اصحاب حضرت امیرالمومنین علی(ع)اصحاب حضرت رسول(ص)علما-خ

زندگینامه خُزَیْمَه ‌بن ثابِت «ذوالشهادتین»

 خُزَیْمَه ‌بن ثابِت بن فاکِه ‌بن ثَعْلَبَه‌بن ساعده انصارى، از اصحاب برجسته پیامبر اسلام صلى‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلم و از یاران مشهور حضرت على علیه‌السلام. او از اهالى مدینه، قبیله اوس و طایفه بنى‌خَطْمَه بود. مادرش، کَبْشَه دختر اَوْس، از بنى‌ساعده بود (ابن‌کلبى، ج۱، ص۶۴۲ـ۶۴۳؛ ابن‌اثیر، ۱۹۷۰ـ ۱۹۷۳، ج ۲، ص ۱۳۳؛ نَوَوى، قسم ۱، جزء۱، ص۱۷۵). کنیه خزیمه را ابوعماره نوشته‌اند (رجوع کنید به ابن‌عبدالبرّ، ج ۲، ص ۴۴۸؛ ابن‌اثیر، همانجا؛ ابن‌حجر عسقلانى، ۱۴۱۲، ج ۲، ص ۲۷۸). او از نخستین مردم مدینه بود که به اسلام گروید. وى بتهاى بنى خَطْمَه را به دست خود شکست (ابن‌اثیر؛ ابن‌حجر عسقلانى، همانجاها).

خزیمه‌بن ثابت به ذوالشهادتین ملقب است، زیرا در جریان گواهى دادن بر صحت یک دادوستد، رسول خدا شهادت او را به منزله شهادت دو شاهد عادل پذیرفت که ظاهرآ ناشى از ایمان استوار خزیمه به رسول خدا و اسلام بوده است (رجوع کنید به ابن‌کلبى، ج ۱، ص ۶۴۳؛ ابن‌اثیر، همانجا؛ ابن‌حجر عسقلانى، ۱۴۱۲، ج ۲، ص ۲۷۸ـ۲۷۹). این امر موجب جایگاهى ارزشمند براى خزیمه و مایه افتخار مردم مدینه اعم از اوس و خزرج شد (رجوع کنید به ذهبى، ج ۲، ص ۴۷۸؛ ابن‌حجر عسقلانى، ۱۴۱۲، ج ۲، ص ۲۷۹).

گواهى خزیمه درباره اسبى بود به نام مُرْتَجِز، که پیامبر در بازار تطحاء آن را از یک اعرابى خرید، و چون بازگشت تا بهاى آن را بپردازد، آن اعرابى در اثر اغواى عده‌اى از منافقان، معامله را انکار کرد. خزیمه که با گروهى از اصحاب در آنجا حضور داشت، به نفع رسول خدا شهادت داد. اعرابى اعتراض کرد که او شهادت مى‌دهد در حالى که حضور نداشته است. چون پیامبر از خزیمه پرسید که آیا هنگام خرید و فروش حضور داشته است، خزیمه پاسخ داد نه، اما مى‌داند که پیامبر آن را خریده است. او افزود آیا پیامبر را به آنچه از سوى خدا آورده است تصدیق کند، اما وى را علیه این اعرابى پلید تصدیق نکند. پیامبر از جواب او تعجب کرد و به او گفت شهادتش همچون شهادت دو نفر است. پس از آن، پیامبر فرمود هر که خزیمه به نفع یا برضد وى براى او شهادت دهد، او را بس است (کلینى، ج ۷، ص ۴۰۱؛ نیز رجوع کنید به ابن‌سعد، ج ۱، ص ۴۹۰، ج ۴، ص ۳۷۸ـ ۳۷۹؛ مقدسى، ج ۵، ص ۲۴ـ۲۵؛ ابن‌اثیر، ۱۹۷۰ـ۱۹۷۳، ج ۱، ص ۳۷، ج ۲، ص ۱۳۳).

