علما-الفعلمای برجسته معاصر *علمای قرن چهاردهم(معاصر شمسی)

زندگینامه آیت ‏اللّه میرزامهدى آشتیانى(متوفی ۱۳۷۲قمری)

 

Untitled9 زندگینامه آیت ‏اللّه میرزامهدى آشتیانى(متوفی ۱۳۷۲قمری)

درک آراى فیلسوفان بزرگ مسلمان که بر تارک تاریخ بلند فرهنگ اسلامى در نحله‏هاى مشائى، اشراقى و حکمت متعالیه درخشیده است، تکیه بر فهم و بیان کسانى دارد که با درایت نظرى خویش توانسته ‏اند همواره اثرى پر فیض و برکت را بیافرینند؛ یعنى: انتقال آراى دانش ورزان گذشته و کوشش در جهت شرح، بسط و تبیین نظریات ایشان به نسل بعد.

بر همین اساس است که توجه به تاریخ فلسفه و حکمت و شرح حال اهل این دانش سترگ اهمیّت مى‏ یابد.

حکیم فرزانه و فیلسوف عالى قدر مرحوم آیت ‏اللّه میرزا مهدى آشتیانى در زمره فیلسوفانى است که عمرى را به درس و بحث و تحقیق و تدریس سپرى کرد و زندگى پاکیزه ‏اش و صفاى باطن و خلوص نیّتش الگوى فرهیختگان قرار گرفت. در این نوشتار سعى مى ‏کنیم به اختصار زندگى و آثار این دانشمند بزرگ را بررسى کنیم.

خانواده:

پدر و نیاکان میرزا مهدى همه از علماى بزرگ اسلام بوده‏اند. در رأس این خاندان آیت‏اللّه العظمى حاج میرزا حسن آشتیانى (ره) معروف به میرزاى آشتیانى است. ایشان از شاگردان برجسته علامه شیخ مرتضى انصارى (ره) ، و صاحب کتاب گرانسنگ «بحر الفوائد فى شرح الفرائد» مى‏باشد.

میرزاى آشتیانى بعد از درگذشت استاد، نجف را ترک کرد و به تهران آمد و حوزه درس گرمى را پایه گذارد.او را اولین کسى مى‏ دانند که نظرات و آراى شیخ انصارى را در ایران گسترش داده است. محفل علمى وى میعادگاه جوینده‏گان معرفت بود و تعداد زیادى از بزرگان در این محضر به فیض مى‏رسیدند که از آن جمله‏اند: حضرات آیات عظام حاج میرزا فیض قمى، حاج شیخ محمد على شاه آبادى، حاج شیخ محمد على حائرى قمى، حاج شیخ محمد کبیر قمى‏و…

میرزاى آشتیانى به عنوان رئیس علماى تهران در جنبش شکوهمند تحریم تنباکو نقش فوق العاده‏اى را ایفا مى ‏کرد. ایشان که نماینده میرزاى بزرگ شیرزاى نیز بود در انجام رساندن هدف قیام و رهبرى مردم دخالت مستقیم داشت.(۱) آن بزرگوار در سال ۱۳۱۹ قمرى درگذشت.

از شاگردان مبرّز میرزاى آشتیانى، برادرزاده‏اش، مرحوم آیت‏اللّه حاج میرزا جعفر آشتیانى است که افتخار دامادى استاد را نیز داشته است. او پدر فیلسوف عالى مقام میرزا مهدى آشتیانى مى ‏باشد.

آیت‏ اللّه میرزا جعفر آشتیانى ملقب به میرزاى کوچک علاوه بر استفاده از محفل پرشور علمى عموى گرامیش، از محضر اساتیدى همچون حکیم میرزا ابوالحسن جلوه، آقا على حکیم زنوزى، آقا محمد رضا قمشه‏اى استفاده ‏ها برد و به مقام بلندى از معارف الهیه رسید. ایشان در ادبیات و ریاضیات سر آمد علماى عصر خود و به طب و نجوم و هندسه و عرفان نیز تسلط داشت. حاج میرزا جعفر در سال ۱۳۲۴ قمرى درگذشت و در حرم مطهر حضرت عبدالعظیم حسنى (ع) مدفون گردید.(۲

تولد:

در چنین خانواده‏اى ارجمند و از چنان پدر و مادرى پرهیزگار در ذیقعده سال ۱۳۰۶ قمرى میرزا مهدى پا به عرصه عرصه وجود گذاشت و بعد از سپرى کردن دوران خردسالى و طفولیّت، فراگیرى مقدمات علوم را آغاز کرد.

