از راویان قرائتهاى هفتگانه قرآن و محدّث قرن دوم و سوم. پدرش عُمربن عبدالعزیزبن صهبان (ابنسعد، ج ۷، ص ۳۶۴؛ ابنحِبّان، ج ۸، ص ۲۰۰؛ قس خطیب بغدادى، ج ۹، ص ۸۹: صُهَیب)، کنیهاش ابوعُمر (دولابى، ج ۲، ص ۵۴؛ ابن ابیحاتم، ۱۳۷۱ـ۱۳۷۳، ج ۳، ص ۱۸۳) یا ابوعمرو (ابنسعد، همانجا) و به دُورى (منسوب به دُور، از محلههاى بغداد؛ سمعانى، ج ۲، ص ۵۰۳؛ ابناثیر، ج ۱، ص ۵۲۱) و مُقرى و اَزدى (ابنسعد؛ خطیب بغدادى، همانجاها) مشهور بود.
مشایخ
حفص در سامرا سکونت داشت (ابن ابیحاتم، همانجا).
از اسماعیلبن جعفر،
ابواسماعیل ابراهیمبن سلیمان مؤدِّب،
ابوتُمیله یحییبن واضح،
علیبن قدامه،
یزیدبن هارون،
حجاجبن محمد اعور،
یحییبن ابیبُکیر و
عفّانبن مسلم حدیث شنید (رجوع کنید به همان، ج ۳، ص ۱۸۳ـ۱۸۴؛ خطیب بغدادى، همانجا؛ براى نام کسانى که وى از آنها روایت کرده است رجوع کنید به مِزّى، ج ۷، ص ۳۵ـ۳۶) و قرآن را نزد قاریان بزرگ قرائت کرد (رجوع کنید به خطیب بغدادى، ج ۹، ص ۹۰؛ مزّى، ج ۷، ص ۳۶ـ۳۷؛ نیز رجوع کنید به ادامه مقاله).
راویان ازاو
ابنماجه،
ابوزُرعه عُبیداللّهبن عبدالکریم رازى،
ابوبکربن ابیالدنیا،
علیبن سُلیم،
ابوبکر حسنبن بشّاربن علّاف،
حاجببن ارکین فرغانى،
علیبن ابراهیم اهوازى،
فضلبن شاذان و
ابوحاتِم محمدبن ادریس رازى از او روایت کردهاند (رجوع کنید به ابن ابیحاتم، ۱۳۷۱ـ۱۳۷۳، ج ۳، ص ۱۸۴؛ خطیب بغدادى، همانجا؛ مزّى، ج ۷، ص ۳۶؛ براى فهرست کامل راویان وى رجوع کنید به مزّى، همانجا).
به گفته ابوداود سلیمانبن اشعث، احمدبن حنبل نیز از او حدیث نوشته است (رجوع کنید به خطیب بغدادى، همانجا).
حفص براى فراگرفتن قرائات قرآن، بسیار سفر کرد و نزد اشخاص بسیارى علم آموخت تا جایى که قرآن را طبق قرائتهاى هفتگانه و نیز قرائتهاى شاذ میخواند (ذهبى، ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹، ج ۱۱، ص ۵۴۳؛ همو، ۱۴۲۴، ج ۵، ص ۱۱۲۹)، هر چند به قرائت کسایى* بیشتر تمایل داشت و بدان شهرت یافت (خطیب بغدادى؛ مزّى، همانجاها).
او قرائت نافع مدنى و ابوجعفر یزیدبن قعقاع مدنى را از اسماعیلبن جعفر مدنى (متوفى ۱۸۰)، قرائت حمزه بن حبیب کوفى را از سُلیمبن عیسى حنفى (متوفى ۱۸۸ یا ۱۸۹)، قرائت علیبن حمزه کسایى (متوفى ۱۸۹) را از خود او، قرائت ابوعمروبن علاء بصرى* را از شجاعبن ابینصر بلخى (متوفى ۱۹۰) و ابومحمد یحییبن مبارک یزیدى (متوفى ۲۰۲) و قرائت عاصم را از ابوبکربن عیاش (متوفى ۱۹۳) آموخت (ذهبى، ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹، ج ۱۱، ص ۵۴۱؛ همو، ۱۴۲۴، ج ۵، ص ۱۱۲۸؛ ابنجزرى، غایهالنهایه، ج ۱، ص ۲۵۵).
