راوى و فقیه برجسته امامى و از اصحاب امام کاظم، امام رضا و امام جواد علیهمالسلام. لقب وى سرّاد/ زرّاد است. خاندان وى چندین نسل مقیم کوفه و داراى پیوند وَلاء (وابستگى حمایتى) با قبیله بجیله* کوفه بودند و به همین سبب او را کوفى بجلى (آقابزرگ طهرانى، ج ۲۱، ص ۶۹) یا مولاى بجیله (طوسى، ۱۳۸۰، ص ۳۷۲؛ همو، ۱۴۲۰، ص ۱۲۲) نیز خواندهاند. کشّى (ص ۵۸۴) از نوه او، جعفربن محمدبن حسن، نقل کرده که جدّ سوم حسن، وَهْب، که اهل سِند و برده رسمى جریربن عبداللّه بجلى* بود، از امیرمؤمنان علی بن ابیطالب علیهالسلام درخواست کرد وى را از جریر بخرد. جریر که میدید با فروش وَهْب او را کاملا از دست می دهد، آزادش کرد تا به این ترتیب میان خود و قبیلهاش بجیله با وهب و دودمانش، وابستگى (ولاى عتق) برقرار شود. وهب نیز از آن پس به خدمت امیرمؤمنان درآمد.
کنیه حسنبن محبوب، ابوعلى (طوسى، ۱۴۲۰، همانجا) و لقبش سرّاد یا زرّاد (برقى، ص ۱۱۸، ۱۲۶؛ طوسى، ۱۴۲۰، همانجا) به معناى زرهساز (ابنمنظور، ذیل «زرد» و «سرد») است که یادگار پیشه جدّ اعلایش، وهب، است (کشّى، همانجا). وقتى به امام رضا علیهالسلام گفته شد حسنبن محبوب زرّاد از جانب آن حضرت نامهاى آورده است، حضرت وى را تأیید، و توصیه کرد به وى سرّاد بگویند، چنانکه خداى تعالى در قرآن (سبأ: ۱۱) زرهسازى را به سَرْد تعبیر کرده است (کشّى، ص ۵۸۵).
تولد او بنابر اینکه به هنگام وفات، ۷۵ یا ۹۵ ساله بوده باشد (رجوع کنید به ادامه مقاله) سال ۱۲۹ یا ۱۴۹ بوده است. به نظر می رسد با توجه به روایات او از کسانى همچون ابوحمزه ثمالى* (رجوع کنید به ادامه مقاله)، در نوجوانى به فراگیرى حدیث پرداخته است. شاید تشویق پدرش، محبوب، نیز در تعلّم حدیث مؤثر بوده، چنانکه کشّى (همانجا) از راویان شیعه شنیده است که محبوب بابت هر حدیثى که پسرش از علی بن رئاب می نوشت، یک درهم به او جایزه می داد. سالها بعد، او و سه راوى بزرگ دیگر ارکان چهارگانه شیعه در فقه و حدیث بودند (طوسى، ۱۴۲۰، همانجا).
وى در حدیث، از معتمدترین راویان شیعه است و همه رجالیان و محدّثان متقدم و متأخر در وثاقتش متفقاند (از جمله طوسى، ۱۴۲۰، همانجا؛ ابنداوود حلّى، ص ۷۷؛ علامه حلّى، ص ۳۷؛ مجلسى، ص ۵۹). نام او در طبقه اصحاب امام کاظم (رجوع کنید به برقى، همانجاها؛ طوسى، ۱۳۸۰، ص ۳۴۷)، اصحاب امام رضا (ابنندیم، ص ۲۷۶؛ طوسى، ۱۳۸۰، ص ۳۷۲) و اصحاب امام جواد علیهمالسلام (ابنندیم، همانجا) آمده است. کشّى (ص ۵۵۶) وى را یکى از شش فقیه از اصحاب امام کاظم و امام رضا علیهماالسلام می شمارد که به گفته او، طایفه شیعه بر صحت روایات و علم و فقاهتشان و دو گروه شش نفرى دیگر اجماع دارند. البته برخى به جاى حسنبن محبوب، حسنبن علی بن فضّال و فَضالهبن ایوب اَزْدى یا عثمانبن عیسى رواسى را در این دسته جاى دادهاند (کشّى، همانجا؛ نیز رجوع کنید به اصحاب اجماع*).
به نوشته مامقانى (ج۲۰، ص ۳۶۰) و برخى از فقها، از جمله شهیدثانى و محقق سبزوارى، بر آن بودهاند که وى همانند محمدبن ابی عمیر جز از راویان ثقه، ارسال حدیث و حذف واسطه نمی کند، و این بالاترین درجه اعتماد به راوى است (نیز رجوع کنید به ج۲۰، ص۳۶۰، پانویس ۱ـ۲). نام او در طریق قریب به سه هزار حدیث از کتب اربعه شیعه دیده می شود (رجوع کنید به خویى، ج ۵، ص ۹۲، ۳۳۲ـ۳۷۴، ج ۲۳، ص ۱۹، ۲۳۷ـ۲۸۴). این روایات، به ترتیب فراوانى، درباره اصول عقاید اسلامى و معارف شیعى (توحید، نبوت و انبیا، امامت، آخرت و…)، اخلاق و آداب زندگى (مکارم اخلاق، آداب معاشرت و مسکن و غذاخوردن و…)، احکام عبادات (نماز، حج، روزه و…)، احکام معاملات (بیع، رهن، عتق و…) و موضوعات متنوع دیگرند (رجوع کنید به اردبیلى، ج ۱، ص ۲۲۱ـ۲۲۴).
مقایسه این موضوعات با عناوین کتابهاى او نشان میدهد که همه یا دست کم بیشتر این احادیث، از کتابهاى او نقل شدهاند (رجوع کنید به ادامه مقاله). طبق بررسى خویى (ج ۵، ص ۹۲ـ۹۳، ۳۳۳، ج ۲۳، ص ۱۹ـ۲۱، ۲۳۷)، او علاوه بر چند حدیث که بی واسطه از امام کاظم و امامرضا علیهماالسلام روایت کرده، از ۱۸۸ راوى حدیث شنیده است که شصت تن از آنان از اصحاب امام صادق علیهالسلام بودهاند (طوسى، ۱۴۲۰، همانجا). بیشترین روایات او، از علیبن رئاب، ابوایوب ابراهیمبن زیاد خزّاز و عبداللّهبن سنان (هر سه از اصحاب امام صادق علیهالسلام) و هشامبن سالم و علاءبن رزین (از اصحاب امام صادق و امام کاظم علیهماالسلام) بوده است (رجوع کنید به خویى، ج ۵، ص ۳۳۳ـ۳۷۴، ج ۲۳، ص ۲۳۷ـ۲۸۴). وى همچنین از هشت تن از اصحاب اجماع روایت کرده است (رجوع کنید به همان، ج ۵، ص ۹۲ـ۹۴، ج ۲۳، ص ۱۹ـ۲۱).
شبهه معاصر نبودن حسنبن محبوب با یکى از مشایخ حدیثى او، سبب شده است روایات او از آن شخص محل تأمل قرار گیرد. کشّى (ص ۵۸۵) از نصربن صباح نقل کرده است که اصحاب ما به روایت ابنمحبوب از ابنابی حمزه، بدبین بودند (نیز رجوع کنید به ابنداوود حلّى، ص ۳۰۶) که ظاهراً منظورش علی بن ابی حمزه بطائنى* است (رجوع کنید به قهپائى، ج ۲، ص ۱۴۴؛ قس مازندرانى حائرى، ج ۲، ص ۴۴۹، که روایت حسن از ابن ابی حمزه بطائنى را، که واقفى و معاند امام رضا بوده، مردود شمرده است). محققان رجالى معاصر در نقل کشّى احتمال اشتباه داده و با توجه به برخى شواهد، آن شخص را ابوحمزه ثُمالى دانستهاند (رجوع کنید به خویى، ج ۵، ص ۹۱؛ شوشترى، ج ۳، ص ۳۴۹ـ۳۵۰).
