علما قرن سومعلما-الفعلما-کعلمای قرن چهارم

زندگینامه ابومحمد احمد بن على«ابن اعثم کوفى الکندى» (متوفی ۳۱۴ ق)

ابومحمد احمد بن على، معروف به ابن اعثم کوفى الکندى. محدث، شاعر و تاریخ‏نگار بزرگ شیعى.از زادگاه و زادروز وى هیچ اطلاعى در دست نیست و حتى در نام و نسب وى اختلاف است. برخى نام وى را احمد و برخى محمد آورده ‏اند. همچنین لفظ «اعثم» را که لقب پدر وى بود، گاهى درباره خود وى «ابن اعثم» به کار بردند.

یاقوت حموى در معجم الادبا ابیاتى از وى آورده است. نیز در ارشاد الاریب الى معرفه الادیب، حموى از وى چنین یاد مى‏کند:
«مورخ است و شیعى مذهب و نزد اهل حدیث ضعیف شمرده مى‏شود»؛ که البته سخن حموى از جهت بغض و کینى است که به تشیع دارد.

از خاکجاى وى هیچ‏گونه اطلاعى در دسترس نیست.

تألیفات وى:

۱- الفتوح؛
۲- کتاب التاریخ؛
۳- کتاب المألوف.(۱)

محمد(ابومحمد على یا احمد) بن على بن اعثم کوفى نویسنده کتاب پرمحتواى الفتوح است که تا دوره اخیر از سوى مورخان و شرح حال نویسان مورد غفلت واقع شده بود. متن عربى کتاب وى تنها یک دو دهه است که در دسترس محققان قرار گرفته و گویا از روى تنها نسخه به چاپ رسیده است .بخشهاى از متن عربى به وسیله متن فارسى باقى مانده از قرن ششم تکمیل شده است .

به نظر مى رسد که متن حاضر نباید مشتمل بر تمامى متن اصلى باشد. موردى از این کتاب که ابن طاووس آن را نقل کرده ، در متن حاضر نیامده است .

این ترجمه ، ترجمه اى است که آزاد که از حیث ادبى از اهمیت بالایى برخوردار است و تنها تا وقایع امام حسین (ع ) رادارد. متن عربى کتاب از پس از رحلت پیامبر (ص ) شروع شهد و تا پایان خلافت مستعین را دربرگرفته است . ابن اعثم در بیشتر موارد از مآخذ خود یاد نکرده ، اما بسیارى از اخبار آن را در سایر منابع مى توان یافت . در عین حال در مواردى یاد از برخى از منابع خود کرده است .

برخى ازنامهاى آشنا عبارتند از شعبى ، نصر بن مزاحم ،واقدى ، زهرى ، هشام کلبى ، وى پس ‍ از یاد از این اسناد که اسامى نوعا همراه با تصحیف است مى نویسد: من همه روایات اینها را با وجود اختلافات موجود درآنها جمع آورى کردم و از مجموع آنها یک روایت را با مضمونى واحد ترتیب دادم .

وى در جاى دیگرى هم مانند همین اسامى و اسناد را باهمان آشفتگى به دست داده و دقیقا همان جمله را که یک روایت ازمجموع روایات فراهم کرده و آورده است .بى شبهه یکى از مهمترین مآخذ او آثار ابومخنف بوده و افزون بر آن که در سند بالا از طریق کلبى از وى یاد کرده ، در برخى موارد با سند مستقل خود مطالبى از ابومخنف نقل کرده است .

همینطور، در مواردى نقل معینى را به نقل از هیثم بن عدى (واو از عبدالله بن عیاش از شعبى ) آورده است .ایضا وى رشته اى از اسناد را در مورد دیگرى به دست داده که نیاز به بررسى مفصل دارد. در میان آنها سندى نیز آمده که نهایت آن چنین است … حدیث کرد مرا ابوعمر حفص ‍ بن محمد از جعفر بن محمد الصادق از پدرش از پدرانش . در این اسناد نامهاى آشنا نصر بن مزاحم منقرى ، واقدى ، هشام کلبى از ابومخنف ، عوانه بن حکم ، هیثم بن عدى ، ابن داءب وابولبخترى مى باشد.

ابن اعثم در اخبار مربوط به جنگ امویان و عباسیان و آغاز خلافت عباسیان ، به طور مرتب مطالبى از مدائنى نقل کرده است .در مورد دیگرى از احمد بن یحیى (بلاذرى ) نقلهایى را آورده است .
ابن اعثم در بخش فتح خراسان از کتاب مدائنى بهره برده است . همانطور که درباره فتح ارمینیه و آذربایجان ، از کتابهاى ابوعبیده ، معمر بن مثنى که دو کتاب با عنوان فتح ارمینیه وآذربایجان داشته استفاده کرده است .

به هر روى در بیشتر موارد نقلها با قال که گفته خود ابن اعثم یا راوى کتاب اوست آغاز مى شود و گزیده اى از روایات مربوط به وقایع را در مى گیرد. بدون شبهه ، کتاب از روى مآخذ دست اول نوشته شده و مطالب منحصر فراوانى دارد.
کتاب فتوح تا صفحه ۲۴۴ مجلد هشتم تمام مى شود، اما پس از آن عنوان حکایه الامام الشافعى مع الرشید آمده است . به دنبال آن عنوان ایضا خبر الشافعى نیز آمده و بار دیگر روال طبیعى کتاب که تاریخ دوران رشید است ادامه یافته است . یا باید تعبیر تم کتاب الفتوح غلط باشد یا آن که مولف بعد از تاءلیف بخش پایانى را برآن افزوده باشد. بخش اخیر کتاب فتوح ، شباهت فراوانى به نقلهاى طبرى دارد.

