ایرانشناس مشهور انگلیسی. در ۷ فوریه ۱۸۶۲/ ۷ شعبان ۱۳۷۸ در گلاسترشر به دنیا آمد. تحصیلات دانشگاهی خود را در کالج ایتن آغاز کرد. پدرش، سربنجامین براون، کارخانه کشتی سازی داشت و میخواست که پسرش رشته مهندسی را ادامه دهد، ولی او به پزشکی بیشتر رغبت داشت، و سرانجام در ۱۸۷۹/ ۱۲۹۷ در دانشگاه کمبریج به تحصیل این رشته پرداخت.
از آنجا که اخبار جنگ میان ترکیه و روسیه (۱۸۷۷/۱۲۹۴) توجه او را جلب کرده بود، و حق را با ترکها میدید، و دلیری و غیرت آنان تحت تأثیرش قرار داده بود، به تاریخ و زبان مردم ترک علاقه مند شد، و ضمن تحصیل پزشکی، به آموختن زبان ترکی، و سپس فارسی و عربی پرداخت.
در تابستان ۱۸۸۲/۱۲۹۹ به استانبول سفر کرد. آشنایی او با زبان و ادبیات ترکی طبعاً وی را به آموختن زبان فارسی و مطالعه شعر و ادب این زبان سوق داد، و از آن پس در دوران تحصیل و پس از آن، روزگارش بیشتر به خواندن کتابهای فارسی، خصوصاً شعر و تاریخ، و معاشرت با ایرانیان میگذشت. در ۱۸۸۷/۱۳۰۴ دوره پزشکی را به پایان رساند و جراح بیمارستان شد، ولی هرگز به آن دل نبست. در ۱۸۸۸/۱۳۰۵ به قصد سیاحت، مطالعه و تحقیق رهسپار ایران شد و در اقامت یکساله خود در ایران، با مردم ایران و آداب و اخلاق ایرانیان آشنا شد و زبان فارسی را به خوبی فراگرفت. کتاب یک سال در میان ایرانیان حاصل این سفر و بیان دیدهها و آموختههای او در این دوران است (نیکلسون، ص VII ؛ مینز، ص ۲ـ۳).
براون پس از بازگشت، در دانشگاه کمبریج به تدریس زبان و تاریخ و ادب فارسی و تحقیق در جریانهای فکری و نهضتهای اجتماعی ایران مشغول شد، و این راهی بود که تا پایان عمر در آن باقی ماند. در ۱۹۰۲/۱۳۲۰، پس از درگذشت ایرانشناس معروف، چارلز ریو ، ریاست مدرسه زبانهای شرقی به او محول شد (نیکلسون، ص VII )، و در ضمنِ طبع و نشر دوره پنج جلدی > تاریخ شعر عثمانی < ، تألیف ا. ج. و. گیب ، اداره امور علمی انتشارات اوقاف گیب نیز عملاً به او سپرده شد (همانجا).
براون به موضوعات دینی و اجتماعی و جریانهای فکری و اعتقادی توجه خاص داشت، و از همان آغاز مطالعات ایرانی و اسلامی خود، چندین مقاله در باره باطنیه، حروفیه و شیخیه در جراید علمی اروپا منتشر ساخت. از اواسط قرن سیزدهم/ نوزدهم درگیری فرقههای بابیه و بهائیه و ازلیّه با یکدیگر از یک سو با حکومت مرکزی و مراجع دینی و اکثریت جامعه از سوی دیگر، به صورت جریانی گسترده و پرآشوب درآمده و فضای فکری و سیاسی ایران را فراگرفته بود. کتاب معروف ادیان و فلسفه ها و آسیای مرکزی ، نوشته کنت دوگوبینو ، باعث جلب توجه براون به این موضوع شد و او را در ادامه تحقیق و مطالعه در تحولات و انشعابات بعدی فرقه بابیه علاقه مند کرد (قزوینی ۱۳۶۳ ش، ج ۲، ص ۳۰۳).