گفتهاند که دورى نخستین کسى است که قرائات را گردآورى و در این باره کتابهایى تألیف کرده است (رجوع کنید به ذهبى، ۱۴۱۸، ج ۱، ص ۲۲۰؛ صفدى، ۱۹۶۲، ج ۱۳، ص ۱۰۳؛ ابنجزرى، همانجا؛ نیز رجوع کنید به ادامه مقاله). ذهبى (۱۴۲۴، همانجا؛ نیز رجوع کنید به صفدى؛ ابنجزرى، همانجاها) او را شیخ قاریان عراق، و در قرائت قرآن ثَبَت و امام خوانده است (۱۴۰۱ـ۱۴۰۹، ج۱۱، ص۵۴۳).
دورى یکى از دو راوى قرائت ابوعمرو با واسطه ابومحمد یزیدى (براى راوى دوم رجوع کنید به صالحبن زیاد سوسى*) و کسایى (رجوع کنید به دانى، ص ۵، ۷، ۱۲، ۱۶)، هر دو از قاریان هفتگانه، بوده و نیز از طریق ابنجماز قرائت ابوجعفر یزیدبن قعقاع* مدنى، از قاریان دهگانه، را روایت کرده است (رجوع کنید به ابنجزرى، النشر، ج ۱، ص ۱۷۷).
ابنجزرى (النشر، ج ۱، ص ۱۲۳ـ۱۳۱،۱۷۰ـ۱۷۲، ۱۷۷ـ۱۷۸) طرق کامل این روایات را آورده و محمد ابراهیم محمد سالم این قرائات را از طرق مذکور نقل کرده است (رجوع کنید به فریده الدهر، ص ۱۴۲ـ۲۱۲، ۴۴۴ـ۴۵۱، ۴۷۳ـ۴۷۴). ابوالزَّعراء عبدالرحمانبن عبدوس (متوفى بعد از ۲۸۰)، احمدبن فَرَح مفسر (متوفى ۳۰۳)، ابنأسد نَصیبى (متوفى بعد از ۳۰۷)، ابوعثمان سعیدبن عبدالرحمان ضریر (متوفى بعد از ۳۱۰)، ابننفّاح باهلى (متوفى ۳۱۴)، جعفربن عبداللّه ابننَهشَل (متوفى ۲۹۴) و بسیارى دیگر، قرآن را بر دُورى قرائت کرده و از او روایت کردهاند (رجوع کنید به ذهبى، ۱۴۱۸، ج ۱، ص ۲۲۰ـ۲۲۱؛ ابنجزرى، غایهالنهایه، ج ۱، ص ۲۵۵ـ۲۵۶).
ابنابیحاتم رازى (۱۳۷۱ـ۱۳۷۳، ج۳، ص۱۸۴) و ابنحبّان (ج ۸، ص ۲۰۰) حفص را توثیق کردهاند، ولى دارقطنى به ضعف او رأى داده است (رجوع کنید به حاکم نیشابورى و دارقطنى، ص ۱۹۶). به عقیده ذهبى (۱۴۰۱ـ۱۴۰۹، همانجا) تضعیف دارقطنى ناظر به روایت حدیث است نه قرائت قرآن؛ چه، او در قرائت دقیق و معتمد بوده است.
همچنانکه بسیارى از بزرگان قرائت، نظیر نافع و کسایى و حفصبن سلیمان، نیز فقط در قرائت ــو نه در نقل حدیث ــ موثق بودهاند. همچنین ابنسعد (ج ۷، ص ۳۶۴) او را دانشمند قرائت و تفسیر قرآن دانسته و ابنابیحاتم رازى نیز در تفسیر خود (براى نمونه رجوع کنید به ج ۱، ص ۹۸، ج۲، ص۴۴۶، ج۳، ص ۸۰۲، ج ۷، ص ۲۱۷۳، ج ۹، ص۲۹۳۶، ج ۱۰، ص ۳۳۷۵) روایاتى از ابوعمر دُورى نقل کرده است. ظاهرآ دورى در نحو و لغت عربى نیز تبحر داشته است (رجوع کنید به دانى، ص ۵؛ ذهبى، ۱۴۱۸، ج ۱، ص ۲۲۰؛ نیز رجوع کنید به ثعلبى، ج ۳، ص ۲۴۸؛ ابوحیان غرناطى، ج ۳، ص ۱۷۳).
