زندگینامه بقراط (۴۶۰ ق م)

 نام بزرگترین پزشک قدیم است که در ۴۶۰ ق م مسیح در جزیره ای از بحرالجزایر یونان متولد گردید. او برخلاف آنچه شهرت دارد بهیچ وجه نه مخترع و نه پایه گذار علم طب بود. ولی در زمان خود احاطهء کامل بر دانش پزشکی علمی و عملی داشت.

وی از شاگردان اسقلبیوس ثانی است اسقلبیوس پس از مرگ سه خلیفه بجا گذاشت: ماغارینس و وارخس و بقراط پس از مرگ ماغارینس و وارخس ریاست به بقراط منتهی گشت.

یحیی نحوی گوید: بقراط وحید عصر خویش و کامل و فاضل و مبین و معلم همهء اشیا و در این کمالات ضرب المثل بوده و طبیب و فیلسوف بود.

و کار او بدانجا کشید که مردم او را چون خدایی بپرستیدند. و حکایت او دراز است و در صناعت قیاس و تجربت او را قوتی عجیب بود. که هیچ طاعنی را در آن طعنی نتواند بود. و او اول کس است که به بیگانگان طب آموخت چنانکه در کتاب عهد خویش به اطباء بیگانه گفته است. تا مبادا علم طب از میان برود و آنانرا بنظر فرزندان خویش می دید ظهور بقراط در سال ۹۶ تاریخ بخت نصر بود و این سال مطابق با چهاردهمین سال سلطنت بهمن درازدست پادشاه ایران است.

و نیز یحیی نحوی گوید: بقراط هفت تن از هشت تن طبیب عقیب اسقلبیوس مخترع طب است و جالینوس هشتمین آنهاست جالینوس درک خدمت بقراط نکرده و مابین آن دو ۶۶۵ سال فاصله است و بقراط ۹۵ سال بزیست تا شانزده سالگی تحصیل میکرد و پس از آن مدت ۷۶ سال عالم و معلم بود و اولاد صلبی او سه تن بودند: تاسلوس، دراقن و دختری بنام مایا ارسیا و این دختر اعلم از دو برادر خویش بود و از نوادهء بقراط، بقراط بن ثاسلوس و بقراط بن دراقن است و بخط اسحاق دیده شد که بقراط نود سال عمر کرده است

برخی از شاگردان بقراط عبارتند از:

لاذن مرجس ساوری مکسانوس مانیسون اسطات غورس سنبلقیوس ثاثالس و فولولس که او از بزرگترین شاگردان بقراط بود.

مفسرین کتب او عبارتند از: سنبلقیوس سنطالس دیسقوریدس اول طیماوس الفلسطینی مانطیاس ارسطراطس ثانی قیاسی بلادیوس که فصول بقراط را تفسیر کرده است.و جالینوس

تألیفات بسیاری به وی نسبت داده اند و برخی از آنها بدیگر زبانها ترجمه شده است سوگندنامهء وی هنوز هم در جهان دانش اهمیت بسزایی دارد :

فصاد ترا در بدن از یأس تو خون نیست
ور هست چنان نیست که اصناف امم را
سبابه ٔ بقراط قضا یک حرکت یافت
شریان حسود تو و شریان بقم را

انوری (از شرفنامهء منیری)

اگر بقراط جولاهی نداند
نیفزاید برو بر قدر جولاه

سعدی (صاحبیه)

گذر کرد بقراط بر وی سوار
بپرسید کاین را چه افتاد کار

(بوستان چ قدیم طهران شعر ۳۴۳ )

و رجوع به ابن الندیم و تاریخ علوم عقلی و ایران باستان و عیون الانباء و شهرزوری و تاریخ گزیده و التفهیم و لغات تاریخیه و جغرافیهء ترکی و تتمهء صوان الحکمه و معجم المطبوعات و قفطی و دایره المعارف فارسی و ناظم الاطباء Hippocrate Hyppocrate – ( و لاروس بزرگ شود ).

لغت نامه دهخدا

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *