بَغَوی فَرّاء ، ابومحمد حسین بن مسعود، مفسّر، محدّث و فقیه شافعی سده پنجم و اوایل سده ششم . در جمادی الاولی ۴۳۳ به دنیا آمد (یاقوت حموی ، ج ۱، ص ۶۹۵؛ قس زرکلی ، ج ۲، ص ۲۵۹). زادگاهش را بَغ یا بَغْشور * گفته اند (سمعانی ، ج ۱، ص ۳۷۴؛ ابن خلّکان ، ج ۲، ص ۱۳۷).
به سبب شغل پدرش (پوستین دوزی ) به وی نسبت فرّاء (یاقوت حموی ؛ ابن خلّکان ، همانجاها؛ قزوینی ، ج ۱، ص ۲۲۱) یا ابن فرّاء (ذهبی ، ۱۹۶۲ ، ج ۱، ص ۸۶؛ اسنوی ، ج ۱، ص ۱۰۱؛ ابن قاضی شهبه ، ج ۱، ص ۲۸۱) داده اند. او را با القابی نظیر ظهیرالدین (ابن خلّکان ، ج ۱، ص ۱۳۶)، محیی السنّه (قزوینی ، همانجا؛ ذهبی ، ۱۹۸۴، ج ۴، ص ۳۷؛ سبکی ، ج ۷، ص ۷۵)، رکن الدین (ذهبی ، ۱۳۸۸ـ۱۳۹۰، ج ۴، ص ۱۲۵۸؛ سیوطی ، ص ۱۳؛ داودی ، ج ۱، ص ۱۶۱)، مقری و عالم اهل خراسان (یافعی ، ج ۳، ص ۱۶۲) ستوده اند.
بغوی در ۴۶۰، برای دانش اندوزی ، به مرورود رفت (سبکی ، ج ۷، ص ۷۶)، از بزرگترین استادان وی در آنجا قاضی حسین بن محمد مرورودی بود (ابن خلّکان ، ج ۲، ص ۱۳۴؛ داودی ، همانجا؛ ابن عماد، ج ۴، ص ۴۹). به گفته ابن تَغری بردی ، سفرهای متعددی کرد و از شیوخ بسیاری دانش اندوخت و در تفسیر، حدیث ، فقه ، ادبیات و علوم دیگر به مراتب عالی رسید (ج ۵، ص ۲۲۳؛ قزوینی ، همانجا).
استادان
استادان او را در فنون مختلف تا ۳۷ تن ذکر کرده اند ( رجوع کنید به بغوی فرّاء، ۱۴۱۵، ج ۱، ص ۲۸ـ ۳۵؛ ذهبی ، ۱۴۰۶، ج ۱۹، ص ۴۴۰؛ همو، ۱۳۸۸ ـ ۱۳۹۰، ج ۴، ص ۱۲۵۷ـ ۱۲۵۸؛ سبکی ، ج ۷، ص ۷۵ـ۷۶؛ سیوطی ، ص ۱۳؛ داودی ، همانجا). بسیاری نیز نزد بغوی دانش اندوخته واز او روایت کرده اند (ذهبی ، ۱۴۰۶، ج ۱۹، ص ۴۴۱؛ همو، ۱۳۸۸ـ۱۳۹۰، ج ۴، ص ۱۲۵۸؛ سبکی ؛ سیوطی ؛ داودی ، همانجاها) از جمله ضیاءالدین عمر، پدر فخرالدّین رازی (ابن خلّکان ، ج ۴، ص ۲۵۲؛ طاش کبری زاده ، ج ۲، ص ۱۰۳).
بغوی زبان فارسی را نیک می دانست و افزون بر تألیف دواثر مستقل به زبان فارسی ، در تفسیر عربی خود نیز کلمات فارسی آورده است (۱۴۱۵، ج ۲، ص ۳۹۷).
رحلت
تاریخ درگذشت او را به اختلاف ثبت کرده اند، اما بنابر مشهور، در شوّال ۵۱۶ در ۸۳ سالگی وفات یافت (یاقوت حموی ؛ ذهبی ، ۱۳۸۸ـ۱۳۹۰، همانجاها؛ صفدی ، ج ۱۳، ص ۶۳؛ سبکی ، ج ۷، ص ۷۷) و در کنار استادش ، قاضی حسین مرورودی ، به خاک سپرده شد (ابن خلّکان ؛ ذهبی ، ۱۹۸۴؛ صفدی ، همانجاها؛ ابن کثیر، ج ۱۲، ص ۱۹۳).
بغوی زندگی زاهدانه ای داشت و بیشتر اوقات خود را به عبادت ، تألیف و تدریس می گذراند (ابن خلّکان ؛ ذهبی ، ۱۳۸۸ـ۱۳۹۰، همانجاها؛ یافعی ، ج ۳، ص ۱۶۲؛ ابن کثیر، همانجا؛ خواندمیر، ج ۲، ص ۳۱۹).
آثار
از آثار اوست :
معالم التنزیل یا تفسیر بغوی ، که به گفته بروکلمان مختصرِ تفسیر الکشف والبیان احمدبن محمّد ثعلبی (متوفی ۴۲۷) است (ج ۶، ص ۱۵۲، ۲۴۳ـ۲۴۴). زرکلی (ج ۲، ص ۲۵۹) نام تفسیر را لباب التأویل فی معالم التنزیل نوشته است ، ولی این ، عنوانِ کتاب علی بن محمد بغدادیِ صوفی معروف به خازن (متوفی ۷۴۱) است که معالم التنزیل را خلاصه کرده است (حاجی خلیفه ، ج ۲، ستون ۱۵۴۰ـ۱۵۴۱).
تفسیر بغوی چندین بار خلاصه شده که نشان دهنده اهمیت آن است ( رجوع کنید به همان ، ج ۲، ستون ۱۷۲۶؛ بروکلمان ، ج ۶، ص ۲۴۴). برخی منابع ، کتاب تفسیر دیگری نیز به او نسبت داده اند که اثری از آن در دست نیست .
بغوی در مقدمه تفسیر، دیدگاههای خود را درباره تفسیر، تأویل ، ظاهر، باطن و تفسیر به رأی آورده است (۱۴۱۵، ج ۱، ص ۳۴ـ۳۶). این تفسیر از نوع روایی (مأثور) است ،
و ویژگیهایی از این قبیل دارد:
- تفسیر آیه با دیگر آیات (بقره : ۱۵)،
- ذکر احادیث مختلف در تفسیر آیه (مائده : ۵۵)،
- پذیرش قول «اکثرالمفسّرین » (ابراهیم : ۲۷)،
- دقت در معانی لغوی کلمات (بقره : ۶۹، ۲۸۶)،
- توجه به قواعد صرفی و نحوی در تفسیر (بقره : ۶۱، ۱۷۷، ۲۴۳)،
- حلّ تعارض ظاهری میان برخی آیات (آل عمران : ۱۴۳؛مائده : ۶۷؛انعام : ۶۲)،
- اشاره به مطالب علمی و نجومی در تفسیر (توبه : ۳۶؛یونس : ۵)،
- اشاره به چگونگی نزول و ترتیب سوره های قرآن (بقره : ۱۸۵، ۲۸۱؛اسراء: ۱۰۶)،
- توجه به قرائتهای قرآنی (بغوی فرّاء، ۱۴۱۵، ج ۱، ص ۳۰؛بقره : ۹۰، ۱۶۴)،
- نقد و بررسی قرائتهای مختلف و اثرات آنها بر معانی کلام (بقره : ۱۰۲؛نور: ۳۵)،
- توجه به «اصول فقه » در تفسیر آیات (بقره : ۲۸۲؛مائده : ۲)،
- ارائه نظریات کلامی در تفسیر (بقره : ۱۸۶؛مائده : ۶۴) و
- تفسیر برخی آیات با دیدگاههای کلامی اشعری (بقره : ۷؛انعام : ۱۰۳؛اعراف : ۱۴۳).
