او کـه بـزرگـتـریـن دخـتـر رسـول خـدا (ص) بـود، قـبـل از بـعـثـت پـیـامبر با پسر خاله اش ، ابوالعاص ، ازدواج کرد. نتیجه ازدواج او با ابوالعاص دو فرزند بود به نام على و امامه که عـلى در سـنین کودکى وفات نمود وامامه پس از وفات حضرت زهرا سلام الله علیها با امام على (ع) ازدواج کرد.
زینب همچون دیگر خواهرانش به پیامبر ایمان آورد، درحالى که شوهرش بر شرک پایدار بود. پس ازهجرت پیامبر، ابوالعاص که جزو لشکر مشرکان بود، در واقعه بدر به اسارت درآمد. اهـل مـکـه بـراى نجات اسراى خود، مبالغى به عنوان (فدیه) براى مسلمانان فرستادند.
زینب کـه تـا آن زمـان درمـکـه بـود، بـراى فـدیـه شوهرش ، گردنبندى را که مادرش خدیجه ، هنگام ازدواج بـه او هـدیـه داده بـود، فـرسـتـاد. وقـتـى چـشـم رسول خدا (ص) به آن گردنبند که از عقیق یمن بود، افتاد آن را شناخت و غمگین شد و خدیجه را به یادآورد وبراى او طلب رحمت کرده ، فرمود:(چنانچه قبول داشته باشید، ابوالعاص را آزاد کنید و گردنبند زینب را برایش بفرستید.)
سـپـس از ابـوالعـاص تـعهد گرفت که به زینب اجازه مهاجرت به مدینه بدهد. ابوالعاص آزاد شد و به مکه آمد و مطابق وعده ، زینب را به سوى مدینه روانه کرد.
ابوالعاص در سال ششم هجرى ، یک کاروان تجارى رابه شام برد و در بازگشت از شام ، به اسـارت مـسـلمـانـان درآمـد. ابـوالعـاص سـحـرگـاه بـه منزل زینب درآمد و خواست که او را امان دهد.
زیـنـب نـیـز او را امـان داد. سـپـس بـه مـحـضـر پـدرش مـشـرف شـد و تـقـاضـا کـرد مـال التـجـاره ابـوالعـاص را دراخـتیارش قرار دهد تا آنها را به صاحبانش برگرداند. پیامبر تقاضاى دخترش را پذیرفت .
ابوالعاص به مکه آمد و اموال رابه صاحبانش تحویل داد. سپس ایمان آورد و مسلمان و مهاجر به سوى پیامبر برگشت . پیامبر او را پذیرفت و همسرش زینب رابه او برگرداند.زینب در سال هشتم هجرى از دنیا رفت .
بـــزرگ زنان صدر اســلام//احمد حیدری