از همان اوان کودکى آثار هوش و استعداد در وى آشکار بود، طورى که درسن پنج سالگى به تلاوت کامل قرآن مجید موفق گردید.(۳)

میرزا مهدى علوم ادبى مانند صرف، نحو، معانى، بیاى، بدیع و همچنین منطق و مقدمات فلسفه را نزد پدر دانشمند خود فرا گرفت و سپس به درس اساتید تهران در علوم و معارف مختلف حاضر شد.

آشتیانى براى آموختن فقه و اصول، نزد بزرگانى همچون آقا شیخ مسیح طالقانى، آخوند ملا عبدالرسول مازندرانى، آقا سید عبدالکریم لاهیجى و شهید حاج شیخ فضل اللّه نورى زانو زد و نیز ریاضى را نزد آقا شیخ عبدالحسین سیبویه، میرز اغفار خان نجم الدوله، میرزا جهانبخش منجم بروجردى و آقا شیخ محمد حسین ریاضى فرا گرفت. ایشان همچنین طب قدیم را از محضر میرزا محمد حسین حکیم و آقا میرزا ابوالقاسم نائینى و طب جدید را از میرزا على اکبر خان ناظم الاطبا و میرزا ابوالحسن خان رئیس الاطبا آموخت.(۴)

میرزا مهدى با جدیت تمام همه علوم و معارف فوق را نزد دانشمندان و بزرگان عصر آموخت و از بسیارى اساتید خود به اخذ اجازه و گواهى‏نامه علمى نائل شد.(۵)

ایشان اگرچه در فقه و اصول و ریاضى و طب صاحب‏نظر و داراى مقامى ارجمند بود، ولى آنچه بیشتر براى او جاذبه داشت گام نهادن در وادى علوم عقلى و فلسفى بود.

ذهن نقاد اندیشه ژرف و جستجوگر او لحظه‏اى نمى‏آرمید و در تکاپوى درک معارف بلند عقلى و براى رسیدن به زلال دانش به درس خداوندان حکمت و فلسفه اسلامى عصر شتافت. اینک اساتید او در مباحث فلسفه، حکمت و عرفان را به اختصار بر مى‏شمریم.

 ۱ – سید الحکماء آقا میرزا ابوالحسن جلوه :

آن بزرگوار در سال ۱۲۳۸ قمرى تولد یافت. تحصیلات مقدماتى را نخست در اصفهان و سپس در تهران گذراند و به زودى در فلسفه و حکمت به مقام بلندى دست یافت به طورى که مقام استادى فلسفه در تهران به او ختم مى‏شد. وى بر بسیارى از کتب فلسفى و عرفانى، حاشیه زده است که از جمله حاشیه ایشان بر اسفار و بر شرح فصوص است.

آن حکیم فرزانه در شب جمعه ششم ذیقعده ۱۳۲۴ قمرى درگذشت و در جوار شیخ صدوق (ره) در شهر رى به خاک سپرده شد.

اگر چه خیابانى در علماى معاصرین از خود میرزا مهدى آشتیانى نقل کرده است که ایشان نزد حکیم جلوه درس گرفته؛(۶) ولى همان طور که آقاى صدوقى سُها در مقدمه اساس التوحید ذکر فرموده‏اند، شاگردى آشتیانى نزد حکیم جلوه بعید است. چرا که سید ابوالحسن جلوه در سال ۱۳۱۴ در گذشت حال آن که در این سال آشتیانى تنها هشت سال داشته است. و باز همان‏گونه که آقاى صدوقى فرموده‏اند، ممکن است بگوئیم پدر دانشمند میرزا مهدى، یعنى مرحوم میرزا جعفر آشتیانى – که خود از شاگردان حکیم جلوه بوده است.- میرزا مهدى را با خود به مجلس درس استاد مى‏برده است و از این طریق میرزا مهدى از پرتو فیوض آن حکیم ارجمند نیز، مستفیض شده است.(۷)

 ۲ – حکیم و فیلسوف عالى قدر، مرحوم آقا میرزا حسن کرمانشاهى

 آن بزرگوار در سال ۱۲۵۰ قمرى در کرمانشاه متولد شد و در تهران نزد آقامحمد رضا قمشه‏ اى و آقا على مدرس زنوزى و آقا میرزا ابوالحسن جلوه فلسفه و حکمت را به کمال فرا گرفت. آثارى همچون تعلیقه بر شفاء، تعلیقه بر اشارات و تعلیقه بر اسفار ملا صدرا از او به یاده گار مانده است.آقا میرزا حسن در سال ۱۳۳۶ قمرى در گذشت.

