شعرا-جشعرای قرن چهارمعلمای قرن چهارم

زندگینامه ابوالحسن علی‌ جُرجانی‌(متوفی۳۹۲ه ق)

ابوالحسن علی‌بن‌ عبدالعزیز، ادیب‌، شاعر، فقیه‌ و قاضی‌ شافعی‌ و متکلم‌ معتزلی‌ قرن‌ چهارم‌. تاریخ‌ دقیق‌ تولد او مشخص‌ نیست‌، اما بنا بر نقل‌ یاقوت‌ حموی‌ (ج‌ ۴، ص‌ ۱۷۹۶) از حاکم‌ نیشابوری‌، وی‌ در ۳۳۷ که‌ همراه‌ برادرش‌ ابوبکر به‌ نیشابور رفت‌، در حدود سن‌ بلوغ‌ بوده‌ است‌؛ بنابراین‌، می‌توان‌ سال‌ ولادت‌ او را حدود ۳۲۲ در نظر گرفت‌. جرجانی‌ از کودکی‌ به‌ مناطق‌ متعددی‌، از جمله‌ عراق‌ و شام‌، سفر کرد و به‌ کسب‌ علم‌ و ادب‌ پرداخت‌ تا اینکه‌ به‌ شهرت‌ رسید (ثعالبی‌، ج‌ ۴، ص‌ ۳).

ثعالبی‌ (همانجا) نظم‌ و نثر و خوشنویسی‌ او را ستوده‌ است‌. در برخی‌ منابع‌ نیز شعر وی‌ تحسین‌ شده‌ است‌ (برای‌ نمونه رجوع کنید به ابن‌جوزی‌، ج‌ ۱۵، ص‌ ۳۴؛ابن‌خلّکان‌، ج‌ ۳، ص‌ ۲۸۰). ادیب‌ مشهور، عبدالقاهر جرجانی‌، از اینکه‌ شاگرد ابوالحسن‌ بوده‌ به‌ خود می‌بالیده‌ و در آثارش‌ از وی‌ به‌ بزرگی‌ یاد کرده‌ است‌ (یاقوت‌ حموی‌، ج‌ ۴، ص‌ ۱۷۹۷). وی‌ را جامع‌ فقه‌ شافعی‌ و کلام‌ معتزلی‌ دانسته‌اند (رجوع کنید به جُشَمی‌، ص‌ ۳۸۰؛ابن‌مرتضی‌، ص‌ ۲۰۶). نام‌ او در طبقه پنجم‌ فقیهان‌ شافعی‌ ذکر شده‌ است‌ (رجوع کنید به عَبّادی‌، ص‌ ۱۱۱؛ابواسحاق‌ شیرازی‌، ص‌ ۱۲۲).

جرجانی‌ پس‌ از کسب‌ شهرت‌ در علم‌ و ادب‌، از خواص‌ و نزدیکان‌ صاحب‌بن‌ عَبّاد (متوفی‌ ۳۸۵)، ادیب‌ و وزیر مشهور آل‌بویه‌، شد (ثعالبی‌، همانجا). او به‌ صاحب‌بن‌ عبّاد، ارادت‌ و علاقه بسیار داشت‌ و در اشعاری‌ او را مدح‌ کرده‌ (رجوع کنید به همان‌، ج‌ ۴، ص‌ ۱۸ـ۲۰؛یاقوت‌ حموی‌، ج‌ ۴، ص‌ ۱۸۰۴؛قس‌ ابوحَیان‌ توحیدی‌، ص‌ ۲۲۵) و صاحب‌ نیز در اشعاری‌، مقام‌ علمی‌ و ادبی‌ و اخلاقی‌ وی‌ را ستوده‌ است‌ (رجوع کنید به ثعالبی‌، ج‌ ۴، ص‌ ۳؛یاقوت‌ حموی‌، ج‌ ۴، ص‌ ۱۷۹۷، ۱۷۹۹).

جرجانی‌ در دوره وزارت‌ صاحب‌، به‌ قضای‌ جرجان‌ منصوب‌ شد؛اما، چه‌ در دوره حیات‌ صاحب‌ چه‌ پس‌ از مرگ‌ او، بارها عزل‌ و نصب‌ شد تا اینکه‌ سرانجام‌ به‌ قاضی‌القضاتی‌ ری‌ رسید و تا زمان‌ وفات‌، این‌ منصب‌ را داشت‌ (سهمی‌، ص‌ ۳۵۲؛ثعالبی‌، همانجا؛نیز رجوع کنید به ذهبی‌، ۱۴۲۴، ج‌ ۸، ص‌ ۷۱۷).

