دانشمندان و بزرگان خارجی متاخرزندگینامه دانشمندان و بزرگان خارجی

زندگینامه تَنْگْلوشا (ستاره شناس بابلی سده اول میلادی)

صورت تحریف شده نام توکروس ، ستاره شناس بابلی سده اول میلادی . این نام به صورتهای گوناگونی چون تینْکْلوش (قِفْطی ، ص ۱۴۷)، تینکلوس (ابن ندیم ، ص ۳۲۹)، طینْقُروس (ابن ندیم ، همانجا؛ قفطی ، ص ۳۰۴) و حتی دَنْکاوَشا (ابن ابی اُصَیبِعه ، ج ۲، ص ۳۰) ذکر شده است . در باره زندگی تنگلوشا تقریباً هیچ اطلاعی وجود ندارد. ذکر نام او در الفهرست و تاریخ الحکماء به دو صورتِ تینکلوس (ابن ندیم ، همانجا؛ قفطی ، ص ۱۴۷) و طینقروس (ابن ندیم ، همانجا؛ قفطی ، ص ۳۰۴)، این تصور را به وجود آورده که دو نفر با دو نام متفاوت وجود داشته اند. گوتشمیت (ص ۸۲) بدرستی طینقروس را تحریف شده توکروس ، و تینکلوس را صورت تحریف شده تئوکلوس دانسته است .

آرای بسیاری از فرهنگ نویسان فارسی زبان ، چون جمال الدین شیرازی در فرهنگ جهانگیری و عبدالرشید تَتَوی در فرهنگ رشیدی ، در باره این نامواژه بر مبنای ریشه شناسی عامیانه آن بوده است که تنگلوشا را ترکیبی از «تنگ » به معنای «کتاب » و «لوشا» را نام حکیم موهومی اهل روم یا بابل دانسته اند (برای آگاهی از آرای این فرهنگ نویسان در این نوع ریشه شناسی رجوع کنید به دهخدا، ذیل «تنگلوش »، «تنگلوشا»). فولرس (ج ۱، ص ۴۷۱) نیز این نام را به اشتباه مشتق از ریشه لغت یونانی زئوخیس ( Zeuxis ) دانسته است .

صورت صحیح این اشتقاق را سالماسیوس ، دانشمند فرانسوی (متوفی ۱۰۶۳/ ۱۶۵۳)، دریافته و به یکی بودن نام تنگلوشا و توکروس ، ستاره شناس یونانی قرن اول میلادی ، اشاره کرده است (نالینو، ص ۲۴۶). دگرگونی این نام در پی ترجمه کتابهای او یا کتابهای منسوب به او از یونانی به پهلوی و از پهلوی به عربی رخ داده است ( رجوع کنید به همان ، ص ۲۵۰ـ۲۵۲؛ بوریسوف ، ص ۳۰۲ـ ۳۰۵؛ برای آگاهی از تطور این نام از توکروس به تنگلوشا رجوع کنید به بوریسوف ، ص ۳۰۰).

آثار متعلق یا منسوب به تنگلوشا، او را در درجه اول عالم احکام نجوم معرفی می کنند. تنها اثری که تعلق آن به تنگلوشا قطعی است ، در احکام نجوم بوده است ( رجوع کنید به ادامه مقاله ). کتابهای گوناگونی ، بویژه در علوم غریبه ، نیز به او منسوب است ، از جمله رساله های متعددی به فارسی و عربی در باره کیمیا و رموز کیمیاگری ، که در بعضی از این رسائل او را «تنکلوشاه هندی » نیز نامیده اند (برای نمونه رجوع کنید به دانش پژوه و علمی انواری ، ج ۲، ص ۲۷۳). همچنین در رساله ای در باره «علم الفراسه »، از آرای تنگلوشا در این موضوع یاد شده (آلوارت ، ج ۳، ص ۵۷۲) و فخررازی نیز از آرای وی در باب سحر یاد کرده است (ج ۸، ص ۱۹۱؛ نیز رجوع کنید به حائری ، ج ۵، ص ۲۷).

