عرفا-سعرفای قرن هشتم

زندگینامه شیخ برهان الدّین ساغَرچی (صاغَرجی )

 عارف قرن هشتم . نام او در بیشتر تذکره ها ذکر نشده و نام پدر و زادگاه و تاریخ ولادت و وفات او نیز معلوم نیست . براساس شرح احوال و کرامات او در رساله قندیّه ، نَسَبش به عمربن خطاب می رسد و نسبت ساغرچی نیز بدین سبب به او داده شده که مدتی حاکمِ قصبه ساغَرچِ سمرقند بوده است (محمد سمرقندی ، ص ۱۰۳).

برهان الدّین در بغداد نزد شیخ نورالدّین عبدالرحمان اسفراینی (۳۹ـ۷۱۷) رفت و از مریدان محبوب او شد؛ چنانکه شیخ او را بر جانشین خود، علاءالدوله سمنانی (۶۵۹ـ۷۳۶)، برتری می داد (همان ، ص ۱۰۴ـ۱۰۷). سپس مدتی در مکه اقامت کرد و در آنجا خوارق عاداتی از او ظاهر شد. همچنین گفته اند که پس از یک «معراج اولیایی » به مقام قطبیّت رسید و سپس به خَتا، چین شمالی ، رفت (همان ، ص ۱۰۷ـ۱۰۸).

ابن بطوطه (۷۰۳ـ۷۷۹) که در خَتا چندین بار با او ملاقات کرده بود، وی را یکی از بزرگان وعّاظ و مردی کریم و گشاده دست خوانده که گاه وام می گرفته و به مردم می بخشیده است . چون سلطان هند شرح احوال او را شنید، ۰۰۰ ، ۴۰ دینار برایش فرستاد و به دهلی دعوتش کرد. ولی برهان الدین با دینارها قروض خود را پرداخت و از رفتن به هندوستان خودداری کرد و گفت که نمی خواهد نزد پادشاهی برود که دانشمندان در محضر او باید بایستند (ابن بطوطه ، ج ۲، ص ۴۶۸). پس به چین رفت و به فرمان خان ، پیشوای مسلمانان آنجا شد و لقب «صدر جهان » گرفت (همان ، ج ۲، ص ۶۵۵). در آنجا در حضور شاه ، کاهنی بت پرست را مغلوب خوارق عادات خود ساخت ؛ ازینرو، پادشاه با او بیعت کرد و دخترش را به عقد وی درآورد و همه فرزندان شیخ از این همسرند (محمد سمرقندی ، ص ۱۱۴ـ۱۱۵).

برهان الدین از جمله مشایخی است که به میر سید علی همدانی * (ابن کربلائی ، ج ۱، ص ۱۰۸ـ۱۰۹؛ اذکائی ، ص ۵۸ ـ ۵۹) و شیخ ناصرالدین عمربن محمدبن عمربن احمدالکبری ‘ اجازه ارشاد داده اند (جنید شیرازی ، ص ۱۲۳(.از شیخ برهان الدین پنج سطر مناجات باقی مانده است (منزوی ، ج ۲، بخش ۱، ص ۱۴۱۸)

بنابه وصیّت برهان الدین ،او را در سمرقند نزدیک دیوار جنوبی ارگ در کنار مزار شیخ نورالدین بصیر (متوفی ۶۴۶) به خاک سپردند (محمد سمرقندی ، ص ۱۲۱؛ ابوطاهر سمرقندی ، ص ۱۷۳).

گنبد مقبره او را امیرتیمور (۷۳۶ـ۸۰۷) ترمیم کرد (ابوطاهر سمرقندی ، همانجا). به گفته ابوطاهر سمرقندی (همانجا) از سقف مقبره برهان الدین ظرفی مسی آویخته شده است که تار مویی از حضرت رسول اکرم صلی اللّه علیه وآله وسلّم در آن قرار دارد.


منابع :

(۱) ابن بطوطه ، رحله ابن بطوطه ، چاپ محمد عبدالمنعم عریان ، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷؛
(۲) ابن کربلائی ، روضات الجنان و جنات الجنان ، چاپ جعفر سلطان القرائی ، تهران ۱۳۴۴ـ۱۳۴۹ ش ؛
(۳) پرویز اذکائی ، مروج اسلام در ایران صغیر: احوال و آثار میرسید علی همدانی ، همدان ۱۳۷۰ ش ؛
(۴) معین الدین جنیدبن محمود جنید شیرازی ، شدّالازار فی حطّ الاوزار عن زوار المزار ، چاپ محمد قزوینی و عباس اقبال ، تهران ۱۳۶۶ ش ؛
(۵) ابوطاهربن ابوسعید سمرقندی ، سمریّه ، در قندیّه و سمریّه ، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۶۷ ش ؛
(۶) محمدبن عبدالجلیل سمرقندی ، قندیّه ، در قندیّه و سمریّه ، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۶۷ ش ؛
(۷) احمد منزوی ، فهرست نسخه های خطی فارسی ، تهران ۱۳۴۸ـ۱۳۵۳ ش .

دانشنامه جهان اسلام جلد ۳ 

Show More

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back to top button
-+=