نجاشى (ص ۸۲؛ نیز رجوع کنید به کشّى، ص ۵۱۲) درباره احمدبن محمدبن عیسى اشعرى نوشته است که او از ابنمحبوب روایت نمی کرد، چون اصحاب ما به ابنمحبوب درباره روایت او از ابوحمزه ثمالى بدگمان بودند، اما بعداً توبه کرد و از حرفش برگشت. هر چند شوشترى (ج ۳، ص ۳۵۰) بر آن است که ممکن است تصحیفى در سن حسنبن محبوب رخ داده باشد (رجوع کنید به ادامه مقاله) که در این صورت ابنمحبوب از اتهام فوق مبراست. در این میان، مدرسى طباطبائى (ج ۱، ص ۳۷۷) احتمال داده است که او کتابهاى ابوحمزه را با واسطه یا به روش وجاده نقل کرده باشد (نیز رجوع کنید به طوسى، ۱۴۲۰، ص ۱۰۵، پانویس ۱).
مشابه همین اشکال درباره روایات ابنمحبوب از رجال هم طبقه ابوحمزه ثمالى (رجوع کنید به ابنبابویه، ۱۳۶۲ش، ج ۲، ص :۳۹۷ از محمدبن اسحاق مدنى،متوفى ۱۵۱) و روایت بی واسطه او از امام صادق علیهالسلام (رجوع کنید به الاختصاص، ص ۲۳۱؛ طوسى، ۱۴۰۱، ج ۱۰، ص ۱۷۰) نیز صادق است (رجوع کنید به خویى، همانجا)، هر چند خویى (همانجا) در مورد اخیر معتقد است که این روایات با واسطه ابوولّاد (رجوع کنید به کلینى، ج ۷، ص ۳۶۴؛ ابنبابویه، ۱۴۱۴، ج ۴، ص ۱۳۸ـ۱۳۹) نقل شده است.
تعداد کسانى که از حسنبن محبوب روایت کردهاند فراوان است (رجوع کنید به خویى، ج ۵، ص ۹۴، ج ۲۳، ص ۲۱). بیشترین احادیث او را، به ترتیب، این اشخاص روایت کردهاند: احمدبن محمدبن عیسى اشعرى قمى، سهلبن زیاد آدمى، ابراهیمبن هاشم قمى، عبدالعظیم حسنى، احمدبن محمدبن خالد برقى و فضلبن شاذان نیشابورى (رجوع کنید به همانجاها). در میان روایات او، توجه فراوان به فقه و نقل روایاتِ راجع به امامت، به ویژه امامت امام رضا علیهالسلام (رجوع کنید به طوسى، ۱۴۱۱، ص ۳۵، ۶۸)، جالب توجه است. همچنین توجه به معیارهاى نقد حدیث و مستندات روایى احکام (رجوع کنید به حرّعاملى، ۱۴۰۹ـ۱۴۱۲، ج ۲۷، ص ۱۰۷ـ۱۰۸) و پیشگامى او در پرداختن به رجال حدیث با تألیف المشیخه (فضلى، ۱۴۱۴، ص ۳۱)، در خور دقت است.
عمده روایات او ــ که در موضوعات فقهى (به ویژه مباحث حدود، دیات و قصاص، نکاح و طلاق، نماز و حج) و رفع تعارض میان مستندات حدیثى احکام است ــ از احاطه او به دانش و مسائل فقه حکایت دارد. فقیه نامدار شیعه، محقق حلّى، آنجا که در فقه استدلالى و مقارَن، از میان اقوال فقهاى امامیه به سخن چند تن بسنده کرده، نام پنج فقیه و پیشتر از همه نام حسنبن محبوب را برده و آنان را مشهور به فضل و معروف به تقدم در (نقد) اخبار و صحت انتخاب و جودت حکم و نظر معرفى کرده است (رجوع کنید به ج ۱، ص ۳۳).