کثرت آثار منسوب به تنگلوشا در موضوعهای گوناگون ، بویژه در علوم غریبه ، نقل قولهای قفطی (ص ۱۴۷) و ابن ندیم (ص ۳۲۹) در باره تنگلوشا که او را بیشتر به شخصیتی افسانه ای نزدیک می کند تا واقعی ، و نیز بررسی مهمترین آثار منسوب به او که محل تلاقی حوزه های علمی سریانی و ایرانی و یونانی است (سزگین ، ج ۷، ص ۷۳)، مانع از آن می شوند که آرای منسوب به او را در این آثار، آرای شخصی واقعی بدانیم . ظاهراً در بسیاری از این آثار، آوردن نام تنگلوشا محملی برای به وجود آوردن بستر تاریخی مناسب برای موضوع موردنظر نویسندگان بوده است ، نه ارجاع به آرای شخصی واقعی .

کتابی که قطعاً به تنگلوشا منسوب است ، کتاب الموالید علی الوجوه و الحدود است (سزگین ، ج ۷، ص ۷۱ـ۷۳). موضوع این کتاب ، احکام نجوم و بحث در باره صورتهای فلکی است و تقسیم بندی صور فلکی تنها از دید ناظر زمینی و بر خلاف صور چهل و هشت گانه بطلمیوس صورت گرفته است (نالینو، ص ۲۴۸ـ۲۴۹). اصل این کتاب به یونانی بوده (تقی زاده ، ج ۱۰، ص ۳۱۸) و فقط بخشهایی از آن در کتاب نجومی دانشمند یونانی ، رتوریوس (زنده در سده ششم میلادی )، باقی مانده است (سزگین ، ج ۷، ص ۷۱). کتاب تنگلوشا از یونانی به پهلوی (تقی زاده ، همانجا) و در قرن دوم یا سوم هجری از پهلوی به عربی برگردانده شد (سزگین ، همانجا). ترجمه عربی آن برای دانشمندان اسلامی شناخته شده بوده که از عبارات قفطی (همانجا) در باره آن ، کاملاً پیداست . از متن عربی کتاب نقل قولهای محدودی باقی مانده است .

از جمله اطلاعاتی که از این کتاب داریم ، مطالبی است که ابومعشر بلخی در المدخل الکبیر (ص ۳۰۸ـ۳۲۹) به مناسبت بحث در باره طبایع بروج و حالات و مطالع آنها به نقل از تنگلوشا (تینکلوس ، مثلاً در ص ۳۰۹ و ۳۱۸) آورده است . یکی از دلایلی که صحت انتساب کتاب الموالید به تنگلوشا را تأیید می کند، انتشار همین بخش از کتاب ابومعشر بلخی توسط بول ، دانشمند آلمانی ، بود (نالینو، ص ۲۴۹ـ۲۵۰؛ تقی زاده ، ج ۱۰، ص ۳۱۸ـ۳۱۹)، اگرچه گاهی بین آرایی که ابومعشر بلخی از قول تنگلوشا نقل کرده و آنچه از متن یونانی کتاب الموالید در نوشته های رتوریوس باقی مانده ، هماهنگی وجود ندارد. از نوشته ابومعشر بلخی نیز به سبب تحریفها و افتادگیهایی که در آن راه یافته ، باید با احتیاط استفاده کرد (سزگین ، همانجا).

در بخشی از کتاب المغنی فی احکام النجوم اثر ابن هَبَنْتا ــ که در باره وجوه بروج و صورتهای فلکی بنا به رأی ایرانیان و یـونانیـان و هندیـان است (ج ۲، ص ۳۰۶ـ ۴۲۷) ــ از آرای توکروس یاد شده است . به نوشته ابن هبنتا (ج ۲، ص ۳۰۷) آرای تینکلوش بابلی در الابریذج / البِزیذج (گزیده ها، کتابی نجومی متعلق به ایران پیش از اسلام ) نقل شده است . ابن هبنتا نیز آن آرا را با کتاب تینکلوس مقابله کرده است . این امر دلیلی بر ترجمه کتاب الموالید تنگلوشا به زبان پهلوی و نیز وجود متن عربی این کتاب تا زمان ابن هبنتاست . همچنین چون ابن هبنتا عین عبارت منابع خود را نقل کرده ، نسبت به نوشته های ابومعشر بلخی متن درست تری به دست داده است (سزگین ، ج ۷، ص ۷۲).