براون طی چند سفر به استانبول و قبرس و فلسطین، و ملاقات با سران بابیه و بهائیه، چون میرزا یحیی صبح ازل و میرزا حسینعلی معروف به بهاءالله و برخی دیگر از منتسبان به این فرقهها، به گردآوری و نشر نوشته های آنان پرداخت. کار وی در باره فرقه های بابیه و ازلیّه وبهائیه، بسیار متنوعتر و پردامنه تر از کارهای دیگر او در این زمینه هاست.
مقصود براون از این تحقیقات، نه تصدیق و ترویج عقاید این فرقه ها بود و نه ایجاد تزلزل، در مبانی اعتقادی جامعه ایرانی؛ او به تاریخ و فرهنگ اسلامی ایران دلبستگی عمیق داشت و تعارض گرایشهای انحرافی این فرقه ها را با حیات دینی و اعتقادی مردم ایران خوب میشناخت. به گفته قزوینی، «اهمیت اطلاع بر احوال و اوضاع این طایفه به خصوص در اروپا فقط از نقطه نظر فن تحقیق مذاهب و ادیان و نیز از نقطه نظر مطلق فن تاریخ است و بس، و از همین دو لحاظ مذکور است اهمیّت فوقالعاده ای که به مؤلفات مرحوم براون در این موضوع میدهند، والا اصل مذهب بابیه فی حّد ذاته و از لحاظ نهضه فکری و فلسفه ادیان در نظر اروپائیان چندان اهمیتی ندارد و به عقیده ایشان جز مشتی تخیلات ساده لوحانه چیز دیگری نیست» (۱۳۶۳ ش، ج ۲، ص ۳۰۷).
آثار مهم براون در این زمینه عبارتاند از:
۱) ترجمه و تحشیه مقاله سیاح ، نوشته عبدالبها، دو جلد، کمبریج ۱۸۹۱؛
۲) ترجمه و تحشیه تاریخ جدید ، نوشته میرزا حسین همدانی، کمبریج ۱۸۹۳؛
۳) نشر کتاب نقطه الکاف ، منسوب به حاجی میرزاجانی کاشانی، و تحریر مقدمهای انگلیسی بر آن، همراه با مقدمه فارسی میرزا محمد قزوینی، انتشارات اوقاف گیب، کمبریج ۱۹۱۰؛ ۴) > مواد تحقیق در باره مذهب بابیه < .در دهه سوم و چهارم قرن چهاردهم/ دهه اول و دوم قرن بیستم، ایران صحنه رویدادهای سیاسی و اجتماعی بسیار مهم و سرنوشت سازی بود؛ ازیکسو تجاوزات توسعه طلبانهو مداخلات گستاخانه روسها و ازسویدیگر، حرکتهای آزادیخواهی و مخالفت با حکومت استبدادی و مشروطه خواهی در ایران جریان داشت و سیاست دولت انگلیس در اینباره سکوت و چشمپوشی از وقایع بود.
در این احوال، براون با دعوت از ایرانیانی که از تعدیاتاستبداد بهکشورهای اروپایی پناه جسته بودند، و با شرکت گروهی از رجال آزادیخواه و انساندوست انگلستان، انجمنی به نام «کمیته ایران» تاسیس کرد، و با مقالات و سخنرانیهای خود، به انتقاد از تجاوزات و اقدامات ستمگرانه روسها و تقبیح روش سازشکارانه انگلستان پرداخت، و با تأثیرگذاری بر افکار عمومی و جلب نظر و توجه عناصر مؤثر و روشنبین در مجلس، دولت انگلیس را تحت فشار قرار داد تا در سیاست خود با روسها و در روشی که نسبت به ایران در پیش گرفته بود تجدیدنظر کند (نیکلسون، ص XII-XI ؛ مینوی، ص۱۴ـ ۱۷).کوششهای مجدانه براون و یاران و همفکران او در دفاع از حقوق ملت ایران و حمایت از استقلال و یکپارچگی ایران، در پیروزی مجاهدین مشروطهخواه تأثیر تمام و اهمیت تاریخی داشت.
