الحرکه الصوفیه فی الاسلام ، اسکندریه ۱۹۹۴؛
(۳) عبدالرحمان بعکر، کواکب یمنیّه فی سماءالاسلام ، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰؛
(۴) سهیله عبدالباعث ترجمان ، نظریه وحده الوجود بین ابن عربی و الجیلی ، ( بی جا ) : منشورات مکتبه خزعل ، ۱۴۲۲/۲۰۰۲؛
(۵) عبدالکریم بن ابراهیم جیلی ، الانسان الکامل فی معرفه الاواخر و الاوائل ، مصر ۱۳۰۴؛
(۶) همو، مراتب الوجود و حقیقه کل موجود ، قاهره : مکتبه الجندی ، ( بی تا. ) ؛
(۷) همو، المناظر الالهیه ، چاپ نجاح محمود غنیمی ، قاهره ۱۴۰۷/۱۹۸۷؛
(۸) حاجی خلیفه ؛
(۹) احمدبن احمد زبیدی ، طبقات الخواص : اهل الصدق و الاخلاص ، بیروت ۱۴۰۶/ ۱۹۸۶؛
(۱۰) یوسف زیدان ، عبدالکریم الجیلی : فیلسوف الصوفیه ، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲؛
(۱۱) همو، الفکر الصوفی بین عبدالکریم الجیلی و کبار الصوفیه ، قاهره ۱۴۱۹/۱۹۹۸؛
(۱۲) محمدبن عبدالرحمان سخاوی ، الضوء اللامع لاهل القرن التاسع ، قاهره ۱۳۵۳ـ ۱۳۵۵؛
(۱۳) محمد شوکانی ، البدرالطالع ، بیروت : دارالمعرفه ، ( بی تا. ) ؛
(۱۴) عمررضا کحّاله ، معجم المؤلفین ، دمشق ۱۹۵۷ـ۱۹۶۱، چاپ افست بیروت ( بی تا. ) ؛
(۱۵) محمد عبدالرووف بن تاج العارفین مناوی ، الکواکب الدریه فی تراجم الساده الصوفیه ، أو، طبقات المناوی الکبری ، چاپ عبدالحمید صالح حمدان ، قاهره ( ۱۹۹۴ ) ؛
(۱۶) یوسف بن اسماعیل نبهانی ، جامع کرامات الاولیاء ، چاپ ابراهیم عطوه عوض ، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱؛

دانشنامه جهان اسلام  جلد ۹ 

Show More

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back to top button
-+=