رحلت

سال‌ وفات‌ جرجانی‌، به‌ اختلاف‌، ۳۶۶ و ۳۹۲ ذکر شده‌ است‌. اگر چه‌ ابن‌خلّکان‌ (ج‌ ۳، ص‌ ۲۸۱) قول‌ نخست‌ را ــ که‌ از حاکم‌ نیشابوری‌ نقل‌ کرده‌ صحیح‌تر می‌داند، ذهبی‌ (۱۴۰۳، ج‌ ۱۷، ص‌ ۲۱) نظر وی‌ را نادرست‌ خوانده‌ و این‌ تاریخ‌ را سال‌ فوت‌ محدّثی‌ به‌ نام‌ ابوالحسن‌ علی‌بن‌ احمدبن‌ عبدالعزیز جرجانی‌، که‌ ساکن‌ نیشابور بوده‌، دانسته‌ است‌. بهترین‌ شاهد برای‌ صحت‌ قول‌ دوم‌، ارتباط‌ جرجانی‌ با صاحب‌بن‌ عبّاد است‌ که‌ در ۳۶۶ به‌ وزارت‌ رسید. بیشتر منابع‌ نیز سال‌ وفات‌ او را ۳۹۲ دانسته‌اند (رجوع کنید به ذهبی‌، ۱۴۲۴، ج‌ ۸، ص‌ ۷۱۸، به‌ نقل‌ از سهمی‌؛ابن‌ قاضی‌ شُهبه‌، ج‌ ۱، ص‌ ۱۶۱). جسد جرجانی‌ را به‌ جرجان‌ منتقل‌ کردند و در آنجا به‌ خاک‌ سپردند (یاقوت‌ حموی‌، ج‌ ۴، ص‌ ۱۷۹۷؛
سبکی‌، ج‌ ۳، ص‌ ۴۶۲). ابوعلی‌ قاسم‌بن‌ علی‌بن‌ قاسم‌، وزیر مجدالدوله‌، در تشیع‌ پیکر وی‌ حاضر بود و قاضی‌ عبدالجبار معتزلی‌ بر جنازه او نماز خواند (یاقوت‌حموی‌، همانجا).

تألیفات

مشهورترین‌ تألیف‌ به‌ جامانده‌ از جرجانی‌،

الوساطه بین‌ المتنبـّی‌ و خصومه‌ است‌. در قرن‌ چهارم‌، که‌ نقد و ارزیابی‌ اشعار بزرگان‌ رونق‌ گرفته‌ بود، ادیبان‌ آرای‌ مختلفی‌ در باره متنبّی‌ و جایگاه‌ شعر او ابراز می‌کردند. در این‌ میان‌، صاحب‌بن‌ عبّاد کتاب‌ الکشف‌ عن‌ مَساوی‌ المتنبی‌ را نوشت‌ تا اشعار وی‌ را ضعیف‌ جلوه‌ دهد (جرجانی‌، مقدمه محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌ و علی‌ محمد بجاوی‌، ص‌ ح‌).

پس‌ از آن‌ جرجانی‌، برای‌ داوری‌ میان‌ طرفداران‌ و منتقدان‌ اشعار متنبّی‌، الوساطه را تألیف‌ کرد که‌ بسیار مورد توجه‌ قرار گرفت‌ (ثعالبی‌، ج‌ ۴، ص‌ ۴ـ ۵). دانش‌ و توانایی‌ او را در تألیف‌ این‌ کتاب‌ تحسین‌ کرده‌اند (رجوع کنید به همانجا؛ابن‌خلّکان‌، ج‌ ۳، ص‌ ۲۸۰ـ۲۸۱).

الوساطه مختص‌ به‌ بررسی‌ شعر متنبّی‌ نیست‌، بلکه‌ در این‌ کتاب‌ اصول‌ و قواعد ادب‌ آن‌ دوره‌ مطرح‌ و اشعار شاعران‌ قدیم‌ و جدید نقد و بررسی‌ شده‌ است‌.الوساطه نخستین‌بار به‌ کوشش‌ احمد عارف‌ زین‌ (۱۳۳۱) و پس‌ از آن‌ با ویرایش‌ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌ و علی‌ محمد بجاوی‌ (۱۳۶۴، ۱۳۷۰) به‌ چاپ‌ رسید (جرجانی‌، همان‌ مقدمه‌، ص‌ ی‌ ک‌).

جرجانی‌ دیوان‌ شعری‌ نیز داشته‌ است‌ (ابواسحاق‌ شیرازی‌، همانجا؛سبکی‌، ج‌ ۳، ص‌ ۴۵۹). بخشی‌ از اشعار وی‌ در منابع‌ باقی‌ مانده‌ است‌ (رجوع کنید به ثعالبی‌، ج‌ ۴، ص‌ ۱۰ـ۲۹؛یاقوت‌ حموی‌، ج‌ ۴، ص‌ ۱۷۹۷ـ ۱۸۰۵).

