عرفا-خعرفای قرن نهم

زندگینامه شیخ جمال‌ خلوتی‌ (متوفی ۸۹۹ه ق)

صوفی‌، مفسر، محدّث‌ و شاعر عثمانی‌، بنیانگذار شاخه‌ جمالیه‌ طریقت‌ خلوتیه‌ *و نخستین‌ شیخ‌ برجسته‌ خلوتی‌ در استانبول‌ در قرن‌ نهم‌. نام‌ کامل‌ وی‌، ابوالفیوضات‌ محمدبن‌ حمیدالدین‌بن‌ محمودبن‌ محمدبن‌ جمال‌الدین‌ آقسرایی‌، معروف‌ به‌ محمد جمالی‌ و چلبی‌ خلیفه‌ است‌ ( د. ا. د. ترک‌ ، ذیل‌ مادّه‌؛ نیز رجوع کنید به ثریا، ج‌ ۴، ص‌ ۱۰۵). جمال‌ خلوتی‌، از طرف‌ پدر، قره‌مانی‌الاصل‌ بود. تاریخ‌ تولد وی‌ معلوم‌ نیست‌. محل‌ تولدش‌ را آقسرای‌ یا آماسیه‌ نوشته‌اند ( د. ا. د. ترک‌ ، همانجا؛ بروسه‌لی‌، ج‌ ۱، ص‌ ۵۱؛ پاکالین‌ ، ذیل‌ “Cemaliyye” ؛ نیز رجوع کنید به عطائی‌، ص‌ ۶۲).

جمال‌ خلوتی‌ پس‌ از اتمام‌ تحصیلات‌ ابتدایی‌ در زادگاهش‌، به‌ استانبول‌ رفت‌ و در آنجا، ضمن‌ تحصیل‌ علوم‌ دینی‌، به‌ تصوف‌ رو آورد. ابتدا نزد یکی‌ از مشایخ‌ شاخه‌ زینیه‌ (منتسب‌ به‌ زین‌الدین‌ حافی‌/ خوافی‌، متوفی‌ ۸۳۸) طریقت‌ خلوتیه‌، به‌ نام‌ عبداللّه‌ قَسْطَمونی‌ (متوفی‌ پیش‌ از ۸۸۶) معروف‌ به‌ حاجی‌ خلیفه‌، مراحل‌ سلوک‌ را پشت‌ سر گذاشت‌، سپس‌ به‌ خدمت‌ یکی‌ از مریدان‌ علاءالدین‌ خلوتی‌ (متوفی‌ ۸۶۶)، به‌ نام‌ عبداللّه‌ قره‌مانی‌، در آمد و پس‌ از درگذشت‌ وی‌، رهسپار توقات‌ شد و مرید شیخ‌ طاهرزاده‌ اُمّی‌ گشت‌، سپس‌ مرید بهاءالدین‌ اَرْزَنجانی‌ (متوفی‌ ۸۶۹) شد و پس‌ از اخذ خلافت‌ از وی‌، به‌ آماسیه‌ رفت‌ و در آنجا به‌ ارشاد پرداخت‌ (ثریا؛ پاکالین‌؛ د ا. د. ترک‌ ، همانجاها).

آشنایی‌ دیرین‌ سلطان‌ بایزید دوم‌ (حک : ۸۵۱ – ۹۱۸) با جمال‌ خلوتی‌ و ارادت‌ یکی‌ از وزرای‌ بایزید به‌ نام‌ قوجه‌مصطفی‌ پاشا به‌ وی‌، موجب‌ شد که‌ پس‌ از جلوس‌ بایزید دوم‌ بر تخت‌ سلطنت‌، شیخ‌ جمال‌ به‌ استانبول‌ دعوت‌ شود. شیخ‌ جمال‌ به‌ آنجا رفت‌ و نُه‌ سال‌ مسندنشین‌ خانقاهِ («تکّه‌»/ «تکیه‌») قوجه‌ مصطفی‌ پاشا در محله‌ای‌ در استانبول‌ شد که‌ امروز نیز به‌ همان‌ نام‌ (قوجه‌مصطفی‌ پاشا) خوانده‌ می‌شود. خود سلطان‌ نیز دو بار برای‌ طلب‌ دعای‌ خیر، نزد شیخ‌ رفت‌ (پاکالین‌، همانجا).