رحلت
وى قریب به یک قرن زندگى کرد و در اواخر عمر نابینا شد (رجوع کنید به ذهبى، ۱۴۲۴، ج ۵، ص ۱۱۲۹؛ صفدى، ۱۳۲۹، ص ۱۴۶) و بدین سبب وى را ضریر لقب دادهاند (رجوع کنید به ابن ابیحاتم، ۱۳۷۱ـ۱۳۷۳، ج ۳، ص ۱۸۳؛ صفدى، ۱۳۲۹، همانجا). دورى در ۹۶ سالگى (ابنعماد، ج ۲، ص ۱۱۱) و بنابر مشهور در شوال ۲۴۶ درگذشت (بغوى، ص ۸۱؛ نیز رجوع کنید به خطیب بغدادى، ج۹، ص۹۰ـ۹۱؛ سمعانى، ج۲، ص۵۰۳؛ قس ابنقُنفُذ، ص۱۷۹)، هر چند به نقلِ ذهبى (۱۴۱۸، ج ۱، ص ۲۲۲)، حاجببن ارکین در ۲۴۸ از او حدیث شنیده و ابنحبّان (همانجا) نیز وفات او را همان سال دانسته است.
فرزندان
حفص دو پسر داشت: ابوجعفر محمد (خطیب بغدادى، ج ۳، ص ۹۷) و ابوبکر محمد (ابن ابیحاتم، ۱۳۷۱ـ۱۳۷۳، ج ۷، ص ۲۳۶؛ قس خطیب بغدادى، ج ۳، ص ۹۸، ج ۵، ص ۱۹۹، که نام او را به نقل از حاجببن ارکین، احمد آورده)، که هر دو اهل حدیث و قارى قرآن بودند (رجوع کنید به خطیب بغدادى، ج ۳، ص ۹۷ـ۹۹). حفص شانزده حدیث از فرزندش، ابوجعفر، روایت کرده که خطیب بغدادى در کتاب روایه الآباء عن الابناء آنها را آورده است (رجوع کنید به ج ۳، ص ۹۷ـ۹۸؛ نیز رجوع کنید به ابنصلاح، ص ۱۸۴).
آثار
دورى همچنین کتابهایى در زمینه قرائت قرآن تألیف کرده است که عبارتاند از:
الخلاف فى القراءات بین ابیعمروبن العلاء و اهلالمدینه و حمزه و الکسائى؛
ابتداء الحروف فى کتاباللّه تعالى؛
ما اتفقتالفاظه و معانیه منالقرآن؛
اجزاء القرآن؛
فضائل القرآن؛
قرائات النبى صلیاللّه علیه و سلم (رجوع کنید به خطیب بغدادى، ج ۲، ص ۱۵۰، ج ۳، ص ۹۸، ج ۵، ص ۲۰۰؛ یاقوت حموى، ج ۳، ص ۱۱۸۱؛ زرکلى، ج ۲، ص ۲۶۴).
نسخههایى از کتاب اخیر موجود است (رجوع کنید به زرکلى، همانجا؛ سزگین، ج ۱، ص ۱۳). داوودى (ج ۱، ص ۱۶۶) کتاب احکام القرآن و کتاب السنن را، به اشتباه، به وى نسبت داده که در اصل از آنِ ابوعمر حفصبن عمر (متوفى ۲۲۰)، از فقهاى اهل بصره، است (رجوع کنید به ابنندیم، ص ۲۸۷؛ ذهبى، ۱۳۷۶ـ۱۳۷۷، ج ۱، ص ۴۰۶؛ نیز رجوع کنید به سمعانى، ج ۴، ص ۱۶).