ایشان استاد حکمت آقامیرزا مهدى آشتیانى در مکتب مشاء بوده است. از دیگر شاگردان معروف وى مى‏توان به آقا میرزا احمد آشتیانى، آقا شیخ محمد تقى آملى، و آقا شیخ مهدى مازندرانى اشاره کرد.

 ۳ – فیلسوف فرزانه آقا میر شهاب نیریزى :

او حکیم، فیلسوف و عارفى گرانمایه بود که در حکمت متعالیه نیز تبحّر خاصى داشت. وى از شاگردان برجسته آقا محمد رضا قمشه‏اى ، آقا على مدرس و آقا میرزا ابوالحسن جلوه به شمار مى‏رفت و در حدود سال ۱۳۲۰ قمرى به سراى باقى شتافت. آثارى از وى به جا مانده است که از جمله آنها رساله فى حقیقه الوجود مى‏باشد. محفل درس حکیم آقا میر شهاب نیریزى در مدرسه صدر تهران میعاد جویندگان معرفت بود. میرزا مهدى آشتیانى، حکمت متعالیه را در محضر افادت او فرا گرفته است.

از دیگر شاگردان معرفت وى مى‏توان به آقا میرزا احمد آشتیانى، آقا سید کاظم عصار و آقا شیخ مهدى مازندرانى اشاره کرد.

 ۴ – حکیم آقا میرزا هاشم اشکورى :او از بزرگترین فلاسفه و عرفاى معاصر است. نزد حکماى ثلاثه یعنى آقا محمد رضا قمشه ‏اى، آقا على مدرس و آقا میرزا ابوالحسن جلوه، زانوبه شاگردى سایید و مدتى نیز در قزوین از محضر آقا سید على ، صاحب حاشیه بر قوانین، بهره برد. و سپس به تهران رفت و در مدرسه سپه‏سالار کرسى تدریس فلسفه و عرفان را بر عهده گرفت. او به حقیقت عارفى فرزانه بود که از محضرش جمع کثیرى سیراب مى‏شدند. مرحوم میرزا مهدى عرفان و معرفت را از او آموخته است. بعضى دیگر از شاگردان او آقا سید محمد کاظم عصار، آقا میرزا احمد آشتیانى و آقا سید ابوالحسن رفیعى قزوینى هستند.

آیت ‏اللّه آشتیانى در محضر اساتید بزرگ عصر و ارباب فضل، حکمت فلسفه و عرفان را به کمال آموخت و خود به مرتبه بلندى از استادى در این رشته‏ ها نائل آمد. ایشان در سال ۱۳۲۷ ق. براى اولین بار به عتبات عالیات سفر کرد و مدت کوتاهى در حوزه نجف اشرف اقامت گزید ولى اندکى بعد به جهت بیمارى و ضعف شدید جسمانى به ایران بازگشت و مجدداً در سال ۱۳۲۹ ق به عراق رفت و سالیانى طولانى به تکمیل مبانى فقه و اصول پرداخت.

اساتید ایشان در نجف اشرف عبارتند از:

۱ – آیت‏ اللّه آخوند خراسانى، «صاحب کفایه»؛ ایشان از بزرگترین دانشمندان و اساتید اصول الفقه در جهان تشیع است. او در سال ۱۲۵۵ ق. در مشهد مقدس پا به عرصه وجود گذاشت. در سن ۲۲ سالگى براى ادامه تحصیل به تهران رفت و سپس راهى عتبات عالیات شد و در زمره بهترین شاگردان شیخ انصارى و سپس میرزاى شیرازى قرار گرفت. ایشان از مدرسین معروف و موفق به شمار مى‏رفت طورى که در محفل گرم درسش حدود هزار و دویست نفر شرکت مى‏کردند. از معروفترین شاگردان آخوند خراسانى مى‏توان به آقا سید ابوالحسن اصفهانى، حاج آقا حسین بروجردى، حاج آقا حسین قمى و آقا ضیاء الدین عراقى اشاره کرد. کتاب کفایه الاصول او از متون درسى و در سطح عالى علمى در حوزه‏ هاى علمیه است و محور درس خارج مراجع و اساتید حوزه ‏ها مى ‏باشد. وى در سال ۱۳۲۹ ق. در گذشت.

