علما-حعلمای قرن دوازدهمعلمای قرن سیزدهم

زندگینامه ابوعلى محمدحائرى(۱۲۱۶-۱۱۵۹ه ق)

 ابوعلى محمدبن اسماعیل، عالم رجالى و فقیه امامى سده دوازدهم و سیزدهم. منبع اصلى شرح‌حال او، نوشته مختصر خودش در کتاب منتهی‌المقال (ج ۷، ص ۲۱۳ـ۲۱۴، ذیل «ابوعلى») است. وى در ۱۱۵۹ در کربلا زاده شد. پدرش مازندرانى بود (رجوع کنید به خوانسارى، ج ۴، ص ۴۰۴؛ نورى، ج ۲، ص ۱۳۷)، ولى ابوعلى، به نقل از پدرش، نسب خود را به ابن‌سینا رسانده است (حائرى، همانجا)، اما چون ابن‌سینا فرزندى نداشته است، در صحت این انتساب تردید وجود دارد (حبیب‌آبادى، ج ۲، ص ۵۹۳؛ نیز رجوع کنید به آقابزرگ طهرانى، ۱۳۳۷ش، ستون ۳۹۴).

اساتید

حائرى از محضر آقامحمدباقر بهبهانى* مشهور به وحید بهبهانى و

سیدعلى طباطبائى* بهره‌برد (حائرى؛ خوانسارى، همانجاها ؛ امین، ج ۹، ص ۱۲۴) و

محضر درس سیدمحسن اعرجى کاظمى و

علامه سیدمحمدمهدى بحرالعلوم* را نیز درک  کرد.(خوانسارى، همانجا؛ قمى، ج ۱، ص ۱۱۹).

شاگردان

از شاگردان او عبدالعلى رشتى (نورى، همانجا) و

مولا درویش على بغدادى حائرى* (آقابزرگ طهرانى، ۱۳۳۷ش، ستون ۳۹۵) بودند.

رحلت

به نوشته خوانسارى (ج ۴، ص ۴۰۵) و خراسانى (ص ۳۱۴)، او در ۱۲۱۵ در کربلا درگذشت، اما فرزند حائرى در حاشیه منتهی‌ المقال نوشته است که پدرش در ۱۲۱۶ در نجف وفات یافت و در صحن حرم امیرمؤمنان على علیه‌السلام به خاک سپرده شد (حائرى، ج ۱، مقدمه، ص ۳۹؛ نیز رجوع کنید به کنتورى، ص ۵۶۱).

آثار

از حائرى آثارى برجای‌مانده که مهم‌ترین و مشهورترین آنها منتهی‌المقال فى احوال‌الرجال، درباره رجال و راویان شیعه، است و بدین سبب، او را صاحب منتهی‌المقال نیز خوانده‌اند. او در این کتاب بیشتر به منهج‌المقال میرزامحمد استرآبادى و تعلیقه وحید بهبهانى نظر داشته (حائرى، ج ۱، ص ۴ـ۵) و مطالب محمدامین کاظمى در مشترکات را نیز آورده است (همان، ج ۱، ص ۶). وى در مواردى نیز به اظهارنظر پرداخته و در کتابش برخى از رجال و راویان را آورده که در منهج‌المقال و تعلیقه وحید بهبهانى ذکر نشده است (همان، مقدمه، ص ۴۷).

حائرى در این کتاب از افراد مجهول ذکرى به میان نیاورده، چرا که فایده‌اى در آن ندیده (ج ۱، ص ۵ـ۶) و همین امر باعث شده است برخى از اثر او انتقاد کنند (براى نمونه رجوع کنید به نورى، ج ۲، ص ۱۳۸؛ آقابزرگ طهرانى، ۱۳۳۷ش، ستون ۳۹۴ـ۳۹۵)؛ البته کسانى همچون مولا درویش‌على حائرى و محمدعلى آل‌کشکول، که بر منتهی‌المقال استدراک نوشته‌اند، این نقیصه را بر طرف کرده‌اند (آقابزرگ طهرانى، ۱۳۳۷ش، همانجا).

منتهی‌المقال در ۱۲۶۷ در تهران چاپ سنگى شد (مشار، ج ۵، ستون ۳۲۰). این کتاب به تحقیق مؤسسه آل‌البیت لاحیاءالتراث، به مناسبت دویستمین سالگرد وفات ابوعلى حائرى، در ۱۳۷۴ش/ ۱۴۱۶ در هفت مجلد در قم به چاپ حروفى رسید. بر منتهی‌المقال چندین تعلیقه و حاشیه نوشته شده که مهم‌ترین آنها تکمله رجال أبى على از مولا درویش‌على حائرى است (براى فهرستى از آنها رجوع کنید به آقابزرگ طهرانى، ۱۴۰۳، ج ۶، ص ۲۲۲ـ۲۲۳).

