اصحاب حضرت رسول(ص)

زندگینامه بُدَیْل بن وَرقاء (صحابه پیامبر صلّی اللّه علیه وآله و سلّم)

بُدَیْل بن وَرقاء ، از صحابه پیامبر صلّی اللّه علیه وآله و سلّم ، از چهره های مؤثر در تاریخ صدر اسلام و شیخ قبیله خُزاعه . سیره نویسان (ابن سعد، ج ۴، بخش ۲، ص ۳۱؛ ابن حجر عسقلانی ، ج ۱، ص ۱۴۱؛ ابن عبدالبر، ج ۱، ص ۱۵۰؛ مقریزی ، ج ۱، ص ۲۸۵ـ۲۸۶) نام او را به اختلاف ضبط کرده اند، اما ابن اثیر (۱۹۷۰ـ۱۹۷۳، ج ۱، ص ۲۰۳) نام کامل او را بدیل بن ورقاءبن عمروبن ربیعه بن عبدالعُزّی بن ربیعه بن جُزّی بن عامربن مازن بن عَدّیِبن عمروبن ربیعه الخزاعی می داند.

ابوالفتوح رازی در تفسیر آیه ۱۶۳ سوره آل عمران و آیه ۲۵ سوره فتح ، سلسله نسب خود را به بدیل می رساند.

درباره زندگی بدیل پیش از اسلام آوردنش ، اطلاع چندانی در دست نیست . به نوشته قَلقَشندی ، او نخستین کسی بود که در مکه خانه مربع شکل ساخت و برای آن پنجره و دریچه هایی تعبیه کرد (ج ۱، ص ۴۲۶) در حالی که مکیان ، به احترام خانه کعبه ، از چنین کاری اجتناب می کردند.

سیره نویسان درباره اسلام آوردن بدیل اختلاف نظر دارند، گروهی این واقعه را پیش از فتح مکه و بعضی دیگر پس از آن می دانند؛ اما تمایل و علاقه بدیل به پیامبر و اصحاب ایشان نشان دهنده وقوع این امر پیش از فتح مکه است . درباره رابطه دوستانه بدیل با پیامبر، ابن هشام (ترجمه فارسی ، ج ۲، ص ۸۰۱ـ۸۰۲) از قول ابن اسحاق می نویسد: خزاعه در جاهلیت و اسلام هواخواه پیامبر بودند و، به طور پنهانی ، رفتار قریش را به پیامبر گزارش می دادند، و قریش در صلح حدیبیه * ، با آنکه او را به نمایندگی نزد پیامبر فرستاده بودند، به سخنانش اعتماد نداشتند و او را متهم به سازش با پیامبر صلّی اللّه علیه وآله وسلّم کردند (نیز رجوع کنید به ابن هشام ، ج ۴، ص ۴۴؛ مقریزی ، همانجا؛ آیتی ، ج ۳، ص ۳۲۵ـ۳۲۶).

همچنین تعابیری نظیر «عَیْبَهُ نُصْحِ رَسولِاللّه » (رازدار یا امینِ سرِّ پیامبر) و «قَعیدٌ حُبُّه » (او بر دوستی نشسته و پایدار است ) که سیره نویسان نقل کرده اند، مؤیدِ روابط نزدیک بدیل با پیامبر صلّی اللّه علیه وآله وسلّم است (رجوع کنید به طبری ، ج ۲، ص ۶۲۵؛ ابن اثیر، ۱۳۸۵ـ۱۳۸۶، ج ۲، ص ۲۰۱؛ ابوالفتوح رازی ، ج ۱۰، ص ۲۲۵ـ۲۲۶؛ مقریزی ، همانجا؛ شوشتری ، ج ۱، ص ۲۲۵). شوشتری و امین عاملی ، تشیع بدیل و خانواده اش را بعید ندانسته اند و امین عاملی می گوید که خزاعه به تشیع شهرت داشته اند (ج ۳، ص ۵۵۰).

بدیل و دیگر افراد قبیله خزاعه در حوادث گوناگون صدر اسلام حضور داشتند. پیامبر برای تبلیغ اسلام ، نافع بن بدیل را همراه ۳۹ تن دیگر از مدینه به نجد فرستادند (رجوع کنید به بئرمعونه * ) و بنی عامر، نافع را به شهادت رساندند. حضور نافع در این حادثه اولاً، نشان می دهد که وی پیش از پدر مسلمان شده بود؛ در ثانی ، تلویحاً به اسلام آوردن بدیل پیش از فتح مکه اشاره دارد. در صلح حدیبیه (سال هشتم ) بدیل و خزاعیان همراه دیگر اصحاب با پیامبر صلّی اللّه علیه وآله وسلّم هم پیمان شدند. شرکت بدیل در این پیمان این احتمال را که بدیل در این هنگام اسلام آورده باشد تأیید می کند.