۲ – آیت ‏اللّه سید محمد کاظم یزدى؛ صاحب عروه: ایشان در سال ۱۲۴۷ ق متولد شد و بعد از طى مقدمات و سطوح به درس مرحوم میرزاى بزرگ شیرازى راه یافت و در آن محفل نورانى مراتب اجتهاد را طى کرد. کتاب سترگ او به نام عروه الوثقى به حاشیه همه مراجع و بزرگان بعد از خودش مزین گشته است. صاحب عروه در سال ۱۳۳۷ ق درگذشت.

۳ – آیت‏ اللّه سید محمد فیروز آبادى: او از فقها و اساتید بنام حوزه نجف اشرف و از شاگردان معروف آخوند خراسانى و صاحب عروه به شمار مى‏رود. وى در سال ۱۳۴۵ ق بدرود حیات گفت. او آثارى همچون کتاب الطهاره و الصلاه و جامع الکلم فى حکم اللباس المشکوک فیه از خود به یادگار گذاشت.

۴ – آیت‏ اللّه میرزا حسین نائینى: ایشان از فقها و اصولیین سترگ شیعه است. نزد میرزاى شیرازى و سید محمد فشارکى تحصیل کرد و سپس خود به مقام استادى رسید و به معارضه علمى با آخوند خراسانى پرداخت. وى در علم اصول نظرات بدیعى را ارائه داده است.

۵ – آیت‏ اللّه آقا ضیاء الدین عراقى: ایشان در سال ۱۲۷۸ ق. متولد شد و بعد از تحصیل مقدمات علوم اسلامى، راهى عتبات عالیات شد و در محضر آخوند خراسانى سید محمد فشارکى و حاج میرزا حسین حاج میرزا خلیل به تکمیل مدارج علمى خود پرداخت. او حوزه تدریس بسیار گرمى داشت که در آن فقهاى زیادى تربیت یافتند از آن جمله: آقا جمال گلپایگانى، آقا سید محسن حکیم، آقا سید ابوالقاسم خوئى، آقا سیدمحمود شاهرودى و آقا سیدمحمد حجت. ایشان در سال ۱۳۶۱ ق در نجف اشرف دار فانى را وداع گفت.

۶ – آیت‏ اللّه آقا سید ابوالحسن اصفهانى:ایشان از مراجع نامدار شیعه است. تحصیلات مقدماتى را در مدرسه نیماورد اصفهانى سپرى کرد و در سال ۱۳۰۷ ق به نجف اشرف مشرف شد. او از محضر اساتید آن حوزه کسب فیض نمود و در اواخر ملازم درس آخوند خراسانى شد. ایشان پس از درگذشت میرزا محمدتقى شیرازى به عنوان مرجع تقلید شهره و معروف گشت و بعد از فوت مرحوم نائینى در نجف و مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائرى در قم، مرجعیت شیعه به طور کلى به ایشان انتقال یافت. کتاب وسیله النجاه که رساله علمیه اوست، مورد تحشیه بسیارى از فقهاى بعد از خودش از جمله حضرت امام خمینى (ره) (= تحریرالوسیله) قرار گرفت. آن مرد بزرگ در سال ۱۳۶۵ ق. از دار فانى به سراى باقى شتافت و جهان تشیع را در ماتم خویش فرو نشاند.

میرزا مهدى آشتیانى طى سال‏ها تلاش مستمر و کوشش مداوم در حوزه سالخورده نجف و در جوار آستان قدس علوى، مضجع حضرت امیرالمؤمنین (ع) موفق به اخذ اجازه اجتهاد از همه اساتید خود شد.(۸) ایشان مدتى را نیز در نجف اشرف به تدریس معقول اشتغال یافت و آن گاه به ایران بازگشت.