کتاب دیگر وی مصابیح یا مصابیح السنه ، در حدیث است که شهرت بغوی بیشتر به سبب تألیف آن است ( د.اسلام ، چاپ دوم ، ذیل «بغوی »). بروکلمان نام آن را مصابیح الدجی و مصابیح السنن نیز ضبط کرده است (ج ۶، ص ۲۳۵). برخی تعداد احادیث آن را ۷۱۹ ، ۴ دانسته اند (حاجی خلیفه ، ج ۲، ستون ۱۶۹۸؛بغدادی ، ج ۱، ستون ۳۱۲؛سرکیس ، ج ۱، ستون ۵۷۳) که از این تعداد ۳۲۵ حدیث از صحیح بخاری ، ۸۷۵ حدیث از صحیح مسلم ، ۱۰۵۱ حدیث از کتب مورد اتّفاق ، و باقی از کتابهای دیگر گرفته شده است (حاجی خلیفه ؛سرکیس ، همانجاها). تعداد احادیث این کتاب در چاپ بیروت ، ۹۳۱ ، ۴ است ( رجوع کنید به بغوی فرّاء، ۱۴۰۷).
بغوی در این کتاب ، اسناد اخبار را حذف کرده و خبر را به راوی اصلی ـ که از پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه وآله وسلّم نقل کرده ـ نسبت داده است . او احادیث هر باب را به «صحاح » (احادیثی که در صحیح بخاری یا مسلم آمده ) و «حِسان » (احادیثی که در دیگر «سنن » آمده ) تقسیم کرده است (همان ، ج ۱، ص ۱۱۰).
برخی علما براین تقسیم بندی خرده گرفته اند (ابن صلاح ، ص ۱۸؛نووی ، التّقریب ، ص ۲۰؛کتانی ، ص ۱۴۵). این کتاب مورد عنایت علما قرار گرفت و شروح متعددی برآن نگاشته شد ( رجوع کنید به حاجی خلیفه ، ج ۲، ستون ۱۶۹۸ـ۱۷۰۲؛بروکلمان ، ج ۶، ص ۲۳۵ـ۲۳۷). مختصری نیز از آن در دست است (بروکلمان ، ج ۶، ص ۲۳۵). مؤلف ، خود «مدخلی » برکتاب نوشت (همانجا) و خطیب عمری * (متوفی بعد از۷۴۰) تکمله ای بر آن نگاشت و منبع احادیث را مشخص کرد و احادیث مناسب دیگری بر هر باب افزود و آن را مشکاه المصابیح نامید (ج ۱، ص ۶ـ ۸). این تکمله ۵۱۱ ، ۱ حدیث دارد (همان ، ج ۱، مقدمه ألبانی ، ص ح ).
خطیب عمری ، سپس ذیلی بر مشکاه المصابیح با عنوان کتاب اسماء رجال المشکاه نگاشت (بروکلمان ، ج ۶، ص ۲۳۹). مشکاه المصابیح به فارسی ترجمه و شرح (همان ، ج ۶، ص ۲۴۰ـ۲۴۲)، و به انگلیسی ترجمه و چاپ شده است ( د.اسلام ، چاپ دوم ، همانجا). بغوی کتابی به نام شرح السنه نیز نوشته که مجموعه بزرگی است در حدیث ؛قدیمترین منبعی که نام آن را آورده معجم البلدان یاقوت حموی است (ج ۱، ص ۶۹۵).
بغوی در مقدمه آن اشاره می کند که در این کتاب مشکلات احادیث را حل ، و غرایب آن را تفسیر، و از ذکر احادیث مجعول و نادرست خودداری کرده است (۱۴۱۲، ج ۱، ص ۵۱ ـ۵۳). تعداد احادیث آن ۳۱۸ ، ۴ است . این کتاب چندبار خلاصه شده است ( رجوع کنید به حاجی خلیفه ، ج ۲، ستون ۱۰۴۰ـ ۱۰۴۱؛بروکلمان ، ج ۶، ص ۲۴۲).