حسنبن محبوب را از مؤلفان بزرگ مصنفات روایى شمردهاند (بحرالعلوم، ج ۲، ص ۸۶). شیخ طوسى در فهرست (ص ۱۲۲ـ۱۲۳)، وى را داراى کتابهاى بسیار دانسته و از این کتابهاى او نام برده است: المشیخه، الحدود، الدیات، الفرائض (قس ابنندیم، ص ۲۷۶، که الفرائض و الحدود و الدیات را نام یک کتاب دانسته است)، النکاح، الطلاق، النوادر، العتق، و المراح (قس ابنشهر آشوب، ص :۲۸ المُزاح یا المزاج). ابنندیم (همانجا) برخى از این آثار را نام برده و التفسیر را نیز بدانها افزوده و ابنشهرآشوب (همانجا)، علاوه براینها، از معرفه رواهالأخبار یاد کرده است. شگفت اینکه فهرست نویس و رجالى متبحر، نجاشى، با آنکه نام حسنبن محبوب را چندینبار در ذیل نام مصنفان دیگر آورده و حتى برخى از آثار او را در آنجاها نام برده (رجوع کنید به ص ۸۰، ۱۵۸)، نام وى را مستقلاً نیاورده است. شوشترى (ج ۳، ص ۳۴۹)، با توجه به قرائن، احتمال داده است که نجاشى نام وى را آورده، اما از نسخه موجود افتاده است.
معروفترین کتاب ابنمحبوب،
المشیخه است که در زمان حضور امامان در اصول شیعه، مشهورتر از کتاب مُزنى (متوفى ۲۴۶، مؤلف المختصر و از نامورترین فقیهان شافعى) و امثال آن دانسته شده است (رجوع کنید به طبرسى، ج ۲، ص ۲۵۸). این کتاب، که شرح مشایخ حدیثى و روایات آنان بوده است، از قدیم ترین آثار در علم فقه و رجال در میان شیعه محسوب می شود (فضلى، ۱۴۱۴، همانجا). المشیخه را داودبن کوره قمى، از مشایخ حدیثى کلینى، طبق موضوعات فقهى (نجاشى، ص ۱۵۸) تبویب کرده و احمدبن حسینبن عبدالملک، از راویان معتمد، آن را براساس نام راویان، تنظیم نموده است (نجاشى، ص۸۰؛ طوسى، ۱۴۲۰، ص ۵۸). همچنین شهیدثانى منتخبى از آن را در قالب حدود هزار حدیث فراهم آورده (آقابزرگ طهرانى، ج ۲۱، ص ۶۹) که گویاى گستردگى و اهمیت کتاب است.
هیچ یک از کتابهاى حسنبن محبوب در دست نیستند. با توجه به طریق شیخ طوسى (۱۴۲۰، ص ۱۲۲ـ۱۲۳) به کتاب المشیخه و نیز نقل او از آن در کتابهاى حدیثى خویش (براى نمونه رجوع کنید به ۱۴۰۱، ج ۱، ص ۱۲۱، ج ۶، ص ۱۶۰؛ همو، ۱۳۶۳ش، ج ۱، ص ۱۰۶، ج ۳، ص ۶)، احتمالاً کتاب مذکور تا قرن پنجم موجود بوده و از طریق او به قطب راوندى (ج ۱، ص ۱۷) رسیده است. ابنادریس حلّى در کتاب السرائر، بخش مستطرفات (ج ۳، ص ۵۸۹ـ۶۰۰)، گزیدهاى از المشیخه را آورده است. منتخب شهید ثانى از آن (رجوع کنید به حرّ عاملى، ۱۳۶۲ش، قسم ۱، ص ۸۷)، شاهدى بر وجود این کتاب تا قرن دهم است. به هر حال، اگر محتواى کتابهاى او را مرویاتش بدانیم ــ که اغلب در کتابهاى چهارگانه حدیثى شیعه و جز آن آمدهاندــ می توان آثار از دست رفته را تا حدى بازسازى کرد. بررسى تفاوت معنادار حجم روایات او در کتابهاى حدیثى با موضوعاتى که متحد با عناوین کتابهاى اوست، بهویژه حدود و نکاح و طلاق، این امر را موجه می سازد (رجوع کنید به اردبیلى، ج ۱، ص ۲۲۱ـ۲۲۴).