سلطان‌ در واقعه‌ شیوع‌ بیماری‌ طاعون‌، از شیخ‌ جمال‌ خواست‌ که‌ برای‌ دفع‌ بیماری‌ از استانبول‌ به‌ سفر حج‌ برود و دعا کند. شیخ‌ همراه‌ چهل‌ تن‌ از مریدانش‌ به‌ سوی‌ حجاز حرکت‌ کرد، ولی‌ در محله‌ حِساءِ تبوک‌، در نزدیکی‌ دمشق‌، درگذشت‌. گفته‌اند مقارن‌ همان‌ ایام‌، از شیوع‌ بیماری‌ در قسطنطنیه‌ (استانبول‌) کاسته‌ شد (طاشکوپری‌زاده‌، ص‌ ۲۶۹؛ ثریا؛ بروسه‌لی‌، هما نجاها).

وی‌ را، بر طبق‌ وصیتش‌، کنار مسیر حاجیان‌ در همان‌ حوالی‌ دفن‌ کردند (پاکالین‌، همانجا؛ برای‌ اطلاع‌ بیشتر در باره‌ جمال‌ خلوتی‌ رجوع کنید به طاشکوپری‌زاده‌، ص‌ ۲۶۷ـ ۲۶۹). در باره‌ سال‌ وفات‌ وی‌ اختلاف‌ نظر هست‌ ( رجوع کنید به ثریا؛ پاکالین‌، همانجاها؛ تریمینگام‌ ، ص‌ ۷۶)؛ اما، بیشتر منابع‌ سال‌ ۸۹۹ را ذکر کرده‌اند ( رجوع کنید به بروسه‌لی‌؛پاکالین‌؛
د. ا. د. ترک‌ ، همانجاها).

جمال‌ خلوتی‌، مفسر قرآن‌، محدّث‌ و شاعر نیز بود و به‌ همین‌ سبب‌ در مدت‌ کوتاهی‌، از مشایخ‌ مشهور استانبول‌ گشت‌. وی‌ از جمله‌ صوفیانی‌ بود که‌ بیشترین‌ آثار را از خود به‌ جا گذاشته‌اند و ازاین‌رو، حوزه‌ تأثیرات‌ صوفیانه‌ او به‌ طریقت‌ خلوتیه‌ محدود نمی‌شود، بلکه‌ با آثار خود در شناساندن‌ تصوف‌ و فرهنگ‌ طریقتها تأثیر بسیار به‌ جا گذاشته‌ است‌ ( د. ا. د. ترک‌ ، همانجا).

آثار

وی‌ تقریباً بیست‌ اثر دارد که‌ همه‌ آنها به‌ عربی‌ است‌،

برخی‌ از آنها عبارت‌اند از:

کتاب‌النوریه (تفسیر آیه‌الکرسی‌)؛
رساله‌ الکوثریه‌ (تفسیر آخرین‌ آیات‌ سوره‌ حشر مطابق‌ با اطوار سبعه‌)؛
رساله‌ الاسلامیه‌ (شرح‌ برخی‌ از ابیات‌ فریدالدین‌ عطار)؛
انوارالقلوب‌ لطالبی‌ رؤیه‌ المحجوب‌ (تفسیر آیات‌ ۷۰ـ۷۳ سوره‌ اسراء)؛
مقاله‌ التوثیقیه‌ و رساله‌ التوحیدیه (شرح‌ یکی‌ از ابیات‌ ملای‌ جامی‌ در باره‌ «کلمه‌ توحید»)؛
شرح‌ الاربعین‌ حدیثاً قدسیاً (شرح‌ چهل‌ حدیث‌ قدسی‌)؛
تأویلات‌ اربعین‌ حدیثاً (تفسیر و شرح‌ چهل‌حدیث‌ در باب‌ زهد و تقوا)؛
سراج‌القلوب‌ (بررسی‌ برخی‌ از اصطلاحات‌ صوفیانه‌ در ۴۱ باب‌)؛و دیوانچه‌ (همانجا).