یکى از ویژگى ‏هاى برجسته آشتیانى این بودکه در یک محدوده جغرافیایى نمى‏ماند و مسافرت‏هاى متعددى را به مراکز علم و دانش جهان داشت. او طى سفرى به بخارا مدت یک سال در آنجا اقامت گزید و به تدریس حکمت و فلسفه اسلامى مبادرت ورزید.

بعد از آن به مصر، اسکندریه، برلین، پاریس، رم، هند، بلژیک و دیگر نقاط اروپا مسافرت کرد و با فلاسفه و اندیشمندان آن دیار مباحثاتى را انجام داد.

ملاقات‏هاى ایشان که در واقع نماینده فلسفه و عرفان اسلامى بود – در آشنایى فلاسفه غرب با مبانى بلند و ژرف فلسفه اسلام و ایران تأثیر مطلوبى داشت.

آن بزرگوار از نوادر روزگار و مفاخر حوزه‏هاى علمیه به شمار مى‏رود. در بسیارى از علوم تبحر داشت و البته بیشترین مهارتش در فلسفه و عرفان بود. بى گمان ایشان از شارحان و مدرسان چربدست و با مهارت فلسفه متعالى صدرایى و آثار ابن سیناست. دقت، ظرافت و تسلط او در تدریس، به اعتراف شاگردان و نزدیکانش منحصر به فرد بود. آقا منوچهر صدوقى سها از استاد حاج شیخ على محمد جولستانى که از شاگردان نزدیک میرزامهدى است، نقل مى‏ کند:

میرزا مهدى در اوائل شباب تدریس منظومه مى‏کرد. شیخ المشایخ آقا میرزا هاشم اشکورى با استماع غافلانه آن به ایشان فرموده بود، اگر شخص حاجى هم زنده بود بدین نحو درس نمى‏ فرمود.(۹)

و نوشته ‏اند که دیباچه منظومه را به شش ماه مى‏گفت و گاهى دفتر اول مثنوى معنوى را به پانزده سال تدریس مى‏فرمود.(۱۰) او نه تنها یک عالم دینى متبحر و فیلسوفى بلند و آشنا به دانش‏هاى نظرى بود، بلکه انسانى متعبد و عالمى اهل سیر و سلوک بود و ذوق عرفانیش بر مشرب عقل غلبه داشت.

آیت ‏اللّه آشتیانى علاوه بر این که از بزرگترین فلاسفه عصر به شمار مى‏آید، عارف کم نظیرى است که مراتب ورع و تقواى باطنى و ارتباطش با دستگاه اهل بیت (ع) ، مورد اذعان همه کسانى است که محضر نیک او را درک کرده‏اند. آقا شیخ محمد رازى صاحب گنجینه دانشمندان، در جلد چهارم این مجموعه مکاشفه‏اى را از آن بزرگوار نقل کرده است بدین شرح:

در ماه ذیحجه سال ۱۳۶۸ ه . ق در منزل مرحوم آیت‏اللّه حجت (ره) بودم و مرحوم میرزا مهدى آشتیانى در آنجا وارد بودند.

مرحوم آیت ‏اللّه العظمى بروجردى و آیت‏ اللّه سید محمد تقى خوانسارى براى دیدن ایشان آمدند و بعد از تعارفات و تشریفات، آیت ‏اللّه حجت به آیت ‏اللّه بروجردى گفتند که آقاى میرزا مهدى آشتیانى مکاشفه عجیبى دارند و مناسب است خودشان نقل کنند. مرحوم آشتیانى فرمودند:

من مبتلا به یرقان هستم و براى همین مسافرت به خارج هم نموده ‏ام ولى علاج نشده است. در سال ۱۳۶۵ ق که توده ‏ایها – نهایت تسلط را در شمال و غرب ایران داشتند – به مشهد مشرف مى ‏شدم. در اتوبوس حالم منقلب شد به طورى که مسافرین و راننده خیال کردند من سکته کرده ‏ام. ماشین را متوقف کردند و مرا بیرون آوردند و در آن حال دیدم که در عرفات هستم و انوار بسیارى از آسمان به زمین مى‏ آید و دیدم که مردم به یک طرف متوجه هستند. پرسیدم چه خبر است؟ گفتند: حضرت رسول (ص) تشریف آورده ‏اند. من به آن طرف رفتم و دیدم چهارده خیمه در کنار یکدیگر نصب است. خیمه بزرگى بود که متعلق به حضرت رسول (ص) بود من در آن خیمه مشرف شدم و حضرت را زیارت کردم. خواستم از کسالت خود و حوائج دیگرم بگویم. گفتند: چون زائر فرزندم رضا (ع) هستى برو به خیمه ‏ای که متعلق به اوست. پس من به خیمه آن حضرت شرفیاب شدم و سه حاجت خود را اظهار کردم. اول راجع به کسالتم، فرمودند مقدر شده که این کسالت با تو باشد تا از دنیا بروى، دوم راجع به فتنه توده ‏ایها، فرمودند به همین زودى شر آنها مرتفع خواهد شد و تا شما با قبور و مجالس سوگوارى ما ارتباط دارید در امان هستید و سوم راجع به حاجت شخصى بودکه فرمودند: این حاجت هم رواست.»(۱۱)

علامه سید جلال الدین آشتیانى در مورد خلقیات آن بزرگوار نوشته ‏اند:

آقا میرزا مهدى (ره) شخصى آرام و مؤدب و بى ادعا و داراى خلق ملکوتى بود و در عمر خود هرگز با کسى معارض یا تعارض در علمیات نداشت و خویشتن را از احدى برتر نشان نمى‏داد. از عادات آن مرحوم این بود که از دیگران صحبت نمى‏کرد و اگر صحبت به میان مى‏ آمد به جرح کسى نمى ‏پرداخت.»(۱۲)

تدریس‏

آیت‏ اللّه آشتیانى حدود ۳۰ سال در مدرسه سپهسالار و مدرسه میرزا محمدخان قزوینى تدریس داشت. معمولاً روزى سه ساعت و گاهى چهار ساعت تدریس مى‏ کردند. علامه سید جلال الدین آشتیانى نوشته‏ اند:

دوازده دوره الهیات شفا و چهار دوره طبیعیات این کتاب عظیم را تدریس نموده‏اند. تمهید القواعد را پنج بار و شرح فصوص را تا قبل از سال ۱۳۱۶ش در طول هجده سال، شش دوره و مجلدات اسفار را در دوره‏ هاى متوالى درس داده ‏اند.»(۱۳)

تسلط ایشان به مبانى حکمت و عرفان و تبحر در آثار ملاصدرا باعث مى‏شد تا محفل درس او مورد توجه اهل فضل قرار گیرد.

علامه سید جلال الدین آشتیانى باز نوشته ‏اند:

«مرحوم استاد آقا میرزا مهدى سه سال ایام عید را به مقصد زیارت حضرت معصومه (س) در قم به این شهر مسافرت کردند ؛ و در سفر اخیر مغفور له، حضرت امام خمینى درس اسفار خود را تعطیل کردند و فرمودند، آقاى آشتیانى در رتبه اساتید من هستند…»(۱۴)

شاگردان:

اگر چه آشتیانى به علت مسافرت‏هاى زیاد و کسالت طولانى به صورت پیوسته و شایان نمى ‏توانست به افاده بپردازد، ولى حوزه درس و محفل بحث او تا اواخر عمر شریفش ادامه داشت و جویندگان معارف ناب از زلال دریاى علومش استفاده‏ها بردند. نام برخى از شاگردان زبده وى چنین است:

۱ – آیت‏ اللّه سید على سیستانى.

۲ – آیت ‏اللّه میرزا ابوالحسن شعرانى.

۳ – آیت ‏اللّه علامه سید جلال الدّین آشتیانى.

۴ – آیت‏ اللّه دکتر مهدى حائرى یزدى.

۵ – آیت‏ اللّه علامه محمد تقى جعفرى.

۶ – آیت ‏اللّه آخوند ملا على همدانى.

۷ – آیت‏ اللّه شیخ ابوطالب تجلیل تبریزى.

۸ – آیت ‏اللّه شهید مرتضى مطهرى.

۹ – پرفسور عبدالجواد فلاطورى.

۱۰ – استاد بدیع الزمان فروزان‏فر.

۱۱ – دکتر محمد تقى دانش‏پژوه.

۱۲ – دکتر مهدى محقق.