اثر دیگر او الجمع بین الصحیحین است (ابن خلّکان ، ج ۲، ص ۱۳۶) که در تاریخ حبیب السیر نام آن جمع الجامعَین ذکر شده است (خواندمیر، ج ۲، ص ۳۱۹)؛
التهذیب فی الفقه ، اثر دیگر بغوی ، در فروع مذهب شافعی (یاقوت حموی ، همانجا) و تلخیصی است از تعلیقه قاضی حسین مرورودی (اسنوی ، ج ۱، ص ۱۰۱؛حاجی خلیفه ، ج ۱، ستون ۵۱۷) که غالباً بدون ذکر ادلّه فقهی است (حاجی خلیفه ، همانجا؛
بروکلمان ، ج ۶، ص ۲۴۳)؛
الانوار فی شمائل النبیّ المختار یا ارشادالانوار فی شمائل النبی المختار نیز کتاب دیگر بغوی است (حاجی خلیفه ، ج ۱، ستون ۱۹۵؛بغدادی ، ج ۱، ستون ۳۱۲؛برای نامهای دیگر این اثر رجوع کنید به بروکلمان ، ج ۶، ۲۴۴؛کحاله ، ج ۴، ص ۶۱)؛
الکفایه فی الفروع یا الکفایه فی الفقه را بغوی به فارسی نوشته است (حاجی خلیفه ، ج ۲، ستون ۱۴۹۹؛بغدادی ، ج ۱، ستون ۳۱۲؛خواندمیر، همانجا). اهمیت این کتاب در ذکر یا تعریف غالب و نزدیک به تمام اصطلاحات فقهی به فارسی است (صفا، ج ۲، ص ۹۲۹)؛
ترجمه الاحکام ، کتاب دیگر او در فقه ، نیز به زبان فارسی است (حاجی خلیفه ، ج ۱، ص ۳۹۷؛بغدادی ، همانجا)؛
الکفایه فی القراءه (حاجی خلیفه ، ج ۲، ستون ۱۴۹۹؛بغدادی ، همانجا)؛
الاربعون حدیثاً (ذهبی ، ۱۴۰۶، ج ۱۹، ص ۴۴۰)؛
شرح الجامع للترمذی (بروکلمان ، همانجا)؛
فتاوی ، و نیز تعلیقات او بر فتاوی استادش قاضی حسین مرورودی (سبکی ، ج ۵، ص ۱۴۴، ج ۷، ص ۷۵؛ابن قاضی شهبه ، ج ۱، ص ۲۸۱؛خواندمیر، همانجا؛داودی ، ج ۱، ص ۱۶۲)؛
شرح مختصر المزنی (ابن قاضی شهبه ، همانجا؛نووی ، المجموع ، ج ۹، ص ۲۲۹، ۲۳۱) و معجم الشیوخ یا المعجم (بغدادی ، ج ۱، ستون ۳۱۲؛بروکلمان ، همانجا) آثار دیگر بغوی اند.
منابع :
(۱) علاوه بر قرآن ؛
(۲) ابن تغری بردی ، النّجوم الزاهره فی ملوک مصر و القاهره ، قاهره ( تاریخ مقدمه ۱۳۸۳/۱۹۶۳ ) ؛
(۳) ابن خلّکان ، وفیات الاعیان ، چاپ احسان عباس ، بیروت ( بی تا. ) ؛
(۴) ابن صلاح ، مقدمه ابن الصلاح فی علوم الحدیث ، بیروت ۱۳۹۸؛
(۵) ابن عماد، شذرات الذّهب فی اخبار من ذهب ، بیروت ( بی تا. ) ؛
(۶) ابن قاضی شهبه ، طبقات الشافعیّه ، چاپ حافظ عبدالعلیم خان ، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷؛
(۷) ابن کثیر، البدایه والنهایه ، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۰؛
(۸) عبدالرحیم بن حسن اسنوی ، طبقات الشافعیّه ، چاپ کمال یوسف حوت ، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷؛
(۹) کارل بروکلمان ، تاریخ الا دب العربی ، ج ۶، نقله الی العربیه یعقوب بکر، قاهره ۱۹۷۷؛
(۱۰) اسماعیل بغدادی ، هدیه العارفین ، ج ۱، در حاجی خلیفه ، کشف الظنون ، ج ۵، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰؛
(۱۱) حسین بن مسعود بغوی فرّاء، تفسیر البغوی ، المسمّی معالم التّنزیل ، چاپ خالد عبدالرحمان العک و مروان سوار، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵؛
(۱۲) همو، شرح السّنه ، چاپ علی محمد معوض و عادل احمد عبدالموجود، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲؛
(۱۳) همو، مصابیح السّنّه ، چاپ یوسف عبدالرحمان مرعشلی ، محمد سلیم ابراهیم سماره ، و جمال حموی ذهبی ، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷؛
(۱۴) مصطفی بن عبدالله حاجی خلیفه ، کشف الظنون ، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰؛
(۱۵) محمدبن عبدالله خطیب عمری ، مشکاه المصابیح ، چاپ محمد ناصرالدین ألبانی ، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵؛
(۱۶) غیاث الدین بن همام الدین خواندمیر، تاریخ حبیب السیر ، چاپ محمد دبیر سیاقی ، تهران ۱۳۵۳ ش ؛
(۱۷) محمدبن علی داودی ، طبقات المفسّرین ، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳؛
(۱۸) محمدبن احمد ذهبی ، سیراعلام النبلاء ، ج ۱۹، چاپ شعیب ارنؤوط ، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶؛
(۱۹) همو، العبرفی خبر من غبر ، ج ۴، چاپ صلاح الدین منجِّد، کویت ۱۹۸۴؛
(۲۰) همو، کتاب تذکره الحفّاظ ، حیدرآباد دکن ۱۳۸۸ـ۱۳۹۰/۱۹۶۸ـ۱۹۷۰؛
(۲۱) همو، المشتبه فی الرجال : اسمائهم و انسابهم ، چاپ علی محمد بجاوی ، قاهره ۱۹۶۲؛
(۲۲) خیرالدین زرکلی ، الا علام ، بیروت ۱۹۸۶؛
(۲۳) عبدالوهاب بن علی سبکی ، طبقات الشافعیّه الکبری ، چاپ محمود محمد طناحی وعبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۷؛
(۲۴) یوسف الیان سرکیس ، معجم المطبوعات العربیّه والمعرّبه ، قاهره ۱۳۴۶/۱۹۲۸؛
(۲۵) عبدالکریم بن محمد سمعانی ، الانساب ، چاپ عبدالله عمر بارودی ، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸؛
(۲۶) عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی ، کتاب طبقات المفسّرین ، چاپ مورسینگ ، لیدن ۱۸۳۹، چاپ افست تهران ۱۹۶۰؛
(۲۷) ذبیح الله صفا، تاریخ ادبیات در ایران ، ج ۲، تهران ۱۳۶۹ ش ؛
(۲۸) خلیل بن ایبک صفدی ، کتاب الوافی بالوفیات ، ج ۱۳، چاپ محمد حجیری ، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴؛
(۲۹) احمدبن مصطفی طاش کبری زاده ، مفتاح السعاده و مصباح السیاده ، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵؛
(۳۰) زکریابن محمد قزوینی ، کتاب آثار البلاد و اخبار العباد ، چاپ فردیناند ووستنفلد، ویسبادن ۱۹۶۷؛
(۳۱) محمدبن جعفر کتانی ، الرّساله المستطرفه ، کراچی ۱۳۷۹/۱۹۶۰؛
(۳۲) عمررضا کحّاله ، معجم المؤلفین ، دمشق ۱۹۵۷ـ ۱۹۶۱، چاپ افست بیروت ( بی تا. ) ؛
(۳۳) یحیی بن شرف نووی ، التّقریب والتّیسیر لمعرفه سنن البشیر النذیر ، چاپ صلاح محمد محمد عویضه ، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷؛
(۳۴) همو، المجموع ، شرح المهذّب ، بیروت ( بی تا. ) ؛
(۳۵) عبدالله بن اسعد یافعی ، مرآه الجنان و عبره الیقظان فی معرفه مایعتبر من حوادث الزمان ، چاپ خلیل منصور، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۷؛
(۳۶) یاقوت حموی ، معجم البلدان ، چاپ فردیناند ووستنفلد، لایپزیگ ۱۸۶۶ـ۱۸۷۳، چاپ افست تهران ۱۹۶۵؛EI 2 , s.v. “al-Baghawi” (by J. Robson).
دانشنامه جهان اسلام جلد ۳