گفتنى است که در سالهاى اخیر، کتابى با نام کتاب الرده از واقدى چاپ شد که شباهتهاى فراوانى با بخش اخبار رده کتاب الفتوح دارد. یک حدس ان است که ابن اعثم با استفاده از کتاب واقدى این بخش را تاءلیف کرده و حدس دیگر آن که بعدها بر اسا این کتاب ابن اعثم متنى فراهم آمده و منسوب به واقدى شده است . این مساءله نیاز به تقحیق بیشتر دارد.

ابن اعثم متهم به تشیع است . نگاهى به کتابش اتهام تشیع امامى و یا زیدى و اسماعیلى را رد مى کند؛ زیرا درباره خلفاى نخست مطالب مثبت زیادى آورده است . در عین حال واقعیاتى را نیز که به کار شیعیان مى آید، فراوان در خود جاى داده است .

این مساءله به تشیع عراقى او باز مى گردد. مى دانیم درباره راویان و اخباریان کوفى اصل بر تشیع است .ابن اعثم نیز باید متاءثر از این نوع خاص از تشیع باشد. نگاهى به مسائل تولد امام حسین (ع ) و رفت و شد فرشتگان و خبر دادن جبرئل از شهادت امام حسین (ع ) و چگونگى این نقل هاى ، نشان مى دهد که وى ازمآخذ شیعى استفاده کرده و بدون تغییر در لحن آن ها، آن مطالب را آورده است .

کتاب فتوح منبع اخبارى است که درباره آگاهى پیامبر (ص ) و امام حسین (ع ) از شهادت آن حضرت در کربلا خبر مى دهد به عنوان نمونه به این نقل بنگرید:
قال شرحبیل ابن ابى عون : ان الملک الذى جاء النبى (ص ) انما کان ملک البحار و ذلک ان ملکا من ملائکه الفرادیس نزل الى البحر الاعظم ، ثم نشر اجنحته علیه و صاح صیحه و قال : یا اصحاب البحار! البسوا ثیاب الحزن فان فرخ محمد مزبوح مقتول ، ثم جاء الى النبى (ص ) فقال : یا حبیب الله ! یقتتل على هذه الارض فرقتان من اءمتک ، احداهما ظالمه معتدیه فاسقه ، یقتلون فرخک الحسین ابن ابنتک باءرضکرب وبلاء. و هذه تربته یا محمد! قال : ثم ناوله قبضه من اءرض کربلاء و قال : تکون هذه التربه عندک حتى ترى علامه ذلک : ثم حمل ذلک الملک من تربه الحسین فى بعض ‍ اجنحه فرم یبق ملک فى سماء الدنیا الاشمّ تلک التربه و صار فیها عنده اثر و خبر.

مطالبى که در این کتاب درباره جنگهاى ارتداد آمده ، به طور منحصر حاوى اخبارى است که نشان مى دهد برخى از کسانى که مرتد نامیده شدند، کسانى بودند که به دفاع از حق امام على (ع ) و اهل بیت حاضر به پرداخت زکات به حکومت ابوبکر نشده بودند.
مطالب آن درباره حوادث عراق ، افزون بر اخبار آن درباره سایر شهرهاست .

یک جلد از چاپ هشت جلدى درباره کربلا بوده ومجلد مزبور ازمآخذ دست اول حماسه کربلا محسوب مى شود. همین متن با اندک تغییر در مقتل الحسین از خوارزمى آمده است . یاقوت شرح حال کوتاه وى را آورده و ضمن شیعه دانستن او، دو کتاب براى وى یاد کرده است . نخست تاریخ او از زمان ابوبکر تا هارون و دوم کتاب تاریخ او مشتمل برحوادث زمان تا دوران مقتدر.
او کتاب اول وى را از آغاز خلافت ابوبکر تا دوره هارون دانسته در حالى که کتاب حاضر از خلافت ابوبکر تا خلافت معتصم را شامل مى شود.

چاپ نخست این کتاب در هند تحت مراقبت محمد عبدالمعید خان و توسط مجلس دائره المعارف المعثمانیه در حیدر آباد دکن چاپ شده است . همین چاپ در بیروت توسط دارالندوه الجدیده افست شده است . چاپ دیگرى از متن عربى فتوح با تحقیق على شیرى در بیروت توسط دارالفنون انجام شده است . امتیاز این چاپ فهرست یک جلدى بر متن کتاب است .

اشاره کردیم که چاپ فتوح در هند بر اساس یک نسخه بوده که از آن در حواشى اصل یاد شده و مصحح اصلاحاتى از سایر کتابها روى متن کرده است . سزگین نسخه هاى مختلفى از این کتاب را یاد کرده و افزوده که کتابى هم با عنوان ابتداء خبر وقعه صفین در کتابخانه منجانا هست که ممکن است بخشى از همین فتوح باشد.(۲)



(۱)منابع فقه شیعه (ترجمه جامع أحادیث الشیعه)//آقاحسین بروجردی

(۲)منابع تاریخ اسلام//رسول جعفریان

Show More

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back to top button
-+=