۱۳ – دکتر ابراهیم آیتى.

۱۴ – دکتر محمد صادقى.

۱۵ – دکتر محمد جعفر لنگرودى.

۱۶ – دکتر موسى جوان.

۱۷ – دکتر سید صادق گوهرین.

۱۸ – حکیم حاج شیخ على محمد جولستانى.

۱۹ – حکیم شیخ محمدرضا ربانى تربتى.

۲۰ – شیخ عبدالکریم روشنا تهرانى.

۲۱ – آقا شیخ جعفر خندق آبادى.

۲۲ – آقا میرزا محمد على ادیب تهرانى.

۲۳ – آقا شیخ على محقق کاشمرى.

۲۴ – آقا سید مهدى لاجوردى کاشانى.

۲۵ – آقا سید هوشنگ میرمطهرى.

۲۶ – آقا سید محمد تقى نقوى.

۲۷ – آقا سید محمد حسین آل طیب شوشترى و بسیارى دیگر

همچنین از یادگارهاى آن بزرگوار فرزند دانشمندش، مهندس جلال الدین آشتیانى مى‏ باشد که از اساتید و نویسندگان تواناى کشورمان به شمار مى‏ رود. فرزند دیگر ایشان، آقاى میرزا جعفر آشتیانى است.

افول آفتاب فرزانگى:

سرانجام بعد از سال‏ها تحقیق و تدریس و عمرى سراسر پارسائى مرغ روح آن عارف فرزانه و فیلسوف و حکیم عالى ‏قدر، پس از یک بیمارى طولانى در حوالى ساعت ده صبح روز پنجشنبه، سوم اردیبهشت ۱۳۳۲ ش، برابر با نهم شعبان ۱۳۷۲ ق در تهران و در حالى که مشغول افاضه مطالبى در مسئله «شق القمر» بود و گاه گاه بلند مى‏فرمود: یا رحمن و یا رحیم یا ارحم الراحمین»، به عالم قدس پرکشید و خطه خاک را از انوار آن وجود تابناک محروم ساخت.(۱۵)

پیکر مطهر آن مرحوم به قم منتقل شد و پس از تشییع با شکوهى، در جوار کریمه اهل‏بیت (ع) ، حضرت فاطمه معصومه (س) ، نزدیک مرقد مرحوم آیت‏اللّه حاج شیخ عبدالکریم حائرى (ره) در مسجد بالاسر مبارک به خاک سپرده شد.

آثار و تألیفات‏

آیت‏اللّه آشتیانى آثار متعددى در فقه و اصول و فلسفه و حکمت و عرفان از خود به یادگار گذاشته است که بسیارى از آن‏ها هنوز به چاپ نرسیده است. لذا مناسب است اهل فن به این مهم اقدام ورزند و آثار با ارزش آن حکیم فرزانه را که از ذخائر با ارزش معارف اسلامى است احیاء کنند.

تألیفات ایشان به این شرح است:

۱ – حاشیه بر مکاسب شیخ انصارى (ره)

۲ – حاشیه بر کفایه الاصول‏

۳ – حاشیه بر فرائد الاصول‏

۴ – تعلیقه بر حکمت منظومه سبزوارى، طهران، ۱۳۵۲٫

۵ – تعلیقه بر منطق منظومه سبزوارى‏

سید جلال الدین آشتیانى نوشته ‏اند: «تعلیقات آن بزرگوار، بهترین تعلیقه بر شرح منظومه است.»(۱۶)

۶ – تعلیقه بر اسفار اربعه

۷ – تعلیقه بر اشارات بوعلى‏

۸ – تعلیقه بر فصوص فارابى‏

۹ – تعلیقه بر شفاء بوعلى‏

۱۰ – تعلیقه بر فصوص ابن عربى‏

۱۱ – تعلیقه بر مصباح الانس‏

۱۲ – اساس التوحید، ط تهران، دانشگاه تهران. این کتاب که قبلاً با مقدمه آقاى منوچهر صدوقى سُها چاپ شده بود اخیراً با مقدمه و تصحیح آیت‏اللّه سید جلال الدین آشتیانى مجدداً به چاپ رسیده است.

