حسن بن محمد دمشقی صفّوری ، شاعر، مورخ و فقیه شافعی . در ۹۶۳ در صَفوریه ، در منطقه الجلیل (شمال شهر ناصره در فلسطین )، به دنیا آمد. چون پدرش اهل بورین در جنوب نابلس بود، بدرالدین به بورینی شهرت یافت ( الموسوعه الفلسطینیه ، ج ۲، ص ۲۳۸؛ د.اسلام ، چاپ دوم ، ذیل مادّه ؛ قس محبّی ، ج ۲، ص ۵۱). در ده سالگی ، همراه پدر رهسپار دمشق شد و در جامع منجک قرائت قرآن آموخت ؛ سپس در مدرسه عمریّه ، واقع در صالحیّه دمشق ، به تحصیل پرداخت ( الموسوعه الفلسطینیه ، همانجا؛ قس محبّی ، همانجا).
وی در همین مدرسه نحو و فرائض و حساب را نزد تنی چند از بزرگان دمشق فراگرفت و در ۹۷۵، به سبب قحطی ، ناچار شد که به مدت چهار سال ترک تحصیل کند و در بیت المقدّس اقامت گزیند. در بیت المقدّس ، از محضر شیخ الاسلام محمدبن ابی اللّطف بهره برد (محبّی ، همانجا)؛ سپس به دمشق بازگشت و در خانقاه سمیساطیه ساکن شد و نزد شیوخ آن دیار به تحصیل علوم ، از جمله ادبیات و فقه و قرائات و حدیث مشغول شد (همان ، ج ۲، ص ۵۱ ـ۵۲؛ الموسوعه الفلسطینیه ، همانجا).
در ۹۸۸، تدریس فقه شافعی را در جامع اموی عهده دار شد؛ همچنین منصب موعظه را در جامع سلطان به عهده داشت و در بسیاری از مدارس دمشق تدریس می کرد. تسلط بورینی بر ادبیات و تأثیر و حسن بیان او باعث شد که شاگردان بسیاری در محضر درس او گردآیند. وی را به حافظه قوی ، فصاحت و بلاغت در گفتار و علاقه وافر به ادب و لغت و تاریخ ستوده اند.
بدرالدین مفتی شافعی مبرّزی در دمشق به شمار می آمد و از اعتماد و تأیید حاکمان و قاضیان آنجا برخوردار بود (محبّی ، ج ۲، ص ۵۲؛ الموسوعه الفلسطینیه ، ج ۲، ص ۲۳۸ـ۲۳۹). در ادبیات نیز چیره دست بود. از وی اشعار بسیاری در استقبال و نظیره گویی شماری از قصائد و قطعات عرب نقل کرده اند (برای نمونه هایی از شعر بورینی رجوع کنید به محبّی ، ج ۲، ص ۵۲ـ۶۰؛ خفاجی ، ص ۲۱ـ ۲۶). بورینی اهل سیاحت بود و در خلال سفرهایش با دانشمندان معاشرت و گفتگو می کرد.
در دمشق با شیخ بهاءالدّین * عاملی (متوفی ۱۰۳۰) معروف به شیخ بهائی که برای سیاحت به دمشق آمده بود، ملاقات و مناظره کرد (محبّی ، ج ۳، ص ۴۴۳؛ الموسوعه الفلسطینیه ، ج ۲، ص ۲۳۸). همچنین از دو سفرنامه اش ، الرّحله الطّرابلسیّه و الرّحله الحلبیّه ، چنین برمی آید که به این دو شهر نیز رفته بوده است .
بورینی زبان فارسی را در کمال فصاحت و استادی می دانست . وی فارسی را در ۹۸۸ نزد حافظ حسین کربلایی (متوفی ۹۹۷)، صاحب روضات الجنان که در آن زمان به دمشق رفته بود، فرا گرفته بود (محبّی ، ج ۲، ص ۵۲). این آشنایی با زبان فارسی تا بدانجا بود که بعضی مضامین شعر فارسی به اشعار بورینی راه یافت ، و حتی به تصریح تذکره نویسان (رجوع کنید به همان ، ج ۲، ص ۵۶ ـ۵۷؛ خفاجی ، ص ۲۱ـ۲۳) بعضی اشعار وی دقیقاً ترجمه شعری فارسی است .