پس از انعقاد صلح حدیبیه ، پیامبر صلّی اللّه علیه وآله وسلّم نامه ای به خط علی علیه السّلام برای بدیل فرستاد. در این نامه جمله «کریمترینِ اهل تهامه نزد من شمایید» نشان دهنده مقام بدیل و خزاعه نزد پیامبر صلای اللّه علیه وآله وسلّم است (رجوع کنید به ابن حجر عسقلانی ، همانجا؛ ابن اثیر، ۱۹۷۰ـ۱۹۷۳، ج ۱، ص ۲۰۴؛ ابن عبدالبر، همانجا و منابع دیگر). بدیل بعدها این نامه را به فرزندش مَسْلَمه سپرد و گفت : «مادام که این نامه با شماست ، خیر و برکت با شما خواهد بود».

هنگامی که قریش پیمان حدیبیه را نقض کرد، پیامبر برای جنگ رهسپار مکه شد (سال دهم )، با استقرار سپاه ایشان نزدیک مکه ، بدیل و ابوسفیان برای آگاهی از اوضاع و احوال و احتمالاً تسلیم مسالمت آمیز مکه نزدیک سپاه پیامبر صلّی اللّه علیه وآله وسلّم آمدند (ابوالفرج اصفهانی ، ج ۶، ص ۳۵۲ـ۳۵۴). عباس ، عموی پیامبر، آنان را یافت و در معرفی بدیل به پیامبر گفت که این دایی توست و بر دوستی پایدار است ، و پیامبر نیز او را دعا کردند (ابن حجر عسقلانی ، همانجا؛تستری ، ج ۲، ص ۱۴۸ـ۱۵۰، به نقل از شیخ طوسی ). به نظر تستری ، وجه اطلاق کلمه «دایی » به بدیل این بوده که مادر عبد مناف (جدّ پیامبر) از خزاعه بوده است (همانجا).

بعلاوه ، در فتح مکه خانه بدیل و مولایش رافع از خانه های امنی بود که قریش ، به دستور پیامبر صلّی اللّه علیه وآله وسلّم ، به آنجا پناهنده شده بودند (ابن اثیر، ۱۹۷۰ـ۱۹۷۳، ج ۱، ص ۲۰۳؛امین ، همانجا). بنابر نظر سیره نویسان ، بدیل بن ورقاء در غزوه حنین پاسدار غنایم بود و در غزوه طائف نیز شرکت داشت (ابن حجر عسقلانی ، همانجا؛ابن سعد، همانجا؛صفدی ، ج ۱۰، ص ۱۰۲؛
فیاض ، ص ۱۲۱؛شهیدی ، ص ۸۰ـ۸۱). همچنین در سریه * تبوک مأمور بسیج قبیله بنی کعب برای جنگ با رومیان بود (مقریزی ، ج ۱، ص ۴۴۶). و در حجه الوداع پیام پیامبر صلّی اللّه علیه وآله وسلّم را مبنی بر حرمت روزه در ایام تشریق (سه روز پس از عید قربان ) به مردم رساند. تاریخ دقیق تولد و وفات بدیل روشن نیست اما با توجه به اینکه در حجه الوداع مشرّف بوده و پیش از پیامبر درگذشته است ، عمر تقریبی او را حدود ۹۹ یا ۱۰۰ سال می توان تخمین زد.

فرزندان بدیل ، نافع و مسلمه و عبدالله و عبدالرحمان ، همانند پدر، منشأ خدماتی در صدر اسلام بودند. عبدالله ، که در فتح مکه اسلام آورده بود، در غزوات حنین و تبوک و طائف شرکت داشت و به دستور عمر، در ۳۲، اصفهان و همه نواحی اطراف آن را فتح کرد (ابونعیم ، ج ۱، ص ۲۸ـ۲۹؛بلاذری ، ص ۳۰۴؛حاکم نیشابوری ، ج ۳، ص ۳۹۵)؛و سرانجام ، در جنگ صفین جزو یاران علی علیه السّلام به شهادت رسید (یعقوبی ، ج ۲، ص ۱۸۲؛نصربن مزاحم ، ص ۴۵۵). کشّی به نقل از فضل بن شاذان ، از عبدالله با عنوان «رئیس و زاهد و تابعی بزرگ » یاد می کند، هر چند حضور وی در غزوات زمان پیامبر تابعی بودن او را رد می کند (ص ۶۹). عبدالرحمان نیز، مانند برادرش ، در جنگ صفین شهید شد (تستری ، ج ۵، ص ۲۸۴).



