تبریزی ، میرزاصادق آقا ، فقیه امامی و اصولی و ادیبِ مبارز آذربایجان در قرن چهاردهم . پدرش میرزا محمدبن محمدعلی قره داغی /قراچه داغی بود. تبریزی در خانواده ای اهل علم در ۱۲۷۴ در تبریز به دنیا آمد. در زادگاهش به فراگیری مقدمات فقه و اصول پرداخت ،
سپس برای ادامه تحصیل همراه برادر خود، حاج میرزا محسن ، به نجف رفت ؛ به اختلاف ، این سفر را در ۱۲۸۸ (تبریزی خیابانی ، ص ۱۵۳) و در ۱۲۹۱ (آقابزرگ طهرانی ، ۱۴۰۴، جزء ۱، قسم ۲، ص ۸۷۳) نوشته اند.
او در نجف نزد استادانی چون
فاضل ایروانی ،
محمدحسن مامَقانی و
محمدفاضل شرابیانی / شربیانی به تحصیل پرداخت .
معروفترین استاد وی شیخ هادی تهرانی * بود که تبریزی در مشرب اصولی خاص خود، از او پیروی می کرد. تبریزی در کربلا نیز در مجلس درس ملاحسین اردکانی حاضر می شد (همان ، جزء ۱، قسم ۲، ص ۸۷۳ ـ۸۷۴؛ حرزالدین ، ج ۱، ص ۳۷۵؛ ثقه الاسلام تبریزی ، ج ۳، ص ۱۰؛ تبریزی خیابانی ، همانجا).
وی بعد از فراگیری علوم گوناگون ، در فقه و اصول به درجه اجتهاد رسید و حلقه درسی تشکیل داد. در درس وی شاگردان بسیاری حاضر می شدند (تبریزی خیابانی ، ص ۱۵۴).
از جمله شاگردان وی:
محمدعلی مدرّس (مؤلف ریحانه الادب )
و میرزا قاسم گَرگَری بودند (کارنگ ، ج ۱، ص ۳۴۰، پانویس ؛ تبریزی خیابانی ، همانجا؛ امین ، ج ۷، ص ۳۶۶؛ مدرس تبریزی ، ج ۵، ص ۲۶۹).
تبریزی ، پس از حدود ۲۴ سال اقامت در نجف ، به زادگاهش بازگشت و مرجعیت آذربایجان را بر عهده گرفت (تبریزی خیابانی ، ص ۱۵۳ـ۱۵۴؛ امین ، همانجا). وی به مشکلات مردم توجه داشت و درصدد رفع آنها برمی آمد (رجوع کنید به کسروی ، ۱۳۶۳ ش ، ص ۱۴۸، ۱۸۴ـ۱۸۹).
در جریان مهاجرت ارمنیان به تبریز در وضعی رقت بار (زمستان ۱۲۹۹ ش )، تبریزی با موعظه و یادآوری وظایف مسلمانان سبب شد تا مردم تبریز ضمن استقبال گرم از مهاجران ، مبلغ بسیاری نیز به ایشان کمک کنند (هدایت ، ص ۳۲۲؛ نیز رجوع کنید به رائین ، ص ۱۴۵). این امر نفوذ او در مردم و محبوبیتش را نشان می دهد.
در منابع ، شرح حالِ تبریزی و مبارزات وی در دوره قاجار و پهلوی به اختصار آمده و گاه در گزارشِ احوال وی رعایت بی طرفی نشده است (سیدعلوی ، ص ۷۰، ۷۴ـ۷۶). وی از مخالفان مشروطه و پیامدهای آن بود و در ۱۲۹۲ش با برخی علما به محمدعلی شاه تلگرام فرستاد و خواستار لغو مشروطیت شد (کسروی ، ۱۳۵۵ ش ، ص ۵۷۶؛ویجویه ، ص ۲۱؛قس بصیرت منش ، ص ۳۹۲ـ۳۹۳).
تبریزی در دوره پهلوی از دستگاه حاکم دوری می جست . در جریان مهاجرت علما به قم در ۱۳۰۶ ش / ۱۳۴۶، و در اعتراض به قانون نظام وظیفه ، وی در نامه ای حمایت خود را از رهبر این حرکت ، حاج آقا نوراللّه اصفهانی * ، اعلام کرد و عازم قم شد؛
اما هنگامی که به آنجا رسید، اصفهانی از دنیا رفته بود (مکی ، ج ۴، ص ۴۱۶، ۴۲۰؛نیز رجوع کنید به همان ، ج ۴، ص ۴۳۴ـ ۴۳۷).
در ادامه مخالفت با قانون نظام وظیفه مردم تبریز در ۱۳۰۷ش /۱۳۴۷، قیام کردند که تا اوایل ۱۳۰۸ ش ادامه یافت و تبریزی به همراهی دیگر علما رهبری مردم را بر عهده گرفت . حکومت ، او را دستگیر و به همدان (یا سنندج ) تبعید کرد، اما پس از چند روز رضاشاه ناگزیر دستور آزادی وی را صادر کرد (امین ؛حرزالدین ، همانجاها؛سیدعلوی ، ص ۷۷؛باقری بیدهندی ، ص ۱۴۸؛
بصیرت منش ، ص ۳۹۶، ۳۹۸؛نیز رجوع کنید به امام خمینی ، ج ۱، ص ۲۶۱، ج ۸، ص ۱۸۰، ج ۹، ص ۳۰، ج ۱۱، ص ۱۷۸). وی پس از آزادی به قم رفت و در همانجا اقامت گزید.