تألیف‌ دیگر جرجانی‌،

تهذیب‌التاریخ‌ (ثعالبی‌، ج‌ ۴، ص‌ ۷؛یاقوت‌ حموی‌، ج‌ ۴، ص‌ ۱۷۹۸)، ظاهراً همان‌ صفوه ‌التاریخ است‌ که‌ به‌ گفته ابن‌قاضی‌ شهبه‌ (ج‌ ۱، ص‌ ۱۶۱) مختصر تاریخ‌ طبری‌ در یک‌ جلد است‌. ثعالبی‌ (ج‌ ۴، ص‌ ۷ـ۱۰) ضمن‌ تحسین‌ این‌ کتاب‌، دو فصل‌ از مقدمه آن‌ را نقل‌ کرده‌ است‌. ابن‌خلدون‌ در تاریخ‌ خود به‌ اقوال‌ جرجانی‌ استناد کرده‌ (برای‌ نمونه‌ رجوع کنید به ج‌ ۲، ص‌ ۲۴، ۲۶، ۶۴، ۳۷۳) که‌ احتمالاً برگرفته‌ از همین‌ کتاب‌ است‌، اگر چه‌ وی‌ در مواردی‌ نیز (رجوع کنید به ج‌ ۲، ص‌ ۳۲۳، ج‌ ۶، ص‌ ۱۲۲) جرجانی‌ را نسب‌شناس‌ خوانده‌ و نام‌ کتاب‌ او را الانساب‌ ذکر کرده‌ است‌.

آثار دیگری‌ نیز در منابع‌ به‌ وی‌ نسبت‌ داده‌ شده‌ است‌ که‌ اثری‌ از آنها نیست‌، از جمله‌ تفسیر القران‌ (یاقوت‌ حموی‌، همانجا؛ذهبی‌، ۱۴۰۳، ج‌ ۱۷، ص‌ ۲۱) و الوکاله شامل‌ چهار هزار مسئله فقهی‌ (عبّادی‌، ص‌ ۱۱۱).



منابع:
(۱) ابن‌جوزی‌، المنتظم‌ فی‌ تاریخ‌ الملوک‌ و الامم، چاپ‌ محمد عبدالقادر عطا و مصطفی‌ عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲؛
(۲) ابن‌خلدون‌؛
(۳) ابن‌خلّکان‌؛
(۴) ابن‌قاضی‌ شهبه‌، طبقات ‌الشافعیه، چاپ‌ حافظ‌ عبدالعلیم‌خان‌، بیروت‌: عالم‌الکتب‌، ۱۴۰۷/۱۹۸۷؛
(۵) ابن‌مرتضی‌، المنیه‌ و الامل‌ فی‌ شرح‌ الملل‌ و النحل‌ ، چاپ‌ محمدجواد مشکور، بیروت‌ ۱۴۱۰/ ۱۹۹۰؛
(۶) ابواسحاق‌ شیرازی‌، طبقات‌الفقهاء، چاپ‌ احسان‌ عباس‌، بیروت‌ ۱۴۰۱/۱۹۸۱؛
(۷) ابوحیان‌ توحیدی‌، مثالب‌ الوزیرین‌: اخلاق‌ الصاحب‌بن‌ عبّاد و ابن‌العمید، چاپ‌ ابراهیم‌ کیلانی‌، دمشق‌ [? ۱۹۶۱(؛
(۸) عبدالملک‌بن‌ محمد ثعالبی‌، یتیمه ‌الدهر، چاپ‌ مفید محمد قمیحه‌، بیروت‌ ۱۴۰۳/۱۹۸۳؛
(۹) علی‌بن‌ عبدالعزیز جرجانی‌، الوساطه بین‌المتنبّی‌ و خصومه، چاپ‌ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌ و علی‌محمد بجاوی‌، قاهره‌ ۱۳۷۰/۱۹۵۱؛
(۱۰) حسن‌بن‌ محمد جشمی‌، «الطبقتان‌ الحادیه عشره و الثانیه عشره من‌ کتاب‌ شرح‌العیون‌ »، در قاضی‌ عبدالجبار بن‌ احمد، فضل‌ الاعتزال‌ و طبقات‌ المعتزله، چاپ‌ فؤاد سید، تونس‌ ) بی‌تا. ]؛
(۱۱) محمدبن‌ احمد ذهبی‌، تاریخ‌ الاسلام‌ و وفیات‌ المشاهیر و الاعلام‌ ، چاپ‌ بشّار عوّاد معروف‌، بیروت‌ ۱۴۲۴/۲۰۰۳؛
(۱۲) همو، سیراعلام‌ النبلاء، ج‌ ۱۷، چاپ‌ شعیب‌ ارنؤوط‌ و محمد نعیم‌ عرقسوسی‌، بیروت‌ ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳؛
(۱۳) عبدالوهاب‌ بن‌ علی‌ سبکی‌، طبقات‌ الشافعیه الکبری‌ ، چاپ‌ محمود محمد طناحی‌ و عبدالفتاح‌ محمدحلو، قاهره‌ ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶؛
(۱۴) حمزه ‌بن‌ یوسف‌ سهمی‌، تاریخ‌ جرجان‌ ، چاپ‌ محمد عبدالمعیدخان‌، حیدرآباد دکن‌ ۱۳۸۷/۱۹۶۷؛
(۱۵) محمدبن‌ احمد عبّادی‌، کتاب‌ طبقات‌ الفقهاء الشافعیه‌ ، چاپ‌ یوستا ویتستام‌، لیدن‌ ۱۹۶۴؛
(۱۶) یاقوت‌ حموی‌، معجم‌الادباء ، چاپ‌ احسان‌ عباس‌، بیروت‌ ۱۹۹۳٫

 دانشنامه جهان اسلام جلد۱۰

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
-+=