منابع :

(۱) محمدابراهیم آیتی ، تاریخ پیامبر اسلام ، چاپ ابوالقاسم گرجی ، تهران ۱۳۶۶ ش ؛
(۲) ابن اثیر، اسدالغابه فی معرفه الصحابه ، چاپ محمدابراهیم بنا و محمداحمد عاشور، قاهره ۱۹۷۰ـ۱۹۷۳؛
(۳) همو، الکامل فی التاریخ ، بیروت ۱۳۸۵ـ۱۳۸۶/۱۹۶۵ـ۱۹۶۶؛
(۴) ابن حجر عسقلانی ، کتاب الاصابه فی تمییزالصحابه ، مصر ۱۳۲۸؛
(۵) ابن سعد، کتاب الطبقات الکبیر ، چاپ ادوارد سخو، لیدن ۱۳۲۱ـ۱۳۴۷؛
(۶) ابن عبدالبرّ، الاستیعاب فی معرفه الاصحاب ، چاپ علی محمد بجاوی ، قاهره ( بی تا. ) ؛
(۷) ابن کثیر، البدایه والنهایه فی التاریخ ، قاهره ۱۳۵۱/۱۹۳۲؛
(۸) ابن هشام ، السیره النبویه ، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری ، و عبدالحفیظ شلبی ، بیروت ( بی تا. ) ؛
(۹) همان ، ترجمه و انشای رفیع الدین اسحاق بن محمد همدانی ، چاپ اصغر مهدوی ، تهران ۱۳۶۱ ش ؛
(۱۰) حسین بن علی ابوالفتوح رازی ، تفسیر روح الجِنان و روح الجَنان ، چاپ ابوالحسن شعرانی و علی اکبر غفاری ، تهران ۱۳۸۲ـ۱۳۸۷؛
(۱۱) علی بن حسین ابوالفرج اصفهانی ، کتاب الاغانی ، بیروت ( بی تا. ) ؛
(۱۲) احمدبن عبدالله ابونعیم ، کتاب ذکر اخبار اصفهان ، لیدن ۱۹۳۱ـ۱۹۳۴؛
(۱۳) محسن امین ، اعیان الشیعه ، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳؛
(۱۴) احمدبن یحیی بلاذری ، فتوح البلدان ، بیروت ۱۹۸۸؛
(۱۵) محمدتقی تستری ، قاموس الرجال ، تهران ۱۳۷۹ـ۱۳۹۱؛
(۱۶) محمدبن عبدالله حاکم نیشابوری ، المستدرک علی الصحیحین ، بیروت ( بی تا. ) ؛
(۱۷) نورالله بن شریف الدین شوشتری ، مجالس المؤمنین ، تهران ۱۳۷۵؛
(۱۸) جعفر شهیدی ، تاریخ تحلیلی اسلام ، تهران ۱۳۶۲ ش ؛
(۱۹) خلیل بن ایبک صفدی ، کتاب الوافی بالوفیات ، ج ۱۰، چاپ جاکلین سوبله و علی عماره ، ویسبادن ۱۴۰۲/۱۹۸۲؛
(۲۰) محمدبن جریر طبری ، تاریخ الطبری : تاریخ الامم والملوک ، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم ، بیروت ( ۱۳۸۲ـ۱۳۸۷/ ۱۹۶۲ـ۱۹۶۷ ) ؛
(۲۱) علی اکبر فیاض ، تاریخ اسلام ، مشهد ۱۳۳۹ ش ؛
(۲۲) احمدبن علی قلقشندی ، صبح الاعشی ، قاهره ۱۳۳۱/۱۹۱۳؛
(۲۳) محمدبن عمرکشّی ، اختیار معرفه الرجال ، ( تلخیص ) محمدبن حسن طوسی ، چاپ حسن مصطفوی ، مشهد ۱۳۴۸ ش ؛
(۲۴) احمدبن علی مقریزی ، امتاع الاسماع ، چاپ محمود محمدشاکر، قاهره ( بی تا. ) ؛
(۲۵) نصربن مزاحم ، وقعه صفّین ، چاپ عبدالسلام محمدهارون ، قاهره ۱۳۸۲، چاپ افست قم ۱۴۰۴؛
احمدبن اسحاق یعقوبی ، تاریخ الیعقوبی ، بیروت ( بی تا. )

دانشنامه جهان اسلام  جلد ۲ 

Show More

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back to top button
-+=