برخی از آثار وی که برای شناساندن ایران جدید و اوضاع و احوال سیاسی و اجتماعی آن نوشته است،
عبارت است از:
شرخ مختصری از وقایع ایران ؛
بحران دسامبر ۱۹۱۱ ایران ؛
انقلاب ۱۹۰۵ـ۱۹۰۹ ایران ؛
مطبوعات و شعر جدید در ایران ؛
حکومت وحشت در تبزیزمسئولیت انگلستان ؛
«نهضت مشروطه ایران» در گزارشهای فرهنگستان بریتانیا ، ش ۸٫
آثار براون در موضوعات و مسائل سیاسی و اجتماعی ایران دارای اهمیّت تاریخی بسیار است و از اسناد و منابع مهّم تحقیقی این دوره از تاریخ این کشور به شمار میرود.تحقیقات و تألیفات گرانقدر براون در زمینه تاریخ ادبیات و نظم و نثر فارسی و طبع و نشر متون کهن بهروش علمی و انتقادی جدید، از خدمات بزرگو بسیار پرارزش او به فرهنگ ایران بوده است.
تاریخ ادبی ایراندر چهار جلد، مفصلترین و جامعترین تألیف او در اروپاست. این کتاب شرح احوال و آثار شاعران و نویسندگان و مورخان و دانشمندان ایرانی و سیر و تحول افکار و عقاید در این سرزمین از آغاز دوران اسلامی تا اوایل قرن بیستم، بنابر مآخذ و منابع موجود و شناخته شده در زمان تألیف است. مجلدات این اثر به شرح زیر به فارسی برگردانده و در سالهای مختلف چاپ شده است:
جلد اول:از قدیمترین روزگار تا زمان فردوسی ، ترجمه علیپاشا صالح؛
جلد دوم، نمیاه نخست:از فردوسی تا سعدی ، ترجمه فتحاللّه مجتبائی؛
جلد دوم، نیمه دوم:از فردوسی تا سعدی ، ترجمه غلامحسین صدریافشار؛
جلد سوم،از سعدی تا جامی ، ترجمه علیاصغر حکمت؛
جلد چهارم،از صفویه تا مشروطیت ، ترجمه غلامرضا رشید یاسمی (افشار، ج ۱، ص ۳۰۸ـ۳۰۹؛مشار، ج ۱، ستون ۱۰۱۲۳ـ۱۰۲۴ ؤتاریخ ادبیات ایران * ).
برخی از کتابهای مهّم ادبی و تاریخی فارسی به دست براون، یا به نظارت و راهنمایی او، طبع و نشر شده است که هنوز از بهترین نمونه های تصحیح و طبع علمی و انتقادی به شمار میروند. این کتابها در دوره های بعد سرمشق تصحیح و طبع متون نظم و نثر قرار گرفت و کسانی که در دهه های اخیر به اینگونه کارها پرداخته اند غالباً از همان روش پیروی کرده اند.
از آثار براون در زمینه ادبیات،
غیر ازتاریخ ادبی ایران ، این عنوانها قابلذکر است:
تصحیح تذکره الشعراء دولتشاه سمرقندی ، ۱۹۱۰؛
تصحیح لباب الالباب عوفی (با همکاری محمد قزوینی)، دو جلد، ۱۹۰۳، ۱۹۰۶؛
ترجمه خلاصه تاریخ طبرستان ابناسفندیار، ۱۹۰۵؛
ترجمه تاریخ گزیده حمداللّه مستوفی، دو جلد ۱۹۱۰، ۱۹۱۳؛
ترجمه چهار مقاله نظامی عروضی ، ۱۹۲۱٫
علاوه بر این آثار،
وی کتابی در تاریخ طب اسلامی دارد که مجموعه سخنرانی های او در کالج پزشکی سلطنتی انگلستان است و مسعود رجبنیا آن را در ۱۳۳۷ ش، در تهران به فارسی ترجمه و چاپ کرده است (افشار، ج ۱، ص ۲۵۰)؛
براون فهرست نسخه های خطی اسلامی در کتابخانه دانشگاه کمبریج را نیز تنظیم و منتشر کرده است.