طریقت‌ جمالیه‌ یکی‌ از چهار شاخه‌ اصلی‌ طریقت‌ خلوتیه‌ (در کنار روشنیه‌، احمدیه‌ و شمسیه‌) با آداب‌ و آیینهایی‌ مشابه‌ بود که‌ زیرشاخه‌های‌ آن‌ به‌ ترتیب‌، سنبلیه‌ *یا سِنانیه‌ (منتسب‌ به‌ یوسف‌ سنبل‌ سنان‌، متوفی‌ ۹۳۶)، شعبانیه‌ *(منتسب‌ به‌ شعبان‌ ولی‌، متوفی‌ ۹۷۶)، اَصّالیه‌ (منتسب‌ به‌ احمد اصّالی‌، متوفی‌ ۱۰۴۸) و بخشیه‌ (منتسب‌ به‌ محمد بخشی‌، متوفی‌ ۱۰۹۸) بودند و چهار زیرشاخه‌ از مجموع‌ حدود چهل‌ تا پنجاه‌ زیرشاخه‌ طریقت‌ خلوتیه‌ در آسیای‌ صغیر (آناطولی‌) را تشکیل‌ می‌دادند (پاکالین‌، همانجا؛نیز رجوع کنید به اُوزترک‌، ص‌ ۹۱ـ۹۲).

از این‌ میان‌، شعبانیه‌ بیشترین‌ انشعابات‌ را داشته‌ ( د. ا. د. ترک‌، همانجا؛برای‌ نمودار زیرشاخه‌های‌ شعبانیه‌ رجوع کنید به اوزترک‌، ص‌ ۹۲) و طریقت‌ جمالیه‌ در واقع‌، به‌ واسطه‌ شعبانیه‌ تا امروز در آناطولی‌ ادامه‌ یافته‌ است‌ ( د. ا. د. ترک‌ ، همانجا؛
اوزترک‌، ص‌ ۹۲، ۱۰۱). جمالیه‌، همچنین‌ به‌ واسطه‌ طریقت‌ بکریه‌ (منتسب‌ به‌ شمس‌الدین‌ مصطفی‌ بکری‌، متوفی‌ ۱۱۶۲)، از زیرشاخه‌های‌ طریقت‌ شعبانیه‌، در شمال‌ افریقا و سوریه‌ و حجاز گسترش‌ یافت‌ ( د. ا. د. ترک‌ ، همانجا؛برای‌ اطلاعات‌ بیشتر رجوع کنید به کلیر، ص‌ ۱۵ـ۱۶، ۳۱).



منابع:

(۱) محمدطاهر بروسه‌لی‌، عثمانلی‌ مؤلفلری، استانبول‌ ۱۳۳۳ـ ۱۳۴۲؛
(۲) محمد ثریا، سجل‌ عثمانی‌، استانبول‌ ۱۳۰۸ـ ۱۳۱۵/ ۱۸۹۰ـ ۱۸۹۷، چاپ‌ افست‌ انگلستان‌ ۱۹۷۱؛
(۳) احمدبن‌ مصطفی‌ طاشکوپری‌زاده‌، الشقائق‌ النعمانیه‌ فی‌ علماءالدوله‌ العثمانیه، چاپ‌ احمد صبحی‌فرات‌، استانبول‌ ۱۴۰۵؛
(۴) محمدبن‌ یحیی‌ عطائی‌، حدائق‌ الحقائق‌ فی‌ تکمله ‌الشقائق‌، در شقائق‌ نعمانیه‌ و ذیللری‌، چاپ‌ عبدالقادر اوزجان‌، استانبول‌: دارالدعوه‌، ۱۹۸۹؛
(۵) Nathalie Clayer , Mystiques, etat et societe : les Halvetis dans l’aire balkanique de la fin du XV e sieclea a nos jours , Leiden 1994;
(۶) Yasar Nuri Ozturk , The eye of the heart: an introduction to sufism and the major tariqats of Anatolia and the Balkans , tr. Richard Blakney, Istanbul 1995;
(۷) Mehmet Zeki Pakalin, Osmanli tarih deyimleri ve terimleri sozlugu, Istanbul 1971-1972;
(۸) J. Spencer Trimingham, The sufi orders in Islam , London 1973;
(۹) TDVIA , s.v. “Cemal-i Halveti” (by Mehmed Serhan Taysi).

دانشنامه جهان اسلام  جلد ۱۰

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
-+=