تبریزی در ۱۳۱۱ش /۱۳۵۱ درگذشت و در حرم حضرت معصومه علیهاالسلام به خاک سپرده شد. در شهرهای گوناگون بویژه در آذربایجان و نجف از وی تجلیل شد (تبریزی خیابانی ، ص ۱۵۴ـ۱۵۵؛امین ، ج ۷، ص ۳۶۶ـ۳۶۷). از فرزندان تبریزی ، میرزا جواد و میرزا رضا از اهل علم به شمار می آیند و آثاری نیز دارند (امینی ، ج ۱، ص ۲۹۵؛آقابزرگ طهرانی ، ۱۴۰۴، جزء۱، قسم ۲، ص ۸۷۴؛باقری بیدهندی ، ص ۱۴۷).
برخی از آثار تبریزی که بیشتر در فقه و اصول است اینهاست :
المقالات الغریّه در اصول فقه (چاپ سنگی ، تبریز ۱۳۱۷) که آقابزرگ طهرانی (۱۴۰۴، همانجا) و حرزالدین (ج ۱، ص ۳۷۶) نام آن را المقالات الغرویه ذکر کرده اند، موسی جوان (ج ۲، ص ۱۵۷ـ۲۳۲) با استفاده از این کتاب برخی آرای اصولی او را گزارش کرده است ؛
رساله فی المشتقات (چاپ سنگی ، تبریز ۱۳۱۹)؛
رساله فی شرائط العوضین ؛
رساله فی الربا؛
شرح تبصره المتعلّمینِ علامه حلّی ؛
الفوائد، شرح یازده قاعده از مشکلات مسائل فقه و اصول (چاپ سنگی ، تبریز ۱۳۵۱) و رساله عملیه به زبان فارسی (۱۳۲۳، ۱۳۴۵؛آقابزرگ طهرانی ، ۱۴۰۳، ج ۱۰، ص ۶۶ـ۶۷، ج ۱۳، ص ۴۵، ۱۳۵، ج ۱۶، ص ۳۲۰، ج ۲۱، ص ۴۱، ۳۹۲؛تبریزی خیابانی ، ص ۱۵۷؛مشار، ستون ۴۳۴، ۸۸۵؛ثقه الاسلام تبریزی ، ج ۳، ص ۹، پانویس ۱؛باقری بیدهندی ، ص ۱۴۴ـ ۱۴۵).
منابع :
(۱) محمدمحسن آقابزرگ طهرانی ، الذریعه الی تصانیف الشیعه ، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی ، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳؛
(۲) همو، طبقات اعلام الشیعه ، جزء ۱: نقباءالبشر فی القرن الرابع عشر ، مشهد ۱۴۰۴؛
(۳) امین ؛
(۴) محمدهادی امینی ، معجم رجال الفکر و الادب فی النجف خلال الف عام ، نجف ۱۴۱۳/۱۹۹۲؛
(۵) ناصر باقری بیدهندی ، «نجوم امت : مرحوم آیت اللّه العظمی آقامیرزا صادق آقا مجتهد تبریزی »، نور علم ، دوره ۳، ش ۵ (دی ۱۳۶۷)؛
(۶) حمید بصیرت منش ، علما و رژیم رضاشاه : نظری بر عملکرد سیاسی ـ فرهنگی روحانیون در سالهای ۱۳۰۵ـ۱۳۲۰ ش ، ( تهران ) ۱۳۷۶ ش ؛
(۷) علی تبریزی خیابانی ، کتاب علماء معاصرین ، چاپ سنگی تهران ۱۳۶۶؛
(۸) علی بن موسی ثقه الاسلام تبریزی ، مرآه الکتب ، چاپ محمدعلی حائری ، قم ۱۴۱۴ـ ۱۴۲۰؛
(۹) موسی جوان ، مبانی حقوق ، ج ۲، تهران ۱۳۲۷ ش ؛
(۱۰) محمدبن علی حرزالدین ، معارف الرجال فی تراجم العلماء و الادباء ، قم ۱۴۰۵؛
(۱۱) روح اللّه خمینی ، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران ، صحیفه نور ، تهران ۱۳۶۱ش ـ ؛
(۱۲) اسماعیل رائین ، ایرانیان ارمنی ، تهران ۱۳۵۶ ش ؛
(۱۳) ابراهیم سیدعلوی ، «بیان صادق : شرح حال ، آثار، افکار و مبارزات آیت اللّه آقامیرزا صادق »، کیهان اندیشه ، ش ۱۶ (بهمن ـ اسفند ۱۳۶۶)؛
(۱۴) عبدالعلی کارنگ ، آثار و ابنیه تاریخی شهرستان تبریز ، در آثار باستانی آذربایجان ، ج ۱، تهران : انجمن آثار ملی ، ۱۳۵۱ ش ؛
(۱۵) احمد کسروی ، تاریخ مشروطه ایران ، تهران ۱۳۶۳ش ؛
(۱۶) همو، تاریخ هیجده ساله آذربایجان ، تهران ۱۳۵۵ش ؛
(۱۷) مدرس تبریزی ؛
(۱۸) خانبابا مشار، فهرست کتابهای چاپی عربی ، تهران ۱۳۴۴ش ؛
(۱۹) حسین مکی ، تاریخ بیست ساله ایران ، ج ۴، تهران ۱۳۶۲ش ؛
(۲۰) محمدباقر ویجویه ، تاریخ انقلاب آذربایجان و بلوای تبریز ، چاپ علی کاتبی ، تهران ۱۳۵۵ش ؛
(۲۱) مهدیقلی هدایت ، خاطرات و خطرات ، تهران ۱۳۶۳ش .
دانشنامه جهان اسلام جلد ۶