برای نمونه : «ورق الغُصونِ اذا نظرتَ دَفاترٌ/ مَشحونهٌ بادلّه التّوحید»، که ترجمه این بیت سعدی است : برگ درختان سبز در نظر هوشیار/ هر ورقش دفتریست معرفت کردگار و «یقولونَ فی الصّبحِ الدّعاء مؤثّرٌ/ فقلتُ نَعمْ لوکان لیلی له صبحٌ»، که ترجمه این بیت وحشی بافقی (متوفی ۹۹۱) است : دعاهای سحر گویند می دارد اثر، آری /اثر می دارد اما کی شب عاشق سحر دارد؟ و هم مضمون با این بیت حافظ : بَسَم حکایت دل هست با نسیم سحر/ ولی به بخت من امشب سحر نمی آید.
رحلت
بورینی در اواخر عمر نیز ترکی را فرا گرفت . در ۱۰۲۰، به حج رفت و در ۱۰۲۴ در دمشق درگذشت و در قبرستان باب الفرادیس دفن شد. بعضی از شاگردان او مراثی مشهوری در مرگ او سرودند (محبّی ، ج ۲، ص ۵۲، ۵۹ ـ۶۰).
آثار
مهمترین آثار بورینی بدین قرار است :
تراجم الاَعیان من أَبناء الزّمان (دمشق ۱۹۵۹) که زندگینامه ۲۰۵ تن از اعیان (اعمّ از عالم ، حاکم ، صنعتگر و سایر اصناف ) روزگار اوست و به ترتیب الفبایی مرتّب شده است . او در ۱۰۰۹، شروع به تألیف تراجم الاعیان کرد و در ۱۰۲۳ از آن فراغت یافت .
تراجم الاعیان از جمله منابع محبّی در تألیف خلاصه الاثر بوده است (زیدان ، ج ۲، جزء۳، ص ۳۰۸؛سرکیس ، ج ۱، ستون ۶۰۲؛محبّی ، ج ۲، ص ۵۱، ج ۱، ص ۳؛ون دایک ، ص ۱۰۶، ۳۶۵؛برای ذیلی که به تراجم الاعیان نوشته شده و نسخه های خطی آن رجوع کنید به د. اسلام ، همانجا)؛
شرح دیوان عمربن فارض با عنوان البحرالفائض فی شرح دیوان ابن الفارض (قاهره ۱۲۷۹ و ۱۳۰۶ق ) که در سال ۱۰۰۰ تألیف آن را به پایان برده ؛
شرح بر قصیده تائیهّ صغری ‘ از ابن فارض (متوفی ۶۳۲) که در ۱۰۰۲ از آن فراغت یافته است (حاجی خلیفه ، ج ۱، ستون ۷۶۷؛برای نسخ خطی اثر اخیر رجوع کنید به د. اسلام ، همانجا)؛
حاشیه بر تفسیر بیضاوی ؛
حاشیه بر مطوّل ؛
شرح بر کافیه ابن حاجب ؛
دیوان شعر (بغدادی ، ج ۱، ستون ۲۹۱؛برای نسخ دیوان شعر بورینی و دیگر مجموعه های شعر او رجوع کنید به د. اسلام ، همانجا).
منابع :
(۱) اسماعیل بغدادی ، هدیه العارفین ، ج ۱، در حاجی خلیفه ، کشف الظنون ، ج ۵، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰؛
(۲) مصطفی بن عبدالله حاجی خلیفه ، کشف الظنون ، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰؛
(۳) احمدبن محمد خفاجی ، ریحانه الالباء و زهره الحیاه الدنیا ، چاپ سنگی بولاق ۱۲۷۳؛
(۴) جرجی زیدان ، تاریخ آداب اللغه العربیّه ، بیروت ۱۹۸۳؛
(۵) یوسف الیان سرکیس ، معجم المطبوعات العربیه و المعرّبه ، قاهره ۱۳۴۶/۱۹۲۸، چاپ افست قم ۱۴۱۰؛
(۶) محمد امین بن فضل الله محبّی ، خلاصه الاثر فی اعیان القرن الحادی عشر ، بیروت ( بی تا. ) ؛
(۷) الموسوعه الفلسطینیه ، دمشق ۱۹۸۴؛
(۸) ادوارد ون دایک ، کتاب اکتفاء القنوع بما هو مطبوع ، چاپ محمد علی ببلاوی ، مصر ۱۳۱۳/۱۸۹۶، چاپ افست قم ۱۴۰۹؛EI 2 , s.v. ” A l-Bu ¦r ¦ân ¦â” (by C. Brockelmann).
دانشنامه جهان اسلام جلد ۴