خزیمه در غزوه بدر و جنگها و غزوات پس از آن شرکت کرد (رجوع کنید به ابن‌عبدالبرّ، ج ۲، ص ۴۴۸؛ ابن‌اثیر، ۱۹۷۰ـ۱۹۷۳، ج ۲، ص ۱۳۳). به روایتى، وى نخستین بار در غزوه احد حضور یافت (رجوع کنید به ذهبى، ج۲، ص ۴۸۵)، اما نویسندگان مَغازى نام وى را در شمار یاران پیامبر در غزوه احد یاد نکرده‌اند؛ لذا برخى حضور او را در غزواتِ بعد از اُحُد دانسته‌اند (رجوع کنید به ابن‌اثیر، همانجا؛ ابن‌حجر عسقلانى، ۱۴۱۵، ج ۲، ص ۵۵۷). در هنگام فتح مکه، خزیمه‌بن ثابت پرچم طایفه بنى‌خطمه را حمل مى‌کرد (ابن‌عبدالبرّ، همانجا).

خزیمه، همراه با برخى دیگر از اصحاب، پس از رحلت پیامبر در امر خلافت به حضرت على رجوع کرد و خلافت ابوبکر را نپذیرفت و در این‌باره با ابوبکر محاجه کرد و شهادت داد که پیامبر در روز غدیرخم فرمود، «مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَهْذا علىٌّ مَوْلاه» و به ولایت و برادرى و جانشینى على علیه‌السلام گواهى داد (رجوع کنید به یعقوبى، ج ۲، ص ۱۷۹؛ ابن‌بابویه، ص ۵۳؛ کشى، ص ۳۸، ۴۵؛ حسینى میلانى، ج ۱، ص ۴۳۵ـ۴۳۶، ج ۶، ص ۵۴ـ۵۵، ج ۷، ص۱۰۰، ج ۹، ص ۱۷، ۱۲۸).

پس از قتل عثمان (سال ۳۵) که مردم مدینه با حضرت على بیعت کردند، خزیمه نیز با آن حضرت بیعت نمود (ابن‌سعد، ج ۳، ص ۳۱). در جنگ جمل* (سال ۳۶)، وى از بزرگان انصار بود که براى یارى امام على اعلام آمادگى کرد و براى جنگ با پیمان‌شکنان، همراه امام از مدینه عازم بصره شد (رجوع کنید به مسعودى، ج ۳، ص ۱۰۳ـ۱۰۴؛ ابن‌اثیر، ۱۳۹۹ـ ۱۴۰۲، ج ۳، ص ۲۲۱؛ نیز رجوع کنید به مفید، ص ۵۴ـ۵۵، ۶۱، ۱۰۵).

وى در حالى که عمامه‌اى زرد و جامه‌اى سپید پوشیده و شمشیرى بر کمر بسته و کمانى برگردن نهاده بود، سوار بر اسبى وارد بصره شد، در حالى‌که در پى او هزار سوار بودند (مسعودى، ج ۳، ص ۱۰۴ـ۱۰۵). خزیمه چنان نزد على علیه‌السلام عزیز و گرامى بود که در جنگ جمل وقتى امام بر پسرش محمد حنفیه خشم گرفت، به خواهش او پرچم طلایه سپاه را از نو به محمد بازگرداند (رجوع کنید به همان، ج ۳، ص ۱۱۲ـ۱۱۳).

بعدآ خزیمه‌بن ثابت همراه على علیه‌السلام به کوفه رفت و پیوسته با او بود (ابن‌سعد، ج ۶، ص ۵۱). وى در جنگ صفّین* نیز از بزرگان سپاه امام بود و با ایمان به حقانیت امام على، سرسختانه با سپاهیان معاویه جنگید و از فریب‌کارى معاویه سستى به خود راه نداد (رجوع کنید به ذهبى، همانجا؛ امین، ج ۶، ص ۳۱۹). پس از آنکه عمار یاسر* به شهادت رسید، خزیمه به چادر خویش رفت، غسل کرد و به میدان جنگ آمد و چندان نبرد کرد تا به شهادت رسید (ابن‌سعد، ج ۳، ص ۳۲، ۲۶۳؛ کشى، ص ۵۲ـ۵۳؛ ابن‌عساکر، ج ۱۶، ص۳۷۰).