آثار منسوب به تنگلوشا عبارت اند از:

۱) کتاب فی صور درج الفلک و مایدلُّ علیه من احوال المولودین بها (همان ، ج ۷، ص ۷۳)، که به نام کتاب تنکلوشا البابلی القوقانی فی صور درج الفلک و ماتدلُّ علیه من احوال المولودین نیز معرفی شده است (فورهووه ، ص ۳۶۶؛بروکلمان ، ج ۱، ص ۲۸۰). در باره اینکه این کتاب واقعاً متعلق به تنگلوشاست یا نه ، بحثهای بسیاری شده است ؛از جمله خولسون (ص ۳۲۹ـ۳۳۰) معتقد بود که این کتاب نوشته تنگلوشای بابلی بوده و ابوبکر احمدبن علی بن قیس کسدانی ، مشهور به ابن وحشیه * ، آن را از نبطی به عربی ترجمه کرده است . بسیاری از محققان پس از خولسون در باره نظر او تردید کرده (برای آگاهی از خلاصه ای از این بحثها و تردیدها رجوع کنید به سزگین ، ج ۴، ص ۱۱۲ـ۱۱۶؛نالینو، ص ۲۴۴ـ۲۶۱) و به این نتیجه رسیده اند که این کتاب ترجمه ابن وحشیه نیست ، بلکه احتمالاً نوشته خود اوست (گوتشمیت ، ص ۸۹ـ۹۰) و یا مجموعه ای است از جعلیات فردی پایبند به سنّتهای علمی کلدانی که آن را در قرن ششم یا هفتم میلادی نوشته است (سزگین ، ج ۴، ص ۱۱۶).

همچنین با استناد به نوشته ای در حاشیه نسخه ای از ترجمه فارسی این کتاب ( رجوع کنید به ادامه مقاله ) ــ که زمان ترجمه آن از یونانی به فارسی میانه (پهلوی ) هشتاد سال پیش از هجرت پیامبر اسلام دانسته شده است (گوتشمیت ، ص ۸۷ ـ ۸۸؛بوریسوف ، ص ۳۰۱) ــ این فرض مطرح شده که این کتاب در اصل به یونانی بود و در حدود ۵۴۲ میلادی به پهلوی ترجمه شده و بعدها این ترجمه ، اصل کتاب تلقی گردیده است (گوتشمیت ، همانجا). در هر صورت ، این کتابِ منسوب به تنگلوشا، بویژه به سبب ترجمه فارسی آن ، بسیار بااهمیت است . از متن عربی آن چند نسخه خطی وجود دارد (سزگین ، ج ۴، ص ۱۱۶، نیز رجوع کنید به ج ۷، ص ۷۳). گزیده ای نیز از آن تهیه شده است (ماخ ، ص ۴۳۵). اگرچه ابن ابی اصیبعه (ج ۲، ص ۳۰) از منتخب کتاب دنکاوشا نام برده که فخررازی آن را تهیه کرده ، نمی توان به یقین گفت که متن برگزیده موجود، همان گزیده فخررازی است . خولسون (ص ۴۵۸ـ۴۹۲) متن عربی این کتاب را، بر اساس نسخه موجود در کتابخانه لیدن هلند، بتفصیل بررسی کرده است . این کتاب به فارسی نیز ترجمه شده است . ترجمه فارسی کهن موجود از این اثر احتمالاً متعلق به قرن پنجم یا ششم هجری می باشد (منزوی ، ۱۳۴۸ـ۱۳۵۳ ش ، ج ۱، ص ۲۵۸؛حائری ، ج ۷، ص ۴۱۲).

با تطبیق بعضی بخشهای متن عربی ، بویژه بخشهایی که نالینو (ص ۲۵۴ـ ۲۵۵) آورده ، با ترجمه فارسی همین بخشها ( تنگِلوشا، یا، صور درج ، ص ۱۳۸، ۱۵۰، ۱۶۳ـ۱۶۴) روشن می شود که مترجم فارسی کاملاً به متن عربی وفادار بوده است . از این ترجمه بارها استفاده شده است ، از جمله ابوالحسن علی بن زید بیهقی مشهور به ابن فندق در کتاب جوامع احکام النجوم (گ ۳۱ ر ـ ۳۸ ر) در بحث در باره احکام درجات طوالع ، بسیاری از نوشته های صور درج را عیناً، اما بدون ذکر مأخذ، از ترجمه فارسی آن نقل کرده است . خواجه نصیرالدین طوسی نیز در رساله خود در احکام نجوم به نام سفینه الاحکام ، یا ، سفینه الافلاک در موارد بسیار زیادی (مثلاً، نصیرالدین طوسی ، گ ۳ پ ، ۶ پ ) آرای تنگلوشا را به نقل از ترجمه فارسی صور درج ذکر کرده است (نیز رجوع کنید به آلوارت ، ج ۵، ص ۲۹۳ـ۲۹۴). رساله ای که شرح رساله تنکلوشاه بابلی دانسته شده (فاضل ، ج ۱، ص ۳۳۵) نیز در اصل رونویسی از ترجمه صور درج است . همایونفرخ چاپ عکسی دست نویسی از ترجمه فارسی صور درج را همراه با متن بازنویسی شده آن ، منتشر کرده است .