تعداد مقالاتی که در مجله انجمن سلطنتی آسیایی در موضوعات مختلف ادبی و تاریخی به قلم او انتشار یافته نزدیک به سی عنوان است.
فهرست کامل مقالات براون را میتوان درایندکس ایسلامیکوس و نیز در شرحی که نیکلسون در مقدمه فهرست کتابهای خطی متعلق به اونگاشته است، ملاحظه کرد.
ادوارد براون در ۱۹۰۳/ ۱۳۲۱ به عضویت فرهنگستان بریتانیا و در ۱۹۱۱/ ۱۳۳۰ به عضویت کالج سلطنتی پزشکی پذیرفته شد و در ۱۹۲۲/ ۱۳۰۱ ش، به نیابت ریاست انجمن سلطنتی آسیایی منصوب شد. در جشن شصتمین سال زندگانی او در ۱۹۲۲، از اطراف جهان نامه های تبریک و تهنیت دریافت داشت، دوستان و دوستاران ایرانی هدایایی برای او فرستادند و جامعه شرقشناسی اروپا با انتشار مجموعه مقالاتی با عنوانِ عجبنامه ـ مقالات خاورشناسی تقدیم به ا. گ. براون از خدمات او تجلیل و قدرشناسی کردند («عجبنامه» اشاره به سه حرف اول نام اوE. G. B-است ؤمینوی، ص ۱۹). براون در ۵ ژانویه ۱۹۲۶/ ۱۳۴۵، در ۶۴ سالگی در نزدیکی کمبریج درگذشت. کتابهای او پس از مرگش به کتابخانه دانشگاه کمبریج منتقل شد.
شرح احوال ادوارد براون را سر دنیس راس در مقدمهای بر طبعهای اخیر کتاب یک سال در میان ایرانیان ، نیکلسون در مقدمه فهرست نسخه های خطی متعلق به ادوارد براون و آربری درمقالات خاورشناسی (ص ۱۶۰ـ۱۹۶) نوشتهاند (برای شرح حال او به زبان ؤ کتاب قزوینی، ۱۳۰۵ ش؛همو، فارسی ۱۳۶۳ ش؛ص ۲۹۲ـ۳۳۳؛مینوی، ص ۸ ـ۲۰).
منابع:
(۱) ایرج افشار با همکاری حسین بنیآدم،
(۲) کتابشناسی دهساله کتابهایایران : ۱۳۳۳ـ۱۳۴۲، تهران ۱۳۴۶ش؛
(۳) محمد قزوینی،
(۴) بیستمقاله قزوینی ، چاپ عباس اقبال و ابراهیم پورداود، تهران ۱۳۶۳ش؛
(۵) همو، «وفات استاد ادوارد براون انگلیسی»،
(۶) ایرانشهر ، سال ۴، ش۲ (اردیبهشت ۱۳۰۵)، ص۷۳ـ۹۲، ش۳ (خرداد۱۳۰۵)، ص۱۳۹ـ ۱۵۸، ش۴ (تیر۱۳۰۵)، ص۲۰۸ـ ۲۱۶؛
(۷) خانبابا مشار،
(۸) فهرست کتابهای چاپی فارسی ، تهران ۱۳۵۰ـ ۱۳۵۵ ش؛
(۹) الیس ایچمینز، «خاورشناسان بزرگ انگلیسی: ادوارد گرانویل براون ۱۹۲۶ـ۱۸۶۲»،
(۱۰) روزگار نو ، ش ۲ (پاییز ۱۹۴۱)؛
(۱۱) مجتبی مینوی، «ادوارد براون و خدمات او به
(۱۲) ایران»،
(۱۳) روزگار نو ، ش ۲ (پاییز ۱۹۴۱)؛
(۱۴)- R. A. Nickolson, Catalogue of the oriental Mss belonging to the late E. G. Browne
(۱۷) , Cambridge 1932.
دانشنامه جهان اسلام ج ۲