او از پیامبر روایت کرد که عماربن یاسر به دست گروهى ستمکار (الفئه الباغیه) کشته خواهد شد (رجوع کنید به ابن‌سعد، ج ۳، ص ۲۵۹؛ ابن‌عبدالبرّ، همانجا؛ ابن‌حجر عسقلانى، ۱۴۱۲، ج ۲، ص۲۷۹). شهادت خزیمه‌بن ثابت، در مرحله‌اى از جنگ صفّین، معروف به «یوم وَقعه الخمیس»، روى داد که آتش پیکار بسیار شدید شد (رجوع کنید به نصربن مزاحم، ص ۳۶۲ـ۳۶۳؛ ابن‌عبدالبرّ، همانجا). امام على خزیمه‌بن ثابت را از برادران خویش یاد کرد که تا آخر بر راه حق پایدار ماندند (رجوع کنید به نهج‌البلاغه، خطبه ۱۸۲). شوشترى (ج۴، ص ۱۷۳) به استناد همین گزارشها، قول کسانى را که گفته‌اند خزیمه در جنگ جمل و صِفّین، تا پیش‌از شهادت عمّار وارد جنگ نشد، رد کرده است (درباره قول مذکور رجوع کنید به ابن‌سعد؛ ابن‌عبدالبرّ، همانجاها؛ ابن‌اثیر، ۱۳۹۹ـ۱۴۰۲، ج ۳، ص ۳۲۵؛ ابن‌حجر عسقلانى، ۱۴۱۲، ج ۲، ص ۱۷۳؛ نیز امین، ج ۶، ص۳۱۸).

برخى راویان گفته‌اند که خزیمه‌بن ثابت در زمان عثمان درگذشت و کسى که در صفّین حضور داشت، فرد دیگرى همنام او بود (رجوع کنید به طبرى، ج ۴، ص ۴۴۷؛ ابن‌عساکر، ج ۱۶، ص ۳۷۱ـ۳۷۲)، اما شهادت خزیمه‌بن ثابت در صفّین، طبق روایات عام و خاص، متواتر است و انکار شهادت خزیمه در صفّین، در واقع تلاشى از سوى معاندان براى بیان این مطلب است که مجاهدان بدر حضرت على را در صفّین یارى نکرده‌اند (شوشترى، ج ۴، ص ۱۷۲).

به‌علاوه، غالب مورخان گفته‌اند ذوالشهادتین همان خزیمه‌بن ثابت است و با استناد به کتب انساب، در میان انصار هیچ مرد دیگرى به نام خزیمه‌بن ثابت نبوده است. این نظر که خزیمه فردى غیر از ذوالشهادتین است، در حقیقت ناشى از تعصبهاى برخاسته از تبلیغات امویان است (براى نمونه رجوع کنید به ابن ابى‌الحدید، ج ۱۰، ص ۱۰۹؛ ابن‌حجر عسقلانى، ۱۴۱۲، ج ۲، ص۲۸۰؛ نیز رجوع کنید به امین، ج ۶، ص ۳۱۷ـ ۳۱۸). پسران خزیمه‌بن ثابت، عبداللّه و عبدالرحمان و عُماره نام داشتند (ابن‌سعد، ج ۴، ص ۳۷۸).

خزیمه‌بن ثابت در زمره راویان حدیث و از ثقات به شمار مى‌رود و بى‌واسطه از رسول خدا نقل حدیث کرده است (نووى، قسم۱، جزء۱، ص ۱۷۶، که شمار آنها را ۳۸ حدیث دانسته است؛ براى نمونه رجوع کنید به ابن‌عساکر، ج ۱۶، ص ۳۵۸، ۳۶۶؛ ابن‌اثیر، ۱۹۷۰ـ ۱۹۷۳، ج ۲، ص ۱۳۳).

کسانى نیز از خزیمه‌بن ثابت روایت کرده‌اند از جمله

فرزندش عماره،

جابربن عبداللّه انصارى،

عماره‌بن عثمان‌بن حنیف،

عمروبن میمون،

ابراهیم‌بن سعدبن ابى‌وقاص،

ابوعبداللّه جَدَلى،

عبداللّه‌بن یزید خطمى و

عطاءبن یَسار (رجوع کنید به ابن‌حجر عسقلانى، ۱۴۱۵، ج ۲، ص ۵۵۶).