منابع :
(۱) ابنابیحاتم، تفسیرالقرآن العظیم، چاپ اسعد محمدطیب، صیدا ۱۴۱۹/ ۱۹۹۹؛
(۲) همو، کتاب الجرح و التعدیل، حیدرآباد، دکن ۱۳۷۱ـ ۱۳۷۳/ ۱۹۵۲ـ۱۹۵۳، چاپ افست بیروت (بیتا.)؛
(۳) ابناثیر، اللباب فى تهذیب الانساب، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴؛
(۴) ابنجزرى، غایه النهایه فى طبقات القرّاء، چاپ برگشترسر، قاهره (بیتا.)؛
(۵) همو، النشر فى القراءات العشر، چاپ علیمحمد ضباع، بیروت: دارالفکر، (بیتا.)؛
(۶) ابنحِبّان، کتاب الثقات، حیدرآباد، دکن ۱۳۹۳ـ۱۴۰۳/ ۱۹۷۳ـ ۱۹۸۳، چاپ افست بیروت (بیتا.)؛
(۷) ابنسعد (بیروت)؛
(۸) ابنصلاح، مقدمه ابنالصلاح فى علوم الحدیث، چاپ صلاحبن محمدبن عویضه، بیروت ۱۴۱۶/ ۱۹۹۵؛
(۹) ابنعماد؛
(۱۰) ابنقُنفُذ، الوفیات، چاپ عادل نویهض، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳؛
(۱۱) ابنندیم (تهران)؛
(۱۲) ابوحیان غرناطى، تفسیر البحر المحیط، چاپ عادل احمد عبدالموجود و دیگران، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۱؛
(۱۳) عبداللّهبن محمد بغوى، تاریخ وفاه الشیوخ الذین ادرکهم البغوى، چاپ محمد عزیرشمس، بمبئى ۱۴۰۹/۱۹۸۸؛
(۱۴) احمدبن محمد ثعلبى، الکشف و البیان، المعروف تفسیر الثعلبى، چاپ على عاشور، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۲؛
(۱۵) محمدبن عبداللّه حاکم نیشابورى و علیبن عمر دارقطنى، سؤالات الحاکم النیسابورى للدارقطنى فى الجرح و التعدیل، چاپ موفقبن عبداللّهبن عبدالقادر، ریاض ۱۴۰۴/۱۹۸۴؛
(۱۶) خطیب بغدادى؛
(۱۷) عثمانبن سعید دانى، کتاب التیسیر فى القراءات السبع، چاپ اوتوپرتسل، استانبول ۱۹۳۰؛
(۱۸) محمدبن على داوودى، طبقات المفسرین، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳؛
(۱۹) محمدبن احمد دولابى، الکنى و الاسماء، چاپ زکریا عمیرات، بیروت ۱۴۲۰/۱۹۹۹؛
(۲۰) محمدبن احمد ذهبى، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، چاپ بشارعواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳؛
(۲۱) همو، سیراعلام النبلاء، چاپ شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹/ ۱۹۸۱ـ۱۹۸۸؛
(۲۲) همو، طبقات القراء، چاپ احمدخان، ریاض ۱۴۱۸/۱۹۹۷؛
(۲۳) همو، کتاب تذکرهالحفاظ، حیدرآباد، دکن ۱۳۷۶ـ۱۳۷۷/ ۱۹۵۶ـ ۱۹۵۸، چاپ افست بیروت (بیتا.)؛
(۲۴) خیرالدین زرکلى، الاعلام، بیروت ۱۹۸۰؛
(۲۵) سمعانى؛
(۲۶) خلیلبن ایبک صفدى، کتاب الوافى بالوفیات، ویسبادن ۱۹۶۲ـ؛
(۲۷) همو، نکت الهمیان فى نکت العُمیان، چاپ احمد زکیبک، مصر ۱۳۲۹/۱۹۱۱؛
(۲۸) فریدهالدهر فى تأصیل و جمع القراءات العشر، ج ۱، تحریر و جمع محمدابراهیم محمدسالم، (مصر: مطبعه حماده الحدیثه)، ۱۴۲۱/۲۰۰۱؛
(۲۹) یوسفبن عبدالرحمان مِزّى، تهذیب الکمال فى اسماءالرجال، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۲/ ۲۰۰۲؛
(۳۰) یاقوت حموى، معجمالادباء، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۹۳؛
(۳۱) Fuat Sezgin, Geschichte des arabischen Schrifttums, Leiden 1967- .
دانشنامه جهان اسلام جلد ۱۳