۲) رساله فی علم الحروف و خواصها و اسرار بسطها ، که یک نسخه از آن شناسایی شده است (سزگین ، ج ۷، ص ۷۳).

۳) کتاب النباتات و الحشایش . از این کتاب نیز تنها یک نسخه شناسایی شده (گلچین معانی ، ج ۵، ص ۲۰۱) که در مجموعه ای فارسی از آثار کیمیایی منسوب به او ( رجوع کنید به ادامه مقاله ) آمده است .

۴) رساله فی الکیمیا . از این رساله نیز یک نسخه شناسایی شده است (سزگین ، ج ۴، ص ۱۱۶).

۵) مجموعه ای به فارسی متشکل از چندین رساله در علم کیمیا، که شخصی به نام محمدابراهیم فرزند محمدحسن قراگزلو، احتمالاً در قرن سیزدهم هجری ، گرد آورده است (منزوی ، ۱۳۴۸ـ۱۳۵۳ ش ، ج ۱، ص ۶۲۱). تعداد رساله های این مجموعه در نسخه های خطی گوناگون متفاوت است ، از جمله در نسخه های خطی که نام مترجم در آن ذکر شده ، ۱۵ رساله آمده است (دانش پژوه ، ج ۱۳، ص ۳۰۷۵؛منزوی ، ۱۳۴۸ـ۱۳۵۳ ش ، ج ۱، ص ۶۲۱ـ۶۲۲)؛در نسخه های دیگر بین ۱۷ (دانش پژوه و علمی انواری ، ج ۲، ص ۲۷۳ـ۲۷۴) تا ۲۲ رساله (استوری ، ج ۲، بخش ۳، ص ۴۳۴ـ ۴۳۵) وجود دارد.

البته معرفی بیش از ۱۹ رساله در این مجموعه ، بر اثر تکرار یک رساله با نامهای گوناگون بوده است . از رساله های این مجموعه نیز دست نویسهای متعددی وجود دارد (منزوی ، ۱۳۴۸ـ ۱۳۵۳ش ، ج ۱، ص ۷۰۱؛همو، ۱۳۶۲ـ۱۳۷۰ش ، ج ۱، ص ۸۴۹ ـ ۸۵۰). یکی از این رساله ها، کنوز سبعه در علم اکسیر در بمبئی چاپ سنگی شده است (مشار، ج ۲، ستون ۲۶۷). ملاحسین کاشفی سبزواری (متوفی ۹۱۰) مطالبی از این رساله ها را استخراج کرده و در خلاصه الاسرار خود، که به عربی است ، آورده است (منزوی ، ۱۳۷۷ ش ، ج ۱، ص ۹۸).



منابع :

(۱) ابن ابی اصیبعه ، کتاب عیون الانباء فی طبقات الاطباء ، چاپ امرؤالقیس بن طحان ( آوگوست مولر ) ، کونیگسبرگ و قاهره ۱۲۹۹/۱۸۸۲، چاپ افست انگلستان ۱۹۷۲؛
(۲) ابن ندیم ؛
(۳) ابن هبنتا، المغنی فی احکام النجوم ، چاپ عکسی از نسخه خطی کتابخانه دولتی باواریا مونیخ ، ش ۸۵۲ arab ، چاپ فؤاد سزگین ، فرانکفورت ۱۴۰۷/۱۹۸۷؛
(۴) ابومعشر بلخی ، المدخل الکبیر الی علم احکام النجوم ، چاپ عکسی از نسخه خطی کتابخانه سلیمانیه استانبول ، مجموعه جاراللّه ، ش ۱۵۰۸، فرانکفورت ۱۴۰۵/۱۹۸۵؛
(۵) علی بن زید بیهقی ، جوامع احکام النجوم ، نسخه خطی کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران ، ش ۴۸۹؛
(۶) حسن تقی زاده ، مقالات تقی زاده ، چاپ ایرج افشار: «علم نجوم و احکام نجوم در ایران قدیم »، تهران ۱۳۴۹ـ ۱۳۵۸ ش ؛
(۷) تنگِلوشا، یا، صور درج ، همراه با چاپ عکس متن اصلی ، با مقدمه رکن الدین همایونفرخ ، تهران : دانشگاه ملی ایران ، ۱۳۵۷ ش ؛
(۸) عبدالحسین حائری ، فهرست کتابخانه مجلس شورای ملی ، تهران ، ج ۵، ۱۳۴۵ ش ، ج ۷، ۱۳۴۶ ش ؛
(۹) محمدتقی دانش پژوه ، فهرست نسخه های خطی کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران ، ج ۱۳، تهران ۱۳۴۰ ش ؛محمدتقی دانش پژوه و بهاءالدین علمی انواری ،

