محمدبن طاهربن محمد زیدیبخاری، ستارهشناس ایرانی متوطن در چین در سده هفتم. از زندگی او اطلاع بسیار کمی وجود دارد. اندک آگاهی موثق ما در باره زندگی او، نوشتههای مورخان ایرانی و نیز بخشی از نوشتههای چینی است که درباره سیر تکامل دانشهای ریاضی و ستارهشناسی در آن کشور تألیف شدهاست. بنا بر قرائنی، وی پساز ۶۶۵ فوت کرده است( رجوع کنید به ادامهمقاله).
با تلفیقیاز نوشتههای مؤیدالدینعُرضی* (معمار و ستارهشناساهلشام، نیمه دوم قرنهفتم)، رشید الدین فضلاللّه (وزیر، مستوفی و مورخعهد ایلخانی، متوفیح ۷۱۸) و خواندمیر (مورخمشهور، متوفی۹۴۲ یا ۹۴۳)، میتوان به دانستههایی درباره جمالالدین دست یافت. به نوشته رشیدالدین فضلاللّه(ج۲، ص۱۰۲۴)، مُنکوقاآن(خانمغولیچین، متوفی۶۵۷) دستورِ ساختِ رصدخانهای را (قاعدتاً در چین) بهجمال الدینداد و بهنوشته خواند میر (ج۳، ص۱۰۳)، جمالالدین را از ایرا نبه چین احضار نمود. بنا به نوشته عُرضی(گ۶۹ ر)، هولاکو (متوفی۶۶۳) جمالالدین را برای ساخت رصدخانه به چین گسیل کرد، اما او از عهده ساخت رصدخانه برنیامد. اعتمادالسلطنه(ج۱، ص۲۲۵) شخصی را که به دستور منکوقاآن مسئول ساختن رصدخانه شده بود، جلال الدین محمدبن طاهر راوندی دانسته است.
تقریباً تمام نوشتههای نویسندگان اسلامی درباره جمالالدین بخاری در این حد است. اطلاع محدودی نیز از حضور او در چین وجود دارد. بر اساس منابع چینی، نام او در چین به این صورت در آمدهاست: Cha-ma-li-ting یا Cha-ma-lu-ting در آمده است( رجوع کنید به سارتون، ج۲، بخش۲، ص۱۰۲۱؛هارتنر ، ص۱۸۴). ویدر ۶۶۵ نوعی گاهشماری را، که بر اساس دورههای ده هزار ساله طراحی شده بود، برای قوبیلای قاآن(متوفی۶۹۳)، جانشین منکوقاآن، ترتیب داد و هفت ابزار نجومی را که با خود به چین برده بود در اختیار منجمان چینی قرار داد ( رجوع کنید به مارکوپولو ، ج۱، صـ ۴۵۶، حواشی یول ، بدونذکر نامیاز جمالالدین؛سارتون، همانجا).
سفر جمالالدین نخستین سفر جهانگرد و دانشمندی ایرانی، پس از اسلام، به چین نبود و ایرانیان دیگری، پیش از او، به آنجا سفر کرده بودند؛وجود سنگ قبرهایی با تاریخ ۶۷۹ و ۶۸۶، متعلق به ایرانیان، از جملهشخص دیگری بهنام«بخاری» در پکن، شاهدی بر این حضور است(درباره این سنگ قبرها رجوع کنید به شعبانی، ص۱۵). اما سفر جمالالدین، به سبب انتقال بخشی از علوم به چین، ممتاز است، به طوری که این سفر را در تمامی منابع، نمونه مهمی از تبادل علمی بینایران و چین دانستهاند (براینمونه رجوع کنید به یهئیـ لیانگ، ص؛برای گزارشی کلی درباره سفر جمالالدین و دیگر موارد تبادل دانستههای ستارهشناسی بین چین و ایران رجوع کنید به > نجوم شرقی از جئو شوئوجین تا شاهسجونگ < ، یادداشتِ چن ، ص۹۶ـ ۹۸).
در اینسفر، جمالالدینهفتنمونهابزار نجومیبهچینبرد، که عبارت بودند از:
یک اسطرلاب،
یک کرهفلکی،
یک کره زمین،
یک ذاتالحَلَق،
یکذاتالشعبَتین
و دو رُخامه (ساعتآفتابیسنگی).
در منابع چینی صورت عربی و معادل چینی این ابزارها ذکر شده است(رجوع کنید به هارتنر، ص۱۸۵). هارتنر (ص۱۸۵ـ ۱۹۲، با کوشش بسیار، صورت دگرگون شده نامعربی این ابزارها را در زبان چینیــ که به سبب چگونگی نگارششان به خط چینی، تغییر زیادی یافته بودند به صورت اولیهشان بازسازی نمود. در اینمیان، کره زمینی کهجمالالدین به چینبرد، برای معرفی کره جغرافیایی ساخته شده در ایراندر قرنهفتم، که نشان دهنده سطح پیشرفت دانش جغرافیا در میان دانشمندان ایرانی بود، اهمیت بسیاری داشت(همان، ص۱۹۰ـ۱۹۱). نمونههای متعددی از ابزارهای نجومی که پساز ایندوره در چین ساخته شدند، تقلیدیاز ابزار جمالالدین بخاری بهشمار میآیند (همان، ص۱۹۳). یولدر تعلیقات خود بر سفرنامه مارکوپولو (ج۱، ص۴۴۴ـ ۴۵۵)، تصاویری از چند ابزار نجومی آورده است که احتمالاً تحت تأثیر دانش ستارهشناسیاسلامی در چین ساخته شدهاند.
