علما-الفعلما-خ

زندگینامه خَضِربن نصر اِرْبِلى(متوفی۵۶۷ه ق)

 خَضِربن نصربن عقیل اِرْبِلى، کنیه‌اش ابوالعباس، مفسر و فقیه شافعى قرن پنجم و ششم. محل تولد او دانسته نیست، اما به اربیل (شهرى در عراق، سابقآ اِرْبِل) منسوب است (رجوع کنید به سمعانى، ج ۱، ص ۱۰۵؛ یاقوت حموى، ذیل «اربل»). ابن‌عساکر (ج ۱۶، ص ۴۴۹) درباره تاریخ تولد خَضِر، به گفته‌اى از خود او استناد کرده که سال ولادتش را ۴۷۸ حدس زده است.

اساتید

خضر براى تحصیل به بغداد رفت و نزد استادانى چون شمس‌الدین کیا هَرّاسى* (متوفى ۵۰۴) و ابوبکر محمدبن احمد قفّال چاچى* (متوفى ۵۰۷) فقه آموخت و سپس به اربیل بازگشت (همانجا؛ ابن‌قاضى شهبه، ج ۲، ص ۹) و مدرسه رَبَض را تأسیس کرد. ابومنصور سرفتکین (قائم‌مقام حاکم اربیل) نیز در ۵۳۳ مدرسه قلعه را، به سبب ورود او، تأسیس کرد. خضر تا پایان عمر در این دو مدرسه به تدریس پرداخت. او را اولین مدرّس اربیل دانسته‌اند (رجوع کنید به ابن‌مستوفى اربلى، قسم ۲، ص ۷۸؛ ابن‌خلّکان، ج ۲، ص ۲۳۷؛ عزّاوى، ص ۶۹ـ۷۰).

شاگردان

از جمله شاگردان او،

عثمان‌بن عیسى هَذبانى مارانى (شارح المهذّب) و

ابوالقاسم نصربن عقیل‌بن نصر بودند (ابن‌خلّکان، ج ۲، ص ۲۳۷ـ ۲۳۸؛ صفدى، ج ۱۳، ص ۳۳۸؛ اسنوى، ج ۱، ص ۶۶).

فرزند

خضر پسرى به‌نام نصر داشت که عالم شافعى و صاحب آثارى چون خطبه‌الوداع بود و مدتى نزد وى درس خواند (رجوع کنید به حاجى‌خلیفه، ج ۱، ستون ۷۱۵؛ بغدادى، ج ۲، ستون ۴۹۱).

رحلت

خضر در ۵۶۷ در اربیل درگذشت و در مدرسه خود، ربض، به خاک سپرده شد (ابن‌خلّکان، ج ۲، ص ۲۳۸؛ سبکى، ج ۷، ص ۸۳؛ ابن‌قاضى شهبه، ج ۲، ص۱۰). پس از او، برادرزاده و شاگردش، ابوالقاسم نصربن عقیل، تدریس در آن مدرسه را برعهده گرفت (ابن‌مستوفى اربلى، همانجا؛ اسنوى، ج ۱، ص ۶۷).

خضربن نصر را یکى از بزرگان فقه شافعى، عالم به فرایض (احکام ارث) و علم خلاف، مفسرى توانا و محدّثى ثقه دانسته و زهد و پارسایى او را ستوده‌اند (رجوع کنید به ابن‌عساکر، همانجا؛ ابن‌خلّکان، ج ۲، ص ۲۳۷؛ اسنوى، ج ۱، ص ۶۶).

آثار

گفته‌اند خضر آثار بسیارى در تفسیر و فقه و حدیث تألیف کرده بوده (رجوع کنید به ابن‌خلّکان، همانجا؛ ابن‌قاضى شهبه، ج ۲، ص ۹)، اما در منابع، فقط به دو اثر وى اشاره شده است:

یکى کتابى مشتمل بر ۲۶ خطبه رسول اکرم به همراه سلسله اَسناد آنها؛

و دیگرى، مجموعه احادیثى در فضائل صحابه، بدون ذکر سند (رجوع کنید به ابن‌عساکر؛ صفدى، همانجاها؛ یافعى، ج ۴، ص ۳۷).



منابع :

(۱)ابن‌خلّکان؛
(۲) ابن‌عساکر، تاریخ مدینه دمشق، چاپ على شیرى، بیروت ۱۴۱۵ـ۱۴۲۱/ ۱۹۹۵ـ۲۰۰۱؛
(۳) ابن‌قاضى شهبه، طبقات‌الشافعیه، چاپ حافظ عبدالعلیم‌خان، بیروت: عالم‌الکتب، ۱۴۰۷/۱۹۸۷؛
(۴) ابن‌مستوفى اربلى، تاریخ اربل، المسمّى نباهه البلد الخامل بمن ورده من‌الاماثل، چاپ سامى صقار، ]بغداد[ ۱۹۸۰؛
(۵) عبدالرحیم‌بن حسن اسنوى، طبقات‌الشافعیه، چاپ کمال یوسف حوت، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷؛
(۶) اسماعیل بغدادى، هدیه‌العارفین، ج ۲، در حاجى‌خلیفه، ج ۶؛
(۷) حاجى‌خلیفه؛
(۸) عبدالوهاب‌بن على سبکى، طبقات‌الشافعیه‌الکبرى، چاپ محمود محمد طناحى و عبدالفتاح محمد حلو، ]قاهره[ ۱۹۶۴ـ] ۱۹۷۶[؛
(۹) سمعانى؛
(۱۰) صفدى؛
(۱۱) عباس عزّاوى، اربل فى مختلف العصور (اللواء و المدینه)، چاپ محمدعلى قره‌داغى، بغداد ۱۴۲۲/۲۰۰۱؛
(۱۲) عبداللّه‌بن اسعد یافعى، مرآه‌الجنان و عبره‌الیقظان، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۷؛
(۱۳) یاقوت حموى.

دانشنامه جهان اسلام جلد ۱۶ 

Show More

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back to top button
-+=