اثر دیگر حائرى،

العذاب الواصب علی‌الجاحد الناصب است که ردیه‌اى است بر کتاب نواقض‌الروافض میر مخدوم شریفى* (همان، ج ۱۵، ص ۲۴۰). نورى (همانجا) این کتاب را ستوده است.

کتاب دیگر او عقداللالى البَهیه فى الرّدّعلى الطائفه الغَبیه است که آن را بیست سال پیش از تألیف منتهی‌المقال نگاشته است (حائرى، ج ۷، ص ۲۱۳) و در آن به نقد دیدگاههاى اخباریان، که در آن روزگار کشمکشهاى سختى با اصولیان داشتند، پرداخته است (خوانسارى، همانجا).

چند اثر فقهى نیز از حائرى به جامانده است،

از جمله:

زهرالریاض به فارسى، که رساله‌اى است در طهارت، صلوه و صوم که منتخبى است از ریاض‌المسائل استادش سیدعلى طباطبائى (حائرى، ج ۷، ص ۲۱۴). این کتاب نسخه‌هاى خطى متعددى دارد (رجوع کنید به دانش‌پژوه، ص ۹۰؛ دانش‌پژوه و منزوى، بخش ۵، ص ۸۹؛ شیروانى، ج ۳، ص ۹۶۳ـ۹۶۴، ج ۵، ص ۱۵۶۳). زهرالریاض را مولوى مهدى حسین به زبان اردو ترجمه کرده است (آقابزرگ طهرانى، ۱۴۰۳، ج ۱۲، ص ۷۱).

حائرى دو رساله در مناسک حج، تألیف استادش وحید بهبهانى و فرزند او، آقامحمدعلى بهبهانى، را از عربى به فارسى ترجمه کرده است. همچنین رساله‌اى را در احکام حج، که خلاصه‌اى از ابواب کتاب حج ریاض‌المسائل است، تدوین کرده است (حائرى، ج ۷، ص ۲۱۳ـ۲۱۴). آقابزرگ طهرانى (۱۴۰۳، ج ۲۴، ص ۱۰۱) نام این رساله را النخبهالوجیزه ذکر کرده است. یوسف الیان سرکیس (ج ۲، ستون ۱۶۲۸) توضیح‌المقال حاج ملاعلى کنى* را به اشتباه به ابوعلى حائرى نسبت داده است.



منابع :

(۱) محمدمحسن آقابزرگ طهرانى، الذریعه الى تصانیف الشیعه، چاپ علی‌نقى منزوى و احمد منزوى، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳؛
(۲) همو، مصفى المقال فى مصنفى علم‌الرجال، چاپ احمد منزوى، تهران ۱۳۳۷ش؛
(۳) امین؛
(۴) محمدبن اسماعیل حائرى، منتهی‌المقال فى احوال‌الرجال، قم ۱۴۱۶؛
(۵) محمدعلى حبیب‌آبادى، مکارم‌الآثار در احوال رجال دوره قاجار، ج ۲، اصفهان ۱۳۶۲ش؛
(۶) محمدهاشم خراسانى، منتخب التواریخ، تهران: انتشارات علمیه اسلامى، (بی‌تا.)؛
(۷) خوانسارى؛
(۸) محمدتقى دانش‌پژوه، فهرست نسخه‌هاى خطى کتابخانه دانشکده ادبیات : مجموعه امام جمعه کرمان، تهران ۱۳۴۴ش؛
(۹) محمدتقى دانش‌پژوه و علینقى منزوى، فهرست کتابخانه سپهسالار، بخش ۵، تهران ۱۳۵۶ش؛
(۱۰) یوسف الیان سرکیس، معجم المطبوعات العربیه و المعرّبه، قاهره ۱۳۴۶/۱۹۲۸، چاپ افست قم ۱۴۱۰؛
(۱۱) محمد شیروانى، فهرست نسخه‌هاى خطى کتابخانه وزیرى یزد، (تهران) ۱۳۵۰ـ۱۳۵۸ش؛
(۱۲) عباس قمى، کتاب الکنى و الالقاب، صیدا ۱۳۵۷ـ۱۳۵۸، چاپ افست قم (بی‌تا.)؛
(۱۳) اعجاز حسین‌بن محمدقلى کنتورى، کشف الحجب و الأستارعن اسماء الکتب و الأسفار، قم ۱۴۰۹؛
(۱۴) خانبابا مشار، مؤلفین کتب چاپى فارسى و عربى، تهران ۱۳۴۰ـ۱۳۴۴ش؛
(۱۵) حسین‌بن محمدتقى نورى، خاتمه مستدرک الوسائل، قم ۱۴۱۵ـ۱۴۲۰٫

دانشنامه جهان اسلام جلد ۱۲ 

Show More

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back to top button
-+=