حسنبن محبوب، علاوه بر تألیف، نقش عمدهاى در انتقال آثار حدیثى گذشتگان خویش نیز داشته است، چنانکه شیخ طوسى در فهرست (براى نمونه رجوع کنید به ص ۱۵۹ـ۱۶۰، ۱۶۴ـ۱۶۵) و نجاشى (براى نمونه رجوع کنید به ص ۱۳۵، ۱۴۰، ۱۶۰، ۳۵۷، ۴۴۵) نام او را در طریق روایت بیش از چهل اصل و کتاب ذکر کردهاند. بیشتر موارد مذکور برگرفته از فهرست ابنبطّه قمى* است و او نیز غالباٌ به واسطه احمدبن محمدبن عیسى اشعرى از ابنمحبوب روایت کرده است (براى نمونه رجوع کنید به نجاشى؛ طوسى، ۱۴۲۰، همانجاها؛ قس نجاشى، ص۲۰، ۱۲۷، ۱۵۰؛ طوسى، ۱۴۲۰، ص ۲۲، ۴۰، ۱۲۸).
رحلت
حسنبن محبوب در اواخر سال ۲۲۴، در ۷۵ سالگى، و به احتمال بیشتر در ۹۵ سالگى، وفات یافت؛ زیرا گرچه کشّى (ص ۵۸۴) عمر او را به هنگام وفات «خمس و سبعین» دانسته است، اما به دلیل روایات وى از درگذشتگانِ پیش از سال ۱۴۹، احتمال بسیار دارد که تصحیفى رخ داده و عبارتِ صحیح، «خمس و تسعین» باشد (شوشترى، ج ۳، ص ۳۵۰). کسانى که وى را در میانسالى دیدهاند، او را بسیار خونگرم، با قدى متوسط و صورتى سبزه که فقط بر چانهاش ریش داشت و از پاى راست می لنگید، وصف کردهاند (براى نمونه رجوع کنید به کشّى، همانجا). از نسل او، دو پسر به نامهاى محمد و هارون هر دو از اصحاب امام جواد علیهالسلام (نجاشى، ص ۴۳۸ـ۴۳۹؛ طوسى، ۱۳۸۰، ص ۴۰۸) و از نوه او جعفربن محمد (کشّى، همانجا) در میان راویان حدیث یاد شده است.
منابع :
(۱) آقابزرگ طهرانى؛
(۲) ابنادریس حلّى، کتاب السرائر الحاوى لتحریر الفتاوى، قم ۱۴۱۰ـ۱۴۱۱؛
(۳) ابنبابویه، کتاب الخصال، چاپ علیاکبر غفارى، قم ۱۳۶۲ش؛
(۴) همو، کتاب مَن لایَحضُرُه الفقیه، چاپ علیاکبر غفارى، قم ۱۴۱۴؛
(۵) ابنداوود حلّى، کتاب الرجال، چاپ محمدصادق آل بحرالعلوم، نجف ۱۳۹۲/۱۹۷۲، چاپ افست قم (بی تا.)؛
(۶) ابنشهر آشوب، کتاب معالمالعلماء، چاپ عباس اقبال آشتیانى، تهران ۱۳۵۳؛
(۷) ابنمنظور؛
(۸) ابنندیم (تهران)؛
(۹) الاختصاص، (منسوب به) محمدبن محمد مفید، چاپ علیاکبر غفارى، قم: جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، (بی تا.)؛
(۱۰) محمدبن على اردبیلى، جامع الرواه و ازاحه الاشتباهات عن الطرق و الاسناد، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳؛
(۱۱) محمدمهدی بن مرتضى بحرالعلوم، رجال السید بحرالعلوم، المعروف بالفوائد الرجالیه، چاپ محمدصادق بحرالعلوم و حسین بحرالعلوم، تهران ۱۳۶۳ش؛