خزیمه ذوق شاعرى نیز داشت و اشعار بسیارى به او منسوب است. بعضى او را در زمره شعراى شیعه برشمرده‌اند، که در وقایعى چون سقیفه بنى ساعده*، جمل و صفّین در تفضیل و ستایش امیر مؤمنان علیه‌السلام و حمایت از آن حضرت اشعار فراوانى سروده است (رجوع کنید به نصربن مزاحم، ص ۳۹۸؛ ابن‌شهرآشوب، ج ۲، ص ۲۱۱، ۳۲۰، ۳۴۵، ۳۶۲، ۳۷۵ـ۳۷۶؛ ابن ابى‌الحدید، ج ۱، ص ۱۴۵ـ۱۴۶، ج ۱۳، ص ۲۳۱). دختر خزیمه نیز در رثاى پدر مرثیه‌اى سروده است (رجوع کنید به نصربن مزاحم، ص ۳۶۵ـ ۳۶۶). محل قبر خزیمه‌بن ثابت در صفّین ناشناخته است (هروى، ص ۶۲).



منابع :

(۱)ابن‌ابى‌الحدید، شرح نهج‌البلاغه، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۵ـ۱۳۸۷/ ۱۹۶۵ ۱۹۶۷، چاپ افست بیروت [.بى‌تا]؛
(۲) ابن‌اثیر، اسدالغابه فى‌معرفه‌الصحابه، چاپ محمد ابراهیم بنا و محمد احمد عاشور، قاهره ۱۹۷۰ـ۱۹۷۳؛
(۳) همو، الکامل فى التاریخ، بیروت ۱۳۸۵ـ۱۳۸۶/ ۱۹۶۵ـ۱۹۶۶، چاپ افست ۱۳۹۹ـ۱۴۰۲/ ۱۹۷۹ـ۱۹۸۲؛
(۴) ابن‌بابویه، امالى‌الصدوق، بیروت ۱۴۰۰/۱۹۸۰؛
(۵) ابن‌حجر عسقلانى، الاصابه فى تمییزالصحابه، چاپ على محمدبجاوى، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲؛
(۶) همو، کتاب تهذیب‌التهذیب، چاپ صدقى جمیل عطار، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵؛
(۷) ابن‌سعد (بیروت)؛
(۸) ابن شهرآشوب، مناقب آل ابى‌طالب، نجف ۱۹۵۶؛
(۹) ابن‌عبدالبرّ، الاستیعاب فى معرفه‌الاصحاب، چاپ على‌محمد بجاوى، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲؛
(۱۰) ابن‌عساکر، تاریخ مدینه دمشق، چاپ على شیرى، بیروت ۱۴۱۵ـ۱۴۲۱/۱۹۹۵ـ۲۰۰۱؛
(۱۱) ابن‌کلبى، جَمْهَره‌النسب، ج ۱، چاپ ناجى حسن، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۶؛
(۱۲) امین؛
(۱۳) على حسینى‌میلانى، نفحات‌الازهار فى خلاصه عبقات‌الانوار، قم ۱۳۸۴ش؛
(۱۴) ذهبى؛
(۱۵) شوشترى؛
(۱۶) طبرى، تاریخ (بیروت)؛
(۱۷) على‌بن‌ابى‌طالب(ع)، امام اول، نهج‌البلاغه، ترجمه جعفر شهیدى، تهران ۱۳۷۰ش؛
(۱۸) محمدبن عمر کشى، اختیارمعرفه‌الرجال، ]تلخیص[ محمدبن حسن طوسى، چاپ حسن مصطفوى، مشهد ۱۳۴۸ش؛
(۱۹) کلینى؛
(۲۰) مسعودى، مروج (بیروت)؛
(۲۱) محمدبن محمد مفید، الجمل و النُصره لسید العتره فى حرب‌البصره، چاپ على میرشریفى، قم۱۳۷۴ش؛
(۲۲) مطهربن طاهر مقدسى، کتاب البدء و التاریخ، چاپ کلمان هوار، پاریس ۱۸۹۹ـ۱۹۱۹، چاپ افست تهران ۱۹۶۲؛
(۲۳) نصربن مزاحم، وقعه صفّین، چاپ عبدالسلام محمد هارون، قاهره ۱۳۸۲، چاپ افست قم ۱۴۰۴؛
(۲۴) یحیى‌بن شرف نَوَوى، تهذیب‌الاسماء و اللغات، مصر: اداره‌الطباعه المنیریه، [.بى‌تا]، چاپ افست تهران] بى‌تا.[؛
(۲۵) على‌بن ابى‌بکر هروى، کتاب‌الاشارات الى معرفه‌الزیارات، چاپ ژانین سوردل ـ تومین، دمشق ۱۹۵۳؛
(۲۶) یعقوبى، تاریخ.

دانشنامه جهان اسلام جلد ۱۶

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
-+=