باتوجه به زمان حضور جمالالدین در چین و آغاز بهکار رصدخانه مراغه در ایران، به نظر میرسد ابزارهایی کهجمالالدین بهچین برده بود نمونههایی از ابزارهای رصدخانه مراغه بودهاند (هارتنر، ص۱۹۲). در مورد میزان تأثیر اینابزار، یا به طورکلی دانش ستارهشناسی اسلامی، در ستارهشناسی چینی اختلاف نظر وجود دارد. به عقیدههارتنر (ص۱۹۳)، ارتباط ستارهشناسی اسلامی با گونه چینی آن، اثر مهمی در تکوین و رشد این دانش در چین نداشت؛اما، به نظر چن( < رجوع کنید به نجوم شرقی از جئو شوئوجین تا شاه سجونگ> ، یادداشتِ چن، ص۹۷)، ستارهشناسی اسلامی تأثیر چشمگیری بر شئون گوناگون تکوین این دانش در چین داشته و بیشاز همه اینتأثیر در دقت رصد ستارگان و روشهای عملی ستاره شناسی بودهاست.
از وجود ستارهشناس دیگری، با نام عمادالدین بن جمالالدینبخاری، در قرن هشتم اطلاعاتی در دست است. او در سمرقند زندگی میکرد، و حاشیههایی بر زیجالغبیگ نوشتهاست، اما فاصله زمانی او با جمالالدینبخاری، این فرض را که وی فرزند جمالالدین بخاری مورد نظر ما باشد منتفی میسازد (در بارهزمانزندگیعمادالدینبنجمالالدین رجوع کنید به منزوی، ج۴، ص۲۸۶۲؛برایگزارش کوتاهی از زندگی جمالالدین بخاری و مهمترین منابع در باره زندگی او رجوع کنید به روزنفلد و احساناوغلو ، ص۲۲۲).
یکی ازمهمترین پژوهشها درباره زندگی و فعالیت علمی جمال الدین بخاری، مقاله ویلی هارتنر با نام > «شناخت ابزارهای نجومی چامالوتینگ و ارتباط آنها با ابزارهای رصدخانه مراغه» < است که در ۱۳۲۹ش/۱۹۵۰ در مجله ایسیس (ج) منتشر شد (فؤاد سزگین آن را در مجموعه <ریاضیات و نجوماسلامی> ، ج۵۱، فرانکفورت۱۹۹۸، ص۲۶۶ـ۲۷۶، تجدید چاپکرد). این مقاله تاکنون دوبار به فارسی ترجمه و منتشر شده است: ترجمه نخست از حسین علیزاده غریب، در پژوهشهایایرانشناسی: نامواره دکتر محمود افشار (ج۱۳، تهران ۱۳۸۱ش، ص۵۱۱- ۵۳۵) و ترجمه دوم از ناصر کنعانی در فصلنامه فرهنگ (شـ۴۵، زمستان ۱۳۸۱ ـ بهار ۱۳۸۲، صـ۱۱۰).
منابع:
(۱) محمدحسن بنعلیاعتماد السلطنه، مطلعالشمس، چاپ سنگی تهران۱۳۰۱ـ۱۳۰۳؛
(۲) خواندمیر؛
(۳) رشیدالدینفضلاللّه؛
(۴) رضا شعبانی، «یادداشتهایسفرچین»، کیهان فرهنگی، سال۲، ش۹ (آذر ۱۳۶۵)؛
(۵) مؤیدالدینعُرضیدمشقی، رساله فیکیفیهالارصاد و مایحتاج الیعلمه و عمله منالطرقالمؤدیه الی معرفه عددات الکواکب، نسخه خطی کتابخانهملیفرانسه، ش۲۵۴۴؛
(۶) احمد منزوی، فهرستواره کتابهای فارسی، تهران ۱۳۷۴ ش ؛
(۷) یهئیـ لیانگ، «رفتو آمدهای دوستانه بینچین و ایران در زمان قدیم»، مجله سیاست خارجی، سال۱ (زمستان۱۳۶۵ ـ پاییز ۱۳۶۶)؛
(۸) Willy Hartner, “The astronomical instruments of Cha-ma-lu-ting, their identification, and their relations to the instruments of the observatory of Maragha”, Isis , vol.41, pt.2, no. 124 (July 1950);
(۹) Marco Polo, The book of Ser Marco Polo the Venetian concerning the kingdoms and marvels of the East , translated and edited, with notes by Henry Yule, 1811, 3rd. ed. by Henry Cordier, 1903- 1920, repr. London 1975;
(۱۰) Oriental astronomy from Guo Shoujing to King Sejong: proceedings of an international conference, Seoul, Korea, 6-11 October, 1993 , ed. Nha I.-S. and F.Richard Stephenson, Seoul: Yonsei University Press, 1997;
(۱۱) Boris Abramovich Rozenfeld and Ekmeleddin Ihsanoglu, Mathematicians, astronomers and other scholars of Islamic civilization and their works ( 7 th – 19 th c. ), Istanbul 2003;
(۱۲) George Sarton, Introduction to the history of science , Malabar, Fla. 1975.
دانشنامه جهان اسلام جلد۱۰