(۱۲) احمدبن محمدبرقى، رجال البرقى، چاپ جواد قیومى اصفهانى، (تهران) ۱۴۱۹؛
(۱۳) محمدبن حسن حرّعاملى، امل الآمل، چاپ احمد حسینى، بغداد ( ۱۹۶۵)، چاپ افست قم ۱۳۶۲ش؛
(۱۴) همو، تفصیل وسائل الشیعه الى تحصیل مسائل الشریعه، قم ۱۴۰۹ـ۱۴۱۲؛
(۱۵) خویى؛
(۱۶) شوشترى؛
(۱۷) فضلبن حسن طبرسى، اعلام الورى باعلام الهدى، قم ۱۴۱۷؛
(۱۸) محمدبن حسن طوسى، الاستبصار، چاپ حسن موسوى خرسان، نجف ۱۳۷۵ـ۱۳۷۶/ ۱۹۵۶ـ۱۹۵۷، چاپ افست تهران ۱۳۶۳ش؛
(۱۹) همو، تهذیبالاحکام، چاپ حسن موسوى خرسان، بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱؛
(۲۰) همو، رجال الطوسى، نجف ۱۳۸۰/۱۹۶۱، چاپ افست قم (بی تا.)؛
(۲۱) همو، فهرست کتب الشیعه و اصولهم و اسماء المصنفین و اصحاب الاصول، چاپ عبدالعزیز طباطبائى، قم ۱۴۲۰؛
(۲۲) همو، کتاب الغیبه، چاپ عباداللّه طهرانى و علی احمد ناصح، قم ۱۴۱۱؛
(۲۳) حسنبن یوسف علامه حلّى، رجال العلامه الحلّى، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، نجف ۱۳۸۱/۱۹۶۱، چاپ افست قم ۱۴۰۲؛
(۲۴) عبدالهادی فضلى، اصول علم الرجال، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴؛
(۲۵) همو، دروس فى فقه الامامیه، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵؛
(۲۶) سعیدبن هبهاللّه قطبراوندى، الخرائج و الجرائح، قم ۱۴۰۹؛
(۲۷) عنایهاللّه قهپائى، مجمع الرجال، چاپ ضیاءالدین علامه اصفهانى، اصفهان ۱۳۸۴ـ۱۳۸۷، چاپ افست قم (بی تا.)؛
(۲۸) محمدبن عمر کشّى، اختیار معرفهالرجال، (تلخیص) محمدبن حسن طوسى، چاپ حسن مصطفوى، مشهد ۱۳۴۸ش؛
(۲۹) کلینى؛
(۳۰) ابوالقاسم گرجى، تاریخ فقه و فقها، تهران ۱۳۷۵ ش؛
(۳۱) محمدبن اسماعیل مازندرانى حائرى، منتهى المقال فى احوالالرجال، قم ۱۴۱۶؛
(۳۲) عبداللّه مامقانى، تنقیح المقال فى علم الرجال، چاپ محیی الدین مامقانى، قم ۱۴۲۳ـ ؛
(۳۳) محمدباقربن محمد تقى مجلسى، الوجیزه فى الرجال، چاپ محمدکاظم رحمان ستایش، تهران ۱۳۷۸ش؛
(۳۴) جعفربن حسن محقق حلّى، المعتبر فى شرح المختصر، ج ۱، قم ۱۳۶۴ش؛
(۳۵) احمدبن على نجاشى، فهرست اسماء مصنّفى الشیعه المشتهر ب رجال النجاشى، چاپ موسى شبیرى زنجانى، قم ۱۴۰۷؛
(۳۶) Hossein Modarressi Tabataba’i, Tradition and survival: a bibliographical survey of early Shiite literature, vol.1, Oxford 2003.
دانشنامه جهان اسلام جلد ۱۳