(۱۰) فهرست کتب خطی کتابخانه مجلس شورای اسلامی شماره ۲ ( سنای سابق )، ج ۲، تهران ۱۳۵۹ ش ؛

(۱۱) دهخدا؛
(۱۲) محمود فاضل ، فهرست نسخه های خطی کتابخانه دانشکده الهیات و معارف اسلامی مشهد ، ج ۱، مشهد ۱۳۵۵ ش ؛
(۱۳) محمدبن عمر فخررازی ، المطالب العالیه من العلم الالهی ، چاپ احمد حجازی سقا، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷؛
(۱۴) علی بن یوسف قفطی ، تاریخ الحکماء قفطی ، ترجمه فارسی از قرن یازدهم هجری ، چاپ بهین دارائی ، تهران ۱۳۴۷ ش ؛
احمد گلچین معانی ، «فهرست چند مجموعه کتابخانه مجلس شورای ملی »، در نسخه های خطی : نشریه کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران ، زیرنظر محمدتقی دانش پژوه

(۱۵) و ایرج افشار، تهران ۱۳۴۰ـ۱۳۶۳ ش ؛
(۱۶) خانبابا مشار، مؤلّفین کتب چاپی فارسی و عربی ، تهران ۱۳۴۰ـ۱۳۴۴ ش ؛
(۱۷) احمد منزوی ، فهرست مشترک نسخه های خطی فارسی پاکستان ، اسلام آباد ۱۳۶۲ـ ۱۳۷۰ ش ؛
(۱۸) همو، فهرست نسخه های خطی فارسی ، تهران ۱۳۴۸ـ ۱۳۵۳ ش ؛
(۱۹) همو، فهرست نسخه های خطی مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی ، ج ۱، تهران ۱۳۷۷ ش ؛
(۲۰) کارلو آلفونسو نالینو، تاریخ نجوم اسلامی ، ترجمه احمد آرام ، تهران ?( ۱۳۴۹ ش ) ؛
(۲۱) محمدبن محمد نصیرالدین طوسی ، سفینه الاحکام ، یا، سفینه الافلاک ، نسخه خطی کتابخانه مجلس شورای اسلامی ، ش ۶۴۳۸؛

(۲۲) W. Ahlwardt, Die Handschriften-Verzeichnisse der Kخniglichen Bibliothek zu Berlin:Verzeichniss der arabischen Handschriften , Berlin, vol. 3, 1891, vol. 5, 1893;
(۲۳) A. Borissov, “Sur le nom `Tankalou ªcha ª’ “, JA , vol. 224 (Apr. June 1935);
(۲۴) Carl Brockelmann, Geschichte der arabischen Litteratur , Leiden 1943-1949;
(۲۵) D. Chwolson, غber die غberreste der altbabylonischen Literatur in arabischen غbersetzungen , St. Petersburg 1859;
(۲۶) A. von Gutschmidt, “Die Nabatجische Landwirtschaft und ihre Geschwister”, ZDMG , XV (1861);
(۲۷) Robert D. Mach, Catalogue of Arabic manuscripts ) Yahuda Section ) in the Garrett collection, Princeton University Library , Princeton 1977;
(۲۸) Fuat Sezgin, Geschichte des arabischen Schrifttums , Leiden 1967-1984;
(۲۹) Charles Ambrose Storey, Persian literature: a bio-bibliographical survey , vol. 2, pt. 3, Leiden 1977;
(۳۰) P. Voorhoeve, Handlist of Arabic manuscripts in the Library of the University of Leiden and other collections in the Netherlands , Leiden 1957;
(۳۱) Johann August Vullers, Lexicon Persico-Latinum etymologicum , Bonn 1855-1864.

دانشنامه جهان اسلام جلد ۸ 

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
-+=