۱۳ – رساله‏ اى در علم اجمالى و طلب و اراده‏

۱۴ – رساله در اثبات معراج جسمانى‏

۱۵ – رساله‏اى در اثبات معاد جسمانى‏

۱۶ – رساله‏اى در شق القمر

۱۷ – شرح حدیث عمران صابى‏

۱۸ – شرح بر مشکلات حافظ

۱۹ – ترجمه‏ اى بر اشارات بوعلى‏

۲۰ – ترجمه اسفار اربعه‏

۲۱ – رساله ‏اى در حقیقت کتاب و میزان به مذاق عرفا، ط تهران، ۱۳۵۲

۲۳ – رساله‏ اى در جبر و تفویض‏

مهدى سلیمانى آشتیانى‏



 

۱ – ر.ک: تاریخ دخانیه، شیخ حسن کربلائى و تاریخ بیدارى ایرانیان، ناظم الاسلام کرمانى.
۲ – ر.ک: اثر آفرینان، انجمن آثار و مفاخر فرهنگى.
۳ – علماء معاصرین، ص ۲۵۷٫
۴ – علماء معاصرین، ص ۲۵۸ و ۲۵۷٫
۵ – همان منبع.
۶ – ملا على واعظ خیابانى تبریزى، علماء معاصرین، ص ۲۵۷٫
۷ – اساس التوحید، مقدمه صدوقى سها، ص ۶٫
۸ – علماء معاصرین، ص ۲۵۸ و ۲۵۷٫
۹ – مقدمه اساس التوحید، از منوچهر صدوقى سُها، ص ۱۱٫
۱۰ – همان منبع.
۱۱ – گنجینه دانشمندان، ج ۴، ص ۳۶۹٫
۱۲ – اساس التوحید، ص ۱۴ و ۱۶٫
۱۳ – اساس التوحید، با مقدمه سید جلال الدین آشتیانى، ص ۳٫
۱۴ – همان منبع، ص ۶٫
۱۵ – اساس التوحید، مقدمه آقاى صدوقى، ص ۱۵٫
۱۶ – اساس التوحید، ص ۱، مقدمه سید جلال الدین آشتیانى.

منابع و مآخذ:

۱ – اثر آفرینان (زندگینامه نام آوران فرهنگى ایران از آغاز تا سال ۱۳۰۰ ه . ق) زیر نظر سید کمال حاج سید جوادى، انجمن آثار و مفاخر فرهنگى، ۱۳۷۷٫

۲ – اختران فروزان رى و تهران، شیخ محمد شریف رازى.

۳ – الذریعه الى تصانیف الشیعه، علامه آغابزرگ تهرانى.

۴ – آئینه دانشوران، سید على رضا ریحان‏یزدى، با حواشى و اضافات ناصر باقرى‏بیدهندى، چاپ کتابخانه آیت‏اللّه مرعشى نجفى، قم.

۵ – آثار الحجه، محمد شریف رازى، دار الکتاب، قم.

۶ – چهارده رساله فارسى، رضا استادى.

۷ – فهرست نسخ خطى مدرسه مروى تهران، رضا استادى.

۸ – گلزار معانى، احمد گلچین معانى.

۹ – گنجینه دانشمندان، شیخ محمد شریف رازى.

۱۰ – اساس التوحید، میرزا مهدى آشتیانى، با مقدمه منوچهر صدوقى سُها؛ همچنین چاپ امیرکبیر، تصحیح و مقدمه: سید جلال الدین آشتیانى.

۱۱ – زندگینامه رجال و مشاهیر، حسن مرسلوند.

۱۲ – دایره المعارف تشیع.

۱۳ – علماء معاصرین، ملا على واعظ خیابانى تبریزى.

۱۴ – فقهاى نامدار شیعه، عقیقى بخشایشى، کتابخانه آیت‏اللّه مرعشى نجفى، قم.

۱۵ – فرهنگ بزرگان اسلام و ایران، آذر تفضلى و مهین فضائلى جوان، آستان قدس رضوى.

۱۶ – مجله کلک، به سردبیرى على دهباشى، شماره ۸۳ – ۸۰، سال ۱۳۷۵٫

۱۷ – اعیان الشیعه، امام سید محسن امین.

۱۸ – مستدرکات اعیان الشیعه، حسن امین.

۱۹ – نقباء البشر، علامه آغابزرگ تهرانى.

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
-+=